به نظرم کتابای پائلو کوئیلو هم یه حالت عرفانی و خاصی دارن که خوندنشون خالی از لطف نیست بخصوص "شیطان و دوشیزه پریم" و "ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد"
به نظرم کتابای پائلو کوئیلو هم یه حالت عرفانی و خاصی دارن که خوندنشون خالی از لطف نیست بخصوص "شیطان و دوشیزه پریم" و "ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد"
کتاب "اولین تماس تلفنی از بهشت" از میچ البوم هم خیلی قشنگه و خوندنیه.البته کتاب معروف میچ البوم "سیم های جادویی فرانکی پرستو" هست
کتاب جزِء از کل ، نوشته ی استیو تولتز ترجمه پیمان خاکسار
قطعه ای از کتاب :
از اینکه ندونی چی درسته چی غلط لذت ببر ، تن به بازی زندگی بده و سعی نکن از قانون هاش سر در بیاری..
از 10 بهش 7 میدم
کتاب فلسفی ، دارای طنز خاکستری ، ماجرایی و چذابی میباشد . توصیه اش میکنم .
صد سال تنهایی
گابریل گارسیا
کتاب پایان نامه نوشته سعید مبیّن شهیر،اولین کتاب به سبک نمادگرایی جادویی(مجیکال سمبولیسم) می باشد.
سبک بدیع و ایجاز لطیف کتاب،این کتاب را به کتابی عامه پسند تبدیل کرده است اما باید توجه داشت تا حال شخصی نتوانسته است معنی تمام جملات به کار برده شده در کتاب را بفهمد.برای دانستن کتاب،باید آگاهی کاملی از اساطیر ملل،تاریخ،جغرافیا،ادبیات، ادیان و کلا علوم انسانی داشت.حجم کم کتاب باعث شده است میل بیشتری برای مطالعه کتاب وجود داشته باشد.موضوع کتاب پایان نامه،خرد،حقیقت،شیوه حیات و چگونگی به پایان رسیدن جهان می باشد.این کتاب دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
جملاتی از فصل40
رز های آبی پایان جهان گلبرگ هایش را بر بینی آن ها می ریزد.
سربازان شب شیران را نبینند و صدایشان را در بام خانه های دانش نشنوند.
پس پسرانی از سربازان خود را برای شیران آماده کنند.
و به خانه هر یک از آن ها درآیند.
و تله های سرزندگی خود و خانواده هایشان را از میان شعله های خویش انتخاب کنند.
جملاتی از فصل22
ای آینده بی صدا؛برای انسان بیمناک و هراسانم.از پایانی که آغازش هیچ پایانی نداشته باشد.
ای فانوس دوزخ نما؛از فراوانی امروز گذشتم و به بالاترین آن رسیدم.
پس دیگر مراجستجو نکنغمن در آسمان هشتم به سر می برم.
جملاتی از فصل21
ای لیلای شب دریده؛روستایی که با تو در آن رشد کردم و با نفس های بزغاله ها بزرگ شدم،هیچ دیده نمی شود.
اکنون این بزغاله ها سنگ قبرم را لگدمال می کنند.
حال آنکه من سن خویش را برخطوط درختان جستجو می کنم.
جملاتی از فصل8
مترسک ها می گویند..او را نمی بینیم..او سرشار است از وعده های گرفتار..
مترسک ها می گویند..فکرمان یکی است..فکر ما در هبوط بی دلیل تاریخ عصیان برداشته است..
پس بیایید خانه مان را..این لکه کاشته شده در کویر را..به هامونیان دهیم..
ما هم خواهیم توانست..پاک کنیم رد عدم را..بر زمین هامون بزرگ بنشینیم..
و بریزیم دریای ناپیدای این دشت را..در کوزه هایمان..و از آن بنوشیم..همانند انسان..
و خموشان را درظلمت به سکوت رفته پاییز..به حلقه بی کناره دست وگوش گرفتار کنیم..
به ناگاه..آن کودک، پیر خواهد شد..خواهد گفت که رازی دارد..که باید به آذر بگوید..
چگونه بگوید؟..به سوزش ببالد یا بنالد..یا در مرگ یاسمن ها..ستاره ها را درون دریا بشمارد..
سکوت می دمد..سکوت می دمد..و باز هم سکوت می دمد..
صدایش را می شکند..و خود را از فصل پرندگان خشمگین رها می کند..
انسان ها می رسند..جلو تر می آیند..و باز جلوتر..کجاست کودک؟..نمی دانند..
نوشته است او..تا هست عالمی..تا هست آدمی..به ناله هایم می بالم.. و پاهایم را می شویم..همانند چشمانم..
که به صبح رسم..به آخرین خاموشی عالم..
منبع:تبیان
معنی نمادگرایی جادویی را در ویکی واژه ببینید.
"یک دلار و هشتاد و هفت سنت. همه ی پول همین بود. و شصت سنت آن هم که بصورت پنی (1) بود. دانه دانه ی این پنی ها در یک زمانی پس انداز شده بودند؛ بعضی ها موقع خرید با التماس کردن و یا تخفیف گرفتن از بقال و بعضی ها هم هنگام چانه زدن با مرد سبزی فروش یا قصاب جمع شده بودند.آنها هم از ترس اینکه مبادا متهم به ناخن خشکی شوند و یا ه آنها خسیس بگویند، به ناچار کوتاه آمده بودند، که معمولا در خرید و فروش های رودر رو همیشه همین اتفاق می افتد. "دلّا" سه بار پول ها را شمرد. یک دلار و هشتاد و هفت سنت. و فردا هم که روز کریسمس بود."
====
فکر کنم اکثریت قریب به اتفاق این داستان کوتاه معصومانه و ایدئالیستی رو از دبیرستان یادمون باشه. حدس بزنید؟... آره، "هدیه کریسمس". اون موقع که ما اینو میخوندیم اینترنت دیال آپ بود اما الان 4Gـه. با یه سرچ ساده نویسنده آمریکایی که نامش O. Henry هست رو پیدا کردم. و اتفاقا فهمیدم که کار این نویسنده همینه. یعنی داستان های کوتاهی که همشون با یه پیچش و غافلگیری در پایان تموم میشن. و البته همشون الزاما انقدر معصومانه نیستند!
مثلا وقتی شما The Coming Out of Maggie رو میخونی. درباره یه باشگاه مشت زنی مخفی، قلدری و قدرت بازوی پسرانه، هنر مخ زدن و رقص دخترانه است!
یا The Ransom of Red Chief که درباره دوتا آدمربا بنام سم و بیل هست که یه بچه 10 ساله رو برای پول میدزدند. اما بچه انقد شر و شیطان هست که آدمرُباها مجبور میشن 250 دلار هم به پدرش بدن تا بچه رو پس بگیره!
یا The Cop and the Anthem داستان کارگر فصلی هست که از روی بی سرپناهی سعی میکنه با خلاف راهی زندان بشه تا از سرمای زمستان در امان باشه! اما هر کاری میکنه از جمله دزدی، خرابکاری، و لاس زدن با یه فاحشه (!) کاری از پیش نمیبره. درنهایت جلوی کلیسا که میرسه با شنیدن خطابه متحول میشه و تصمیم میگره توبه کنه. اما به طور طعنه آمیزی همون موقع بخاطر ولگردی و سد معبر به سه ماه زندان محکوم میشه!
و ده ها داستان کوتاه دیگه که این نویسنده منتشر کرده.
ناگفته نماند خود نویسنده هم به 5 سال زندان بخاطر اختلاس در بانک محکوم میشه. و در آخر عمر بخاطر زیاده روی در الکل میمیره. البته در کل شخصیت محترمی بوده. مثلا وقتی میبینه زنش به شدت بیماره علی رغم اینکه میدونه اگه از هندوراس برگرده به آمریکا بخاطر اختلاس محکومش میکنن اما بازم برمیگرده تا پیش زنش باشه. و بخاطر رفتار شایسته هم دو سال زودتر از زندان آزادش میکنن.
Last edited by The Ghost Writer; 17-10-2017 at 13:32.
«اینجا صدای گرگها بلندتر است»
رمانی درباره کولبران است از عادله خلیفی
«هانا انگار که پیلهاش را بشکافد، سر از کیسه چرمی بیرون آورد، بال زد و نشست دَمِ غار. سرآستینهای گجی آبیاش توی باد تاب میخورد. شوان ترسیده و بهتزده نشسته بود روی سنگهای سفید کف غار و بال زدنش را تماشا میکرد. تولد پروانهای تازه و نورسته از میان پیله به همان ظرافت و تردی! هومان پایین غار ایستاده و چشمهایش از تصویر شکفتن هانا پر شده بود. هانا لایه لایه پوشالها و پتوها را از دور خودش باز کرده و از میان کیسه چرمی سر بیرون آورده بود. آمدنش از میان آن لایهها، به گل رز آبیای میمانست که توی آن صبح سرد برفی آذر شکفته باشد؛ به همان عجیبی و زیبایی!»
کتاب کیمیاگر نوشته پائولو کوئیلو
جزو یکی از بهترین کتاب هایی است که خوندم.
توضیحات بیشتری را برایتان میفرستم:
کیمیاگرکتاب کیمیاگر [...] یکی از تاثیر گذارترین داستان هایی است که می توان خواند.داستان چوپان جوانی که به دنبال رویای شخصی خودش میرود و پس از شکست های فراوان و موقتی سر انجام به هدف خود می رسد او در راه رسیدن به هدف خود عاشق دختری می شود،ورشکست می شود،در کشوری غریب می ماند و….کتاب کیمیاگر در قالب رمان است و حدود ۲۰۰ صفحه است.کتاب در بیش از ۱۵۰ کشور جهان منتشر شده است.
Last edited by Ahmad; 31-10-2017 at 13:53. دليل: تبلیغات
خیلی سخته فقط یک کتاب معرفی کرد
اما اگر از داستایوفسکی و بکت و کافکا که همه آثارشون رو باید خونده باشید بگذریم باید کتاب تانگوی شیطان اثر لسکو کراسناهورکایی رو معرفی کنم. سوزان سانتاگ درباره این اثر گفته : استاد روایت آخر الزمانی که قابل قاس با گوگول و ملویل است. کتابی که غول سینمای هنری یعنی بلاتار از این رمان به کمک نویسنده فیلمی با همین نام ساخت. فیلمی که هفت ساعت و نیم بلندی اون هست. این رمان تکان دهنده است با توصیفاتی هولناک و دقتی بی نظیر. نشر نگاه در 288 صفحه با ترجمه سپند ساعدی کتاب را روانه بازار کرده است.
البته رمان یادداشت های شیطان اثر آندریف
و رمان اورلیا اثر فرانسوی بی رقیب ژرار دنروال هم هست که اگر کسی نخواند و بمیرد در برزخ دانته اثیر ابدی خواهد شد
دلبرکان سودا زده من ----- مارکز
شاهکار بود. خیلی امید به زندگی توش داشت. همه ش حرف های مثبت و اتفاقات خوب و عاشقونه.
نوع نوشتن ش خوب بود. من یکجا خوندمش.
فقط نسخه پی دی اف داره. ترجمه ش خوب بود خیلی عالی اگر از حق نگذرم.
کتابش مجوز چاپ داشته. ولی نمی دونم چرا دیگه چاپ نشده.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)