تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 2734 اولاول 12345678915551055051005 ... آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #41
    آخر فروم باز lahij_web's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    زير خروارها خاك ...
    پست ها
    1,822

    پيش فرض

    دزدان دغل پيشه گرگان دغا دارد
    اي خانه خراب اينجا آماده زلت شو
    خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو
    جائيكه همه دزدند تو دزد چپوگر باش
    بزمي كه همه مستند تو مست و مخمر باش
    شهري كه همه كورند تو كور شو و كر باش
    ديدي كه همه لالند تو لال ز صحبت شو
    خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو
    -----
    بخشي از از اشعار اعتراض آميز و طنز نسيم شمال
    شعر نصيحت

  2. #42
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,675

    پيش فرض

    به نام خداي من
    ...
    و حدس مي زنم شبي مرا جواب ميكني
    و قصر كوچك دل مرا خراب ميكني
    سر قرار عاشقي هميشه دير كرده اي
    ولي براي رفتنت عجب شتاب ميكني
    من از كنار پنجره تو را نگاه ميكنم
    و تو به نامديگري مرا خطاب مي كني
    چه ساده در ازاي يك نگاه پاك و ماندني
    هزار مرتبه مرا ز خجلت آب ميكني
    به خاطر تو من هميشه با همه غريبه ام
    تو كمتر از غريبه اي مرا حساب ميكني

    ...

  3. #43
    آخر فروم باز Alireza_SA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    پست ها
    1,301

    پيش فرض

    چرا زندگي اين چنين پر غم است؟
    چرا شادي زندگاني كم است؟
    مگر مي شود غير غم ناشود ؟
    مگر ني گهي شادي و گه غم است؟

  4. #44
    آخر فروم باز Alireza_SA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    پست ها
    1,301

    12

    اين رو هم براي يه يارويي گفتم. ترانه هستش بايد با ريتم تند خوندش
    اسمش هم يادگاري

    تو كه منو دوست نداشتي چرا پيشم موندي؟
    آتيش زدي به جونم و دلمو سوزوندي!
    دوروغ گفتي چرا گفتي كه منو دوست داري؟
    از تو فقط غصه و غم مونده يادگاري!

    برو ديگه برو ديگه نيا ديگه نيا ديگه
    منه بيچاره رو بذار با غم خود تنها ديگه
    برو ديگه نيا ديگه برو ديگه نيا ديگه
    منه بيچاره رو بذار با غم خود تنها ديگه

  5. #45
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,675

    پيش فرض

    به نام خداي من
    ...
    همه می پرسند:

    چیست در زمزمهء مبهم آب ؟

    چیست در همهمهء دلکش برگ ؟

    چیست در بازی آن ابر سپید

    روی این آبی آرام بلند ،

    که تو را می برد اینگونه به ژرفای خیال؟

    چیست در خلوت خاموش کبوترها؟

    چیست در کوشش بی حاصل موج؟

    چیست در خندهء جام

    که تو چندین ساعت

    مات و مبهوت به آن می نگری؟!

    ...

  6. #46
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    ياران چه غريبانه رفتند از اين خانه
    هم سوخته شمع جان هم سوخته پروانه

  7. #47
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,675

    پيش فرض

    به نام خداي من
    ...
    هرصبح که از خواب برمی خيزم
    بر شيشه ی يخ گرفته
    با سر انگشتان گرمم
    نام تو را می نويسم
    و از لابلای آن به بيرون می نگرم
    که کی بهار می آيد؟
    ...

  8. #48
    پروفشنال Iranian_sports's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    573

    پيش فرض

    سلام
    دوباره دلم پر میزند، نشانه چیست؟
    شنیده ام که می آید کسی به مهمانی

    کسی که سبزتر است از هزار بار بهار
    کسی، شگفت کسی آن چنان که میدانی

    کسی که نقطه آغاز هرچه پرواز است
    تویی که که در سفر عشق خط پایانی

    موفق باشید
    فعلا

  9. #49
    پروفشنال B.Spears's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    634

    پيش فرض

    بابا همه يه پا شاعرن.

  10. #50
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,675

    پيش فرض

    به نام خداي من
    ...
    يکي را دوست دارم ولي افسوس که او هرگز نمي داند /
    نگاهش مي کنم شايد بخواند از نگاه من که او را دوست مي دارم /
    ولي افسوس که او هرگز نگاهم را نمي خواند /
    به برگ گل نوشتم من , که او را دوست مي دارم ولي برگ گل بر زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند /
    صبا را ديدم و گفتم : صبا دستم به دامانت بگو از من به دلدارم که او را دوست مي دارم ولي افسوس زابر تيره برفي هست روي ماه تابان مرا پوشاند
    ...

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •