تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 12 از 55 اولاول ... 2891011121314151622 ... آخرآخر
نمايش نتايج 111 به 120 از 545

نام تاپيک: دیالوگهای فراموش نشدنی / سریال

  1. #111
    اگه نباشه جاش خالی می مونه pulp_fiction's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    توی آسمون ها
    پست ها
    248

    پيش فرض

    سریال Modern Family

    جی :
    ( در باره پدر تنی منی که کلمبیایی) بعد از اینکه منی گفت پدر من شبیه سوپرمن میمونه : تنها چیزی که پدر منی شبیه سوپرمن می کنه این که هر دوشون به صورت غیر قانونی تو این کشور فرود اومدن

  2. 6 کاربر از pulp_fiction بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #112
    حـــــرفـه ای piremard's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    6,618

    پيش فرض

    سریال "بیگ بنگ تیئوری"

    اپیسود 10 از فصل سوم . جاییکه شلدن سعی می کنه بر مبنای پروژه مطالعه گوریلا به پنی فیزیک یاد بده . هر چی یه معادله ساده رو توضیح می ده پنی نمی فهمه و آخر به گریه می افته :

    شلدن : چرا داری گریه می کنی ؟
    پنی : چون من خیلی خنگم
    - : اینکه دلیلی برای گریه کردن نمی شه ، تو وقتی گریه می کنی که غمگین باشی
    بعنوان مثال من گریه می کنم چون بقیه مردم خنگن و من غصه می خورم


    ــــــــــــــــــــ

  4. 8 کاربر از piremard بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #113
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hopee's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    پست ها
    474

    پيش فرض

    سریال مسافر زمان

    (اردشیر با یه وسیله جادویی در زمان سفر میکنه و به دوران ساسانی میره ، در اونجا (بی خبر از سفرش به گذشته) با پسری به نام مهرداد که لباس اون دوران تنشه رو به رو میشه ...)

    اردشیر : لباسای قشنگی داری ، کار اونور آبه؟

    مهرداد : خیر ، دوخته این مرز و بوم است ، در آن سوی دریای پارس پابرهنه گانی بیش زندگی نمیکنند.

  6. 10 کاربر از hopee بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #114
    آخر فروم باز LeBron's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,119

    پيش فرض

    [هاوس در حال خوردن و دیدن تلوبزیون توی اتاق یه مریضی که به کما رفته. ویلسون وارد میشه و بهش گیر میده!]
    هاوس : حالا چرا توی اتاق آدمایی که توی کما رفتن تلویزیون میذارن؟
    ویلسون : بعضیا فکر میکنن اونا هنوز میتونن بشنون.
    هاوس : خب پس رادیو براشون بذارین.
    House M.D.
    Last edited by LeBron; 24-09-2010 at 00:31.

  8. 7 کاربر از LeBron بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #115
    کاربر فعال انجمن تلویزیون و رادیو *IN*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    New North Korea                     In The Name of Father
    پست ها
    4,250

    پيش فرض

    لعبت الملوک:یهنی پدر من لعبت الملوک با یک زن فرنگی ازدواج کرده؟
    بابا شاه:آری وسلط کردی است
    لعبت الملوک: بابا شاه شما که آنجا بودید چیزی به او نگفتید؟
    بابا شاه: اری چرا گفتیام که یکی هم برای من وسلط کن او نکرد.

  10. 5 کاربر از *IN* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #116
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض

    - ولی مردم دوست ندارند که بهشون دروغ گفته بشه
    بارنی : غلطه ، مردم دوست ندارند که بفهمند بهشون دروغ گفته اند ، چون یه دروغ "داستان زیبایی یه که یه نفر با حقیقت خرابش کرده"

    how i met your mother

  12. 9 کاربر از Sara بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #117
    آخر فروم باز bagher_mo68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    تهـــــــران
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    لعبت الملوک:یهنی پدر من لعبت الملوک با یک زن فرنگی ازدواج کرده؟
    بابا شاه:آری وسلط کردی است
    لعبت الملوک: بابا شاه شما که آنجا بودید چیزی به او نگفتید؟
    بابا شاه: اری چرا گفتیام که یکی هم برای من وسلط کن او نکرد.
    تا جایی که یادمه میگفت وَستَن، مشهدیه یعنی بگیر، که در کل معنی جمله میشه یک زن هم برای من بگیر.

    البته ممکن هم هست که اشتباه شنیده باشم !

  14. #118
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض

    Be the change you want to see in the world!

    تغییری باش که میخوای توی دنیا ببینی

    Prison Break

  15. 2 کاربر از frnsh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #119
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    قهوه ي تلخ
    صحنه ي سو قصد به جان همايوني.مستشار به همراه 3 سو قصد كننده و بابا شاه و پدر اعتمادالملك.
    مستشار:پدر جان ما اومديم سو قصد كنيم
    بابا شاه:سو قصد؟!
    مستشار:بله.
    بابا شاه: تو؟!
    مستشار:بله
    بابا شاه: اينها؟!
    مستشار:بله
    بابا شاه: جهان؟!
    مستشار: بله
    بابا شاه: پسريم؟!
    مستشار:بله!!
    بعد اينجا بابا شاه هنگ ميكنه و ميخكوب ميشه.
    مستشار: اي واي چي شد؟!
    باباي اعتماد: آخي آخي مرد...
    مستشار: جدا مرد؟!
    بابا ي اعتماد: آره ديگه بيشعور مگه مردنم شوخي داره.كوري نمبيني تكون نمخوره!

  17. 6 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #120
    حـــــرفـه ای Amin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    13,662

    پيش فرض

    How I Met Your Mother

    فصل 4
    اپیزود The Naked Man


    بارنی:
    Lily, The Naked Man is bigger than me and Robin.
    All these years, I have been busting my hump, with my secret identities and my tricks and my gadgets.
    I mean, I'm like Batman. But this Mitch fellow, he's Superman. He just rips off his clothes and he's good to go.

    معرکه بود!!!
    این اپیزود رو چند ماه پیش دیدم
    اما دیالوگهاش هنوز یادم مونده

  19. 6 کاربر از Amin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •