تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
راهنمای خرید پاور بانک
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 121 از 131 اولاول ... 2171111117118119120121122123124125 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,201 به 1,210 از 1301

نام تاپيک: معرفي كتاب هايي كه خوانده ايم

  1. #1201
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه/ مصطفی مستور

    مجموعه از 6 داستان کوتاه که المان اصلی آن مربوط به زنان جامعه ی ايران است که نويسنده خود در ابتدای کتاب اين مجموعه را به همين قشر تقديم کرده است. داستان اول روايت کشته شدن زنی را روايت می کند و در داستان دوم روايتی از يک خيانت و جدايی بررسی ميشود. اما داستان سوم با نام چند روايت متعبر در باره ی کشتن که به همراه داستان بعدی بی شک از نظر من جزو بهترین های اين مجموعه است داستان تلخی است در مورد روزنامه نگاری که پس از مواجه شدن با قاتلی که فرزندان خود را کشته دست به خودکشی ميزند. قاتلی که به اين دليل اين کار را انجام داده تا فرزندانش در اين دنيای کثيف گرفتار نشوند و روزنامه نگاری که به اين دليل خودکشی ميکند که ديگر طاقت اين همه سياهی موجود در اين دنيا را ندارد. داستان چهارم با نام سوفيا داستان سه نوجوان است که يک فرد ساده ای را با تلفن هايی از يک باجه تلفن گمراه می کنند و ادای زنی عاشق پيشه را در می آورند و.... داستان پنجم داستان خيلی جالبی نبود اما داستان پايانی نيز در جای خود داستان جالبی بود داستانی که چت دو دختر و پسر جوان را که با هم آشنا می شوند را بيان می کند.

  2. 3 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1202
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض من گنجشک نیستم/ مصطفی مستور

    داستان در مورد مردی است که پس ازدست دادن فرزندش در دوران حاملگی همسرش دچار تشويش ذهنی و روحی شده است. ضربه ای که او از اين حادثه خورده است به شدت در او تاثير گذاشته است و او را روانه مرکز درمانی ای کرده است. مرکزی که او همچنان در آن در فکر کابوس ها و افسوس های از دست دادن طفلش است. طفلی که برسر نرسيدن اکسيژن از دنيا رفته و مرد داستان ما در جايی چنين شرايط روحی خود را پس از اين حادثه روايت می کند:" از سردخانه ای بيمارستان مهر تا جعبه ی پلوپز توشيبا تا گورستان و اکسيژن و گورکن و سياهی جنینی سقط شده و کومه ای بی سنگ و باز اکسيژن و انگشتان کوچک آن که توی گور می گذاشتمش و کابوس های مکرر آن زندگی هنوز نيامده اما تباه شده، آن حفره ی کوچک که انگار تکه ای از خودم، از افسانه را، در آن می گذاشتم. و درماندگی. درماندگی. درماندگی. و در ماندگی در برابر چيزی که نمی بينی اما سخت به آن محتاجی. چيزی که هستی ات عميقا به آن وابسته است و اين را نمی دانی مگر آن که از تو دريغ شود: اکسيژن. و طوفان شدت می گيرد. با افسانه. مثل کسی که دچار تهوع شده باشد خم شده بود روی ظرف شويی و سرش را تا نزديک شير آب پايين آورده بود. پيشانی اش را چسبانده بود روی شير ظرف شويی. داشت عق می زد. دست هايش را گرفته بود زير شير آب. تاجی نود درجه می چرخد. با جارو و پنجره و چهار پايه. طوفان عبور می کند، چشم هايم خيس شده اند. لابد از سر درماندگی. و من انگار بخواهم از هجوم درماندگی پناه بگيرم دلم می خواهد چشم ها را بگذارم روی بهترين جای اين هستی نامربوط. روی انگشتانی که از شستن ظرف ها خيس شده اند و حالا نيستند. دقيقه ای بی حرکت می مانم و نمی دانم چرا انگار منتظر شنيدن صدای هولناکی مثل صدای کوبيدن دو ماشين در بزرگراه يا صدای گوش خراش جيغ زنی يا صدای انفجار بمبی باشم، گوش هام را تيز می کنم اما هر چه گوش می دهم، هر چه صبر می کنم، چيزی نمی شنوم"(ص 57).
    من گنجشک نيستم روايت انسانی است که در يک خلسه روحی کامل به سر ميبرد و دوست دارد دنيايی که در آن زندگی می کند هر چه زودتر به پايان برسد چون ديگر اميد و لذتی برای زندگی در اين دنيا ندارد

  4. 4 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1203
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض ويران می آيی/ حسين سناپور

    زن و مردی پس از دو سال همديگر را دوباره ملاقات می کنند. زن و مردی که به دليل فعاليت های سياسی، روزگار آنها را از هم جدا کرده بوده است. حالا اين دو در کنار هم ياد و خاطره دوران دانشجويی، فعاليت های سياسی و... را زنده می کنند. من به شخصه به هيچ وجه از کتاب خوشم نيومد و به شدت برايم کتاب خسته کننده بود و شايد فقط به دليل نام نويسنده بود که کتاب را تا انتها خواندم. از معدود بخش های کتاب که از آن خوشم اومد بخش های کوتاهی بود که کاراکتر زن داستان مورد بازجويی و آزار و اذيت بازجوها قرار می گرفت و البته بخش های مربوط به قبرستان کتاب

  6. 3 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1204
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض شب ممکن/ محمد حسن شهسواری

    نويسنده اي تصميم دارد با مصاحبه با افراد مخلتف رمانی بر اساس زندگانی دختر و پسری که روزگاری همديگر را دوست می داشتند بنويسد. داستان شب ممکن بازگو کننده روايت های مختلف از افراد مختلف موجود در داستان است افرادی که هر کسی با روايت های خود نوع چينش و مسير داستان را تغيير می دهند. فصل اول و دوم کتاب را خيلی دوست داشتم اما متاسفانه کتاب بعد از فصل دوم بشدت افت و خيز ميکند و نه ديگر اون شور و هيجان موجود در فصل يک در آن تکرار ميشود و نه آن حرف های موشکافانه اجتماعی نويسنده در غالب يکی از کاراکترهای داستان و اين روند کسل کننده و مايوس کننده تا پايان داستان با خواننده همراه است. يکی از بخش های جالب فصل دوم زمانی رخ ميدهد که يکی از کاراکتر های داستان در حال نوعی ارتباط دادن بين دنيای زندگی فيلسوف نامدار غرب شوپنهاور و زندگی کنونی ايرانيان است. هجو اعمال انسان ها بشدت در اين نقطه کتاب به اوج خود ميرسد جايی که نويسنده بيان ميکند که فيلسوف نامدار تا زمانی که اسم و رسمی نداشت کسی به او اعتنايی نميکرد و زنان به دليل قيافه نه چندان خوشايند او ازش دوری ميکردند اما پس از معروف شدن همگان گرد او جمع ميشوند و نويسنده به زيرکی اين داستان را با شرايط کنونی زنان ايرانيان پيوند ميزند. زنانی که به دليل مشکلاتی که در حال حاضر گريبانگيرشان است نميتواند راحت و به سليقه خود لباس بپوشند و اين علاقه سرکوب شده در ميهمانی های شب تبديل به نوعی عقده گشايی شده است.

  8. این کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #1205
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض روی ماه خداوند را ببوس/ مصطفی مستور

    تم کلی داستان روی ماه خداوند را ببوس در مورد خدا و وجود يا عدم وجود آفريدگار است که در داستان سعی شده با سه داستان از کاراکتر های مختلف به اين قضيه رسيدگی کند. يونس برای تز دکترای جامعه شناسی اش بايد در مورد علت خودکشی دکتر پارسا که در زمينه فيزيک کوانتوم دکترای تخصصی داشته اس تحقيقی انجام دهد. پارسايی که هيچ دليل قانع کننده ای برای خودکشی او وجود نداشته و شايد با رسيدن به حدی از پوچی بوسيله علم بر زندگی خود خط تمامی گذاشته است. يونس البته از طرفی ديگر نيز خود با پوچی ای که گريبان مورد تحقيق خود را نيز گرفته است دست و پنجه نرم می کند او که در آستانه ازدواج با دختری مذهبی به نام سايه است خود درگير همين مساله فکری وجود یا عدم وجود خدا شده و به خاطر همين مساله نيز رابطه اش با نامزدش به سياهی گرديده است. در داستان کاراکتر ديگری به نام مهرداد وجود دارد که دوست ساليان دور يونس بوده است که 9 سال پيش برای ادامه تحصيل و ازدواج با دختری به نام جوليا از کشور خارج شده و هم اکنون به ايران بازگشته. مهرداد نيز در زندگی خود با بحران ساير کاراکترهای اصلی ديگر داستان درگير است. همسر او به بيماری سرطان مبتلا است و به زودی از دنيا خواهد رفت او هم در کشمکش با مرگ همسرش و بی مادر شدن فرزندش مواجه است. در کل يکی از روان ترين رمان های فارسی بود که خونده بودم و به شدت به دلم نشت طرح سوالاتی در مورد وجود خدا از طرف نويسنده بسيار زيبا و دلنشين بود و البته جواب های او به اين سوالات نيز دلگرم کننده بود با اينکه نويسنده سعی نداشت که به صورت فلسفی يا علمی خدا را اثبات کند بلکه ميخواست از طريق عشق وجودی انسان ها به وجود بودن آفريدگار برسد.

  10. 2 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #1206
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض استخوان خوک و دست های جذامی/ مصطفی مستور


    رمان در واقع داستانی از زندگی چندين روز انسان هايی را که درون يک آپارتمان سکونت دارند را روايت ميکند آدم هايی که در برج سر به فلک زده اي هيچ ارتباطی با هم ندارند و دنيای بيگانه آنها بسيار شبيه بهم است دنيای افراد در هم پيچيده از مشکلات انسانی که هر کدام سعی دارند پای خود را از اين مشکلات بيرون بکشند. مردی که با مادر خود زندگی ميکند و از فرط کتاب خواندن به مرز جنون رسيده و هر روز در بالکن خود انسان های درون پياده رو و خيابان را مخاطب حرف های خود قرار می دهد و آنها را به دليل اين زندگی نکبت بارشان سرزنش ميکند. يا پدر و مادری متخصص در زمينه پزشکی که تنها فرزند 10 ساله شان مبتلا به سرطان است و چند ماهی بيشتر به زندگی اش نمانده است و پدر و مادر کودک در گردابی از سردرگمی و غم به سر می برند و يا ....رمان روايط افراد جالبی را قرار هم قرار داده بود اما تعدد بيش از حد اين کاراکترها کمی باعث بی نظمی برخی از کاراکترها شده بود و کاراکترها به اندازه کافی پخته نشده بودند اما پايان داستان پايانی زيبا و دلنشين بود جايی که کاراکتری حذف و به جای آن امیدی به زندگی به کاراکتری ديگر داده ميشود. در کل کتاب برای يک بار خواندن کتاب خوبی بود اما متاسفانه همانطور که قبلا هم گفتم به دليل تعدد کاراکتر افت و خيز داشت.


  12. این کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #1207
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض يوسف آباد، خيابان سی و سوم/ سینا دادخواه


    کتاب اگر اشتباه نکنم اولين داستان بلند سينا دادخواه است. به عنوان کار اول اگر به اون نگاه کنيم کتاب بدی نيست با اين که شايد در نگاه اول 20 يا 30 صفحه اول کتاب و اون نوع روايتش شايد کمی برای خواننده خسته کننده باشد اما پس از مدتی اين خستگی و ريتم برای خواننده از بين ميرود و خواننده راحت با کتاب ارتباط برقرار می کند. داستان در مورد چهار نفر به نام های سامان، ندا، ليلا و حامد است که کتاب بصورت 4 فصل از زبان اين کاراکتها روايت ميشود. سامان جوانی بيست و چند ساله است و در فکر و رويای اين است که به يکی از مشهورترين عکاسان جهان تبديل شود و از طرفی دلش در گروی دختری به نام نداست. ندايی که نسبت به استاد خود يعنی حامد يک علاقه ای خاص پيدا کرده و از طرفی دوست دارد با سامان ارتباط نزديک تری پيدا کند. و در همين حينم ليلا هيچ گاه از عشق و علاقه اش نسبت به حامد اين عاشق پيشه قدييش کم نميشود. دو انسانی که پايبند روابط های عرفی جامعه نيستند و با يکديگر زندگی آرامی به همراه کودکان خود سپری میکنند.

  14. 3 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1208
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض يعقوب کذاب به نويسندگی يورک بکر و ترجم علی اصغر حداد


    کتاب يعقوب کذاب سر گذشتی تلخ و تاريخ انسان هايی است که به دليل عقايد و افکار خود بايد همانند يک حيوان زندگی کنند و بدتر از يک حيوان نيز کشته شوند.
    بکر در اولین رمان خود به سراغ جنگ جهانی دوم و ارودگاه های نسل کشی نازی ها رفته. کتاب يعقوب کذاب در مورد فردی است به نام يعقوب انسانی که تا بيش از اين جنگ تنها فکرش رستورانی ساده و درست کردن کتلت هايی لذيذ بوده است اما با آغاز جنگ دچار اين سرنوشت می شود سرنوشتی که در آن تمام هم کيشان او دچار ياس و نا اميدی شده اند اما در اين بين يعقوب سعی دارد با گفتن دروغ هايی در مورد شکست های آلمان ها چيزی را در اين قشر زنده کند چيزی که خيلی وقت است در اين ميان وجود ندارد و آن اميد است
    کتاب رو توصيه می کنم به شدت زیرا با اين کتاب هم می خنديد و هم گريه خواهيد کرد

  16. 4 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #1209
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض يونيايتد نفرين شده به نويسندگی ديويد پيس ترجمه ی حميد رضا صدر

    يونايتد نفرين شده درباره حضور چهل و چهار روزه ی پرتنش و نافرجام برايان کلاف،مربی نام آشنا و جنجالی انگليسی در باشگاه ليدز يونايتد است.
    کتاب خيلی خوبی بود و بی شک خوندنش با اين که کتابی کمی حجيم است توصيه ميشه. ديويد پيس به خوبی تونسته بود اون چهره جنجالی کلاف رو در کتاب بيان کنه.نجواها ايی که کلاف با خود هميشه تکرار ميکرد از جمله نکات خواندی و جالب کتابست و البته اون تنفر کلاف چه در مقام بازيکن در مقابل ليدز يونايتد چه در مقام مربی در روبروی اين تيم و چه در مقام سرمربی گری اين فيلم خيلی زيبا بود.

  18. 2 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #1210
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض بادبادک باز/ خالد حسينی/ مهدی غبرايی

    خالد حسينی افغانی که بيشتر عمر خود را خارج از مهين خود گذرانده است با رمانی بادباک باز توانسته تا حدی ,زيادی مردم جهان را که پس از حوادث 11 سپتامبر علاقه ای زيادی به شناخت اين کشور داشتند را با این خطه علایق و فرهنگ آنان آشنا کند. بادباک باز بدليل همين تب بود که در همان سال سومين رمان پر فروش آمريکا شناخته شد. ترسيمی بيش از سه دهه از افغانستان ، سه دهی که همه اش در تب و تاب های جنگ های داخلی و خارجی و البته منبع جالب برای تروريسم گذشته است.
    بادباک باز رمانی خوبی است رمانی است که آدم را با احساسات عاطفی دو دوست و همبازی آشنا می کند و در همين بين دنيای کودکانه وضع مردم افغان را قبل و بعد از به روی کار آمدن مجاهدين و طالبان نشان می دهد. مجاهدين افغان که با پيروزی بر حکموت کمونيستی قدرت را به دست گرفتند به زودی به جان يکديگر افتادند و کشورشان را وارد يک جنگ داخلی و قبيله ايی کردند و تلفات بسيار آنان باعث شد که حزب طالبان از جنوب بسمت پايتخت مرکزی حرکت کنه و اکثر کشور به جز نقاطی از شمال کشور را در اختيار بگيرد.طالبان به سر کار آمد و حتی مردم افغان که از جنگ و خونريزی خسته شده بودند شروع به پايکوبی و جشن گرفتند اما اين خوشی به زودی رنگ باخت و دولتی به سر کار آمد که با هيچ چيز سر خوشی نداشت. حسينی در رمانش به زيبايی فضای موجود بين مردم افغان را در اين حوادس ترسيم می کند.
    رمان بادباک باز در مورد دو دوست، دو همبازی و دو دلداده است. يکی نوکری صاف دل و مهربان که اولين کلامش بر زندگی، کلمه يار محبوبه خود امير بوده و ديگری ارباب زاده ايی که اولين کلمه اش بابا بوده است. حسن يک انسان وافادار و عاشق است او همه چيش حتی عصمت و آبروی خود را به پای دوست خود امير می ريزد اما امير که در واقع ارباب حسن است و با او دوسته صميمی است تاب اين همه فداکاری را ندارد پس بنا می کند که اين دوستی را به هر شکل از بين ببرد گرچه اين شکل نابودی دوستی خود به قيمت بی خانمان کردن حسن و پدرش بينجامد. نيمه اول دوستان در مورد روابت بين حسن و امير است. نيمه ايی که به شدت تلخ است در گوشه ايی ما انسانی را می بينيم که حاضر است همه زندگی اش را برای دوستش بدهد اما در مقابل دوسته او کاری در مقابل اين همه فداکاری و از خود گذشتگی انجام نمی دهد. نيمه دوم داستان حکايت مسافرت امير و پدرش به آمريکا و زندگی مهاجران افغانی و تشکيل زندگی مشترک امیر است. زندگی آرام و ساکتی که امير دنبال آن است و خود را در موج فراموشی رها کرده تا خاطرات تلخ روزهايی که نسبت به حسن روا دشته است را فراموش کند اما يک اتفاق، و یک تلفن از افغانستان زندگی او را تغيير می دهد و او مجبور می شود برای جبران اتفاقات گذشته به افقانستان برود افغانستانی که حال صاحب حکومتی عجيب و غريب طالبان شده است. او می رود که دوست خود را بازيابد اما کسی ديگر و چيزی ديگر منتظر اوست.
    رمان بادباک باز را از دست ندهيد. خالد حسينی به زيبايی صحنه های کشتار هزاره ها(قوم و قبيله ايی شيعه) به دست طالبان، صحنه تجاوز به امير، صحنه سنگسار به دست عوامل طالبان و نمايی زيبا از جنگ را به ما نشان داده است. متاسفانه هر چقدر رمان خوب بود در مقابل فيلمی که از اين کتاب ساخته شده است نا اميد کنند و مايوس کننده است پس سعی کنيد به جای ديدن فيلم بادباک باز کتاب آن را حتما بخوانيد.


  20. 5 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •