تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 2 اولاول 12
نمايش نتايج 11 به 17 از 17

نام تاپيک: برنامه سازی در در تلویزیون

  1. #11
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض همراهی صدا با تصویر برای بیان اندیشه در تلویزیون

    در برنامه سازی برای تلویزیون ، صدا فقط همراهی کننده تصویر نیست، بلکه قدرت و توانمندی تاثیرگذاری را به تصویر اهدا می‌کند. به وسیله اثر موسیقی یا جلوه‌های صوتی می‌توانید براحتی تصوراتی راخلق کنید؛ مثل به نظرآوردن زمان یا مکان یا موقعیتی مشخص. می‌توانید حالت روحی خاصی راخلق کنید و با آن ،‌تلخی اضطراب و دلهره و وحشت ،‌شیرینی طنز و کمدی را به تصویر بکشید.
    یک تصور واحد،‌بسته به صدایی که آن راهمراهی می‌کند،‌می‌تواند معانی کاملا متفاوتی را القا کند ؛‌ مثلا گلها و گلخانه را نشان دهید و تصوری از یک مراسم عروسی یا مراسم تشییع جنازه را باآن بسازید.
    اگر هنگام تصویر برداری یک صحنه ،‌ صدای مناسب برای همراهی تصویر در درسترس نباشد،‌می‌توان آن را بعدا بر روی تصویر اضافه کرد.
    حتی می‌توانید صداهایی را با تصاویر ویژه همراه سازید ؛ مثلا صدای پرجنب و جوش کارگران و تولید محصول خاصی،‌ با تصاویر کارخانه‌ای مخروبه تلفیق گردد.



    نقش صدا در برنامه سازی تلویزیونی
    - برای توصیف تصویر؛‌ مثل افتادن تیغه گیوتین وفریادهای جمعیت، که مظهر انقلاب فرانسه است.
    - تفسیر و تشریح تصویر؛ مثلا موسیقی نامشخصی که روی تصویر راه رفتن فردی گیج و خواب‌آلوده در خیابان پخش می‌شود.
    - بهبود بخشیدن به معنی تصویر؛‌ مثلا کابین یا اتاق کشتی و صدای شیپور خاصی که خبر از مه‌آلود بودن هوا می‌دهد.
    - قدرت بخشیدن به مفهوم تصویر؛ مثلا نماهایی از توفان همراه با صدای رعد.
    - غنا بخشیدن به جذبه تصویر؛ مثلا تصاویری از گلهای بهاری و موسیقی روستایی.



    ارتباط دادن صدا با تصویر
    در ترکیب کردن صدا و تصویر برای ساخت یک برنامه تلویزیونی،‌ یاد آوری چند اصل کلی و معین ضرورت کامل دارد:
    - ابعاد و اندازه و شدت و کیفیت صدا و تصویر باید باهم تطابق داشته باشند. مثلا ، صدای طنین‌دار مناسب برای تصویری است باز و گسترده از محیط
    - اغلب مرسوم است که برش بین تصاویر را با توجه به ضرب موسیقی انجام می‌دهند و ترجیحا برش تصویر در پایان جمله موسیقی صورت می‌گیرد. برش دادن تصاویر کمی زودتر یا دیرتر از ضرب موسیقی ،‌ملال‌آور و خسته کننده و نامطلوب خواهد بود.
    - می‌توان از صدا به عنوان پل رابط ،‌در خلق تداوم برنامه استفاده کرد؛ مثلا جهت به هم پیوستن مفهوم مجموعه‌ای از نماها ،‌که چندان ارتباط تنگاتنگی باهم ندارند،‌ اما به هر حال به نحو خاصی با یکدیگر مربوطند.
    - صدا و تصویر به طور معمول باید باهم آغاز شوند و باهم به پایان برسند. این مساله بویژه باید در ابتدا و انتهای برنامه مراعات گردد. اگر اهدافی مثل تزلزل، هیجان یا دلهره داشتن را دنبال نمی‌کنید، با پایان گرفتن صدا یا موسیقی ، تصویر را نیز بتدریج محو کنید.
    - اگر بخشی از صدای صحنه بعدی، زودتر از زمان خود شروع شود و روی قسمتی از تصویر صحنه قبلی قرار گیرد‌ ،‌احتمال دارد تصوری از تداوم را القا نماید. اما همیشه این طورنیست و بسیاری اوقات بیننده را گیج و سردرگم می‌کند.



    استفاده از صداهای ضبط شده
    صداهای ضبط شده در عین حالی که صداهای زمینه و جلوه‌های صوتی راتامین می‌کند،‌کاربردهای نامحسوس‌تر دیگری هم دارد:
    - صدای فرد غایب در قاب تصویر(voice off ) صدای شخصی که دوربین او را نمی‌بیند( صدای کسی که پشت در یا آنسوی تلفن است)
    - صداگذاری روی تصاویر(sound over ) گفتگو یا تفسیر یا صداهای ویژه که روی تصاویر ضبط شده بدون صدا گذاشته می‌شود.
    - صداهای رابط(sound inserts ) مثلا صدای یک شاهد معینی از تلفن روی نماهای مربوط به اخبار.
    - نوار ضبط شده جایگزین درزمان تولید برنامه زنده : بازیگر یا خواننده‌ای که به اصطلاح لب می‌زند و در فضای دکور یا محل ضبط حرکت می‌کند. نوار صدا از اتاق کنترل و فرمان استودیو ، پخش می‌شود و همزمان همراه تصویر بازیگر یا خواننده ضبط می‌گردد.

  2. #12
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض طراحی صحنه در تلویزیون

    بیشتر دکورها از مجموعه قطعات و مواد خام مخصوص صحنه‌آرایی ساخته می‌شوند . این واحدهای پیش ساخته جهت ایجاد فضاهای مناسب برای صحنه تلویزیون در شکلهای گوناگون انتخاب ، تزیین و تنظیم می‌گردند.انواع وسایل ضروری از قبیل پوششها وپارچه‌های آویزان به عنوان پوشش دیوارهای استودیو که در کشورمان به طور معمول به آن سیکلو می‌گویند ، پرده‌های نقاشی وتزیین‌شده و لته‌های در اندازه‌های مختلف را به دکور صحنه می‌توان اضافه کرد.



    وظیفه و عملکرد دکور:
    طراحی صحنه موثر ،‌ سهم عمده‌ای در موفقیت هر برنامه تولیدی دارد، چرا که می‌تواند بیننده را درون محیط مورد نظر ببرد و به برنامه قدرت دهد.
    طراحی صحنه ممکن است به شکل و حالتهای گوناگونی باشد ؛ محیط طبیعی را برای بازیگران فراهم کند ، قادر است با استفاده از مواد اولیه تصنعی،‌ واقعیت را تجسم بخشد . دکور صحنه می‌تواند باشد که بیینده در تصوراتش آن را واقعی بپندارد . طراحی صحنه در کل تمام نکات صحنه‌آرایی ( انتخاب ،‌تنظیم یا ساخت اسباب و اثاثیه ومبلمان صحنه ،‌تزیینات دکور ،‌و وسایل صحنه و ...) را دربر می‌گیرد ؛ چه بسا شامل کارهای گرافیکی و عنوانبندی برنامه نیز بشود .



    طراحی صحنه‌آرایی:
    طراحی صحنه‌آرایی ممکن است از سوی نویسنده متن ،‌کارگردان یا طراح صحنه ارائه شود.
    گاهی کارگردان درخواست می‌کند که طرح وترتیب خاصی برای برنامه‌اش تدارک دیده شود. به نوعی که برای او برنامه به این صورت درست است .
    بیشتر اوقات ، طراح صحنه پس از خواندن متن برنامه و انجام صحبتهای مقدماتی با کارگردان ، طرح صحنه ( شاید به شکل طرحهای کشیده شده روی کاغذ ) و وسایل مربوط به آن تهیه نموده ،‌به صورت طرح اولیه به کارگردان عرضه می‌کند . کارگردان روی طرح کارکرده وبراساس فرصتها وامکاناتی که طراح برایش درنظر گرفته ، ‌نماهای ویژه رابه ذهن می‌سپارد.






    شرح تصویر:
    دکور صحنه تلویزیون به طور معمول از یک مجموعه واحدهای پیش‌ساخته تولید می‌شود. این واحدها ، براساس طراحیهای انجام شده ، به هم متصل می‌شوند و فضاهای متنوعی برای تولید برنامه‌های تلویزیون به وجود می‌آورند .1) لته تخت 2) پنجره 3)پرده اطراف استودیو 5)گیره حفاظ دکور 6)وزنه و حفاظ دکور.



    نکات برجسته طراحی صحنه :
    دوربین به طور معمول ظاهر طرح هنری و ویژگیهای نمایان دکور رانمایش می‌ههد . اما درپشت صحنه ساخت وتولید این ظاهر زیبا ،‌مجموعه‌ای از تلاش و فعالیتهای بسیار پردردسر ،‌ با بهره‌گیری از فنونی که متخصصان ویژه این کار عرضه کرده‌اند ، درجریان بوده است . گذشته از اینکه طرح صحنه باید باموضوع و اهداف برنامه مناسبت داشته باشد ، باید از نظر نیازهای ضروری و جنبه‌های عملی برنامه ، خواست کارگردان وگروه تولید ، و در نهایت خواست بینندگان ،‌ رابا توجه به مسائل زیر فراهم سازد:
    1- هزینه تعیین شده با به کارگیری ابتکار و خلاقیت ، می‌توان آثار شگفت انگیزی از طرحهای صحنه را ، حتی بابودجه‌ای محدود ، خلق کرد.
    2_ دکور صحنه باید به قدر کافی محکم و استوار باشد و آسان قابل حمل باشد.
    3- دکور باید متناسب با ابعاد و اندازه‌های استودیو ساخته شود . اگرنتوان آن را از درهای استودیو به داخل برد ،‌کارایی نخواهد داشت .
    4- طرح دکور نباید صرفا به خاطر زیبایی ساخته شود وباید درنظر بگیرد که بازیگر چه کارهایی راباید انجام دهد . مثلا در نمایش رومئو و ژولیت اثر شکسپیر که رومئو از بالکن خانه ژولیت بالا می‌رود بالکن باید طوری طراحی شود که این عمل برای بازیگر شدنی باشد.
    5- طراحی صحنه باید جای مناسبی و کافی برای حرکت دوربینها ،‌ بومهای صدا و غیره در داخل ،‌اطراف و جلو صحنه ،‌در نظر بگیرد.
    6- دکور صحنه باید طوری ساخته شود که نورپردازی و صدابرداری مناسب براحتی انجام شود.
    7- نکات ایمنی گوناگو هم باید مراعات شود . این نکات شامل ایمن بودن ساختمان دکور ، آتش سوزیها ،‌ (نشت آب)) ، تامین سلامتی بازیگران ،‌مجریان وگروه تولید وسازندگان برنامه نیز می‌شود.

  3. #13
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض طرح ابعاد اندازه ومقاطع دکور در تلویزیون

    دو طرح مهم، اساس برنامه‌ریزی برای تولید است: نقشه صحنه و مقاطع صحنه



    نقشه صحنه
    کشیدن نقشه استودیو درواقع ابتدا ترسیم تمامی ابعاد استاندارد یک استودیوی خالی است. این ابعاد در حال حاضر با سیستم متریک و با نسبت 1:50 اعمال می‌شود.
    این نقشه روی نوعی کاغذ خاص چهارخانه رسم می‌شود و یژگیهای زیر را نشان می‌دهد :
    - محل قرار گرفتن انبار و فضاهایی مثل اتاق چهره‌پردازی، تعویض لباس و غیره .
    - تمامی ورودیها ، خروجیها ،‌قفسه‌های ذخیره موقت وسایل صحنه ،‌راه‌پله‌ها ،‌نقاط دسترسی به منابع اصلی نیرو و غیره.
    - ناحیه یامنطقه صحنه پردازی با دکوری که بایدبرپاشود.
    - فضای ایمنی یک متری ( تقریبا سه فوت) ،‌ یا فضای آتش‌نشانی دور استودیو)) .
    - موقعیت قرار گرفتن منابع تدارکات مثل (گاز ،‌آب و برق)
    - موقعیت قرار گرفتن پریزها و رابطهای خاص وسایل فنی برای دوربینها ، وسایل صدا و نور.
    - موقعیت قرار گرفتن میله‌های آویز و نرده‌های هدایت کننده نورهای بالاسری و غیره.
    - موقعیت قرارگرفتن نرده‌های محافظ پرده اصلی استودیو.
    - ارقام و اطلاعات مربوط به ارتفاع ، ظرفیت تحمل وزن ، و اندازه وسایل و لوازمی که باید داخل استودیو)) شود و غیره.



    نقشه استودیو چه کاربردهایی دارد
    از نقشه استودیو)) اطلاعات اساسی و لازم در مورد محل تولید به دست می‌آید:
    - طرح صحنه( staging plan ) : طراح صحنه ،‌نقشه محدوده قرار گرفتن دکور را در روی نقشه مربوطه ترسیم می‌کند . در یک تولید مفصل و پیچیده ،‌نسخه‌های متعدد شفافی ، به طور جداگانه ، از نقشه استودیو)) برای گروه دوربینها وگروه نور و صدا تهیه می‌گردد و جهت دستیابی به کیفیت مطلوب کار ، روی هم منطبق می‌شود تا در مجموع ، تمامی شکل اجرایی کار در استودیو ،‌با تطبیق این نقشه‌ها بر روی یکدیگر مشخص گردد.
    - طرح و نقشه اثاثیه و وسایل صحنه : این طرح صرفا نقشه چیدن وسایل صحنه و اثاثیه است ، که نشان می‌دهد کدام وسیله در کجا قرار می‌گیرد یا کدام پرده در کجا آویزان شود یا تزیینات لازم چگونه نصب گردند و..؟
    - طرح و نقشه محل دوربینها : کارگردان روی یک نسخه از طرح و نقشه استودیو ،‌تعداد و موقعیت دوربینها )) ، بومهای صدا و حتی محل عبور وکشیده شدن کابل دوربینها را مشخص می‌سازد. این نقشه ،‌در جلسات هماهنگی برای تولید ،‌ وقتی کارگردان افکار و ذهنیات خود را درباره حرکت دوربینها بیان می‌کند، کاربرد دارد. همچنین ،‌گروه دوربین ،‌ گروه صدا و ... به نقشه استودیو و حرکت دوربینها نیاز دارند؛ این نقشه در زمان تمرین ،‌آنان را در چیدن وسایل راهنمایی می‌کند.
    - طرح و نقشه نور را می‌توان جداگانه یا روی همان نسخه مربوط به دوربینها کشید. نشانه‌های مربوط به منابع نوری ،‌با تعیین مسیر کابلها و رابطهای برق ،‌وسایل کمکی و غیره ، روی نقشه نورمشخص می‌گردد.







    شرح تصویر
    نقشه استودیو
    خطوط کلی طرح و محل قرار گرفتن دکور روی نقشه استودیو کشیده شده است.
    مقاطع و ابعاد
    این نفشه‌ها جزئیات مربوط به ابعاد عمودی دکور،‌اندازه‌ها ،‌سبک و شکل و سطح ظاهری دیوارها را ، همراه با ویژگیهای خاصی که یک دکور شامل آن است ،‌نشان می‌دهد.
    مقاطع و ابعاد دکور
    این نقشه اندازه و مقاطع دکور و وسایل را با همان ابعادی که در نقشه استودیو وجود دارد ، از نمای جانبی نشان می‌دهد و تمامی جزئیات بعد عمودی دکور ،‌ساخت و پرداخت دیوارها،‌پله‌ها وغیره را نشان می‌دهد. این نقشه در وهله اول مورد بهره‌برداری کارگاه دکور وگروه سازنده و نصب کننده دکور است و آنها به کمک این نقشه ،‌دکور تمام شده را در ذهن خود مجسم می‌کنند.

  4. #14
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض چهره پردازی برای تلویزیون

    اهداف چهره پردازی :



    چهره پردازی برای تلویزیون به سه شکل وسیع و کلی است:
    1- چهره پردازی ساده :در حقیقت نوعی پرداخت معمول و ساده‌ای است که ظاهر اساسی صورت راتغییر نمی‌دهد.
    2- متوازن سازی یا چهره پردازی اصلاحی: در واقع وظیفه این نوع چهره‌پردازی ،‌کم کردن اثر جلوه‌های ناخوشایند و افزون‌سازی ویژگیهای خوب صورت ومتعادل سازی اعضای صورت است.
    3- چهره‌پردازی برای شخصیت‌سازی: تغییر دادن ظاهر بازیگر ،‌به طوری که باشخصیت مورد نظر سازگار باشد.



    ارزش چهره‌پردازی:
    گاهی رنگ چهره طبیعی شخص یا آرایش معمول روزانه او ،‌برای تصویربرداری ویدئو مناسب و کافی است و نیازی به هیچ اقدام دیگری نیست ( غیر از حالت دادن به موها ، خشک کردن عرق روی شقیقه‌ها و ابروان ، از بین بردن حالت براق روی پیشانی و سر طاس بازیگر ). چهره‌پردازی ساده ،‌به طور کلی ساخته و پرداخته کردن خوب بازیگر ،‌با تغییرات جزئی ممکن ،است.
    گریم یاچهره‌پردازی ،‌چهره‌ای را که در مقابل دوربین تقریبا فاقد جزئیات به نظر می‌رسد ،‌سرزنده و شاداب جلوه می‌دهد . در حالی که از ویژگیهای اغراق‌آمیز چهره می‌کاهد روی نقاط جذاب صورت تاکید می‌گذارد .مثلا ، با واضحتر کردن مرز رویش موها ، تقویت عضلات آرواره ،‌چانه و دماغ ،‌با سایه کاریهای ظریف روی اعضای گوناگون چهره.
    رموز چهره‌پردازی:
    چهره‌پردازی بر مجموعه‌ای از اصول بسیار ساده استوار است . اما هنر و رموز مهم چهره پردازی ،‌درکاربرد بسیار ظریف این اصول نهفته است .
    1- رنگهای روشن خودنمایی می‌کنند . نقاطی که رنگ روشن دارند ، برجسته‌تر و بزرگتر به نظر می‌آیند.
    2- رنگهای تیره تخفیف دهنده‌اند . نقاطی که رنگ تیره دارند، کوچکتر و تا حدودی با برجستگی کمتر به نظر می‌رسند.
    3- سایه کاری تشدید کننده می‌تواند مرزهای اصلی ظاهر یک سطح را تغییر دهد . به طور مثال ،‌چانه راکوچکتر نشان دهد.
    4- با گریم می‌توان یک عضو چهره را حذف کرد و به وسیله نقاشی یا طراحی مجدد کشیدن ابروان ، سایه‌کاری یا برجسته‌تر نشان دادن ، آن را دوباره به دلخواه خلق کرد.
    5- چهره‌پردازی می‌تواند روی یک ویژگی خاص چهره تاکید بگذارد ؛ برای مثال چشمها را تاثیرگذارتر جلوه دهد.
    6- اعضای سرو صورت را می‌توان بطور ظاهری تا حدودی تغییر داد . مثلا گوشها را با روش خاصی عقبتر کشید.
    7- می‌توان پوست را کشید ؛ جمع کرد یا چیزهایی به آن اضافه کرد . به عنوان مثال زخم شدن یا داغمه بستن پوست رانمایش داد.
    8- می‌توان روی اعضای صورت چیزهایی اضافه کرد وبه اصطلاح تکه گذاری نمود . مثلا نصب تکه‌ای ساخته شده از موارد ویژه چهره‌پردازی روی بینی بازیگری که نقش یک گورکن یامامورکفن ودفن را بازی می‌کند.
    9- برای ایجاد شخصیتی ویژه ، گریم می‌تواند بخشهایی از سرو صورت بازیگر رابپوشاند. مثلا باساختن نوعی پوشش ( از لاتکس(latex) یا وسایل مشابه ) کلاه نازکی تهیه کرد و روی موهای بازیگر ‌کشید و یک سر طاس کاملا تراشیده شده را ارائه داد.





    شرح تصویر:
    کاربرد جلوه‌های اساسی چهره‌پردازی:
    گریم می‌تواند به تقویت و برجسته‌سازی یا کاهش و پنهان ساختن اشکالات گوناگون تصویری ( در ارتباط با چهره‌پردازی) کمک کند.
    1- سرطاس وبراق ، موهای آشفته و پریشان ،‌کف سر که از میان موهای کم‌پشت هویداست . موهای با رنگ بسیار روشن ،‌تیره یا پرپشت ، به طور کامل توسط دوربین دیده خواهد شد .
    2- دانه‌های عرق که برق می‌زنند ( روی ابروها ،‌وسط پیشانی ،‌نوک دماغ ،‌چانه و...)
    3- حدقه چشم بسیار گود ،‌ چشمان بسیار برآمده ،‌چشمان به اصطلاح بی‌حالت .
    4- نوک دماغ براق ،‌بینی را برجسته‌تر نشان می‌دهد.
    5- ته‌ریش که با وجود اصلاح و تراشیدن دقیق دیده می‌شود.
    6- گردن چروک خورده .
    7- دوربین تلویزیونی لبهای انسان را خیلی روشن یا خیلی تیره نشان می‌دهد . لبها نیاز به آرایش خاص دارند.
    8- خطوط پیشانی ( خطوط سن) ، که چروک نقاط مختلف پوست و نقاط برجسته صورت .
    9- گوشها دارای رنگ روشن و متفاوت با رنگ قسمتهای همجوار پوست ،‌با برجستگی بیشتر.
    10- ابروهای نامنظم و آشفته و پریشان ،‌ خیلی برجسته ،‌تقریبا کم‌رنگ و ناپیدا .



    تجربه و ممارست :
    در بسیاری از اوقات راح چهره‌پردازی باید بسرعت و بدون صرف زمان زیادی کار خود را به انجام برساند . در این زمان تجربه چهره‌پردازی است که می‌تواند با ارزش‌ترین سرمایه باشد . البته بهتراست که حتی موقع تمرین با دوربین هم بازیگر با گریم جلوی دوربین برود . چراکه دراین صورت ،‌ طراح چهره‌پرداز با دقت نماها را نگاه می‌کند و نکات لازم برای هرنما و در کل را به همکاران چهره‌پرداز خود گوشزد می‌نماید . به این شکل جلوی بسیاری از اشکالات احتمالی گرفته خواهد شد .

  5. #15
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض نورپردازی در تلویزیون

    نور درحقیقت قابل دیدن نیست . اگر نگاهی به دکور نصب شده بیاندازید ،‌می‌توانید تمام زحماتی را که صرف ساختن و تهیه کردن آن شده است ،‌لمس کنید . بنابراین اثر نور را می‌بینید نه خود نور را . بحث فنی نورپردازی شدت ،‌تضاد یا کنتراست و سمت منابع نوری ،‌باید متناسب با ویژگیهای دوربینهای اکترونیک و زاویه نگاه آنها انتخاب شود. همچنین دمای رنگ نور آنها باید از ابتدا تا انتهای برنامه ،‌ثابت باشد و گرنه کیفیت رنگ برنامه تغییر خواهد کرد. حتی اگرنورپردازی رابلندپروازانه و وسیع طراحی کرده باشیم ، باید به گونه‌ای باشد که با محدودیتهای بسیار جدی و دست وپاگیر استفاده از نیروی برق ، زمان ، نیروی کار ،‌و وسایل نورپردازی کارایی داشته باشد. بحث هنری نورپردازی ی‌توان از نورپردازی برای تاکید کردن بر سطوح ،‌شکل و جنس سوژه‌ها یا کم جلوه‌دادنشان استفاده کرد ؛ می‌توان تصوری از موقعیت ومکان و فاصله را خلق کرد . می‌توان از طریق ایجاد فضاهای سایه-روشن ، آثاری افسون‌کننده و رویایی و زیبا خلق کرد. می‌توان با نورپردازی آگاهانه و هنرمندانه ، توجه بیننده را به نقاط خاصی جلب کرد ، بدین ترتیب که نقاطی را برجسته و چشمگیر و نقاط دیگری را سرخورده و کم‌اهمیت جلوه داد . با استفاده از روشهای نورپردازی ،‌قادر خواهید بود ظاهر سوژه‌ها را به طور کامل تغییر دهید .



    شرح تصویر :
    تنظیم منابع نوری مشکل و پیچیده :
    حتی یک سیستم نورپردازی بسیار پیچیده نیز ،‌می‌تواند با کمک اجزای وابسته‌اش تحلیل گردد . در این تصویر ، منابع نوری ویژه هر شخص ( که با شماره مشخص‌اند) با حروف الف برای نور اصلی ،‌ف برای نور پرکننده یا فرعی و پ برای نور پشت ،‌معرفی شده‌اند . منابع نوری اضافی ممکن است زمینه را روشن نمایند.
    اساس شیوه‌های نورپردازی
    برخی اصول بنیادین نورپردازی:
    1- ویژگیهای عمومی نورمناسب برای تصویربرداری ویدئو ،محدوده نورهای تند و تیز تا نورهای ملایم را شامل می‌شود . نورهای تندو تیز سایه‌های قوی ایجاد می‌کنند و زمینه و حجم موضوع را آشکار می‌کنند ؛ در حالیکه نورهای نرم و ملایم ،‌روشنایی بدون سایه تولید می‌نمایند و زمینه و حجم موضوع را کم‌اهمیت نمایش می‌دهند. نورپردازی مناسب از ترکیب این انواع به دست می‌آید.,br>2- سمت تابش نور مورد استفاده ،‌توازن و شدت نسبی آنها و ویژگیهایشان ( نورهای تند تیز یا نرم وملایم ) است که مشخص می‌کند صحنه و سوژه به چه چیزی شباهت دارد.
    3- به هر سوژه باید یک نوراصلی(key light) بتابد . این نور ، روشنایی اصلی صحنه را تشکیل می‌دهد که قالب و حجم موضوع و شکل و زمینه سطح آن را آشکار می‌سازد و سمت تابش نور را مشخص می‌کند.
    4- برای کاهش کنتراست و نورپردازی سایه‌ها ،‌یک نورفرعی یا پر کننده (filler light) مورد نیاز است تا یک نوع روشنایی نرم ومطبوع را تامین کند.
    5- نور پشتکه خط محدوده موضوع را از پشت سر مشخص کرده ، به ایجاد عمق و حجم در تصویر کمک میکند.
    6- در طرح اساس نورپردازی ،‌به سه نوع منبع نور اصلی ، پرکننده یا فرعی ،‌و نور پشت نیاز داریم که به طور معمول به شکل مثلثی تنظیم می‌شوند.
    7- افزون بر نورپردازی سوژه ،‌از چند منبع نوری نیز برای روشن ساختن دکور برنامه استفاده می‌شود . این منابع نوری ،‌شکل ، طرح و قالب دکور را مشخص می‌سازندو تصویر مناسب حال و هوای برنامه را خلق می‌کنند.
    نورپردازی باید متناسب با نگاه دوربین باشد و با آن تداخل ناخواسته و ناهماهنگی نداشته باشد . همچنین طرح نورپردازی باید طوری باشد که امکان حرکت و مانور دوربین و بوم صدا را فراهم آورد و از تشکیل سایه‌های نابجای دوربینها و بوم صدا دوری گزیند.
    خلاصه آنکه نورپردازی موفق تنها با داشتن یک ذهن خلاق و پیش‌بینی نتایج کار و برنامه‌ریزی منظم ،‌میسر است .

  6. این کاربر از Sara بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #16
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض نما در تلویزیون





    وقتی درباره نوع خاصی از نما صحبت می‌کنیم ،‌منظور این است که چه مقدار از صفحه تلویزیون را ،‌ با چه اندازه و ابعادی ظاهر می‌گردد . در اینجا با تاثیر چنین نمایی روی بیننده سروکار داریم .
    ترکیب تصاویر
    تغییر د راندازه نماها
    :
    اندازه نما را از راههای مختلفی می‌توان تغییر داد :
    - با تغییر فاصله سوژه با دوربین ( نسبتها و پرسپکتیو ثابت خواهد ماند )
    - با زوم کردن ( تغییر فاصله کانونی لنز )
    - برش دادن به دوربینی دیگر با زاویه دید لنز متفاوت ،‌یا دوربینی دیگر در فاصله‌ای متفاوت .
    اصطلاحات : اغلب در طول تولید برنامه ،‌تصویربردار فقط به مجموعه‌ای از آگاهیهای کلی از نماهای مورد درخواست کارگردان نیاز دارد . زمانی که مردم ،‌سوژه مورد نظر هستند ،‌کافی است از تصویربردار بخواهیم که یک نمای تک (single shot) ،‌یا یک نمای دونفره (two shot) سا سه نفره(three shot) یا نمای گروهی (group shot) را ارائه دهد . بنابرا
    ن صویربردار قاب مورد نظر را خواهد گرفت .
    به همین نحو یکی از این حالتها :
    - نمای باز یا نمای کامل(long shot / full shot) که نمایی از سوژه و صحنه از فاصله دور است .
    - نمای درشت ،‌ نمای بسته ، ‌نمای صورت درشت (close shot / thight shot) برای نمایی درشت از سوژه و صحنه‌ای از فاصله نزدیک .
    - نمای صحنه یا نمای پوششی (wide shot / cover shot ) که کل صحنه را با دید خیلی وسیع در بر می‌گیرد.
    در مورد ارتفاع دوربین : وقتی بخواهید ارتفاع دوربین را توضیح دهید ،‌اصطلاحات معمول عبارتند از :
    - نمای بالا یا بالاسری ( top shot / over head shot)،‌90 درجه عمود بر کف صحنه .
    - نمای از بالا ( high shot) ،‌با شیب تند به طرف پایین تقریبا 40 تا 60 درجه
    - نمای تراز که تقریبا موازی با خط دید چشم یا خط سینه است .( level shot ) و هیچ زاویه‌ای باخط افق نمی‌سازد .
    - نمای از پایین . سر دوربین به طرف بالا وارتفاع آن کوتاهتر از قد انسانی خواهد بود و زویه‌ای تقریبا برابر با 20 تا 60 درجه باخط افق خواهد داشت .( low shot / depressed shot )
    - نمای پایین ( low level shot ) که دوربین در امتداد کف زمین قرار می‌گیرد .
    چرا باید نماها را تغییر داد ؟
    دلایل بسیار منطقی وجود دارد که باعث می‌شود نماها را تغییر دهیم :
    - فقط نماهای نزدیک هستند که جزئیات تصویر را بروشنی نشان می‌دهند . نماهای بازتر برای نمایش صحنه‌های وسیعتر مورد استفاده هستند .
    - یک نمای طولانی ، مخصوصا اگر روی صفحه کوچک تلویزیون نشان داده شود خسته کننده خواهد بود .
    - تغییرات نقطه دید دوربین جذابیت و کانون توجه بیننده را تقویت می‌کند و جنبه‌های تازه‌تری را ازحرکات بازیگران وتصاویر صحنه ارائه می‌دهد .
    - با برش یک نما به نمای دیگر ،‌می‌توانیم توجه مخاطب را از یک چهره یا سوژه به دیگری هدایت کنیم .
    - ایجاد تنوع د رنماها به تماشاگران امکان میدهد که د رمقام ایجاد ارتباط یا مقایسه برآید .
    - تدوین نماها با یکدیگر ،‌تاثیرشگرفی ایجاد می‌کند .
    نماهای نزدیک،‌ جزئیات موضوعهای درشت را نمایش می‌دهند . اما این نوع نماها مشکلاتی دارند از قبیل اینکه هر قدر دوربین به موضوع نزدیکتر شود عمق میدان کاهش می‌یابد . بنابراین امکان واضح ماندن تصویر موضوع ،‌ به طور کلی کمتر می‌شود .در هر حال فقط می‌توانید روی مهمترین سطح موضوع
    وکوس کنید و بقیه را از حالت عدم وضوح خارج سازید . همچنین دوربین نمی‌تواند روی موضوعهایی که نزدیکتر از حداقل فاصله فوکوس لنز قرار دارند ،‌عمل واضح‌سازی را انجام دهد . در این حالت چون دوربین بیش از حد نزدیک است امکان نورپردازی مناسب مشکل می‌شود .و هر چه نما بسته‌تر شود ‌، به همان میزان تصویربردار د رهمراهی و تعقیب سوژه مشکلات بزرگتری روبه‌رو خواهد شد.
    درعین حال نماهای بسته‌تر جزئیات تصویر را آشکار می‌کنند ،‌این ویژگی باید جذاب،‌مطلوب ،‌ دلچسب و متناسب نیز باشد .نماهای بسته تماشاگر را از دیدن نمای کلی محروم می‌کنند . دوربینهایی که د رفاصله‌ای نزدیک به صحنه کار می‌کنند ، علاوه بر ایجاد مزاحمت برای کار بازیگران و ((مجریان ،‌ مانع دید دوربینهای دیگر از صحنه نیز می‌شوند .
    د راستودیوها نماهای دوررا معمولا د رفضایی برابر با 3.5 متر عرض و 2.5 متر ارتفاع یا بیشتر تصویر برداری می‌کنند.
    نماهای دور به بیننده نشان می‌دهند که ماجراها و وقایع کجا اتفاق می‌افتند و کمک می‌کنند تا مخاطب سمت و سوی صحنه را تشخیص دهد .بیننده در می‌یابد که چگونه بخشهای مختلف صحنه بهم پیوند خورده است . و بیننده در ارکسترها و حرکات جمعی می‌تواند کل گروه را یکجا ببیند . این نماها بلافاصله حالت صحنه را القا می‌کنند .
    در عین حال د راین نماها ممکن است دوربینهای دیگر یا وسایل صحنه دیده شوند و اگر بخواهیم منابع نور را دورتر قرار دهیم ، این منابع باید نور بیشتری تولید کنند .

  8. #17
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض

    برش نماها درتلویزیون




    برش نماها و تغییر آنها :
    از نظرمنطقی تا زمانی که مخاطب شما اطلاعات لازم و موجود در یک نما را دریافت نکرده است ،‌ یا حرکتی که در حال انجام است به اتمام نرسیده است ، نباید تصویر را به یک نمای دیگر برش دهید .
    - اگر نمایی را به اندازه کافی روی صحنه تلویزیون نگه ندارید ، بینندگانتان را سردرگم ، پریشان و عصبانی خواهید کرد .
    - اگر بیش از چه حد لازم روی یک نما توقف کنید ،‌توجه تماشاگران را منحرف خواهید کرد .
    - درعمل ،‌اینکه شماتا چه زمانی ،‌چه نمایی را روی صحنه نگه دارید ،‌بستگی به تاثیر عواملی مختلف دارد . از جمله : نما‌ تا چه حد جالب است ؟ حرکات بازیگران و هنرپیشگان چگونه است ؟ اهمیت نما در ارتباط با کل برنامه تا چه حد است ؟ حالت و شکل مسلط نما نسبت به نماهای دیگر چگونه توصیف می‌شود ؟ و ...
    گزینش راه صحیح تغییر نما :
    تغییر نمای صحیح و به موقع باید حالت ،‌ آهنگ و شکل کلی برنامه را به بیننده القا کند . این تغییرات حتی برتغییر و تفسیر مخاطب ازنماهای متوالی تاثیر می‌گذارد . اگر از یک برش استفاده کنید ،‌ حواس مخاطب خود را پرت و منحرف خواهید کرد.
    برش دادن :
    برش دادن تصویر یک عمل بسیار جالب توجه است . با این کار بیننده به سرعت دو نما را با هم مقایسه می‌کند و حرکت به نظر دنباله‌دار می‌آید .لحظه‌ای که دو تصویر را با هم برش می‌دهید بسیار مهم است.
    به طورمعمول برش زمانی بهترین نتیجه را خواهد داشت که :
    1- در داخل یک قاب تصویر ایجاد حرکت نماید ( مثلا تصویر نشسته یا خوابیده فردی ، به تصویر بلند شدن او برش بخورد )
    2- شخصی قاب تصویر را ترک کند ( خروج)
    3- لحظه‌ای که یک حرکت درحال آغاز شدن یاپایان یافتن باشد .
    4- زمانی که گفتگوی بین بازیگران نیاز به تاکید دارد .( البته نه الزاما انتهای جمله)
    آشکار شدن یا محو تدریجی تصویر(to fade) :
    آشکار شدن یا محو تدریجی تصویر به طور معمول یک توقف یا گذشت زمان طولانی رابیان می‌کند . طول این زمان توقف یاگذشت حدودی به سرعت فید کردن بستگی دارد . اگر آرام و ملایم باشد حالت مهربانه و صلح‌آمیز را القا می کند . محو تدریجی تصویر ،‌احساسی از نتیجه یا مرگ و پایان یافتن را القا می‌کند .
    تلفیق کردن یا حل شدن تدریجی دو تصویر در یکدیگر(mix/ dissolve) :
    این عمل کاری است مقایسه‌ای . این عمل توجه بیینده را به شباهتها و اختلافهای بین دو نما جلب می‌کند.
    کار تلفیق ، اغلب دلالت بر وقفه کوتاهی بین حوادث داستان دارد .
    عمل سریع تلفیق ، خبر از این می‌دهد که وقایع در دو صحنه جداگانه ،‌به طور همزمان و موازی رخ می‌دهد.
    عمل آرام و آهسته تلفیق ،‌ انتقال یک جریان تصویری پیوسته و آرام را القا می‌سازد . برخی مواقع احساس تغییر زمان یا انتقال به موقعبت و مکانی متفاوت را القا می‌کند .
    روبش:
    روبش نوعی ترفند یا جلوه تصویری است که در آن یک تصویر ، بخشی از تصویر دیگر ،‌یا تمام آنرا به گونه‌ای اعمال اجبار از صفحه تلویزیون پاک می‌کند و خود جایگزین آن می‌شود . روشهای روبشی زیادی که اغلب دارای شکل هندسی هستند ، وحود دارد .می‌توانید شکل و سرعت و سمت و لبه روبش آنها را متناسب با حرکت تصویرتان انتخاب کنید .


صفحه 2 از 2 اولاول 12

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •