تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 7 اولاول 1234567 آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 62

نام تاپيک: آموزش گرامر انگلیسی به زبان فارسی

  1. #41
    حـــــرفـه ای ***Spring***'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    ♠♠♠♠♠♠♠
    پست ها
    6,296

    11 عنوان ، توضیح و راهنمای فایل آموزشی Farsi Grammar.rar در پست شماره‏ی 40


    سلام ...

    عنوان ، توضیح و راهنمای فایل آموزشی Farsi Grammar.rar ( دومین فایل ضمیمه و پیوست شده ) در پست شماره‏ی 40 همین تاپیک ( صفحه‏ی قبل ) ... لینک دانلود این فایل آموزشی در آخر همین پست هم هست ...


    گرامر برای مکالمه‏ی زبان انگلیسی

    [RIGHT]ليست مطالب:
    1. مقدمه مؤلف
    2. اين جزوه برای چه کسانی مفيد است؟
    3. معرفی علائم خاص بکار رفته در جزوه
    4. ساختار کامل جمله (مرور سريع و ساده گرامرِ اجزای يک جمله)
    • فاعل
    • ضماير فاعلي
    • فعل
    • قيد مكان
    • قيد زمان
    • صفت ملكي
    • مفعول
    • ضماير مفعولي
    • صفات ملكي
    • افعال كمكي (معين)
    The • حرف تعريف
    • دو فعليها در جمله
    have to و must • تفاوت
    5. زمان حال ساده (حاضر ساده)
    6. كلمات پرسشي يا استفهامي
    7. زمان حال استمراري
    8. زمان گذشته ساده
    To Do .9
    10 . امري كردن فعل
    Simple future tense : 11 . زمان آينده ساده
    12 . ربط دو جمله
    tell & say 13 . دو كلمه
    14 . قيود زمان
    15 . حرف تعريف
    16 . ضماير ملكی
    17 . حالت اضافي و يا مالكيت دو اسم
    18 . ترجمه‏ی « از » به انگليسی
    19 . « زمان آينده استمراری » Future Continuous Tense
    Sequence of tenses : 20 . تطابق زمانها
    Used to » .21 »
    22 . Question tag « ضميمه هاي سؤالي »
    Avoid Repatition 23 . جلوگيري از تكرار اسم
    The additions 24 . جلوگيري از تكرار جمله
    CAN

  2. 15 کاربر از ***Spring*** بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #42
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان.گفتم حيف اين تاپيك همينطور ساكن بمونه.
    مي خوام روزي يه مطلب گرامري به زبان خودم بگم(من دراوردي).

    Get used to/ be used to
    خب دوستان اين مبحث رو مي خوام توضيح بدم.اول get used to:
    وقتي كاري يا چيزي در ابتدا براي ما مشكل يا نا آشنا هست و بعد ما با اون كار عادت ميكنيم يا خودمون رو سازگار ميكنيم از اين عبارت استفاده ميكنيم.
    مثال:

    I didn't like my haircut to start with.I thought it was too short,but now I'm getting used to it

    مثال ديگه:

    When I moved to London it took me a long time to get used to living in such a big city

    .............................................

    be used to

    وقتي شما با كار يا چيزي آشنا هستيد و به آن عادت داريد از اين عبارت استفاده ميكنيد.

    مثال:
    Our apartment is very close to the airport.when we first moved in I noticed every plane that went overhead,but now I'm used to the noise,I don't even notice it anymore

    مثال بعد:

    In my new job I start work early , at 7.30 a.m.for the first few weeks it was really hard but now I'm used to getting _up early .In fact I quite like it because we finish at 3.30 p.m
    .........................................

    مورد ديگر استفاده از be used to براي گذشته است:

    مثال:
    when I first moved into my own apartment it was hard at first because I was used to living at home with my mom

    مثال بعدي:
    when we were hiking in the mountains I got very tired because I wasn't used to walking so fast


    نكته ي مهم:توجه:
    دوستان به ياد داشته باشيد همواره بعد از Used to فعل به صورت ساده استفاده ميشود... (مثال: I used to get up early) ... اما
    براي be/get used to فعل به صورت ing دار استفاده ميشود. (I'm used to getting up early)

    ممنون از دوست عزيز سپيده جان.

    خب اميدوارم اين بحث براتون مفيد بوده باشه.
    تا برنامه ي آينده خداحافظ(فردا)
    موفق باشيد
    Last edited by Hamid Hamid; 23-01-2011 at 22:40.

  4. 9 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #43
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان.
    امروز يه مطلب كوچيك براتون آماده كردم كه ميتونه خيلي كاربرد داشته باشه.
    خب زماني كه قصد داريم راجب كاري صحبت كنيم كه نفر ديگري اين رو براي ما انجام ميده يا ما از اون نفر خواستيم كه برامون كاري رو انجام بده از اين ساختار استفاده ميكنيم:

    Have+ object + past participle
    به مثال ها توجه كنيد:
    I'm having my hair cut this afternoon:
    someone else is going to cut it

    I had the car fixed:
    someone else fixed it and I paid them

    نكته:حالا ساختار بالا رو با اين مورد مقايسه كنيد و ببينيد با كمي تغيير چقدر معني متفاوت ميشه:
    I Fixed the car(I fixed it myself

    ما ميتونيم براي كاري كه كسي ديگر انجام داده از فعل Get هم به جاي Have استفاده كنيم(قسمت اول اين پست).مثال:

    Where did you Get(have) the car fixed?

    نكته ي پاياني: براي اتفاقي هم كه براي يك نفر ميوفته ولي نميدونيم چه كسي اين كار رو انجام داده از همين ساختار Have كه توضيح دادم استفاده ميكنيم.
    مثال:
    He had his Wallet stolen
    :someone stole his wallet

    اميدوارم اين مطلب براتون مفيد باشه.
    موفق باشيد

  6. 6 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #44
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان.
    امروز مي خوام راجب زمان هاي مختلف فعل مجهول يا Passive براتون بگم و مثال بزنم.


    (حال ساده ي مجهول)present simple passive
    am / is / are +past participle
    فعل Tobe +حالت سوم فعل
    example:most of the parts are imported

    Future simple passive(آينده ي ساده مجهول)
    will+be +past participle
    example: You will be met at the airport by one of our stuff

    (حال استمراري مجهول)present Continuous passive
    am/is/are +being +past participle
    example:The film is being made on Australia

    (ماضي استمراري مجهول)Past continuous pasive
    was/were +being+past participle
    Example:Before her death she was being looked after by her daughter

    Past perfect passive
    had+been+past participle
    Example:When they got back from their holiday they discovered that their house had been burgled

    موفق باشيد

  8. 6 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #45
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان.
    امروز مي خوام براتون راجع به Be expected yo+infinitive و Be supposed to+infinitive صحبت كنم. و از كاربرد ها و تفاوتشون بگم براتون:

    ابتدا Be expected to+infinitive

    خب شما از اين عبارت زماني استفاده ميكنيد كه شخصي بايد يه كاري رو انجام بده.حالا چه اين كار يك قانون باشه يا كه شخصي ديگري ازش خواسته باشه كه انجام بده(يعني در واقع ازش انتظار ميره كه كاري رو انجام بده).

    طرز استفاده در جمله هم كه به اين صورت هست:فعل Tobe(am.is.are به اضافه ي كلمه ي expected و به اضافه ي مصدر فعل.(كه ساده هست نه گذشته و نه ING دار).

    مثال:
    When a colleague's off sick we're all expected to do their work for them

    مثال 2:
    At school we were expected to stand up when the teacher arrived

    نكته:حالت منفي اين ساختار به اين معني هست كه كاري واجب و ضروري نيست.

    مثال:
    You are not expected to speak fluent English for this position


    Be supposed to+infinitive

    همچنين از عبارت Be supposed to هم براي كاري كه شخصي بايد انجام بده استفاده خواهد شد... اما(يك اما ي مهم) ...
    ما اغلب زماني از
    Be supposed to استفاده ميكنيم كه يك قرار يا قانون انجام نشده يا شكسه شده و يا ممكن هست انجام نشه.

    به مثال ها و توضيح توجه بفرماييد:
    1:
    I'm supposed to hand this essay tomorrow(but I won't have finish it by then

    2:
    I was supposed to be home an hour ago(but I'm Late

    نكته:منفي اين حالت به معني اين است كه شخص يا كسي اجازه نداره كاري رو انجام بدهد.به مثال زير توجه فرماييد:

    You're not supposed to be in here.It's for first-class passengers only,please leave here

    نكته:ما در حاتي ديگر از اين ساختار استفاده ميكنيم.زماني كه قراري بهم خورده يا قرار هست بهم بخورد.

    مثال:
    I was supposed to play tennis with Zac,but we couldn't because of the rain

    اميدوارم اين گرامر امروز براتون مفيد بوده باشه.
    موفق باشيد

  10. 7 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #46
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان.اميدورارم كه خوب باشيد.
    مطلب امروز گرامري كه براتون آماده كردم در مورد Linking Words يا كلمات ربط در زبان انگليسي هست.

    امروز در مورد اين كلمات صحبت خواهم كرد: As, Since, Because, On account of

    خب دوستان 2 كلمه ي Since و As نسبت به كلمه ي Because كمتر معمول هستند و كمتر استفاده ميشوند و همچنين در صورت استفاده اغلب در ابتداي جمله قرار ميگيرند.
    مثال:
    As / Since I was already an hour late,I decided not to go

    حالا همين مثال با استفاده از كلمه ي Because:
    I Decided not to go because I was an hour late


    As, Since, Because همگي با يك عبارت يا Clause همراه خواهند بود:
    مثال:
    Because / As / Since it was raining ,we had to cancel the match

    نكته: عبارت Because of به همراه يك اسم خواهد آمد.(توجه داشته باشيد اين عبارت با كلمه ي Because استفاده اش متفاوت است) چون داراي يك حرف OF هست:
    مثال:
    Because of the Rain,we decided to cancel the match

    On account of , Owing to و عبارت Due to همگي به طريق و روش عبارت Because of استفاده خواهند شد(يعني به همراه اسم در جمله مي آيند) ... اما رسمي تر هستند.

    مثال:
    all trains will be cancelled tomorrow on account of industrial action

    I must apologize for the delay , which was due to a computer error

    Owing to emergency maintenance work, this office will be closed on Monday

    نكته ي پاياني : دوستان عبارات On account of , Owing to و عبارت Due to در جمله داراي معاني نطير به خاطر .به منظور ... و براي ... هستند.

    اميدوارم اين مطلب براتون مفيد بوده باشه.
    موفق باشيد

  12. 8 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #47
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان.
    براي امروز مطلب خيلي خيلي كوتاهي رو آماده كردم كه در عين كوتاهي ميتونه كاربرد زيادي داشته باشه و دونستنش خالي از لطف نيست.

    Participle Clauses يا عبارات وصفي.

    شما در جملات با استفاده از اين عبارات كه نوع ING دار فعل ها هستند به نوعي در مورد شخصي يا مساله اي اطلاهات بيشتري به مخاطبتون ميدهيد.(در واقع بعد از اين كلمه)

    به مثال توجه فرماييد:
    Who is that boy sitting outside the house ?

    همونطور كه ملاحظه ميكنيد در اين مثال بعد از كلمه ي sitting اطلاعاتي در مورد boy داده شده كه مخاطب متوجه بشه كه شخص صحبت كننده در مورد كدام پسر صحبت ميكنه...

    مثال 2 :
    I Don't Know the man standing over there

    در اين مثال هم شخص صحبت كننده با استفاده از standing در مورد مرد مورد نظرش به مخاطب اطلاعات ميده ...

    نكته ي پاياني: اين عبارات يا Participle Clauses اغلب همون ساختاري رو دارند كه Relative Clauses يا عبارات وصل كننده( كه شامل كلمات Who,That,Which,Whom ... هستند) دارند.

    مثال:
    Do you know the man getting (=Who's getting) out of the blue car?
    o

    دوستان اميدوارم كه اين مطلب كوتاه براتون مفيد بوده باشه.
    موفق باشيد

  14. 8 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #48
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان.
    يه مطلب بسيار كوتاه اما كاربردي براي امروز تهيه كردم كه اميدوارم بخونيد و استفاده كنيد...

    It's Time + clause

    دوستان ما از اين ساختار در مواردي استفاده ميكنيم كه فكر ميكنيم كاري بايد زود انجام شود يا ... كاري رو شخصي بايد زود انجام بده ... به مثال توجه فرماييد:

    1:
    It's Time we left= We should leave now

    2:
    It's time you got haircut=You should get your hair cut

    نكته: در مثال هاي بعدي به زمان فعل توجه فرماييد.ما از زمان هاي ماضي زماني استفاده ميكنيم(با ساختار It's time) كه بخواهيم يك حالت فرضي رو بيان كنيم( كه ممكن است درست يا اشتباه باشد).در حقيقت زماني كه آنچنان در مورد واقعه اي در گذشته مطمئن نيستيم ...

    مثال:
    It's time he started looking for a job.

    It's time the government spent some money on education

    خب دوستان اميدوارم اين مطلب كوتاه براتون مفيد بوده باشه ...

    موفق باشيد

  16. 5 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #49
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان...
    مطلب خيلي كوتاهي رو در مورد بيان حسرت آماده كردم كه اميدوارم بخونيد و استفاده كنيد ...

    Wishes and Regrets

    نكته ي 1 :
    دوستان ما در زبان انگليسي براي بيان مساله اي كه در زمان حال حسرتش را مي خوريم و از نداشتن يا ندونستن يا انجام ندادن آن ناراحت هستيم از ساختار زير استفاده ميكنيم:

    Wish + Past simple
    كلمه ي
    Wish به اضافه ي فعل در زمان گذشته ي ساده ...

    به مثال ها و توضيح مقابلشان براي بهتر متوجه شدن توجه فرماييد:

    1:
    I wish I knew
    pete's address= I don't know his address but I Want it.

    در اين مثال شخصي كه از ساختار مورد بحث استفاده كرده آدرس رو نميدونه اما اون رو احتياج داره ...

    2:

    I wish it was
    five o'clock=It isn't five o'clock but I would like it to be.

    در اين مثال شخصي كه از ساختار مورد بحث استفاده كرده آرزو داشته كه اي كاش ساعت 5 ميبود اما اين زمان نيست...

    3:
    He wishes he didn't have to go away this weekend=He has to go away but he doesn't eant

    و در اين مثال هم شخص دوست نداشته آخر همفته رو به جايي بره اما بر خلاف خواستش بايد ميرفته ...


    نكته ي 2: ما ميتوانيم در زبان انگليسي براي بياني حسرت كاري كه در گذسته انجام نداديم /داديم از ساختار زير استفاده كنيم:

    Wish + Past perfect(had + Past participle)
    wish به اضافه ي گذشته ي كامل:


    به مثال ها توجه فرماييد:

    I Wish I had gone to university=I didn't go and I regret it

    در اينجا شخصي كه از ساختار استفاده كرده در گذشته كاري رو انجام نداده(به دانشگاه نرفته) و براي بيان حسرتش از ساختار دوم استفاده كرده است.


    مثال 2:
    I wish they hadn't asked us to help= Unfortunately they did ask us to help

    در اين مثال هم شخصي كه از ساختار دوم استفاده كرده حسرت كاري رو ميخوره كه در گذشته ازش خواسته شده و انجام داده...


    نكته ي 3: براي ساختار 2 بحث امروز از مورد ديگري هم مي توان استفاده كرد
    Regret + ING

    مثال:
    They regret moving
    to Scotland= they moved to scotland and they're sorry they did


    نكته ي مهم:دوستان توجه داشته باشيد ساختار 1 بحث امروز فرقش با ساختار 2 و 3 در اين بود كه ساختار يك براي حسرت كاري در زمان حال است اما ساختار 2 و 3 براي حسرت كاري در گذشته ...

    دوستان اميدوارم مطلب امروز براتون مفيد بوده باشه ...

    موفق باشيد



  18. 6 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #50
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان ...
    شرمنده چند روزي نبودم ...
    خب امروز مطلب خيلي خوب و پر كاربردي رو براتون آماده كردم ...

    Obligation , Necessity and Prohibition
    اجبار . ضرورت و ممانعت از كاري ...


    دوستان شما ميتونيد از عبارات Must , Have to , Have got to براي بيان اجبار استفاده كنيد كه عبارت Have to از موارد ديگر رايج تر هست و در صحبت كردن معمولا از اين عبارت استفاده ميشود .

    مثال:
    I'm sorry I can't come out tonight but I really have to get some work done

    مثال 2 :
    We have to wear name badges at the sales conference next week

    دوستان ما معمولا از كلمه ي Must زماني استفاده ميكنيم كه يك نوع اجبار ترجيحي داريم... براي كاري كه ترجيحا بايد انجام بديم ...
    به مثال توجه فرماييد:

    I Must get a lot fitter before I run the marathon=It's my opinion

    مثال 2 :
    I Must post this letter before 6 o'clock -It's sam's birthday tomorrow=I feel it's important for me to do this

    نكته:
    دوستان از اين 3 مورد يعني Must , Have to , Have got to براي اجبار بيروني يا External obligation استفاده ميشود ( مواردي كه عاملي باعث اين اجبار هست)

    مثال ها:
    ‍Candidates must Answer all 6 questions = اين مورد يك قانون هست براي كانديدا ها و بخاطر همين از كلمه ي Must استفاده شده است .

    you have to wear a Seatbelt = براي اين از عبارت have to استفاده شده است چون بستن كمربند ايمني يك قانون هست ...

    حالات منفي:

    نكته : Must not زماني استفاده ميشود كه كاري اشتباه است يا خطرناك است و اجازه ي انجام اون كار نيست :

    You Mustn't drink that water= It's dangerous

    You mustn't let the dogs run loose in the street= it's wrong and not permitted


    نكته ي 2:

    2 عبارت Don't Have to و Haven't got to براي زماني استفاده ميشود كه كاري انجام دادنش ضروري نيست و انجامش ضرورتي نداره ... اگه انجام نشه خيلي مهم نيست... واجب نيست :

    مثال:
    She Doesn't have to type her own letter= It's not necessary

    مثال 2 :
    We Haven't got to be there until 9 o'clock=It's not necessary


    خب دوستان اميدوارم مطلب امروز براتون مفيد بوده باشه ... تا فردا ...
    موفق باشيد



  20. 6 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •