تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 2 اولاول 12
نمايش نتايج 11 به 15 از 15

نام تاپيک: >>تاریخ ایران پس از اسلام : دوران سلجوقیان(عصر طلایی ایران)

  1. #11
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sasha_h's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    عـــــــرش
    پست ها
    315

    پيش فرض

    علل انقراض سلجوقيان در ايران

    1- ملحدان اسماعيلي: آنها با ترور افراد کليدي حکومت سلجوقيان مانند خواجه نظام‌الملک و فرزندانش پايه‌هاي حکومت سلجوقيان را سست کردند.
    2- قدرت‌طلبي دوباره عباسيان: بعد از آنکه سلجوقيان خلافت عباسي را از خطر انقراض نجات دادند. خلفاي عباسي روز بروز بر قدرت سياسي و نظامي خود افزودند و در آخر دوران سلجوقي خواهان برچيده شدن حکومت آنها شدند.
    3- فرمانروايان سلجوقي: امراي ترک و اتابکان در ولايات گوناگون مانند شام و روم و فارس و خوارزم قدرت خود را تحکيم بخشيده و در پاره‌اي از موارد مان‌هاي موروثي تشکيل دادند.
    4- ضعف قدرت واقعي سلاطين سلجوقي بعد از سلطان سنجر به علت اختلافات شديد افراد دودمان آنها براي سلطان شدن و جنگ‌هاي داخلي آنها با همديگر و وابستگي نظامي آنها به امراي ترک.
    ايران در دوران سلاجقه بزرگ درخشان‌ترين عصر تاريخ خود را گذراند در اين عصر از هر حيث چه علمي چه اقتصادي و آباداني و امنيت عمومي غير از عصر اول اسلامي هيچ عصري را نمي‌توان با عصر مذکور مقايسه کرد نه در تاريخ ايران و به جرأت مي‌توان گفت حتي در تاريخ تمامي جهان اينجانب که تاريخ عمومي تمام جهان را از روي منابع معتبر بين‌المللي مانند تاريخ بزرگ جهان کارل گرينبرگ و تاريخ تمدن ويل دورانت و تاريخ عمومي آلبرمانه و... را مطالعه کرده‌ام نظير آندوران را نديده‌ام. اغتشاشات و ناآرامي و خشونت‌هاي که در آن عصر بوده همگي از طرف بت‌پرستان و ملحدان اسماعيلي صورت گرفته است و شاهد مدعاي ما در اين مورد اخير کتاب النقص عبدالجليل قزويني شيعه مذهب مي‌باشد که در قرن 6 ه‍. ق مي‌زيست. وي در صفحات 148 تا 149 کتاب مذکور مي‌نويسد: صلح سلطان سنجر با ملاحده به آنها جرأت داد که مردم را در تنگنا قرار دهند. آنها با بستن راه بر کاروان‌هاي حج در سال 553 هـ چهار صد و هشتاد و چند تن از حاجيان را شهيد کردند.
    کينه صباحيان به مسلمانان در بسياري از تواريخ مانند تاريخ گزيده است آمده است از جمله : در شهر اصفهان مردي پير نابينا که او را علوي مدني مي‌گفتند در آخر کوچه‌اي تاريک و بن‌بست خانه‌اي داشت. شب هنگام بر در آن کوچه مي‌ايستاد و دعا مي‌کرد تا کسي وي را به خانه‌اش رساند. مردم تقريباً الي الله او را بخانه‌اش مي‌بردند. جمعي از آن خانه فرد ياريگر را گرفته و با شکنجه مي‌کشتند. جماعتي بسيار با اين فريب کشته شدند. مردم نزديکانشان را از دست مي‌دادند و ديگر آنها را پيدا نمي‌کردند و اين عمل وحشت بزرگي را در اصفهان بوجود آورده بود. از قضا زني از آن خانه چيري خواست، ناله‌اي شنيد تصور رنجوري در آن خانه کرد. قوم خانه از بيم آنکه احوال ايشان ظاهر گردد، قصد کردند که آن زن را گرفته و بکشند. ولي زن از دست آنها در رفت و جريان را به مردم گفت. مردم هم که در اين جست و جوي بودند روي بدان خانه نهادند. علوي مدني و زنش و بعضي از آن ملاحده را گرفتند ولي بعضي از ملحدين موفق به فرار مي‌شوند. در آن خانه سرداب‌ها و چاه‌ها يافتند، پر از مردم کشته شده و آويخته شده و يا به چهار ميخ کشيده شده، القصه مردم اصفهان آن ملحدين را کشتند و هر که خويش خود را بشناخت ببرد و بگور کرد.

  2. #12
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sasha_h's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    عـــــــرش
    پست ها
    315

    پيش فرض

    ملاحده

    از آنجا که ملاحده در تاريخ ايران رول بسيار مهمي را بازي کرده‌اند خيانت‌هاي بي‌شمار از آنها در حق مسلمين بخصوص مسلمانان ايران سرزده است. خلاصه‌اي از احوال آنها را در اينجا بيان مي‌کنيم.
    ملاحده را از آن جهت که خود را به محمدبن اسمعيل بن امام جعفر صادق منسوب مي‌کردند اسماعيلي و از آن لحاظ که عقايد واقعي خود را پنهان نگه مي‌داشتند و معتقد به امام باطني بودند باطني و بالاخره به خاطر آن که پيرو شخصي بنام حمدان‌بن الاشعث مشهور به قرمط بودند قرمطي مي‌خواندند. اين مذهب در واقع ترکيبي بود از عقايد غير اسلامي و آرمان‌هاي مزدکي، ثنوي (دوگانه پرستي – نور و ظلمت) گنوسي و نو افلاطوني.
    بعد از قتل حمدان داعيان جديد وي زکرويه بن مهرويه و ابوسعيد خبابي اعراب و نبطي‌هاي عراق را در جهت مقاصد تازه خود براي ايجاد يک شورش ضد اهل سنت تجهيز کردند و عناصر غير اسلامي تازه‌يي را هم در دعوت خود وارد نمودند. بنيان‌گذار اصلي ملاحده عبدالله بن ميمون القداح اهوازي مجوسي بود.
    وي اين فرقه را در سال 260 ه‍. ق بنيان‌گذاري کرد او در جمعيت سري خود ايراني – عرب و يهود و مسيحي را در مکتبي بنام فرقه اسماعيلي بهم مرتبط و متحد ساخت که شخص او را تعبداً و بدون هيچ شرطي پيشواي خود دانسته از او اطاعت مي‌کردند. او به هر طايفه‌اي مطابق ذوق آنها تبليغ مي‌کرد، به يهودي‌ها قيام مسيح، به مسلمانان شيعه ظهور مهدي، به فلاسفه ايجاد خردي تازه، و به عوام رهائي از قيد و بندهاي اخلاقي را نويد مي‌داد. آنها روشي فلسفي و مذهبي داشتند از افکار افلاطون و حکمت فيثاغورس استفاده مي‌کردند و از عدد 7 بعنوان رمز استفاده مي‌نمودند. دعوت‌کنندگان آنها سؤالات زير را مي‌کردند:
    چرا خدا عالم را در هفت روز آفريد؟ چرا سوره فاتحه 7 آيه است؟ چرا زمين و آسمان 7 طبقه است؟ فلسفه عذاب‌هاي جهنم چيست؟
    آنها روش‌هاي زير را براي شکار ساده‌لوحان بکار مي‌بردند
    شرط داعي نيرومندي بر ابليس و آگاهي به تأويل ظاهر بر باطن و شناختن کسي که گمراه‌ مي‌شود از کسي که گمراه نمي‌شود، مي‌باشد. آنها عبادت‌گر را به عبادت ترغيب مي‌کردند بعد از آنکه خود را در دل وي جا مي‌دادند در درونش شک ايجاد مي‌کردند. و افراد گناهکار را در گناهکاريشان ترغيب مي‌کردند. خود را به کيش فرد مورد نظر مي‌آراستند بعد از نفوذ در وي تأويلات و شک و درونشان بوجود مي‌آوردند. آنها با اين کار دو نيت داشتند: اول آنکه اگر مخاطب آن تأويلات را بپذيرد به جمعيت راه مي‌دادند، دوم اينکه اگر فرد مذکور آن تأويلات را نمي‌پذيرفت سعي مي‌کردند در او شک ايجاد کنند. قيرواني در نامه‌اش به سليمان بن حسن نوشته بود من ترا اندرز مي‌دهم که مردم را درباره قرآن – تورات – انجيل – زبور و دعوت انبياء بدگمان کني و شرايع و اعتقاد به معاد و برخاستن مردگان از گورها را باطل سازي.
    بعضي از تأويلات آنها عبارت بود از: معني نماز يعني دوستي امام، حج يعني ديدار و پايداري و بجاي آوردن اوامر امام، – روزه بمعناي خودداري از خوردن نيست، بلکه امساک از آشکار کردن راز امام است – زنا يعني آشکار کردن راز امام، جواب تأويلات پيش امام است. ابومحمد عبيدالله‌ نوه عبدالله‌بن ميمون مجوسي در مغرب خود را از اعقاب حضرت فاطمه زهرا معرفي کرد و بدين وسيله توانست حکومت فاطميان مصر را بنيان‌گذاري کند. (بسال 297 ه‍. ق) زکرويه بن مهرويه (مقتول سال 294 ه‍. ق) در حدود شام و نواحي شمال عراق مدتي با غارت کاروان‌ها و قطع راه‌ها و قتل نفوس که بنام دعوت مذهبي انجام شد مخالفت و عصيان خود را نسبت به جامعه اهل سنت نشان داد. ابوسعيد خبابي (مقتول 301 ه‍. ق) در بحرين و يمامه سال‌ها موجب آزار قافله‌هاي حج و سپاه خليفه شد در تمام نواحي مجاور فتنه و ناامني شديدي بوجود آورد. پسرش ابوطاهر سليمان بن حسن قرمطي (مرگ 332 ه‍. ق) به مکه تاخت. بيش از سه هزار تن از حاجيان را کشت و چاه زمزم را از کشتگان انباشت، حجرالاسود را با خزاين کعبه به غارت برد (در ذي‌الحجه 317). بيست و دو سال بعد فرزندان وي به اصرار خليفه فاطمي وقت حجرالاسود را به مکه باز گرداندند.
    در سال 312 ه‍. ق ملاحده کوفه و بصره را غارت مي‌کنند. بعد از آنکه در سال 318 ه‍. ق شکست مي‌خورند به قلعه الموت مي‌گريزند و از آن تاريخ به بعد به حشاشيه نيز معروف مي‌شوند. فاطميان مصر بعد از مرگ المستنصر خليفه فاطمي مصر 427-487 بدو دسته منشعب مي‌شوند. علت آن بود که مستنصر ابتدا پسرش نزار را جانشين خود کرده ليکن بعدها پشيمان مي‌شود و وليعهدي را به پسر ديگرش مستعلي مي‌دهد. نزار هيچگاه به خلافت نرسيد و مغلوب و اسير برادرش شد اما هوادارانش در اطراف منتشر شدند و مردم را به خود خواندند که اين دعوت به دعوت جديد مشهور است بدين ترتيب اسماعيليه بدو فرقه نزاريه طرفداران نزار و مستعلويه هواداران مستعلي تقسيم شد. اسماعيليه مصر براي تسلط بر ديگر نقاط جهان اسلام بخصوص نابودي امپراطوري عباسي و حکومت سلجوقيان ايران دعوت‌گراني را بدان مناطق فرستاده بود که مهمترين آنها عبارت از: 1- منصور حلاج بنيان‌گذار تصوف وحدت الوجودي در جهان اسلام 2- ناصر خسرو شاعر پرآوازه 3- حسن صباح يميني‌الاصل.
    منصور حلاج در قالب مذهب تصوف موفق مي‌شود، هواداران زيادي بدور خود جمع کند اما بالاخره در سال 309 ه‍. ق رازش برملا مي‌شود و با فتواي امام بزرگوار محيي‌الدين العربي بهلاکت مي‌رسد.
    ناصر خسرو بنام مسافرت، ممالک اسلامي را درمي‌نوردد؟؟؟ و دست به فعاليت‌هاي مي‌زند اما چندان موفق نمي‌شود.
    حسن صباح سيري در انديشه‌هاي اسماعيلي ثابت مي‌کند که ملاحده همان ادامه‌دهندگان راه ملحداني همچون بابک و مازيار بودند اما بر خلاف آنها در لباس هواداران اهل بيت حضرت علي -رضی الله عنه- بودند. ويل دورانت درباره اسماعيليه مي‌نويسد: آنان زنان و اموال را مشترک مي‌دانند . و اين همان عقيده مزدک است. منابع اسلامي مانند الفرق بين الفرق و سياست‌نامه و ديگر بزرگان اسلامي از قبيل ابن حجر عسقلاني بر اين امر اتفاق نظر دارند. همچنين محمدعلي سلطاني در کتاب قيام و نهضت علويان زاگرس مطلب بالا را تأييد مي‌ کند و در کتابش با آوردن مدارک متعدد آنرا اثبات مي‌کند. اين گروه در صدد بود تا با بدست آوردن حکومت عباسي اساس دين اسلام را براندازد. در ميان سفيران نزاريه حسن صباح تنها کسي است که موفق شد در بعضي از قلاع غير قابل نفوذ مانند الموت آشيانه خوش کند و با کشتن و غارت و تجاوز به مسلمانان جو ناامني را در جامعه اسلامي ايران بوجود آورد. بدون شک تروريسم او يکي از اساسي‌ترين عامل سقوط سلجوقيان و خوارزمشاهيان و خلافت عباسي بود.
    حسن‌بن علي‌بن محمدبن جعفر بن حسين بن محمد الصباح الحميري مؤسس فرقه صباحيه پدرش از يمن به کوفه و از آنجا به قم و ري آمده حسن در ري متولد مي‌شود. حسن در سال 496 از ري به اصفهان و از آنجا به آذربايجان و شام رفت و در 471 سفري به مصر کرد يک سال و نيم و در آنجا ماند. در سال 473 به ايران برگشت و مخفيانه به تبليغ مذهب اسماعيلي پرداخت، در سال 483 بر قلعه الموت استيلا يافت. وي داراي فدائياني بود که به علت مصرف حشيش به حشاشيان معروفند. اسماعيليان توسط همين افراد شخصيت‌هاي کليدي از رؤساي لشکري و ديني و امرا و پادشاهان را مي‌کشتند. اين فرقه بدين ترتيب توانست با ايجاد بي‌نظمي به حيات خود ادامه دهد. سلطان جلا‌ل‌الدين خوارزمشاه آنها را تار و مار مي‌کند و بعد از وي ملاحده بدستياري خواجه نصير طوسي به مغول‌ها مي‌پيوندند. در دوران مغول افرادي از اين فرقه مذاهب نوربخشيه و حروفيه و بکتاشيه را ايجاد مي‌کنند. با گرويدن سلطان حيدر صفوي به تشيع اين مذاهب با دستور وي به نام مذاهب اهل حق يا خاکسار بازسازي مي‌شود و بدين ترتيب در عصر صفويه قوانين دين زردشتي بنام مذهب خاکسار بر ملت ايران حاکم مي‌شود. در فصل صفويه يا اعتقادات آنها آشنا خواهيم شد.
    بر خلاف ملاحده که خود را به تشيع منصوب مي‌کردند به نوشته عبدالجليل قزويني شيعه مذهب در کتاب النقص شيعيان در بلاد اسلام و شهرهاي بزرگ و منابر و مساجد و مدارس داشتند که علناً با حضور ترک و عرب بر مذهب خود تقرير مي‌کردند و چيزي از اصول و فروع مذهب خود را پوشيده نمي‌داشتند. آنان براي خود مدارس اختصاصي داشتند و کتابخانه‌هايشان مشهور بود. مجالس خاصي از درس فقه و شريعت بدست آنان اداره مي‌شد.

  3. #13
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sasha_h's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    عـــــــرش
    پست ها
    315

    پيش فرض

    دانشمندان عصر سلجوقي

    الف- فقها و مفسرين

    1- امام الحرمين (419-487 ه‍.ق): عبدالله ابوالمعالي در سال 419 در جوين يکي از روستاهاي نيشابور به دنيا آمد. در محضر پدرش امام محمد جويني و همچنين در محضر قاضي حسين فقه را آموخت بعد از آنکه در بغداد در علوم و معارف اسلامي و زمانه متبحر شد به نيشابور برگشت در آنجا به تدريس و تأليف کتا‌ب‌هاي مهم سرگرم شد. چهار سال در مکه و مدينه به تدريس پرداخت در دوران وزارت خواجه نظام‌الملک به نيشابور برگشت و در نظاميه نيشابور که خواجه براي وي ساخته بود به تدريس پرداخت. وي در مدت 20 سال استادي نظاميه نيشابور دانشمندان بزرگواري همچون امام محمد غزالي و الکيا الهراسي و خوافي تربيت نمود. عبدالملک را به علت آنکه در مکه و مدينه اقامت کرده بود امام الحرمين و مجاهد مهاجر لقب داده‌اند. امام الحرمين کتا‌ب‌هاي مهمي را تأليف نمود از جمله: نهاية المطلب في دراية المذهب – الشاهل در اصول دين – برهان در اصول فقه – غياث‌الامم – تلخيص التقريب – ارشاد – العقيدة النظامية و....
    2- امام ابوالقاسم قشيري متوفاي 465 ه‍. ق: نامش عبدالکريم کنيه‌اش ابوالقاسم و شهرتش قشيري است. وي فقيه – متکلم و مؤلف بود شهرت او بيشتر به خاطر رساله معروف قشيريه مي‌باشد. همچنين تفسيري بر قرآن کريم نوشته است.
    3- زين الائمه ابوالعباس احمدبن محمد دينويه: مفسر غررالمعالي.
    4- ابومحمد حسين‌بن مسعود معروف به فراء بغوي متوفاي 516 ه‍. ق: تفسير معالم التنزيل وي معروف است. در تفسير و حديث و فقه سرآمد علماء عصر بود.
    5- ابوالحسن علي بن احمد واحدي نيشابوري متوفاي 468: از آثار مهم وي اسباب التنزيل در شأن نزول آيات قرآني مي‌باشد.
    6- ابواسحاق ابراهيم بن علي شيرازي متوفاي 476 ه‍. ق: از آثار وي: 1- التنبيه و التهذيب در فقه 2- اللمع و التبصره در اصول 3- المخلص و المعونة در جدل 4- طبقات الفقهاء و....
    7- خطيب بغدادي: آثار فراواني دارد از جمله: تاريخ مفصل بغداد – الکفايه و الجامع – شرف اصحاب الحديث و....
    8- فخر الاسلام ابي‌العسر علي بن محمدبن الحسين بزدوي متوفاي 482 ه‍. ق: صاحب کتاب مشهور اصول الفقه برادرش ابي‌اليسر محمدبن محمد بزدوي متوفاي 493 ه‍. ق نيز از فقهاي معروف ماوراءالنهر بود.
    9- امام الاجل ابوالفتح اسعدبن محمدبن ابونصر اليميني متوفاي سال 520 يا 527 ه‍. ق: در همدان، وي در حکمت و خلاف و فقه مشهور بود. مدتي در نظاميه بغداد تدريس مي‌کرد.
    10- شمس الائمه بن احمد السرخسي متوفاي 483 يا بقول ديگر 500 ه‍. ق: از آثار وي است: کتاب اصول و کتاب مبسوط در 15 مجلد نام کامل وي عبدالعزيز بن احمدبن صالح العلواني مي‌باشد. از بزرگترين امامان حنيفه بخارا در قرن 5 ه‍. ق بود.
    11- فخرالدين ابوالمفاخر حسن بن منصور ازوجندي معروف به قاضي‌خان متوفاي 592 ه‍. ق: کتاب فتاوي وي شامل فتاواي عده زيادي از فقهاي قرون 5 و 6 مشهور است.
    12- ابوالحسن علي‌بن ابي‌بکر مرغيناني وفات 593 ه‍. ق از آثار اوست: 1- البداية 2- کتاب الهداية 3- مناسک الحج 4- کفاية المنتهي و....
    13- برهان‌الدين محمودبن تاج‌الدين از فقهاي بني‌مازه: از آثار اوست: 1- کتاب المحيط 2- الذخيرة والجواهر المضيئة في الطبقات الحنفية.
    14- ابن جوزي: عبدالرحمن‌بن ابي‌الحسن علي‌بن محمد البغدادي از اعقاب حضرت ابوبکر صديق -رضی الله عنه- زندگي 508-597 از آثار اوست: تلبيس ابليس يا نقد علم و علماء اهل سنت و شيعه در داوري‌هاي خود به وي مراجعه مي‌کردند. ابن جوزي مفسر – مؤرخ (تاريخ منتظم از آثار وي است) – محدث – طبيعي‌دان –بود و در همه اين رشته‌ها کتاب‌هايي تأليف کرده است.
    15- علامه جارالله زمخشري 467-538: ابوالقاسم محمودبن عمربن محمدالخوارزمي مفسر – محدث – اديب و استاد نحو و علوم بلاغي، وي امام عصر خود بود به سبب اقامت در مجاورت کعبه او را جارالله گفته‌اند از آثار اوست: 1- الکشاف در تفسير قرآن 2- انموذج در نحو 3- مقدمه الادب 4- اساس البلاغه 5- المستقصي در امثال عرب 6- کتاب سواير الامتثال 7- شرح لاميه العرب 8- الفائق در غريب الحديث و....
    16- ابوجعفر احمدبن علي‌بن محمدالمقري البيهقي معروف به بوجعفرک مقري بيهقي (470-544 ه‍. ق) از فقهاي مشهور نيشابور: مفسر – اديب – لغت‌دان از آثار اوست: المحيط در لغات قرآن – ينابيع اللغه – تاج المصادر.
    17- امام ابوالفتح مطرزي خوارزمي: ناصر بن ابي‌المکارم عبدالسيد بن علي (538-610 ه‍. ق) از ادبا و لغويان بزرگ ايران، کتاب المغرب في لغة الفقه وي بسيار مشهور است.
    18- نجم‌الدين ابوحفص عمربن محمد نسفي (462-538 ه‍. ق) سمعاني عدد تصانيف او را نزديک به يک صد عدد دانسته است. از آثار اوست: طلبة الطلبة و الخلافيات والنقد في علماء سمرقند.
    19- ابوبکربن عبدالرحمان متوفاي 474 يا 471 ه‍. ق مشهور به عبدالقاهر جرجاني: از آثار اوست: جرجانيه در نحو – المغني در شرح ايضاح ابوعلي فارسي – مختصر المغني بنام المقتصد – کتاب العمدة در صرف – شرح الجمل، اين کتاب داراي شرح‌هايي است از جمله شرح خود جرجاني – اسرار البلاغه – دلايل الاعجاز، بخاطر دو کتاب اخير وي است که امام فخر رازي گفته است: امام عبدالقاهر جرجاني قواعد علم معاني و بيان را استخراج و برهان‌ها و حجت‌هاي آنرا مرتب کرد و در کشف حقايق آن کوشش فراوان نمود.
    20- امام محمد غزالي: ابوحامد محمدبن محمد از بزرگترين متکلمان و فيلسوفان و فقيهان قرن پنجم ه‍. ق است. 455 تا 505 ه‍. ق: استاد نظاميه بغداد از 484 تا 488 ه‍. ق
    حجه‌الاسلام غزالي بسال چهارصد
    با چهل و پنج آمد از ايام گيتي در وجود
    چون بسال پانصد و پنج رحلت کرد
    سال‌‌عمرش بيگمان شصت‌سال کم‌شش روز بود
    امام غزالي صدها کتاب و رساله تأليف کرده است، از آن جمله است: 1- احياء علوم‌الدين 2- خلاصه‌اي از علوم‌الدين بنام کيمياي سعادت 3- نصايح الملوک 4- تهافت الفلاسفه 5- المنقد في الضلال 6- أيها الولد 7- بسيط و وجيز و وسيط در فقه 8- اسماء الحسني.
    امام محمد غزالي يکي از بزرگترين مناديان ضد قشرسازي در جامعه اسلامي بود. وي در مقدمه احياء علوم‌الدين هدف اساسي از تأليف آن را زدودن پرده‌هايي بر دين مي‌داند که مانع فهم آن براي عوام مي‌شود. مي‌گويد به مردم چنين وانمود کرده‌اند که ديانت آمده است تا عده‌اي قاضي بشوند و عده‌اي واعظ و عده‌اي مفتي و اين بر خلاف روش سلف صالح است. امام محمد غزالي همچنين مخالف سرسخت فلسفي کردن دين است. وي معتقد بود که فلسفه آن هم به روش ارسطو هيچگاه نمي‌تواند بعضي از مسائل ديني مانند مسائل ماوراء الطبيعه را شرح دهد. بعلاوه اين کار موجب خواهد شد که نوعي بردگي ديني بوجود آيد. به علت آشنايي اکثريت مردم با فلسفه و در نتيجه آنها ناچار مي‌شدند براي فهم دين به دست‌بوسي و پابوسي فلاسفه بروند همچنان که در مذهب تصوف اين رسم برقرار است. اين تنها امام محمد غزالي نبود که مخالف فلسفي‌سازي دين بود بلکه قرن‌ها قبل از او در دوران مأمون خليفه نهضت ضد فلسفه ارسطو به راه افتاده بود توسط عده‌اي از دانشمندان اسلامي که به اخوان الصفا مشهورند. اين دانشمندان براي اينکه تحت تعقيب قرار نگيرند رسالات خود را بدون نام و نشان مي‌نوشتند. آنها در صفحه 352 جلد دو رسالات تأکيد داشتند. آدم کامل کسي است که در دين عربي، نسبت ايراني و مذهب حنفي باشد. فلسفه ارسطو در حقيقت تعطيلي علم است چرا که با پرداختن به مسائل نظري ورد تجربه به دور و تسلسل مي‌انجامد. مرتضي راوندي در کتاب تحولات اجتماعي در اروپا به نقل از جامعه‌شناسان بزرگ غربي مي‌نويسد : کليسا به توصيه آلبرت کبير (1280-1196 ميلادي) به محافل روحاني خود توصيه کرد که با ارسطو آشتي کنند. سن توماس (1274-1224 ميلادي) اين کار را انجام داد. اين جريان باعث رکود علمي پانصد ساله در اروپا شد زيرا آنان را به ذهن‌گرايي سوق داد.

    ديگر مخالفين فلسفه ارسطو عبارت بودند از

    - ابن رشد: قاضي ابوالوليد محمدبن احمدبن محمدبن احمدبن رشد قرطبي (520-595 ه‍. ق) فيلسوف بزرگ اسلامي در اسپانيا وي در کتاب تهافت التهافت به فلسفه ارسطو تاخته است.
    - ابوالبرکات هبة‌الله بن علي‌بن ملکا البغدادي: متوفاي 547 در کتاب‌هاي المصير و کتاب النفس يا تفسير کتاب النفس ارسطو.
    - عبدالکريم شهرستاني: دانشمند مشهور و نويسنده بزرگ در کتاب المصارعه در الهيات.
    - ابن غيلان بلخي: استاد حساب – هندسه – جبر – طبيعيات و الهيات.
    - امام فخر رازي: متکلم و طبيعي‌دان و فقيه نام ‌آور قرن ششم ه‍. ق.
    - سنايي غزنوي: بنيان‌گذار عرفان اسلامي:
    تاکي از کاهل نمازي اي‌حکيم زشت‌خوي
    همچو دو نان اعتقاد اهل يونان داشتن
    صدق بوبکري و حذق حيدري کردن رها
    پس دل اندر زهره فرعون و هامان داشتن
    عقل نبود فلسفه خواندن زبهر کاملي
    عقل چه بود جان‌بني‌خواه و بني‌خوان داشتن
    دين و ملت ني و بجان حکمت دوختن
    نوح‌و‌کشتي‌ني‌و‌در‌دل عشق طوفان داشتن
    مسلمانان مسلمانان مسلماني مسلماني
    از اين آيين بي‌دينان پشيماني پشيماني
    بميريد از چنين جاني کازو کفر و هوا خيزد
    ازيرا درجان جان‌ها فرونايد مسلماني
    شراب حکمت شرعي خوريد اندرحريم دين
    که محرومند از‌اين‌عشرت هوس‌گويان يوناني
    برون کن طوق عقلاني بسوي ذوق ايمان شو
    چه باشد حکمت يوناني پيش ذوق ايماني
    - ابوريحان بيروني: دانشمند بزرگوار اسلامي که شرح حالش در دوران غزنوي آمده است.
    - فردوسي حکيم طوس
    - خاقاني: به حق فلسفه را تعطيلي علم مي‌داند:
    چشم بر پرده امل منهيد
    جرم بر کرده ازل منهيد
    اي امامان و عالمان اجل
    هاء جهل از بر اجل منهيد
    علم تعطيل مشنويد از غير
    سرّ توحيد را خلال منهيد
    فلسفه در سخن مياميزيد
    و آنگهي نام آن جدل منهيد و..
    و بسياري ديگر از دانشمندان اسلامي بر فلسفه پوچ ارسطو تاخته‌اند که تنها به ذکر چند تن از مشهورترين آنها بسنده شد.
    در اين ميان از آنجا که امام محمد غزالي در پيشرفت مذهب اهل سنت نقش اساسي داشت مورد هجوم قرار گرفته است.
    21- خواجه عبدالله انصاري 396-481 ه‍. ق: شيخ الاسلام عبدالله‌بن محمد الانصاري الهروي از اعقاب ابوايوب انصاري -رضی الله عنه- اصحابي مشهور است. در فقه پيرو امام احمد حنبل بود از آثار اوست:
    1- تفسير خواجه 2- ترجمه فارسي املاء طبقات صوفيه سلمي به لهجه هرات 3- مناجات‌نامه 4- نصايح 5- زادالعارفين 6- کنزالسالکين 7- قلندرنامه 8- محبت‌نامه 9- هفت حصار 10- رساله دل و جان 11- رساله واردات 12- الهي‌نامه.
    22- مفتي الثقلين 461-537 ه‍. ق: نجم‌الدين ابوحفص عمربن محمدبن احمد نسفي مشهور به مفتي الثقلين متبحر در فقه – حديث – تفسير بحث و جدل در هر کدام از اين علوم کتاب‌هايي نوشته است. در مجموعه آثارش باغ بر يکصد کتاب مي‌باشد. از مشهورترين کتاب وي بفارسي کتاب اعتقاد اهل سنت و جماعت مي‌باشد.
    23- امام احمد غزالي برادر امام محمد غزالي متوفاي 517 ه‍. ق: بدستور امام محمد غزالي رياست نظاميه بغداد را بعد از وي از 488 تا 498 به عهده داشت.
    24- قاضي حميدالدين عمربن محمودالبلخي قاضي القضات شهر بلخ متوفاي 559 ه‍. ق بعضي از آثارش عبارتند از 1- مقامات حميدي 2- وسيلة العفاة إلي اکفي الکفاة 3- حنين المستجيراني حضره المجير 4- منية الراجي في جوهر التاجي 5- سفرنامه مرو از اشعار اوست:
    هرسخني که آن نيست قرآن‌يا‌حديث مصطفي
    از مقامات حميدالدين شد اکنون ترهات
    اشک اعمي‌دان مقامات حريري و بديع
    پيش آن درياي مالامال از آب حيات
    شادباش اي عنصرمحموديان را روي، تو
    رو که محمود عصر ما بتان سومنات
    از مقامات تو گرفصلي بخوانم بر عدد
    حالي از منطقي جذر اصم بايد نجات
    عقل‌کلي خط تأمل کرد ازو، گفت اي‌عجب
    علم اکسير سخن داند مگر اقضي‌القضاة
    ديرمان اي راي و قدرت عالم توحيد را
    آفتابي بي‌زوال و آسماني با ثبات
    در اينجا به اين عده از دانشمندان در علوم ديني اکتفا مي‌کنم با توجه به اينکه هيچ عالم ديني از ديگر علوم زمانه همچون رياضي و طبيعي بي‌بهره نبوده است.

  4. #14
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sasha_h's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    عـــــــرش
    پست ها
    315

    پيش فرض

    شاعران بلندآوازه دوران سلجوقي


    شاعران اين دوران غالباً مرداني فاضل و دانشمند و زبان‌آور و جامع علوم زمان خود بودند ديوان‌هاي آنها شاهدي بر اين مدعاست.
    1- نظامي عروضي: احمدبن عمربن علي‌نظامي عروضي سمرقندي: طبيب – منجم – اديب از شاعران بزرگ ايران در قرن 6 ه‍. ق مهمترين اثر وي چهار مقاله يا مجمع النوادر مي‌باشد، که در بيان شرايط چهار طبقه سلاطين: دبيران – شاعران – منجمان – طبيبان نوشته شده است.
    2- فخرالدين گرگاني يا فخرالدين اسعد الجرجاني: عوفي در لباب الالباب مي‌نويسد: کمال فضل و جمال و هنر و غايت ذکاو ذوق در تأليف کتاب ويس ورامين ظاهر و مکشوف است. در بعضي از جنگ‌هاي همراه سلطان طغرل‌بيک سلجوقي بوده است.
    3- بابا طاهر عريان: راوندي در راحت الصدور مي‌گويد: وقتي طغر‌ل‌بيک در سال 447 ه‍. ق به همدان رفت، بر سر کوه کوچکي به بابا طاهر و بابا جعفر و باب حمشا برخورد با وزيرش ابونصر الکندري پيش آن سه نفر رفته دستهايشان را مي‌بوسد. بابا طاهر به او مي‌گويد: اي ترک، با خلق خدا چه خواهي کرد؟ سلطان گفت: آنچه تو فرمايي. بابا طاهر گفت: خداوند مي‌فرمايد:
    ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْأِحْسَانِ﴾
    سلطان بگريست و گفت: چنين کنم. بابا انگشتري داشت آنرا بيرون آورد و در انگشت سلطان کرد و گفت: مملکت عالم چنين در دست تو کردم بر عدل باش.
    اگر دل دلبر و دلبر کدومه
    وگر دلبر دلو دلرا چه نومه
    دل و دلبر بهم آمينه وينم
    ندونم دل که و دلبر کدومه
    4- مسعود سعد: مسعود سعد سلمان متوفاي 515 ه‍. ق.
    5- مختاري: ابوالمفاخر خواجه حکيم سراج‌الدين ابوعمر عثمان‌بن عمرمختاري غزنوي هم عصر سنايي غزنوي متوفاي 544 يا 594 آثارش 1- ديوان مختاري 2- شهريارنامه.
    6- معزي: اميرالشعرا ابوعبدالله محمدبن عبدالملک معزي نيشابوري پسر برهاني شاعر پدر و پسر از شاعران درباري سلجوقيان بودند.
    7- رشيدي: سيدالشعرا استاد ابومحمدبن محمد رشيدي سمرقندي به تاج‌الشعرا.
    8- سنايي غزنوي: حکيم مجدودبن آدم سنايي عارف و استاد مسلم شعر فارسي: سنايي در مثنوي‌هاي خود بيش از قصايد به ايراد معاني و الفاظ دشوار و اشاره به مسائل مختلف علمي و فلسفي و عرفاني و ديني توجه کرده و از اين حيث بسياري از ابيات وي در سيرالعباد و طريق التحقيق و حديقه محتاج شروح مفصل است. از آثار او است: 1- حديقة الحقيقة يا شريعة الطريقة يا الهي‌نامه 2- سيرالعباد الي معاد 3- طريق التحقيق 4- کارنامه بلخ يا مطالب نامه 5- عشقنامه 6- عقل‌نامه 7- تجربه العلم.
    از شماره 2 تا شماره 7 را بر رويهم سته غزنوي مي‌نامند.
    تو اي مرد سخن‌پيشه که بهر دام مشتي دون
    از دين حق بماند ستي به نيروي سخندان
    چه سستي ديدي از سنت که رفتي سوي بيدينان
    چه تقصير آمد زقرآن که گشتي گرد لاماني
    (لاماني = چاپلوسي)
    9- رشيد وطواط: امير امام رشيدالدين سعدالملک محمدبن محمدعبدالجليل عمري از نسل حضرت عبدالله بن عمرخطاب -رضي‌الله عنهما- متوفاي 573 ه‍. ق آثارش: 1- ديوان شعر 2- حدايق السحر في دقايق الشعر 3- منشآت فارسي 4- فصل الخطاب من کلام عمربن خطاب 5- تحفه الصديق الي الصديق من کلام ابي‌بکر الصديق 6- انس اللهفان من کلام عثمان بن عفان 7- نثر اللّالي من کلام علي‌بن ابيطالب 8- مجموعه رسائل عربي 9- منظومه‌اي در عروض فارسي و....
    10- خاقاني شرواني: وفات 582 ه‍. ق حسان العجم افضل الدين بديل (ابراهيم) بن علي خاقاني شرواني لقب خاقاني را خاقان منوچهر از شاهان شروانشاهان به وي داده است. خاقاني تا 25 سالگي تحت تربيت عموي دانشمندش کافي‌الدين عمربن عثمان طبيب و فيلسوف قرار داشت. استاد علوم ادبي وي نيز پسر عمويش وحيدالدين عثماني بوده است که از سرشناسان علوم ادبي و حکمي زمان خود بود. در تبصرة الشعراء سرخاب تبريز مدفون است.
    11- ضياء خجندي: خواجه ضياء‌الدين بن خواجه جلال‌الدين مسعود خجندي شاعر بلندآوازه قرن 6 ه‍. ق از شاگردان امام فخر رازي.
    12- انوري: وفات 583 ه‍. ق اوحدالدين محمدبن علي بن اسحاق در دربار سلطان سنجر، انوري در اکثر علوم وارد بود:
    گرچه در بستم در مدح و غزل يکبارگي
    ظن مبر کز نظم الفاظ و معاني قاصرم
    بلکه بر هر علم کز اقران من داند کسي
    خواه جزوي گير آن را خواه کل قادرم
    منطق و موسيقي و هيأت شناسم اندکي
    راستي بايد بگويم با نصيبي وافرم
    زالهي آنچه تصديقش کند عقل صريح
    گر تو تصديقش کني بر شرح و بسطش ماهرم
    در طبيعي رمزچند هرچند بي‌تشوير نيست
    کشف دانم کرد اگر حاسد نباشد ناظرم
    نيستم بيگانه از اعمال و احکام نجوم
    ورهمي باور نداري، رنجه شو من حاضرم
    در اينجا شرح حال شعر را خاتمه مي‌دهم چرا که ذکر نام و احوال آنها از حوصله اين کتاب خارج است، آثار بسياري از آنها در دست است.

  5. #15
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sasha_h's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    عـــــــرش
    پست ها
    315

    پيش فرض

    رياضيدان‌ها – منجمان – پزشکان – فيلسوفان – مشهور دوره سلجوقي


    1- عمر خيام: (427-509 يا 517 ه‍. ق) مدفون در اصفهان.
    حجة الحق حکيم ابوالفتح عمربن ابراهيم الخيام نيشابوري رياضيدان فيلسوف – پزشک – شاعر و موسيقي‌دان بزرگ قرن پنجم ه‍. ق بنا به دعوت سلطان ملک‌شاه سلجوقي در سال 467 براي اصلاح کردن تقويم نجومي به همراه منجمين معروف روزگارش، رصدخانه‌اي مهم در اصفهان ساخت. علم جبر با انديشه‌ها و کارها و نوشته‌‌هاي خيام به يکي از مراحل کمال و شکوفايي خود رسيد. خيام اولين کسي است که انواع معادلات درجه 3 را حل کرده است. عمربن خيام فيلسوف و دانشمند مسلماني بود که نسبت دادن رباعياتي در شهوت‌پرستي به او دروغ محض است و همچنان که در ساليان اخير معلوم شده است در آن زمان دو يا سه شخصيت جود داشته است که باسم خيامي و خيام مطرح بوده‌اند.
    برخي از آثار خيام: 1- شرح المشکل من الکتاب الموسيقي 2- مسائل حساب 3- اثبات مسائل جبر 4- شرح ما أشکل من مصادرات کتاب اقليدس وي در اين کتاب بر هندسه اقليدس ايراد مهم مي‌گيرد. 5- ميران الحکمه 6- زيج السنجري، آنچه که بنام بسط دو جمله‌اي به نيوتن نسبت داده شده است و با کمک آن محاسبه رياضي بسياري از مسائل فيزيک و مکانيک را حل مي‌کنند و در رياضيات نيز حائز اهميت است. در واقع توسط خيام بدست آمده است. پروفسور روزبرگ استاد هندسه در اين باره مي‌گويد: بايد بجاي نيوتن و پاسکال، بسط دو جمله‌اي خيام و مثلث خيام به کار رود.
    خيام:
    اسرار ازل را نه داني و نه من
    وين حرف معما نه تو خواني و نه من
    هست از پس پرده گفتگوي من و تو
    چو پرده درافتد نه تو ماني و نه من
    2- ابوالعباس فضل‌بن محمد لوکري مروزي: از شاگردان دانشمند بهمنيار شاگرد ابن‌سينا آثاري از قبيل بيان الحق – يضمان الصدق – قصده‌ايي با شرح فارسي دارد. وي از فيلسوفان مشهور قرن 6 ه‍. ق است.
    3- قطب‌الزمان محمدبن ابوطاهر طبسي مروزي: متوفاي 539 ه‍. ق از شاگردان قطب‌الزمان ابوالفتح بن ابوسعيد قندورجي است که در آثار علويه و علم حيوان تصانيفي داشته است.
    4- مجدالافاضل عبدالرزاق ترکي: هندسه‌دان مشهوري بود که اکثر کتب ابن سينا را از حفظ داشت، در بخارا حساب تدريس مي‌کرد.
    5- شرف‌الزمان محمدبن يوسف الايلاقي: فيلسوف – طبيب – جانورشناس در مسائل نظري و علمي حکمت توانا بود. در 536 در جنگ قطوان شهيد شد.
    از آثار او است: 1- کتاب اللواحق 2- دوست‌نامه 3- سلطان‌نامه 4- کتاب الحيوان.
    6- فريدالدين عمربن غيلان بلخي: شهرت اصلي وي در فلسفه است. از مخالفين سرسخت فلسفه ارسطو و حاميان آن بود. از آثار او است:
    1- حدوث العالم 2- التنبيه علي مويهات کتاب التنبيهات ابوعلي سينا 3- التوطئه للتخطئه در ذکر ايراداتي بر منطق ابن سينا و....
    7- اوحدالزمان ابوالبرکات هبه‌الله بن علي بن ملکا البغدادي: متوفاي 547 فيلسوف و پزشک مشهور قرن 6 ه‍. ق.
    8- حکيم ابوسعد يا ابوسعيد محمدبن محمد الغانمي: طبيعي‌دان و فيلسوف اثر مهم وي فراضه الطبيعيات مي‌باشد.
    9- قاضي زين‌الدين عمربن سهلان الساوي: معاصر سلطان سنجر از شاگردان شرف‌الزمان محمد الايلقاي بوده است. از آثار اوست:
    1- کتاب البصاير الصغيرية در منطق 2- کتاب التبصرة 3- کتابي در حساب و چند کتاب ديگر. بيهقي گويد: او را چون بحري مواج در علوم ديدم.
    10- تاج‌الدين محمدبن عبدالکريم شهرستاني: متوفاي 548 ه‍. ق جغرافيدان و مؤرخ و فيلسوف و مفسر قرن 6 ه‍. ق. آثارش: 1- الملل و النحل درباره ديانات و ملل و اهل اهواء و نحل مي‌باشد 2- تفسيري بر قرآن مجيد 3- المصارعات در فلسفه و در رد ابن سينا و فلسفه ارسطويي.
    11- بهاء‌الدين ابوبکر محمدبن احمدبن ابي‌بشر الخرقي المروزي: منسوب به خرق از قراء مرو، تاريخ‌دان و جغرافيدان و رياضيدان که در هر سه زمينه کتا‌ب‌هايي دارد. در 536 همراه اتسز به خوارزم مي‌رود. از آثار اوست: 1- منتهي الادراک في تقسيم الافلاک (نالينو قسمتي از آن را بچاپ رسانده است) 2- التبصرة في علم الهيئة ويدمن آن را ترجمه کرده است.
    12- شرف‌الدين طوسي: مظفربن محمدبن المظفر متوفاي 609 ه‍. ق رياضيدان و منجم مشهور قرن 6 ه‍. ق وي اصلاحاتي در اسطرلاب انجام داده و شرح آن را در کتاب المسطع آورده است.
    13- ابوالعباس فضل‌بن محمد لوکري: فيلسوف و رياضيدان قرن 6 ه‍. ق.
    14- ميمون نجيب واسطي: رياضيدان و منجم قرن 6 ه‍. ق.
    15- ابوحاتم اسفرازي: رياضيدان و منجم قرن 6 ه‍. ق.
    16- ظهيرالدين ابوالمحامد محمدبن مسعود المسعودي الغزنوي: رياضيدان – منجم و اديب قرن 6 ه‍. ق از آثار او است:
    1- جهان دانش درباره افلاک و زمين 2- کفاية التعليم 3- نافع الثمره در هيئت 4- عناصر و کائنات جوّ 5- احياء الحق.
    17- ابوالحسن علي‌بن زيد بيهقي: مشهور به علي قطّان مروزي در طب – رياضيات – علوم پايه و علوم ديني سرآمد زمان خود بود. او بيشتر به علم طب مشغول بود. در مرو دکاني داشت و در آنجا طبابت مي‌کرد. در عروض و انساب و طب تأليفاتي دارد. مهمترين اثر رياضي او کيهان شناخت است در علم هيئت.
    18- شرف‌الزمان محمد ايلاقي: فيلسوف و پزشک قرن 6 ه‍. ق کتاب الفضول الايلاقيه وي در طب بارها شرح شده است.
    19- ابن ابي‌الصادق: ابوالقاسم عبدالرحمان بن علي بن ابي‌الصادق النيشابوري ملقب به بقراط ثاني استاد سيد اسمعيل جرجاني مشهور بوده است. از آثار اوست شرح کتاب فضول بقراط.
    20- سيد امام زين‌الدين اسمعيل بن الحسن بن محمدبن احمدالحسيني الجرجاني مشهور به اسمعيل جرجاني بزرگترين پزشک قرن 6 ه‍. ق است که بقول بيهقي علم طب و سائر علوم را با تصانيف خود احياء کرد. وي پزشک فيلسوف و محدث ماهري بود. و متولد 434 متوفاي 531 ه‍. ق بود.
    جرجاني علم حديث را از امام ابوالقاسم قشيري و علم طب را از ابن ابي‌الصادق فراگرفت. در علم پزشکي جرجاني دو ويژگي عمده دارد: 1- همه مباحث علم طب را با تحقيقات و مطالعات جديد مورد مطالعه قرار داد. 2- جميع مباحث مربوط به علم پزشکي را در کتاب‌هايش مورد بحث و تحقيق قرار داد و بسياري از اصطلاحات فارسي را در اين علم که تا آن عهد وجود داشت و ممکن بود بتدريج از بين برود در کتب خود آورد وي از اين راه خدمات شاياني به زبان فارسي کرده است. برخي از آثار وي عبارتند از: 1- خفّي علائي 2- طب ملوکي 3- اغراض 4- يادگار 5- کتاب ردالفلاسفه 6- تدبير يوم وليله 7- وصيت‌نامه 8- تذکرة الاشراقية في الصناعة الطبيعية 9- کتاب في القياس 10- کتاب في التحليل 11- کتاب المنية 12- زبدة الطب 13- الکاظمية 14- ذخيره خوارزمشاهي بسال 504 ه‍. ق بنام قطب‌الدين محمدبن انوشتکين خوارزمشاه در 12 مجلد هر کتاب خود به چند باب و فصل تقسيم مي‌شود و همه ابواب طب و تشريح و داروهاي مفرد و داروهاي ترکيبي يا مرکب را شامل است. کتاب ذخيره در حقيقت دايره‌المعارف پزشکي ايراني است که حاصل صد‌ها بلکه هزارها تجربه و تحقيق ايرانيان در امر پزشکي است. اسمعيل جرجاني همواره تحت حمايت سلاطين خوارزمشاهي بود.
    21- اوحدالدين محمد انوري ابيوردي: متوفاي 583 ه‍. ق از شاگردان امام محمد غزالي در نظاميه بغداد، وي شاعر و رياضيدان معروفي بود.
    22- ابوسعيد ابوالخير: از بزرگترين صوفيان ايراني در قرن پنجم هجري قمري است که شهرت بسزايي دارد. وي متولد 375 و متوفاي 440 هجري قمري است. ابوسعيد شديداً بر رياکاران متصوفه مي‌تاخت. وي معتقد بود که صوفي درستکار کسي است که در ميان خلق باشد و در غم و شادي همراه آنها باشد. نه آنکه همچون رهبانان از مردم دوري کرده و از ازدواج خودداري کند.
    23- امام عبدالقادر گيلاني: (470-561 ه‍. ق) از نسل حضرت حسن‌بن علي بن ابيطالب -رضی الله عنه- فارغ التحصيل دانشگاه نظامية بغداد: در عصر امام گيلاني انحراف و بيراهه رفتن‌هاي تصوف و طريقت و ادعاهاي پوچي از قبيل رسيدن به «حقيقت و نهايت» نهايتي که در آن فرائض و تکاليف ديني برچيده مي‌شود گسترش يافته بود. و تفکر بيگانه و انحراف‌کننده «وحدت وجود» وارد دستگاه تصوف شده و تکيه و خانقاه را بدنبال خود به گمراهي کشانده بود. امام گيلاني از جمله سرسخت‌ترين مخالف اين عقايد باطله و انحراف، و کوشاترين تلاشگران در جهت تطبيق و تسليم طريقت در مقابل شريعت بود و اطاعت از قرآن و سنت و حکميت بخشيدن آنرا در همة شئون زندگي اساس همة امور مي‌دانست. در مخالفت با کساني که معتقد بودند، تکاليف شرعي در بعضي شرايط از اهل طريقت ساقط مي‌شود (نظير محي‌الدين بن عربي) مي‌فرمود: ترک عبادت و واجبات ديني زندقي و کفر است و ارتکاب امور نهي شده و حرام معصيت و گناه، در هيچ زماني و در هيچ شرايطي انجام تکاليف ديني و دوري از حرام ساقط نمي‌گردد .
    بيش از پنج هزار يهودي و مسيحي بدست مبارک امام گيلاني مسلمان مي‌شوند و تعداد کساني که در اثر گمراهي از جادة مستقيم اسلام منحرف شده و توسط امام گيلاني به طريق خدا بازگشتند. بالغ بر يکصد هزار نفر بودند.

    از آثار معروف امام گيلاني است:

    1- فتوح الغيب 2- الفتح الرباني.
    آنچه که امروز به نام فرقة قادريه وجود دارد و خود را ادامه‌دهنده راه امام عبدالقادر مي‌دانند فرسنگ‌ها با راه آن امام جليل‌القدر فاصله دارد. پيروان اين فرقه معتقد به وحدت وجود هستند امري که امام در فتح الرباني، آنرا کفر مي‌داند.

صفحه 2 از 2 اولاول 12

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •