تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 16 از 21 اولاول ... 6121314151617181920 ... آخرآخر
نمايش نتايج 151 به 160 از 207

نام تاپيک: »» گرافیک و شاخه های طراحی گرافیک

  1. #151
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض نقطهء صفر همهء هنرها




    نقطهء آغاز، آن نطفهء آغازین، همان تصویر است که می‌گویند از کلام برتر و موثرتر است. در آغاز کلمه نبود. در آغاز تصویر بود، و تصوٌر بود که به آدمی این امکان را می‌داد که از مرزهایی که حد توانایی او را به وجود می آورد، فراتر رود.
    تا امروز که در رنگ و در حجم، انسان به ناتوانی‌هایش و ترس‌ها و به مجموعه عواطفی که در زندگی اجتماعی خود جایی برای بیان کردن آنها در نظر نگرفته است، شکل می‌بخشد.
    موزه‌ها و گالری‌ها و حتی در جای‌جای ِ برخی خیابان‌های متروپل‌های مغرب زمین از این تلاش آدمی برای بیان کردن خود نشان دارد. هنرهای تجسمی با همهء شاخه‌های هنرهایی که در برمی‌گیرد و همهء سبک‌هایی که برای نقاشی، عکاسی، معماری، مجسمه سازی و سینما قایل است، و با این حال و به رغم این پیچیدگی‌ها، نقطهء آغاز، آن نطفهء آغازین همان تصویر است که می‌گویند از کلام برتر و موثرتر است، و حتی از واقعیت هم می تواند برگذرد و خود به یک واقعیت مستقل و به اصطلاح قائم به ذات تبدیل شود.
    تصویر به تصور آدمی شکل می‌دهد. تصور گاه می‌تواند جایگزینی باشد برای واقعیتی که تحمل ناپذیر است. از این نظر تصویر می تواند در حد یک پناهگاه برای انسان ِ آسیب دیده فراز آید و آن راز ِ سر به مٌهری را بیان کند که بدون تصویر و تصور شاید هرگز با کلام به بیان در نمی‌آمد. آن‌گاه آدمی شاید تنهاتر از آن بود که امروز در جهان ِ به اصطلاح متمدن اما خشن هست. به این شکل با هنرهای تجسمی انسان این امکان را یافت که از ترس و از خشم و از درماندگی و از اشتیاق خود سخن بگوید بدون آن که ترسو، خشمگین، درمانده یا مشتاق جلوه کند.
    هنر گاهی عرصهء افشاست، از یک فاصلهء سالم. این فاصله در هنرهای تجسمی، روزی دیوار غار بود. امروز پردهء نقاشی، یا پردهء سینما، یا دریچهء دوربین است.
    بکت ( samuel beckett) در یکی از بهترین داستان‌های کوتاهش از دریچهء دوربین واقعیت اطراف را ثبت می کند. واقعیتی که بکت می بیند از خشونت نشان دارد. دریچهء دوربین در من ِ خواننده احساس امنیت ایجاد می کند. هانری کارتیه برسون ( Henri Cartier Bresson) در سفرنامهء مکزیکش ( Henri Cartier-Bresson: Mexican Notebooks ۱۹۳۴-۱۹۶۴ ) از پشت دریچهء دوربین مردان مکزیکی را به نمایش می گذارد که پس از مراسم عشای ربانی صلیب چوبی بر دوش می‌برند. از این فاصلهء سالم ما شاهد رنج آدمی هستیم، بدون آن که درگیر باشیم با واقعیتی خشن. در سالن سینما چه اتفاقی می افتد که آدمی از واقعیت پیرامونش به کل جدا می شود و همان واقعیت را به شکل دیگر بر پردهء سینما می بیند، بدون آن که رنج ببرد و عذاب بکشد؟ شاید ایجاد این فاصله هنر ِ هنرهای تجسمی و راز ماندگاری آن باشد.
    در آغاز کلمه نبود. اما خشونت بود. و وقتی انسان توانست نقشی از آرزوهایش را بر دیوار غارش نقش کند، آن نخستین آیین به وجود آمد. آن گاه انسان، انسان شد – تا امروز که همچنان کلمه هست. هنر هست. اما خشونت هم هست، و زندگی از اعتقاد، از آرمان، از ایده تهی شده است، با این حال همچنان در سالن های یک موزه، یا در اتاق های تو در توی یک گالری، یا در سالن سینما، یا در هزارتوهای یک عمارت پست مدرن انسان احساس می‌کند که زندگی می‌توانست امن باشد، اگر همه به زبان تصویر خود را بیان می کردند و در جهانی از تصاویر به سر می‌بردند. شاید ناتوانی انسان در تحقق دادن به این آرزوی کودکانه اما معصومانه ، مخرج مشترک همهء هنرها و نقطهء صفر آنان باشد.


    آزاده طاهایی
    کارگاه

  2. #152
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض گرافیک سایت‌های خبری ـ آمریکا




    روزنامه‌های یو.اس.ا.تودی، وال استریت ژورنال، نیویورك تایمز، لس‌آنجلس تایمز و واشنگتن پست به ترتیب پرشمارگان ترین‌ روزنامه‌های روز آمریكا هستند. در حقیقت یو.اس.ا.تودی با دو میلیون و ۲۸۱ هزار و ۸۳۱ نسخه در روز در صدر فهرست قرار دارد و وال استریت ژورنال كه تا سال ۲۰۰۳ در صدر بود، حال با دومیلیون و ۷۰ هزار و ۴۹۸ نسخه در روز به رتبه دوم سقوط كرده است.
    با افت ناگهانی یك میلیون و ۱۲۱ هزار و ۶۲۳ نسخه، نیویورك تایمز در رتبه سوم و لس‌آنجلس تایمز با ۹۰۷ هزار و ۹۹۷ نسخه در رتبه چهارم و واشنگتن پست با ۷۰۸ هزار و ۷۷۳ نسخه پنجم است. در شمارش تیراژ روزنامه‌ها كه نسخه چاپی و اینترنتی هر دو محسوب می‌شوند، امروز رقابتی تنگاتنگ بین نسخه‌های آنلاین این ابرروزنامه‌ها وجود دارد.
    این رقابت، به جز در حوزه تولید و چگونگی انتشار اخبار آنلاین كه هر سال از سوی بزرگترین انجمن روزنامه‌نگاری آنلاین (ona) مورد داوری قرار گرفته و «بهترین‌ها» جایزه سال را با داوری حرفه‌ای‌ترین روزنامه‌نگاران آنلاین رسانه‌ها دریافت می‌كنند، موضوع طراحی صفحه نخست نسخه آنلاین و چگونگی دسترسی به اخبار و مطالب اینترنتی این روزنامه‌ها نیز موردتوجه و تحلیل‌های دانشگاهی است.
    در بین نسخه‌های آنلاین پنج روزنامه‌ مذكور، باید با صراحت ترتیب قضاوت (از روی شمارگان) را تغییر داد.
    ۵) وال‌استریت ژورنال
    دومین روزنامه پرتیراژ آمریكاست، در نسخه آنلاین خود به آخر Tops صفحه امروز هنر هم‌میهن سقوط خواهد كرد.
    این روزنامه پرطرفدار آمریكایی كه ۱۱۸ ساله شده، جزو نادر روزنامه‌هایی است كه از ارائه نسخه آنلاین خود به صورت رایگان خودداری كرده است. سایت وال استریت ژورنال بی‌هیچ تیتر نخست،‌ عكس و جذابیتی تنها شما را به نسخه چاپی روزنامه هدایت می‌كند و برای نسخه آنلاین آن باید مشترك باشید تا بتوانید از تمامی جذابیت‌های اخبار و مطالب این روزنامه بهره‌مند شوید.
    ۴) لس‌آنجلس تایمز
    لس‌آنجلس‌ تایمز اما در نسخه آنلاین صاحب ابتكار چشمگیری در طراحی صفحه اصلی و نیز صفحه‌های دوم به نظر نمی‌رسد. صفحه نخستی كه به چهار ستون هم‌عرض تقسیم شده و عكس یك كه لزوما به تیتر یك صفحه اختصاص ندارد، تنها عكس چشمگیر خواننده است.
    در حقیقت این روزنامه از بهره‌گیری عكس برای تیترهای یك خود كم‌بهره است و دیگر بخش‌ها نیز چندان با عكس و گرافیك ارتباطی برقرار نكرده‌اند، اما فونت و قلم متن اخبار آن را شاید بتوان یكی از ساده‌ترین و بهترین‌های قلم‌ها دانست كه لس‌آنجلس تایمز به كار گرفته است.
    ۳) یو.اس.ا.تودی
    استفاده از هفت رنگ اصلی رنگین‌كمان نخستین جذابیت نسخه آنلاین این روزنامه است كه با خوانندگان خود از این طریق ارتباط برقرار می‌كند.
    خوانندگان آنلاین یو.اس.ا.تودی به خوبی ارتباط این هفت رنگ را با هفت بخش اصلی خبری این روزنامه می‌شناسند و به آن عادت كرده‌اند. از آنجا كه بیشترین خوانندگان این روزنامه در بین مردم، جوانانی هستند كه سراغ آخرین اخبار ورزشی را می‌گیرند، برقرار كردن ارتباط از طریق رنگ نیز به نظر می‌رسد با توجه به روحیه این رده سنی خوانندگان تعریف شده و بخش ورزش با رنگ نارنجی بیشترین جذابیت بصری را ساخته است.
    پس از عكس و تیتر یك، چهار عكس كوچكتر در كنار رنگ‌های تعریف شده بخششان خواننده را بی‌هیچ تیتر و توضیحی به صفحه‌های بعدی می‌برد. شاید از همین ابتكار رنگ‌ها بتوان خوانندگان یو.اس.ا.تودی را از حرفه‌ای‌ترین خوانندگان آنلاین به شمار آورد.
    ۲) نیویورك تایمز
    ۱۵۶ سال است كه نیویورك تایمز با خوانندگان خود همراه است. در نسخه آنلاین هم به جز ۹۵ جایزه روزنامه‌نگاری كه برای نسخه چاپی خود تاكنون از آن خود كرده، از سال ۲۰۰۳ ، هر سال، برنده یكی از جایزه‌های بزرگ انجمن روزنامه‌نگاران آنلاین است.
    صفحه آنلاین نیویورك تایمز كه پیش از هر چیز لوگوی كلاسیك و شناخته شده‌اش كه اعتبار ۱۵۶ سال روزنامه‌نگاری حرفه‌ای آن است خواننده آنلاین را فرامی‌خواند. عكس و تیتر یك در وسط صفحه و باز هم با فونتی «نیویورك تایمز»ی كه خاص این روزنامه در دنیای كامپیوتر تعریف شده به روزترین اخبار را در اختیار می‌گذارد.
    همچنان می‌توان نیویورك تایمز را به خاطر ارائه فونت منحصر به ‌خود در نسخه آنلاینش نیز در صدر آنلاین‌ها نشاند و همچنین چینش صفحه آن را با اتكا به سهولت خوانده در دسترسی به بخش‌های نیچریالایی در نیم‌صفحه بالا امتیازدهی كرد.
    ۱) واشنگتن پست
    به راحتی و تنها با یك نظر هم می‌توانید تمایز نسخه آنلاین واشنگتن پست را در بین پنج روزنامه نامبرده درك كنید. فونت‌های تیتر خواننده آنلاین را به سهولت به خود جذب می‌كند و عكس یك كه اغلب به «گزارش‌ ویژه» اختصاص دارد و سمت چپ صفحه قرار می‌گیرد به خواننده گستره بیشتری برای مررو دیگر تیترهای خبری می‌دهد.
    آگهی‌های شلوغ و صفحه پركن، در نیم‌صفحه پایین قرار گرفته و هنگام بازشدن سایت، چشم خواننده را از ازدحام رنگ و شلوغی فونت‌های ریز و درشت كلاسیك و فانتزی سردرگم نمی‌كند. حتی انتخاب‌های اصلی و نویگیشن‌ها نیز مشخص و تنها در یك نوار افقی خواننده را به لایه‌های زیرین انتخاب‌ها كه به صورت بالن با حركت موس روی انتخاب‌ها باز می‌شود، هدایت می‌كند.


    سحر نمازی‌خواه
    روزنامه هم‌میهن

  3. #153
    Super Moderator Shahin King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    محل سكونت
    گیلان
    پست ها
    6,795

    پيش فرض

    سلام

    magmagf جان ، خســـته نباشــــی

    مطالعه مطالب این تاپیک رو به دیگر دوستان توصیه می کنم .

    قربانت
    شاهین

  4. #154
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سلام

    ممنون شاهین عزیز از توجهتون
    امیدوارم مطالب به درد همه بخوره

  5. #155
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض ضرورت وجود سایت‌های تصویرسازی برای کارفرمایان حرفه‌ای





    از آنجا که بیشتر تصویرسازان برای پیشرفت هر چه بیشتر به وب‌ها روی آورده‌اند، یافتن نمونه‌های متنوع و تازه راحت‌تر و سریع‌تر شده است.
    پیشرفت فن‌آوری توانسته در همه ابعاد زندگی انسان، تغییرات بزرگی به‌وجود آورد و حتی روی چگونگی برقراری ارتباط کاری و خرید مشتریان هم تأثیر به‌سزائی داشته است.
    سال‌های سال دنیای تصویرگری به هنرمندان گوشه‌نشینی وابسته بود که مجبور بودند از قلم، جوهر، رنگ یا بوم استفاده کنند. اگر چه به‌کارگیری چنین ابزاری به‌طور کامل منسوخ نشده، اما شاهد استفاده روزافزون از ابزار دیجیتالی برای هنرآفرینی هستیم و دیگر هیچ نظم کاری خاصی وجود ندارد. تصویرسازان حرفه‌ای هم از این فرصت برای گسترش و توسعه مهارت‌های خود استفاده کرده‌اند. برخی از آنها پا به عرصه انیمیشن، عکاسی و ساخت وب‌سایت گذاشته‌اند. بسیاری هم به‌دنبال ابزار تازه‌ای برای ساخت نمونه‌های دوبعدی هستند. شک نکنید که این قشر از هر وسیله و ابزاری که استفاده کنند به‌طور روزافزون نیازمند دسترسی به دنیای اینترنت خواهند بود.
    AOL.com
    Association of Illustrator برای حمایت از حقوق تصویرسازان و ترویج تصویرسازی تأسیس شده است. در زمینه نمایشگاه‌های آنلاین باید در نظر داشت که سرعت دسترسی به این نمایشگاه‌های، انتخاب زمینه مورد نظر، ساده‌سازی جستجو و تجهیزات فیلترینگ، همه و همه برتری‌هائی هستند که نباید به‌دست فراموشی سپرده شوند. اگر تصویرسازان نمایشگاه‌های آنلاین خود را اداره کنند، می‌توانند تازه‌ترین کارهای خود را هم به گروه‌های علاقه‌مند نشان دهند. سال‌ها پیش تصویرگران توسط نماینده‌ها و عوامل کشف استعدادها معرفی می‌شدند، اما امروزه اینترنت و معرفی آنلاین تغییرات بزرگی در این روش به‌وجود آورده است. تعداد تصویرسازانی که با روش‌های قدیمی روابط تجاری ایجاد می‌کنند، رو به کاهش است، اما نمی‌توان حضور استوار و بادوام کمپانی‌های بزرگ معرفی هنرمند را هم نادیده گرفت. آنها تا به امروز توانسته‌اند با خریداران و هنرشناسان بسیاری ارتباط ناگسستنی ایجاد کنند. برخی از نمایندگان نیز فروشگاه‌های خود را بسته و الگوهای تجاری خود را عوض کرده‌اند. این در حالی است که مؤسسات مشابه دیگر روابط کاری خود با خریداران قدرتمندی هم‌چون نمایندگی‌های تبلیغاتی و نشریه‌های بزرگ حفظ کرده و دیگر به‌دنبال خریداران انگشت‌شمار یا گروه‌های سرویس‌دهنده کوچک نمی‌روند. سایت‌های نمایشگاهی آنلاین جهانی تغییرات بزرگی در چگونگی انتخاب خریداران، تصویرسازان و کمیسیون‌ها ایجاد کرده‌اند.
    وب: یک نماینده مجازی
    شاید برای بسیاری از تصویرسازان جوان، فرصت همکاری با بزرگ‌ترین نمایندگان کشوری پیش نیاید. بنابراین چنین قشری هر روز به تعداد وب‌سایت‌های خود می‌افزایند یا به سراغ سرویس‌های وب‌سایت دیگری که شبیه نمایندگان مجازی هستند، می‌روند.
    هیچ‌چیز نمی‌تواند به گزارش‌های شخصی و ارتباط با یک شرکت نمایندگی مورد اعتماد، یک تصویرساز و حتی یک کارگردان هنری زرنگ لطمه وارد کند که البته شاید چنین چیزی در گردش‌های ساختاری پرسرعت دنیای امروز چندان هم بادوام نباشد. کارگردانان هنری می‌توانند از این امکانات بیشترین استفاده را ببرند. آنها می‌توانند به سرعت ارتباط برقرار کنند، از نمایشگاه‌های آنلاین دیدن کنند و قراردادی با تصویرساز مورد نظر خود ببندند. در بسیاری از شرایط، پیدا کردن یک تصویرساز به‌صورت آنلاین سریع‌تر و هم‌چنین ساده‌تر است.
    FolioPlanet.com
    فهرست متنوعی از استعدادهای آنلاین را برای خریداران فن‌آوری ارائه می‌کند. طراحان بسیاری هستند که پس از پایان دوران آموزشی، از راه وب یا حتی سی‌دی‌های کاریابی به‌دنبال کار می‌گردند. این سبک کاری به سرعت محدود می‌شود، اما چنین سرویسی مانند پلی است که می‌تواند یک تصویرساز جوان را به‌کارهای شخصی و تک‌نفره عادت دهد. سرویس‌های موجود باید به‌گونه‌ای باشند که به طراح کمک کنند تا با کارگردانان هنری ارتباط برقرار کرده و در نهایت روی پروژه‌های با کیفیت کار کند.
    برای یک کارگردان هنری که به کمک طراحان خود درباره مضمون، سبک و چگونگی اجراء کار تصمیم می‌گیرند، سادگی و سرعت کاری بسیار مهم است. کارفرمایان می‌توانند به کمک واژگان کلیدی که سبک تصویرساز را توضیح می‌دهند و هم‌چنین با بهره‌گیری از یک موضوع خاص به جستجو و تحقیق بپردازند. بدین ترتیب گزینه‌های یادآوری‌کننده یا معرفی‌کننده تصویرسازان برای کارگردانان هنری که تا به‌حال با چنین موقعیت‌هائی روبه‌رو بودند، مهیا می‌شود.
    امروزه دیگر کارگردانان هنری پیش از ملاقات تصویرگر موردنظر، به مطالعه صفحه وب وی روی کامپیوتر خود می‌پردازند. چنین کارگردان‌هائی می‌توانند به سادگی و سرعت، حرفه کاری خود را پیش ببرند. آنها تمام روز پشت کامپیوترهای شخصی خود هستند، بنابراین انتخاب یک طراح به کمک وب، طبیعی‌ترین و کارآمدترین روش ممکن برای آنهاست.
    TheiSpot.com
    این سایت، نه تنها خانه آنلاینی برای ارائه کارهای تصویرسازان ساخته است، بلکه این امکان را فراهم آورده که بتوانند از این راه با سایر هنرمندان در سراسر جهان ارتباط برقرار کنند. این وب‌سایت مدعی است صفی طولانی از استعدادهای تأثیرگذار و توانمندی‌های کارآمد را به خریداران ارائه می‌کند. فهرست گسترده واژگان کلیدی امکان تحقیق و بررسی بر مبنای معیارهای گوناگون را میسر می‌سازد. در صفحه مربوط به هنرمند، تنها با اشاره یک انگشت، هر آنچه که دانستنی است، پدیدار می‌شود. بخش Lightbox نیز امکان انتخاب یک تصویر و نگه‌داری آن را در یک پوشه خاص میسر کرده تا کاربر بتواند در آینده هم به آن مراجعه کند.
    برای این‌که یک تصویرساز در صفحه iSpot.com قرار بگیرد، باید درست مانند خرید یک آگهی تبلیغاتی، پول پرداخت کند. در این سایت بخش‌هائی برای طراحان تعبیه شده تا پرسش‌های خود را پست کرده و به تبادل اطلاعات با یکدیگر بپردازند. هر ساله تعداد بسیاری از علاقه‌مندان این سایت را پیدا می‌کنند و با ورود به آن، به خواسته‌هایشان می‌رسند.
    کارفرمایان حرفه‌ای کار خود را می‌شناسند و حتی برای بهبود کار سایت پیشنهادهای ارزنده‌ای ارائه می‌کنند. دریافت تبلیغات طراحان به‌صورت آنلاین دنیای تجارت و بازاریابی را تحت‌تأثیر قرار داده است. تنها باید کاری کرد که مردم به سایت اعتماد کنند.
    کتاب‌های معرفی طراحان
    این کتاب‌ها می‌توانند طراحان و کارگردانان هنری را برای یک همکاری مناسب به‌خوبی راهنمائی کنند. تصویرسازان نیز می‌توانند صفحاتی از کارهای هنری خود را برای تبلیغات انتخاب کرده و به‌صورت زیرنویس صفحات و سپس به‌صورت آنلاین ارائه کنند. البته برقراری ارتباط به کمک وب‌سایت سریع‌تر و راحت‌تر صورت می‌گیرد. هم‌چنین دسترسی کارگردانان هنری برای دیدن کارها به‌صورت آنلاین بسیار ساده‌تر شده است.
    توجه کنید
    سرویس‌های وب‌سایت و کتاب‌های راهنمای تصویرسازان باید برای خریداران و بازدیدکنندگان به‌صورت رایگان ارائه شود. اما هزینه تبلیغ برای تصویرسازان فرق می‌کند. البته برخی از اعضاء گروه‌های ویژه‌ای که سرویس آنلاین، کتاب راهنما و نمایشگاه آنلاین دارند، باید بتوانند به‌صورت رایگان از خدمات ارائه شده استفاده کنند. این در حالی است که دیگر اعضاء باید برای فهرست‌های بزرگ و گران‌قیمت سالیانه با مکان‌های مجهز، بهای بیشتری بپردازند. قیمت پایه که یک تصویرساز باید برای کتاب‌های راهنمای چاپ شده با وب‌سایت‌های مربوطه، یک صفحه تمام رنگی تبلیغات با حدود بیست تصویر وب‌سایت که شامل تجدید چاپ هم می‌شود می‌تواند مبنای چنین سایتی باشد. در کنار آن نباید بخش‌های مختلف کتاب و بهای گوناگون سرویس‌های متنوع بازاریابی را فراموش کرد. بیشتر سرویس‌دهنده‌ها حاضرند برای تبلیغ خودشان و خریداران بهای هنگفتی بپردازند. اگر چه کار به‌صورت آنلاین برتری‌هائی دارد، اما هیچ‌گاه تضمینی برای گزینش یک تصویرساز از طرف کارگردانان هنری یا طراحان دیگر وجود ندارد. سایت یا کتاب موردنظر شما باید همه تلاش خود را برای جلب توجه دیگران بکنند.
    هنرمندان گرافیکی و شروع همکاری!
    بسیاری از انجمن‌های حرفه‌ای نمایشگاه‌هائی آنلاین از کارهای اعضاء خود دارند. این‌گونه نمایشگاه‌ها روابط اولیه و ضروری را بین کارگردانان هنری و تصویرسازان ایجاد می‌کنند و بقیه کارها به‌عهده خودشان است. آنها می‌توانند با یکدیگر صحبت کرده و برای کار روی پروژه‌های بعدی با یکدیگر قرارداد ببندند.
    در کشورهای پیشرفته نیز با این‌که بهره‌گیری از نمایشگاه‌های آنلاین شایع شده، اما هنوز بسیاری از تصویرسازان از وب‌سایت‌های خودشان استفاده می‌کنند، با این‌که آنها روش تجارت فردی را انتخاب کرده‌اند، اما باز هم برای جستجوی هر چه بیشتر به سراغ چنین سایت‌هائی خواهند آمد. ممکن است یک کارفرما سال‌های سال از کتاب‌های راهنمای نمایشگاه آنلاین استفاده نکند، چون فکر می‌کند که به آنها نیازی ندارد. اما در نهایت درمی‌باید که شغل او به چیز جدید و متفاوتی نیاز دارد که حتی اگر بخواهد به‌دنبال سبک خاصی بگردد باید از آن استفاده کند.
    تعیین یک تصویرساز خاص برای مشتریان کار دشواری است. بسیاری از کارگردانان هنری، خود را به نیازهای مشتری و ارباب رجوع، زمان و حتی بودجه محدود می‌کنند. بدین ترتیب دیگر قادر به ادامه کار روی یک طراح تازه نخواهند بود. کارگردانان هنری بسیاری هم هستند که فکر می‌کنند تصویرسازی برای یک پروژه بسیار مهم است، بنابراین باید روی هر چه بهتر کردن آن انرژی صرف کرد.
    آینده تصویرسازی
    حرفه تصویرسازی در حال تغییر است. عکاسی روی این حرفه تأثیر منفی گذاشته و دست‌اندرکاران آن هنوز در دوران نقاهت به‌سر می‌برند. کسی نمی‌داند در آینده چه خواهد شد، اما تصویرسازی از بین نخواهد رفت. در حقیقت اینترنت از بین نخواهد رفت، پس شما می‌توانید بهترین ابزار برای پیدا کردن بهترین طراح را باز هم بیابید.


    نشریه تخصصی هنر و رایانه

  6. #156
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض گرافیک‌های فوتبالی !





    فوتبال این شلوغ‌ترین و پر سر و صداترین ، میهمان و میزبان این روزهای شبکه‌های تلویزیونی و خانه‌های ماست. چگونگی ساخت و پردازش این بازی‌ها برای پخش از آنتن تلویزیون ، پیچیدگی‌هایی دارد که تماشاگران عادی کمتر متوجه آنها هستند . هیجان دیدن و دویدن‌ها و گل‌زدن‌ها ، بیشتر از آن است که حضور حداقل ۱۹ دوربین تصویربرداری را در ورزشگاه حس کنند . نیز کارگردانی و مونتاژ تصاویر این دوربین‌ها ، کاری است به مراتب سخت‌تر .
    یک بازی فوتبال در قالب برنامه تلویزیونی ، در هر سطح و مقیاسی که باشد ناچار است اطلاعاتی را (جدا از صدای گزارشگر و گوینده) به تماشاگران فوتبال تلویزیون منتقل کند . اطلاعاتی که برای درک بهتر و زیباتر بازی ، ضروری به نظر می‌رسد.
    ● معرفی
    در ابتدای هر بازی فوتبال ، تماشاگر نیاز دارد بازیکنان هر دو تیم را بشناسد : اسم ، رنگ لباس و جای‌گیری‌شان در کادر تلویزیون .
    تماشاگران تلویزیون از طریق کپشن‌ها و وله‌های حرکتی و با زبان گرافیک ، اطلاعات لازم را می‌بینند و دریافت می‌کنند . نمایش اطلاعات نوشتاری در این کپشن‌ها و وله‌ها ، بایستی به اندازه‌ای در قاب تصویری تلویزیون باقی بماند که تماشاگر مشتاق بتواند حداقل دو بار با چشم مرور کند . انتخاب اندازه و نوع فونت برای ارائه اسامی و نیز فاصله آنها از یکدیگر ، توسط طراح گرافیک آشنا با محدودیت‌های فنی آنتن ، صورت می‌گیرد .
    او می‌داند چه نوع فونتی با سیستم فنی آنتن مطابقت دارد و در پروسه آنتن دچار فرسایش و ریختگی نمی‌شود . یا این که نباید اطلاعات اصلی را در حریم ممنوع کادر قرار دهد . بعضا در جریان پخش برخی بازی‌های فوتبال از تلویزیون ، از فونت‌های فارسی غیر استاندارد استفاده می‌شود که در حین پخش از تلویزیون برای تماشاگر ، ناخوانا و ناواضح به نظر می‌رسد . البته اغلب فونت‌های فارسی ، قابلیت پخش از آنتن تلویزیون را ندارند و عمده‌ترین دلایل آنها هم نداشتن پاساژ مناسب نقطه و دندانه‌ها ، درهم‌رفتگی و کشیدگی بیش از حد حروف ، رنگ‌گذاری نامناسب و . . . است.
    نکته بعدی درباره حروف ، چینش و طرز لی‌آوت آنهاست ، نوشته‌ها می‌توانند از چپ یا راست و یا از وسط با هم تراز شوند . در زبان فارسی معمولا اسامی بازیکنان و کللا نوشته‌ها از سمت راست وارد کادر تلویزیون می‌شوند که البته این قاعده ، جزمی و قطعی نیست .
    درباره خوانایی حروف و نوشتار در فوتبال تلویزیونی ، یک اصل همیشگی را هم باید رعایت کرد ؛ اینکه یک کلمه یا جمله موقعی "خوانا "ست که دو شرط "سرعت" و "صحت" را داشته باشد . در واقع نوشته‌ها در این نوع کپشن‌ها ، نه فقط بایستی صحیح خوانده شوند (شرط صحت) ، بلکه باید در کمترین زمان هم این خوانایی صورت گیرد (شرط سرعت) . بنابراین "سریع‌خوانی" و "صحیح‌خوانی" دو شرط اصلی "خوانایی" نوشتار محسوب می‌شوند .
    نکته دیگر اینکه تماشاگر داخل ورزشگاه ، اطلاعاتی درباره بازیکنان و سابقه تیم‌ها دارد و همین اطلاعات او را به ورزشگاه کشانده ، اما تماشاگر همان بازی پای تلویزیون ، شاید اصلا تماشاگر حرفه‌ای فوتبال یا طرفدار یکی از تیم‌ها نباشد .
    واضح است که این اطلاعات بایستی بصورت خلاصه و با زبان گرافیک ، که زبانی گیرا و آسان است ، منتقل شود . طراح گرافیک این برنامه هم ، به فراخور ، می‌تواند از المانها ، چینش‌ها و رنگ‌بندی‌های مناسب استفاده کند . بطور مثال وقتی بازی فوتبال در سطح ملی و جهانی است ، نظیر همین بازی‌های جام جهانی آلمان ، استفاده از پرچم دو کشور و رنگ لباس‌شان ، بهتر می‌تواند با تماشاگر ارتباط برقرار کند.
    ● گزارش‌های تصویری
    در حین بازی ، اتفاقاتی رخ می‌دهد که گزارشگر آنها را به صورت شفاهی به تماشاگران منتقل می‌کند و تماشاگر که محو هیجانات بازی شده ، ممکن است این اتفاقات و اطلاعات را نشنود و هضم نکند . مثل وقتی که بازیکنی خطایی می‌کند و گزارشگر سابقه و کارنامه خطاهای او را در این بازی و دیدارهای قبلی‌اش ، بیان می‌کند . در اینجا نیاز است این اطلاعات به صورت نوشتاری هم در معرض دید تماشاگر قرار گیرد . یا وقتی که گلی به ثمر می‌رسد تماشاگر دوست دارد اطلاعاتی از زننده گل داشته باشد که فلانی در این بازی‌ها (جام جهانی) تاکنون چند گل زده ، یا این گل ، چندمین گل است یا . . .
    گذشته از این موارد ، حتی اگر اتفاق خاصی مثل خطای بازیکنان ، کورنر ، پنالتی ، تعویض ، گل و . . . صورت نگیرد ، هرازگاهی باید نتیجه بازی را به تماشاگران جدید نشان دهیم . ضمن اینکه فراموش نکنیم که جای‌گیری این المانهای گرافیکی ، نباید مزاحمتی برای دیدن تصاویر زمین بازی و حرکت بازیکنان باشد.
    ● دقیقه ۹۰
    وقتی نود دقیقه هیجان به آخر رسید زمان جمع‌بندی فرا می‌رسد . دو تیم چه کردند؟ تعداد گلها ، خطاها ، پنالتی‌ها ، تعویض‌ها ، کارت‌های زرد و قرمز و . . . همه این اطلاعات بایستی با زبان گرافیک به تماشاگر منتقل شود . اطلاعاتی که در سریع‌ترین زمان و به طرز صحیح خوانده می‌شوند.


    سایت رسام

  7. #157
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض روح کالیگرافیک، ذهن مدرن





    هنر، تا وقتی که در حد سلیقه است، عملی آماتوری است. باید یاد گرفت که درباره هنر مثل یک شغل گفت وگو کرد. در این دوران که می توان آن را دوران «کمیت انبوه» نامید، حضور طراحانی چون فرزاد ادیبی مثل گوهر شبچراغ است.
    ضرورت نقد و بررسی آثار گرافیک، در شرایط حاضر بر کسی پوشیده نیست، در این راستا، منتقد نمی تواند مانند یعقوب لیث صفاری باشد که گفت: «آنچه من درنمی یابم، چرا باید گفت؟»، و بدینسان «حداثر» را به اندازه فهم خود تعیین کند.
    در ۵۰ یا ۶۰ سال گذشته، در عرصه های تصویری، آنقدر آزمون و خطا کرده ایم که حالا دیگر از خودمان توقع داریم که داستان تکراری و کسالت بار «افت» و «خیز» را بدل به خیزی بلند مبتنی بر آگاهی تاریخی کنیم.
    گروهی معتقدند که گرافیک معاصر ایران را می توان به گرافیک قبل از ممیز و بعد از آن تقسیم کرد. چنانچه این نظر را بپذیریم، خواهیم دید که گرافیک ما، قبل از ممیز طفیلی نقاشی بوده است. یعنی ممیز از یک تربیت نقاشانه و آموزه های نقاشانه حرکت خود را آغاز کرد. هنرمند نقاشی که به استاد نشانه ها در عرصه گرافیک تبدیل شد. او تصویرگر ماهری بود که به یک گرافیک غیر تصویرگرانه و مبتنی بر «عکس» گرایش پیدا کرد. از آن پس (اواسط دهه ۵۰)، او دیگر برای مصور ساختن سفارشاتی که برعهده اش بود، تصویرگری طراحانه نمی کرد، بلکه از جنس «عکس» و فرآیند (high Contrast) یا «خطی» برای سازماندهی تصاویرش بهره می گرفت، یعنی «ایده» را از «متن» می گرفت ولی مثل گذشته، آن را با قلم طراحی نمی کرد، بلکه با فتو مونتاژ، کلاژ، ترام و «های کنتراست» تصویر مورد نظرش را تحقق می بخشید.
    بسیاری از طرح جلدها و پوسترهای ممیز در اواخر دهه ۵۰ تا آخرین سال هایی که به فعالیت مشغول بود، ریشه در همان تصویرگری های برگرفته از منطق عکس و ترام دارد که روزی به طور اتفاقی، او با دیدن یک نشریه لهستانی کشف کرده بود. برخی از همکاران و همدوره ای های ممیز برآنند که او مقلد گرافیک لهستانی و بعدها آلمانی و ژاپنی بوده است. در اینجا و به بهانه بررسی آثار یک گرافیست جوان تر یعنی فرزاد ادیبی، می خواهم بگویم برچسب زدن به طراحان مؤلف که واجد توش و توان طراحانه، عنصر جست وجو و قوای ذهنی خلاق هستند، کار بسیار خطرناکی است. ممیز ظرفیت های گرافیک پیشروی لهستان، گرافیک غنی آلمان و تجربه شگفت انگیز ژاپن را به درون کارکردهای گرافیک معاصر ایران سوق داد. اما چه گرافیک معاصری؟ گفتن «گرافیک معاصر» هم اکنون به عنوان یک پدیده میسر است، وگرنه در دهه ۴۰ و ۵۰ ما گرافیک معاصر نداشتیم. یک رشته نقاشی بوده که با دشواری در حال زبان درآوردن و حرف زدن با منطق دنیای امروز بود، که یا با حیرت به سنت نگاه می کرد و یا با بیگانگی و عدم درک! استفاده از تکنیک گرافیک لهستانی و به سخن درآوردن حال و هوایی گرافیک معاصر اروپایی با ضرباهنگ سفارشات وطنی و کلام فارسی و نیازهای جامعه ایرانی، کار بسیار دشواری بود که نه یک جریان، نه یک دانشکده و نه یک نسل ... که به تنهایی ممیز به عهده گرفته بود.
    با این همه، او هیچ گاه در زمینه کار با دست و طراحی دچار ضعف و ناتوانی نشد. یادمان نرود که ممیز بهترین پرتره های معاصر ما را با طراحی قدرتمند و خطوط مستحکم خود از چهره برخی بزرگان ادب و فرهنگ، خلق کرده است. این آثار و بسیاری آثار دیگر که او با دست اجرا کرده بود از جمله قوی ترین آثار هنری ما محسوب می شوند.
    اشاره به ممیز در اینجا ضروری است تا از ترکیب توانایی هایی که او به طور «خودساخته» فراهم کرده بود، به یک تصویر دقیق دست پیدا کنیم. آن گاه این تصویر دقیق را همچون «متر» یا «خط کش» در کنار قامت فرزاد ادیبی قرار دهیم. روند تبدیل شدن ممیز نقاش به ممیز گرافیست، می تواند عنوان یک پژوهش یا حتی یک درس باشد. نه تنها به بهانه بررسی آثار فرزاد ادیبی، بلکه به بهانه نگاه به گرافیک روز باید این روند را مثل یک شاهین ترازو در نظر گرفت:
    او که درس نقاشی خوانده بود، ابتدا به عنوان «تصویرگر» وارد مطبوعات شد، سپس تصویرسازی هایش از پایه «طراحانه» به پایه «عکاسانه» استحاله پیدا کرد و عنصر «عکس» را جایگزین «طراحی و ترسیم» کرد (در چنین مقطعی است که تحت تأثیر گرافیک مدرن لهستان قرار گرفت و با تأسی از طراحان بزرگ لهستانی، به قدرت بصری عکس در پردازش گرافیک پی برد).
    بعدها، همین تصویرسازی تجربی و عمدتاً مطبوعاتی اش را توسعه داد و روی جلد کتاب ها، و حتی برای چفت و بست پوسترهایش به کار گرفت.
    نظر دیگری وجود دارد که برآن است گرافیک معاصر را باید به دو دوره قبل از کامپیوتر و بعد از آن تفکیک کرد.
    هرگاه بخواهیم از گرافیک بعد از کامپیوتر چیزی بگوییم، نام های بزرگی مثل صادق بریرانی، مرتضی ممیز، قباد شیوا و ... در این عرصه غایب اند. با این توضیح می خواهم بگویم فرزاد ادیبی را در حد میانه این تقسیم بندی اخیر می توان تصور کرد. ادیبی هم طراح و تصویرگر است و هم اهل خطاطی است (ونه خوشنویسی). این که فرزاد ادیبی اهل خطاطی است و نه خوشنویسی برای آن است که فرق است میان این دو؛ «خطاطی» نظر به کارآیی و مصرف دارد، به گونه ای که خطاط یا طراح می تواند بگوید: «این خط را درست کردم تا در فلان جای پوستر مورد استفاده قرار دهم» اما در «خوشنویسی» بازی ذهن و حس و درون و جانمایه روحی و عنصر خلاقه مطرح می شود که هر کس را یارای ورود به آن نیست و بدیهی است چنین رویکردی نمی تواند صرفاً جنبه مصرفی داشته باشد.
    اغلب مواردی که عنصر «خط» به گرافیک وارد می شود، از وجه خطاطانه اش ورود می کند و نه از جنبه خوشنویسانه. اما، مواردی هست که اگر طراح گرافیک این ظرایف را بداند و مراعات کند، می تواند براساس ضرورت، از رویکرد «خوشنویسانه» هم بهره بگیرد. در ضمن فرزاد ادیبی، اهل نرم افزار و کامپیوتر هم هست. با این که عنصر تغییر و تحول با گذشت زمان سرعت بیشتری را نشان می دهد، اما هنوز اثرات کیفی و برتری های فنی و حتی نوع نگاه متفاوت و نوین در پردازش آثار گرافیکی در حدی نیست که سایه حضور بزرگانی چون قباد شیوا یا مرتضی ممیز را کمرنگ جلوه دهد.
    فرزاد ادیبی در رگه هایی از آثارش، چنین میل سیری ناپذیری را از خود نشان می دهد. افسوس که او به جنبه های کالیگرافیک شخصیت خود و برخی از آثار خود به درستی واقف نیست. او به سادگی معتقد است که هر سفارشی و هر مضمونی را به اقتضای آن سفارش و آن مضمون باید کار کرد و بالتبع تکنیک و ضرباهنگ خاص آن سفارش را به ساختار اثر تزریق نمود. این حرف غلط نیست، خیلی هم حرفه ای است، اما ادیبی را از کاراکتر کالیگراف اش تهی می کند. از این روست که فرزاد ادیبی تنها در برخی از آثارش که مشحون از روحیه کالیگراف هستند، بشدت متفاوت، متمایز و حتی برتر از خیلی هاست، و این اندیشه در ذهن منتقد رسوخ می دهد که گویی با یک طراح مؤلف و متفاوت رودرروست.
    ذکر این پس زمینه، برای آن است که بگویم، فرزاد ادیبی از چه آبشخوری تغذیه کرده است و کجای این معادله ایستاده است.
    فرزاد ادیبی همچون بسیاری از طراحان نسل ۴ گرافیک ایران، به طور مستقیم یا غیرمستقیم از پیشینیان خود تأثیر گرفته است ، اما عامل تأثیرپذیری در آثار او، چندان گسترده نیست که بتوانیم بگوییم ادیبی مثلاً تحت تأثیر مستقیم و آشکار این یا آن پیشکسوت یا حتی هم نسل است. آنچه که در آثار ادیبی قابل تأمل است، جوانه های نوعی فردیت و نشانه های نوعی تمایل به گرافیک «مؤلف» است. هر جا که این نشانه های فردی در آثار ادیبی کمرنگ می شود، او در حد و اندازه های یک طراح متوسط خود را نشان می دهد، هر چند که در همین گونه از آثارش از خیلی ها یک سرو گردن بالاتر است، اما آنچه او را متمایز می کند و در مرزهای شگفت انگیز یک گرافیک مؤلف و خلاق قرار می دهد، اهتمام او به «روحیه کالیگرافیک» و حال و هوای شرقی و ایرانی است. برخلاف بسیاری از طراحان گرافیک که این مرزهای ظریف و گاه عرفانی عنصر «خط» را نمی شناسند، در آثار فرزاد ادیبی، همواره این «ادب استفاده از خط» با حرمت فراوان مراعات می شود. در محافل هنری و فرهنگی بسیار گفته می شود که در عرصه هنرهای تجسمی تعداد منتقدین به انگشتان یک دست هم نمی رسد و از آن بدتر این که در حوزه گرافیک «نقد» خیلی اندک و پراکنده است. می خواهم به عنوان یک منتقد عرصه هنرهای تجسمی که هم در زمینه نقاشی و هم گرافیک قلم می زند، به یک نکته خیلی مهم اشاره کنم که می تواند فرصت خوبی برای ترفیع فضای نقد در عرصه گرافیک باشد، وقتی که یک ناشر تصمیم می گیرد که آثار نسلی از طراحان گرافیک را منتشر کند و این کار را هم با همه وسواس ها و حساسیت هایش به درستی انجام می دهد، چرا با یک دید وسیع تر به این وجه از تولید کتاب نمی نگرد؟ چرا در انتشار آثار فرزاد ادیبی در کنار چاپ این همه اثر زیبا، یک مقدمه که حاوی نقد و بررسی و اطلاعات مکتوب و صحیح و آموزنده باشد، درج نمی کند؟ در کتاب مجموعه آثار فرزاد ادیبی، البته یک مقدمه چاپ شده است، مقدمه ای که فقط جنبه آماری دارد و بیشتر یک رزومه اداری است. شک نکنید که فرزاد ادیبی را نمی توان در کمند این بیوگرافی سطحی و خشک و کرونولوژیک مورد شناسایی قرار داد. او فراتر از این بیوگرافی، از یک تبارشناسی هنرمندانه برخوردار است که خوب است به بهانه چاپ چنین کتاب هایی در پیشگفتاری عالمانه مورد ارزیابی قرار گیرد. به طوری که مخاطب، با خواندن چنین پیشگفتاری بتوند با ادراک بیشتری آثار ادیبی را ببیند و بفهمد.
    ● تبارشناسی زیباشناسانه آثار فرزاد ادیبی:
    ▪ هر جا که او از عنصر کالیگرافیک calligraphic بهره گرفته است، آثارش بیشتر امضای شخصی به خود می گیرند و شخصیت ویژه فرزاد ادیبی را بهتر نشان می دهند.
    مثال: امضای خود هنرمند. سایر مصادیق این تبارشناسی عبارتند از :
    ـ پوستر نمایشگاه اسناد و قباله های ایرانی
    ـ طراحی تجربی با استفاده از عنصر خوشنویسانه با عنوان «مناظره»
    ـ نشانه نوشته «نشریه مدیریت»
    ـ نشانه برای شبکه سراسری فرهنگ
    ـ پوستر نکوداشت حکیم سنایی
    ـ نشانه نوشته «کانت» و «اسماعیلی»
    ـ پوستر برای نمایشگاه «پوستر از خود» یا
    (self Postrait) ، که امضای زیبای ادیبی مثل شمشیری به کمر مردی مینیاتوری است که قلمی در دست دارد، که الحق یک تصویر «سوبژکتیویستی» از روحیات «کالیگرافیک» فرزاد ادیبی است.
    شاهد ماجرا برای نمایش روح کالیگرافیک (خوشنویسانه) فرزاد ادیبی در میان آثارش کم نیست. کافی است طرح جلد «لیلی و هزار زن» را به خاطر بیاورید.
    روح کالیگرافیک فرزاد ادیبی، صرفاً در آثاری که او از عنصر «خط» و «نوشتار» استفاده می کند، متجلی نمی شود. در بسیاری از آثار او که از نقوش مختلف هم بهره گرفته است، توانسته «نقش» را از صافی این روح کالیگرافیک و بشدت شرقی، عبور دهد. برای مثال، در طراحی جلد بسیاری از شماره های مجله «شعر»، یا مجلات «کتاب ماه» یا برخی از طرح جلدهایی که برای کتاب ساخته است؛ فرزاد ادیبی، نقوش مختلف را در تاریکخانه ذهنش و در «تشت ظهور کالیگرافیک» عبور داده و بر پهنه کاغذ به «ثبت» رسانده است.
    ▪ هر جا که او یا به فراخور نوعی میل به تنوع و تکثر ... و یا براساس ضروریات دیگری، از روح کالیگرافیک خود دور می شود، درواقع به «امضای ادیبی» پشت می کند و کسی می شود که هر کسی ممکن است باشد، اما دیگر «فرزاد ادیبی» نیست.
    ▪ گرایش به گرافیک مؤلف در فرزاد ادیبی با ذکر این مثال: (همه کلمات این مثال از خود ادیبی است که در یک گفت وگو بیان کرده است)، می گوید: وقتی شعر شفیعی کدکنی در باره عین القضاهٔ همدانی را خواندم که سروده است:
    رها کن مرا
    رها کن مرا در حضور گل و
    زمره نور
    نور سیه فام ابلیس
    مرا دست و پیراهن آغشته گردید
    به خون خدایان
    دقت کنید، ادیبی با چه لحنی و چه کلماتی، فرآیند طراحی برای این شعر را بیان می کند:
    ـ برای این شعر سه بار تصویر ساختم، سه بار، زیرا جواب نمی داد.
    ـ حس من رها نمی شد...
    ـ از شعر متأثر شده بودم ...
    ـ چیزی مثل بختک افتاده بود توی ذهن من ....
    ـ می خواستم آن را خالی کنم ...
    ـ مانده بودم چه کنم ... و چه طوری این حس را پیاده کنم، تصویرسازی کردم، دیدم خیلی طبیعت گرایانه است، تصویر دیگری ساختم، دیدم که اصلاً هماهنگ نیست، ناگهان به ذهنم رسید قالب موضوع را عوض کنم، پایم را گذاشتم توی رنگ طلایی و گذاشتم بالای کادر، که یک جور قالب شکنی است.
    شاعر به خون خدایان اشاره کرده بود، رنگ خون خدایان خیلی مبهم بود، آبی و قرمز نیست ...، «پا» معنی لگد روی طلا گذاشتن است ... خیلی پارادوکس داشت، باز هم دیدم که هنوز معمولی است، همان لحظه فی البداهه حسی مبهم القا شد و با دستم همه را به هم زدم و دیدم فضای مطلوبم آشکار شد.
    ▪ دخالت عناصر بصری، مثل «ترام» های عکاسانه، طرح های اندکی طنزآمیز، حروف دستنویس و برخی کلاژها و مونتاژهای پراکنده، چیزی نه به آثار این هنرمند خوش فکر می افزاید و نه به گرافیک امروز ما.
    فرزاد ادیبی با روح نوازشگر و کالیگرافیک اش، موفق تر است، اگر او در همه آثارش چنین چهره ای از خود نشان نمی دهد، شاید به دلیل جبر زمانه، واقعیت های بازار و انطباق های اجباری با عواملی است که در ذات بازار کار نهفته است. با این همه فرزاد ادیبی، با روح کالیگرافیک و ذهن مدرن اش در میان ما می درخشد. درست مثل پوستر «سلف پوستریت»اش (self Postrait) در کالبد یک آدم مینیاتوری که امضای «ادیبی» را همچون شمشیری به شال دور کمرش نصب کرده و با قلمی در دست و با خط خوش بر پس زمینه پوستر می نویسد: «به مقتضای رسوم ماضیه و رقوم جاریه که تحفظ سلاح و نشان و تحفظ حیثیات و نوامیس است به پاسبانی این دو رکن رکین، کمر همت بر میان بسته ایم.»


    احمدرضا دالوند
    روزنامه ایران

  8. #158
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض پوستر فجر




    پوستر قبل از این‌که عامه پسند باشد ضروری است عامه فهم باشد، تأکید دارد، تنها چیزی که در این پوسترها نیست ارتباط با عام است. عام کار کردن نهایت کار گرافیک است و ایده‌آل از آن وجود ندارد.
    ● فجر و بهزاد خورشیدی
    پوستر جشنواره امسال را بهزاد خورشیید طراحی کرده است. در توضیح این پوستر آورده شد ”طراحی آرم و نشانه‌های جشنواره فیلم فجر در فضای پس زمینه این پوستر، بیانگر نشاطی است که سنما به مخاطب و فرهنگ می‌بخشد و تراولینگی که به سمت آسمان ختم می‌شود، تعالی و افق فراسوی سینمای ملی ایران ترسیم شده است. تأکید بر عنوان سودای سیمرغ برای دستیابی متعالی در کنار استفاده از نشانه‌های تولید فیلم و تأکید بر تاریخ ۲۵ ساله این رویداد از دیگر عناصر پوستر جشنواره امسال است“.
    ● پوستر جنجالی
    یک تهیه کننده، یک کارگردان و یک مدیر تبلیغات، به اظهار نظر درباره پوستر جشنواره فیلم فجر امسال، پرداختند. سیدضیاء هاشمی، تهیه‌کننده سینما و مدیر عامل سابق خانه سینما گفته است: ”طراح پوستر جشنواره بیست و پنجم فیلم فیلم فجر، هوشمندانه حال و هوای این دوره را مد نظر قرار داده و به‌نظر من کار خود را براساس موضوع فرش و پانزده فیلم بخش فرش بنا نموده و این فضا را به پوستر جشنواره منتقل کرده است.
    ”عباس رافعی، کارگردان سینما نیز در این مورد، این‌گونه اظهار نظر کرده است: ”پوستر جشنواره امسال کاملاً با پوستر دوره‌های پیش متفاوت است. به‌نظر من، طراحان پوسترهای قبلی، بیشتر به سمت گرافیک محض حرکت می‌کردند و در طراحی پوستر جشنواره، تلاش می‌کردند تا با آلمان‌ها و نشانه‌ها، مفاهیم را منتقل سازند. اما امسال، سعی شده تا پوستر به سمت عامه فهم بودن پیش برود، به این معنی که پوستر جشنواره برای هر بیننده‌ای قابل فهم باشد و هر کسی، بتواند مفاهیم زیبائی‌شناسانه پوستر را کشف کند.
    شاید پوسترهای سال‌های قبل، خودشان ارزش هنری داشتند، اما انتقال مفهوم آنها برای بیننده عام دشوار بود و فقط اهل سینما، این مفاهیم را درک می‌کردند“. فرامرز روشنائی، مدیر یکی از کانون‌های تبلیغاتی فیلم‌های ایرانی هم گفته که: ”جسارت علی‌رضا رضا داد، دبیر جشنواره فیلم فجر در این خصوص حائز اهمیت است چرا که در ۲۴ دوره گذشته چشنواره، فقط به‌نام سه، چهار طراح پوستر بر می‌خوریم و گریز از این دایره محدود و سفارش دادن طراحی پوستر به گرافیستی خارج از این دایره، جالب توجه است. به‌نظر من حال و هوای پوستر جشنواره امسال، شادتر و شفاف‌تر از گذشته و از نشانه‌هائی کاملاً ایرانی و بومی برخوردار است“.
    ● گرافیست‌ها از پوسترهای فجر گفتند و طراحان از کارشان؛ خوانائی جمعی ندارد، علامت خطرناکی است، همه می‌پسندند، فرنگی‌مآب، متعارف یعنی همین!
    پوسترهای جشنواره‌های موسیقی، تئاتر و فیلم، را می‌توان روی دیوار نصب کرد و از ده نفر پرسید که چیست؟ تنها ممکن است برخی بگویند آنکه دیوار سنگی دارد، قشنگ است، بدهید به دیوار اتاقمان بزنیم! به گزارش ایسنا، این راهی ساده است که فرشید مثقالی ـ هنرمند با سابقه در عرصه‌ٔ گرافیک ایران ـ برای آزمایش خوانائی و همه فهم بودن پوستر اتفاق‌های مهمی که در ایران به صورت بین‌المللی برگزار می‌شود، پیشنهاد می‌کند. او می‌گوید: این پوسترها نمایندهٔ ماست، فوق‌العاده حساسیت دارند، اما نه نماینده فرهنگ، نه جاه‌طلبی، نه هیچ دیگر ماست.
    ● خوانائی جمعی ندارند
    به اعتقاد مثقالی، ضوررت دارد و مهم است که در پوسترهای جشنواره‌های موسیقی، تئاتر و فیلم، سمبل‌هائی که به‌کار گرفته می‌شوند، خوانائی عمومی و جمعی داشته باشند؛ اما این پوسترها از این لحاظ اصلاً خوب نیستند. به‌رغم مثقالی، پوستر فیلم گرایش دارد که نوعی حال و هوای سنتی داشته باشد، اما سمبل‌هائی را که اختیار کرده است، هیچ رابطه‌ای با بیان موضوع فیلم ندارد؛ اراولینگ ـ ریل ـ سمبل بسیار خاصی است که تنها اهل متخصص سینما آن را می‌شناسند، مردم که نمی‌دانند چیست؛ بنابراین مثل آنست که قطاری به فضای آزاد رفته باشد. از لحاظ زیبائی‌شناسی همین‌طور؛ نه جذاب و نه تازه است، نه جلب کننده چشم و مخاطب. با نگاه به این پوستر گمان می‌کنی که در یک روستا اتفاقی می‌خواهد بیافتد و پیام جشنواره‌ٔ بین‌المللی فیلم را که از تمام دنیا در آن شرکت می‌کنند، نمی‌رساند. همچون تابلوهای نقاشی است که روستائی را می‌کشند.
    گویا طراح آن باید یک‌بار دیگر جشنواره را برای خود تعریف کند و تصریح دارد که پوستر موسیقی و تئاتر، شاید دست کم جذابیتی برای جلب توجه کردن داشته باشند، اما معنائی را منتقل نمی‌کند. به اعتقاد این هنرمند طراح، سمبل‌ها نباید شخصی و به‌گونه‌ای اختیار شوند که تنها طراحی بداند چیست؟ گویا اکنون چیزی که در نظر گرفته نمی‌شود، مخاطب است! او می‌گوید: پوستر جشنواره تئاتر با چهار نیم‌رخ و رنگ‌هائی که سمبل پرچم آلمان است، اصلاً خوانائی جمعی برای چنین رخدادی را در ایران ندارد.
    موسیقی هم این‌گونه، اگر کنسرت ویولون بود، می‌توانستی بگوئی ارتباطی دارد، اما با جشنوارهٔ موسیقی بین‌المللی هیچ ارتباطی برقرار نمی‌کند، نه سمبل جشنواره است، نه با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند. وی با یادآوری اینکه پوستر قبل از اینکه عامه‌پسند باشد ضروری است عامه فهم باشد، تأکید دارد، تنها چیزی که در این پوسترها نیست ارتباط با عام است. عام کار کردن نهایت کار گرافیک است و ایده‌آل‌تر از آن وجود ندارد. این امر تنها تئوری نیست. هرکسی باید بفهمد اتفاق بزرگی دارد رخ می‌دهد؛ عده‌ای جمع شدند و فیلم‌هائی از سراسر جهان را نشان می‌دهند. اگر این مفهوم منتقل می‌شود، فهم عام پسندیده است. این مدرس دانشگاه می‌گوید: دوستان گرافیست ما در نظر نمی‌گیرند که گرافیست در نهایت یک عامل ارتباطی است که باید معنائی را به مردم منتقل کند.
    وظیفهٔ گرافیست اینست که معنای مشخصی را به مخاطب برساند. در گرافیک ما نه مخاطب شناسی مطرح است نه معناشناسی؛ معناها هم در این پوسترها گنگ است و خالق آنها نتوانسته حتی بریا خود این رخدادها را تعریف کند. برای کدام مخاطب است؟ قبول است که مشتری سخت پسند است، یا موضوعات خاص را مطرح می‌کند اما وظیفهٔ گرافیست این است ایده‌آل‌ها را به مخاطبی که مشتری می‌خواهد منتقل کند. مثقالی تردید ندارد که هیچ کس نمی‌پرسد قرار است برای چه کسانی پوستری را چای کنید؛ از این مسئله غافلند که هر مخاطبی یک سلسله را می‌طلبد. وی در عین حال ادغان دارد که ممکن است مشتری چنین سفارش‌هایئ، سخت‌گیر باشند، دوستان گرافیست هم خیلی کوشش اساسی نمی‌کنند.
    ● طراحی چنین پوسترهائی علامت خطرناکی است!
    رضا عابدینی معتقد است: پس از سال‌ها دیدن و طراحی کردن پوستر، آن هم در سال ۱۳۸۵، طراحی و انتشار چنین پوسترهائی برای جشنواره‌هائی در سطح بین‌المللی در ایران، علامت خطرناکی است. به گمان او، در مجموع پوسترهای جشنواره‌های موسیقی، تئاتر و سینمای امسال خیلی خوب نیستند، هرچند یکی از آنها بهتر دیگری متوسط و یکی هم خیلی بد است.این هنرمند گرافیست و مدرس می‌گوید: مشکل کلی این روند آنست که تقریباً همیشه و در همه جای دنیا، پوسترهائی با این اهمیت را به طراحان با سابقه می‌سپارند که بابت نتیجهٔ کارشان اطمینانی داشته باشند.
    در هیچ کجای دنیا هم این‌گونه نیست که مرتب طراح پوستر را عوض کنند تا فرد جدیدتری را امتحان کنند؛ هرچند اشکالی ندارد که طراح را تغییر دهند، اما خوب استاگر چنین اقدامی هم صورت می‌گیرد، با کسی کار کنند که سابقه‌ای در کارش داشته و می‌شود به او و حاصل کارش اعتماد کرد. او تأکید دارد: به واقع به هیچ وجه نمی‌توان گفت که باری یک اتفاق بین‌المللی با این اهمیتی که برای آنها در کشور قائلیم، مناسب هستند.
    مشکل ما اینست که در این چند ساله، این ماجرا سلیقهٔ شخصی کسی شده که احتمالاً به‌عنوان مسئول اصلی جشنواره‌ها انتخاب می‌شود و اصلاً به این مسئله توجه نمی‌کنند که یککار تخصصی است و مهم‌ترین تصویری است که از یک جشنواره خارج از ایران دیده می‌شود و در نهایت آن‌قدر که لازم و اهمیت دارد، مورد توجه و تمرکز قرار نمی‌گیرد. وی یادآوری می‌کند که در جشنواره‌های گذشته فیلم فجر اصرار شدید مسئولان کار کنند که نسبت به کارشان شناخت وجود دارد، اما متأسفانه بعد از چند سال مثل خیلی چیزها، با تغییر مدیریت‌ها تغییر شکل پیدا کرده است و به‌نظر من اکنون پوسترهای فیلم فجر ـ به‌خصوص ـ فاجعه شده‌اند.
    ● موسیقی خوب است، تئاتر فرنگی مآبست
    اما ابراهیم حقیقی که امسال طراحی پوسترهای بخش‌های جنبی جشنواره‌ٔ فیلم فجر را طراحی کرده است، معتقداست پوستر موسیقی فجر خوب است چرا که طراح از عناصری استفاده کرده است که تداعی کنندهٔ جشنوارهٔ موسیقی است. اما به‌رغم وی پوستر تئاتر روحیه ایرانی ندارد و فرنگی نماست! بنا بر این گزارش، بسیاری از گرافیست‌های سرشناس و نامی کشور، به دلایل گوناگون حاضر به اظهار نظر درباره‌ٔ پوسترها نشدند. به‌رغم برخی از آنها کیفیت این آثار در سطحی است که جای هیچ بحث و نقدی را نمی‌گذارد.
    ● پوستر فیلم را همه می‌پسندند!
    نام بهزاد خورشیدی بر پوستر اصلی بیست و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر همراه شده است. پوستر سال گذشته جشن خانهٔ سینما، ”فیلم‌های میم مثل مادر“ ”به‌نام پدر“، ”اینجا چراغی روشن است“، ”تله“، ”رویای خیس“ و نیز پوستر فیلم ”زمستان است“، از دیگر کارهای او در عرصه‌های طراحی پوستر سینماست. خودش می‌گوید تلفیقی از کارهای تجاری و هنری پوستر جشنواره‌ٔ بیست و پنجم فیلم فجر، طرحی شبیه به نقاشی سنتی دارد، بنائی سنگی که ریل ـ تراولینگ ـ را به آسمان و آرم سیمرغ به طراحی ابراهیم حقیقی می‌رساند و کلاکتی هم گوشهٔ دیگر این پوستر بر فرش ایرانی، گنجانده شده است.
    خورشیدی می‌گوید که غالب پوسترهائی را که طراحی می‌کند، تلفیقی از عناصر مدرن و سنتی هستند و سینمای امروز ایران بهترین و مهم‌ترین سفیر فرهنگی به تمام جهان به شمار می‌رود. او تأکید دارد که این پوستر راهمه می‌پسندند، چرا که نماد یک اتفاق بین‌المللی است. از سوئی سینمای ایرانی آمیزه‌ای از مقوله‌ەای فرهنگی و اسلامی است و استفاده از تراولینگ که به افق و آسمان می‌رود، اشاره به حرکت روبه‌رشد سینمای ما دارد که رو به افق‌های روشنی است. وی می‌گوید که سعی کرده است عناصر را ساده و صریح نشان دهد و آنچه که چاپ شده حاصل همان طرح اولیهٔ او به همراه ساعت‌ها مشورت و صحبت با منوچهر محمدی ـ تهیه کنندهٔ سینما ـ بوده که قوام گرفته است. به گمان خورشیدی، پوستر فیلم فجر ضروری است که نشان دهد اتفاقی در جغرافیای ایران رخ داده است؛ سپس نشانه‌های سینمائی بودن آن مطرح شود.
    ● در شوراء همین را پسندیدند
    مجید سرنگی، مدیر گروه هنرهای نمایشی دانگشاه تهران به سید محمد فدوی مدرس گروه هنرهای تجسمی این دانشگاه سفارش داد تا پوستری را برای بیست‌وپنجمین جشنوارهٔ تئاتر فجر طراحی کند. گویا به کسان دیگری هم سفارش‌هائی داده‌اند، پوستر چچهار رنگ فدوی با سه نیم‌رخ است. او حدود یک ماه اتود زده و می‌گوید درباره‌ٔ آنها ساعت‌ەا بحث کرده تا حاصل همین شده که منتشر کرده‌اند.
    وی عنوان می‌کند که طرح‌های مختلف داده، اما در شوراء همین کار را پسندیده‌اند و با اصلاحاتی پوستر به نتیجه رسیده است. بیشتر رنگ‌بندی‌ها هم برای این بود که حال و هوای جشنواره و جشن را القا کند. چهار رنگ گویای چهار نژاد بشری است. برای القاء بین‌المللی بودن آن است؛ می‌خواستیم فرم ساده باشد و اگر روی دیوار رفت، گیرائی داشته باشد. وی دربارهٔ ضرورت ایرانی بودن جشنوارهٔ تئاتر فجر در حوزهٔ جغرافیای ایران می‌گوید: مشکل ما گرافیست‌هاست که سفارش دهنده‌ها که معمولاً متخصص هم نیستند، در کار ما خیلی دخالت می‌کنند. گویا این هنرمند گرافیست، شمسه‌ای را طراحی کرده اما از طرح وی حذف شده است.
    می‌گوید: شمسهٔ زیبائی را که خیلی هم روی آن کار کرده بودم در فضای خالی گذاشته و نوشته‌ها زیر آن قرار می‌گرفت. آن شمسه‌ بیان‌گر کل داستان ایرانی و شرقی بودن به‌شمار می‌رفت؛ اما گفتند نباشد، چون تکراری است. به اعتقاد او، معمولاً جماعت تئاتری در زمینهٔ گرافیک دخالت بیشتری می‌کنند، البته اشکالی هم ندارد. می‌دانستم چنین پرسشی پیش می‌آید، اما در عمل اشکال کار گرافیک توجه نمی‌کند. هیچ کس به لوله‌کش جرأت نمی‌کند بگوید که چگونه لوله بکش، اما به گرافیست تحصیل کرده و دانشگاهی که چیزهائی هم می‌داند، می‌توانند هر چیزی بگویند.
    این مسئله همیشه و همه‌جا، از قبل از انقلاب تاکنون وجود داشته و دارد. فدوی برای نمایش و دین هم طرح داده اما پذیرفته نشده است؛ و می‌گوید: اما پوستری چاپ شده که هیچ کدام از آیتم‌های دانش گرافیک را ندارد؛ نمی‌دانم مال کیست! جشنواره‌های دیگر بیشتر با مدیریت کتاب کودک، آرم موزه‌ٔ آبادان، آرم مرکز مهندسی ژنتیک کشور، انجمن فارغ‌التحصیلان دانشگاه تهران، تمبر کنگرهٔ علم در جهان اسلام و پوستر هفتادمین سال تأسیس دانشگاه تهران در کارنامهٔ گرافیکی وی ثبت شده است. او همچنین دو سال داور انتخاب پوسترهای تئاتر فجر و مراکزی را که مدیریت می‌کرده هم بوده، اما این روزها تنها به تدریس مشغول است.
    ● موسیقی و پوستری متعارف!
    سال گذشته طراح پوستر بیست‌ویکم موسیقی، بیست و دومین پوستر بیست‌و یکم موسیقی، بیست و دومین پوستر جشنوارهٔ فجر را هم طراحی کرده بود. اما برای آن، کسی به وی سفارشی نداد، بلکه کار او از میان آثار رسیده، پس از فراخوان مرکز موسیقی انتخاب شده است. طرح پوستر موسیقی نشان دهندهٔ دو دستهٔ ویولون است که به‌صورت موازی در صفحه قرار گرفته‌اند. طرحی که تلاش شده با اشاره‌ای محو به یک موتیو ایرانی که در سایهٔ یک ساز نقش بسته است، معرفی کننده‌ٔ اتفاقی بین‌المللی در زمینه‌ٔ موسیقی ایران باشد.
    طراحش می‌گوید همان طرح اولیه‌اش با تغییراتی اندک اجراء شده است. ایرج اسماعیل‌پور قورچانی اذعان می‌دارد که با هدف انجام کار متعارف چنین پوستری طراحی کرده است و گمان م‌کند وقتی کار متعارف انجام می‌دهید، مسلماً جواب می‌گیرید. همهٔ عناصر برای همه‌گان شناخته شده است و کارش را در ساخت اطلاع‌رسانی به خوبی انجام می‌دهد. او سال گذشته پوستری طراحی کرد که تأکید داشت که با مقوله‌ٔ ”پاپ قومی“ حوزه زیباشناسی جدیدی را مطرح کند، اما اکنون اذعان می‌دارد که نتوانسته است آن‌طور که باید، در آن حوزه ادامه دهد.
    وی با اعتقاد بر اینکه برخی ذهنیت‌ها دیرهنگام تغییر می‌کند، تصریح کرد: باید هم‌چنان پافشاری کرد، اما من فعلاً از این پافشاری دست برداشته‌ام، تأکید دارد، پوستر جشنواره‌ٔ موسیقی امسال کار راحتی بوده و با شناختی که از پوستر در میان مردم و گرافیست‌ها هست، این اثر، کاری متعارف است. او می‌گوید: طراحی پوستر فرمول دارد؛ اگر فرمول رعایت شود، به‌طور حتم به‌جواب می‌رسیم. به اعتقاد او، در این شرایط نیاز به تفسیر ساختار زیباشناسی نیست و ضرورتی هم ندارد که صددرصد مطابق دیدگاه دیگران دربارهٔ زیباشناسی عمل کرد؛ کافی است در همان جغرافیای زیباشناسی، کار مناسبی ارائه داد.
    به گمان قوچانی نکتهٔ مهم‌تری که وراء یک یا چند طراح عمل عمل می‌کند، حوزهٔ اجتماعی است که همهٔ ما خواه و ناخواه درآن قرار داریم و تمامی نگره‌های ما را در نسبت با عالم و از جمله پوستر کنترل می‌کند، وقتی که اکنون و از پس یک سال به پروژهٔ پاپ قومی خودم و آنارشیسم بصری و یا التقاطی‌گرائی افراطی آن که تنها یکی از نمونه‌های آن از یک تریبون عمومی مانند جشنوارهٔ فجر شکل رسانه‌ئی به خود گرفت، نگاه می‌کنم متوجه می‌شوم که کلاً هنر پاپ خصیصه‌ٔ یک جامعهٔ صنعتی است که مدام در پی کالائی کردن همه چیز و از جمله فرهنگ می‌گردد و در چنان شرایطی هر نوع التقاط و یا حرکت محیرالعقولی در حوزه‌ٔ زیبائی‌شناسی فارغ از خوب و یا بد بودنش، آب دوباره‌ای است که بر آسیاب سیستم ریخته خواهد شد.
    وی تأکید دارد: اگر در آینده ما به سمت صنعتی شدن فرهنگ پیش برویم که (وراء آنکه اتفاق خوب و یا بدی باشد) لاجرم اتفاق خواهد افتاد، در آن صورت هر شکل التقاطی و یا هرگونه پاپ قومی ارزش کالائی پیدا خواهد کرد و اگر اکنون از چنین ارزشی برخوردار نیست، بیشتر به‌دلیل آن است که هنوز از یک سو تعلق خاطر به هنر والا و یا همان هنرها زیبا وجود دارد و از سوی دیگر هیچ تولید انبوهی به معنای واقعی کلمه در حوزهٔ فرهنگ پیش نیامده است تا به فرآیند هرز شدن هرچه سریع‌تر اشکال پیشین کمکی بکند. قوچانی با اشاره به پوستر سال گذشته‌اش تأکید کرد که اگر زماین هم یک کار آنارشیستی کرده باشد، نباید عجله کند که زود به نتیجه برسد، چرا که همین عامل موجب مرگش خواهد شد. خیلی‌ها اعتقاد ندارند کار مهمی کرده‌ام، من هم گمان می‌کنم همه‌ٔ ما باید نسبت به افعالمان کمی فروتن باشیم، شاید راه نجاتی باشد. متأسفم که کار سال گذشته به نتیجه نرسید اما این امر بدان معنی نیست که بشود از خاطره‌ها محوش کرد؛ حتی برای خود من!


    خبرنگار ایسنا، زهرا کرمی‌راد
    مجله گرافیک

  9. #159
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض گرافیک محیطی و نقش آن در روابط عمومی





    اطلاع رسانی توسط اجزای شهر در محیط داخلی شهر انجام می گیرد؛ بنابراین باید بین آن ها و شهر، هماهنگی ایجاد شود و طراحان گرافیک محیطی با مهندسان شهرساز از نزدیک ، همکاری داشته باشند.
    باتوجه به اینکه در شهرهای بزرگ علاوه بر ساکنان دائمی ، مردم بسیاری برای انجام کارهای اقتصادی ، تجاری ، بهداشتی. نیز مرتب در حال آمد و رفت هستند، گرافیک محیطی باید به نوعی نقش خود را ایفا کند تا افراد در این محیط در برقراری ارتباط ها و گذراندن امورشان مشکلات کمتری داشته باشند. بخش عمده اطلاعات مورد نیاز شهر، در ارتباط با مقررات آمد و شد، آگاهی از فعالیت ها و رویدادها و اماکن گوناگون وخدماتی است که ارایه می شود.
    مردم باید راههای مختلف و ایمن و سریع رسیدن به این محیط ها را بدانند و بهترین آن ها را انتخاب کنند. البته تعیین ضوابط اعمال کنترل بر تابلوها و علائم بخش خصوصی که می تواند موجب اخلال در تاثیر عمومی یا مکمل آنها باشند، جزء تفکیک ناپذیر سیستم مناسب اطلاع رسانی محیط است .
    ● مشخصات اصلی گرافیک محیطی
    گرافیک محیطی از کلیه علائم ، تابلوهای و چراغ ها، از شکل و رنگ و طرح و خط ونوشتار بهره می گیرد و اگر بامعیارهای درست به کار گرفته شوند فواید بسیاری به همراه دارد:
    ـ ارتباط های اجتماعی مردم را تسهیل می کند.
    ـ به فعالیت اقتصادی سرعت می بخشد.
    ـ ایمنی و جریان ترافیک را بهبود می بخشد.
    ـ مردم را از امکاناتی که شهر در اختیارشان می گذارد آگاه می کند.
    ـ جرائم حاصل از تشنجات عصبی مردم را کاهش می دهد.
    ـ به رفع نیازهای اجتماعی مردم با ایجاد ارتباط با محیط اطراف بوسیله مشخص کردن ، راهنمایی
    و اطلاع رسانی کمک می کند.
    ـ با ایجاد مناظر زیبای بصری در محیط، به سلامت ذهنی مردم یاری می رساند.
    عوامل اصلی بیان در گرافیک محیطی عبارتند از:
    - پوستر
    - علائم
    - تابلوهای بزرگراهها
    - تابلوهای راهنمایی و رانندگی
    - علائم نورانی (نئونها)
    - تبلیغات روی وسائل نقلیه
    - طراحی محیطی پارک ها
    - طراحی روبناها و رنگ های حاصل از آنها
    - طراحی محل های خدماتی عمومی ، ایستگاههای اتوبوس ، باجه های تلفن ، نیمکت ها و...
    - طراحی محیطی مراکز فرهنگی و تفریحی
    - طراحی حجم های تزئینی در میدان ها و پارک ها
    - تابلوهای سردر فروشگا هها، مغازه ها، سینماها و کلیه سازمان ها و موسسات دولتی و خصوصی
    - انواع تابلوهای تبلیغاتی مانند: بیل بورد، چهاروجهی ، سه وجهی ، سه بعدی ، دیجیتالی .
    ● گرافیک محیطی چه عرصه هایی را در بر می گیرد
    گرافیک محیطی اعم از محیط های باز و بسته ، عرصه های گوناگون را در بر می گیرد، که در هر دوی این ها، نقش عمده آن ( اطلاع رسانی ) می باشد. محیطهای بسته شامل فضاهای داخلی کلیه ساختمان ها اداری و تجاری ، مترو و همچنین نمایشگاه ها و فروشگاه ها است که در آن ها با استفاده از اشکال و حروف و انواع تابلو، اطلاعات لازم به مراجعه کنندگان ارایه می شود.
    در محیط های باز نیز همچون پارک ها، خیابان ها و معابر شهر و اساسا کلیه فضاهای باز واقع در شهرها و محیط زندگی انسان ، که طراحی هایی نظیر علائم راهنمایی و هشدار دهنده داخل پارک ها، تابلوهای سردر فروشگاهها ، طراحی ویترین های مغازه ها ، علائم راهنمایی و رانندگی در سطح شهر، تابلوهای نام خیابان ها و کوچه ها، باجه های مختلف خدماتی از قبیل تلفن ، پست و...، در محدوده گرافیک محیطی قرار دارند.
    همچنین گرافیک محیطی نقش مهمی را نیز در تبلیغات ایفا می کند، از جمله در تبلیغات تجاری و تبلیغات فرهنگی ، اکنون به طور اختصار نگاهی گذرا بر این دو می اندازیم :
    ● گرافیک محیطی و تبلیغات فرهنگی
    موجود دوپا از زمانی نام انسان می گیرد که دارای فرهنگ می شود و از سوی دیگر، فرهنگ از زمانی آغاز می شود که انسان به وجودمی آید.
    آن چه که می توانیم برایش تقدم و تاخر قایل شویم تمدن است و انسان با فرهنگ وارد تمدن می شود واکنون این انسان متمدن است که در دام انواع و اقسام کشمکش های روحی و جسمی دست و پا می زند، برای رهایی وآزادی نیاز به پرواز دارد، پروازی از درون خود به بیرون و شاید برای این پرواز، بالی بهتر از فرهنگ و هویت خویش نیابد. پس باید با آن آشنا شود و با بهره گیری از آن در جهات مختلف زندگی ، خود و جامعه اش را باور کند. این نقطه ای است که تبلیغات فرهنگی می تواند پا به عرصه وجود بگذارد و رسالت خویش را به انجام برساند.
    امروزه در سراسر دنیا واژه تبلیغات فرهنگی معانی خاصی پیدا کرده و آن هم براساس تعریف فرهنگ و تبلیغ از دید آن جامعه خاص است.
    در کشور ما نیز این تبلیغ حول محورهای خاصی دور می زند که مربوط به باورها ودیده ها و فرهنگ جامعه ماست و در اینجاست که دوباره صحبت از هنر به میان خواهد آمد؛ هنری که باید خادم جامعه باشد و اندیشه ها و آرمان های والای بشری را که سبب رشد انسان می شوند، جاودان و ماندنی کند به گونه ای که برای همه اقشار جامعه تاثیرگذار باشد.
    هنرهای تجسمی ، تجلی متعالی زبان بصری هستند و بنابراین ابزارهای آموزشی اند که قیمتی بر آن ها متصور نیست .
    اکنون وظیفه گرافیک محیطی این است که از نظر اجتماعی پیام مفیدی برساند و هم چشم را به واسطه آن ، ذهن را جلب کند و در نتیجه نظم لازم را برای دیدن آن سوی سطوح چیزهای قابل رویت به ذهن بدهد و در شناخت ارزش های لازم برای یک زندگی کامل و لذت بردن از آن راهنمایی اش کند.
    اگر شرایط اجتماعی ، گرافیک محیطی را به عرصه پیام های موجه ، در وسیع ترین و عمیق ترین مفهوم اجتماعی آن ملزم سازند، این هنر می تواند بطور موثر به آماده سازی راه برای هنری موثر و مثبت یاری رساند؛ هنری که بتوان پیام خویش را به مردم برساند و از طرف آنها درک شود.
    از میان اهدافی که گرافیک محیطی مد نظر دارد، هدف های کاربردی از بقیه مهمتر و در حقیقت در اولویت قراردارد که البته بعد از دست یابی به اهداف گوناگون کاربردی خود، می باید فرهنگ ساز نیز باشد و اگر گرافیک محیطی با اصولی صحیح و متناسب انجام شده باشد تا حدود بسیار زیادی می تواند در گسترش فرهنگ جامعه تاثیر داشته باشد.
    رشد گرافیک محیطی به چند عامل وابسته است از جمله رشد کیفی فکری مدیریت ها و وجود طراحانی باخلاقیت های بالا. البته این رشد تنها به گرافیک بر نمی گردد، بلکه به مجموعه عواملی منتهی می شود که ساختارهای اخلاقی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی نیز در آن رشد یافته باشند.
    مشخصه های سنتی و فرهنگی می تواند در برقراری ارتباط بهتر و سریع تر نقش مهمی داشته باشند؛ زیرا افرادی که در یک جامعه زندگی می کنند دارای فرهنگ خاص آن اجتماعی نیز هستند. بنابراین بهتر است ارسال پیام برای آنان به زبان و شیوه ای آشنا و سنت های خودشان طراحی شود که برای شان ملموس تر و گویاتر باشد تا در قالب های فرهنگی و سنتی بیگانه .
    رنگ ، نقش مهمی در یک طرح دارد که اولین وظیفه آن جلب توجه مخاطب است و در مرحله بعدی نقش مکمل عناصر تصویری دیگری برای موفقیت در ارسال پیام را ایفا می کند. حروف نوشتاری نیز در برقراری ارتباط سریعتر نقش مهمی دارند و در واقع آنها تکمیل کننده یا تاکید کننده تصویر هستند.
    در گرفیک محیطی ابزارها و عوامل مختلفی برای ارائه اطلاعات وجود دارد که از هرکدام برای بیان نوعی خاص ازایجاد ارتباط می توان استفاده کرد. مثلا بالون ها و تبلیغات برروی وسایل نقلیه مربوط به گروه ایجاد ارتباط توسط سوژه های متحرک می باشند. همچنین بیل بوردها باید در مکان هایی مورد استفاده قرار گیرند که که فضای اطراف آنهاوسیع باشد مانند بزرگراهها که اغلب مخاطب با سرعت بیشتری از مقابل آن می گذارد و باید به گونه ای باشد که به سرعت بتواند ارتباط لازم را برقرار کند. نسبت میزان ارتفاع نصب بیل بورد با طول و عرض آن نیز از نکته های حائز اهمیت است و باید به طور دقیق محاسبه شود. کارایی بیل بورد در شب نیز بحثی است که باید همراه با عوامل دیگرمربوط به بیل بوردها با دقت بررسی و طراحی شود و با استفاده از سیستم های نوری مناسب پیام دلخواه در شبها نیز به مخاطبان احتمالی القا شود.
    با آنچه درخصوص آشنایی با گرافیک محیطی و اهمیت و نفش آن در جامعه های شهری گفته شد، به اختصار شرحی درباره اهمیت حضور گرافیک محیطی در روابط عمومی ها بیان می شود:
    هدف روابط عمومی جلب مشارکت و همراهی افکارعمومی در زمینه های مختلف است و همچنین واحدی است که ارتباط کارکنان با مسئولان ونیز مسئولان با مردم را برقرار می کند؛ پس باید این رسالت خود را با استفاده از روش های ویژه ، به خوبی انجام دهد. گرافیک محیطی یکی از آن مواردی است که می توان با شناخت و به کارگیری اصولی آن در روابط عمومی ها، برقراری ارتباطات یاد شده را گسترش داد.
    امر تبلیغ نیز در روابط عمومی نقش مهمی را ایفا می کند؛ تبلیغ به معنای تغییر افکار و اندیشه برای آنچه تبلیغ می شود.
    بهترین و گویاترین زبان برای این منظور، هنر گرافیک است ؛ چرا که هنر گرافیک آینه شفافی از مسایل جاری و فرهنگی است و تمام لحظه ها زیر و بم های روحی و فکری جامعه را ثبت و منعکس می کند. بنابراین ، هنر گرافیک در روابط عمومی اهمیت خاص خود را می یابد.
    گرافیک محیطی نیز بخشی از این هنر است؛ یعنی آنجا که مسئله ارسال پیام و دادن اطلاعات لازم به مخاطب در محیط کاری پیش می آید، گرافیک محیطی قدم به عرصه می گذارد و نقش خود را ایفا می کند. برای مثال یک سازمان یا وزارتخانه را در نظر می گیریم که روزانه تعداد زیادی از افراد جامعه آن هم با فرهنگ ها و نگرش های متفاوت اجتماعی ، به دلیل نیازی که دارند به آنجا مراجعه می کنند.
    در ابتدای ورود، گرافیک محیطی موجود باید به نوعی طراحی شده باشد که فرد برای رسیدن به قسمتی که لازم است به آنجا مراجعه کند، دچار مشکل و سرگردانی نشود و با دیدن تابلوهای مخصوص راهنما به راحتی به محل مورد نظر برسد. نوع تابلو، رنگ ، اندازه و نوع خطهای نوشتاری ، علامت ها و نمادها و همچنین محل نصب آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است . پس از آن ، علامت های داخل محوطه ها راهروهای و اتاق های نیز باید همین ویژگی هارا داشته باشند.
    اولین اهمیتی که برای گرافیک محیطی قائل می شویم ، همان برقراری ارتباط برای راهنمایی و اطلاع رسانی به مخاطب است و در دومین نقش خود، وظیفه زیباسازی محیط را برعهده می گیرد، زیرا انسان به طور ناخودآگاه خواهان زیبایی و توازن و تعادل و آراستگی است و از زشتی ها و ناهنجاری ها دوری می جوید، حضور در محیطی که همه عنصرهای آن به طور صحیح در جای خود قرار گرفته باشد و رنگ ها در هماهنگی و تضاد، هرکدام به وظیفه خود به درستی عمل کنند، برای هر انسانی ، به راستی لذت بخش است و روح خسته از کشاکش ومسایل روزمره زندگی او را به آرامش دعوت می کند.


    نویسنده: مریم اسعدی
    ماهنامه تحلیلگران عصر اطلاعات

  10. #160
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض

    سلام
    فرانک جان واقعا جالبا الان يه صفحشو خوندم همشو هم سيو کردم سره فرصت حتما بخونم
    شرمنده دلم نيومد تشکر نکنم واقعا لذت بردم مرسی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •