تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 722 اولاول 1234561252102502 ... آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 7212

نام تاپيک: تاپیک اختصاصی محسن چاوشی

  1. #11
    Banned masoud908's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2004
    محل سكونت
    :::: I.R :::: Tehran ::::
    پست ها
    4,832

    پيش فرض

    آره عزیز.. ماهنامه نسیم و چلچراغ.. رو میگم....
    من همين الان مجله چلچراغ خريدم خوندم اين مطلب...خداييش ادم گريش ميگيره از اين همه ظلمي كه بهش شده...
    عزيز اون موقع كه محسن هنوز با شاهرخ ،كسي كه استوديو افاق و امكانات رو در اختيار محسن گذاشته بود در البوم متاسفم اشنا نشده بود كه...
    Last edited by masoud908; 26-02-2007 at 18:01.

  2. #12
    آخر فروم باز GsM's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    2,213

    پيش فرض

    آهان.. گرفتم....
    مسعود جان کدام شماره از این مجله است...... میخوام بگیرم داشته باشم.. تو نت حال نمیده...

    راستی مسعود جان.. برای حمایت از ایشون.. خوب میشه .. اون لینک امضا رو هم بزاری تا.... اینجا هم ایشون حمایت بشن.....

  3. #13
    Banned masoud908's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2004
    محل سكونت
    :::: I.R :::: Tehran ::::
    پست ها
    4,832

    13 مصاحبه محسن چاوشی با نشریه چلچراغ

    محسن چاوشي وگلايه هاي ناگفته اش
    خيلي دلم گرفته از خيلي ها
    نام او از تيتراژ پاياني فيلم سنتوري حذف شد

    فيلم منتخب تماشاگران جشنواره امسال از همان روزهايي که زمزمه ساخته شدنش شنيده مي شد، حاشيه ساز بود. از نگاه هميشه فلسفي و گاه تلخ داريوش مهرجويي که اين بار فضايي موزيکال را در کنار تمام خصوصيات خاص فيلم هايش نشانه رفته بود تا دست به دست شدن بازيگر نقش اول آن و در کنار همه اين ها حضور خواننده اي که رکوددار آهنگ هاي داخلي است، همه نشانه هاي ساخت فيلمي متفاوت ولي تماشاگرپسند بود. محسن چاووشي چند سالي مي شود که جزو شناخته شده ترين خوانندگان داخلي است. اگرچه آلبوم ها و آهنگ هاي او پشت سر هم لو مي روند و سر از سايت هاي اينترنتي و ماشين و خانه هاي مردم در مي آورند و حتي فروشگاه هاي موسيقي هم آلبوم هاي او را در کنار ساير خوانندگان قرار مي دهند و مي فروشند، بدون اين که هيچ نفع مالي و حتي روحي و معنوي برايش داشته باشند.
    او اين روزها با اين که از اکران فيلم سنتوري خوشحال است، اما با دلگيري از اتفاقاتي که براي او در حين اکران فيلم افتاده صحبت مي کند. در حين گفت وگو سعي مي کند بسيار گزيده و حساب شده کلماتش را انتخاب کند و حتي بعضي مواقع يا ضبط را خاموش مي کند و يا مي خواهد که قسمتي از حرف هايش را ننويسم. هر چند مي گويد که با اتفاقات اين گونه چندان بيگانه نيست و از اين رفتارها زياد ديده است.
    قرار گفت وگو را در خانه اي که او با پدر و مادرش در آن زندگي مي کند، مي گذارم. خانه اي در مناطق مرکزي تهران که آپارتمانهايش معمولا متراژي 70-80 متري دارند. در طبقه دوم يکي از همين آپارتمان ها در اتاقي 9 متري روبه روي هم نشسته ايم. اتاقي بسيار ساده که موسيقي و ترانه هاي متن فيلم سنتوري در اين اتاق ساخته و ضبط شده اند. در اتاق به غير از يک کامپيوتر با باندهايي بزرگ و يک کيبورد موسيقي که روي دسته هاي يک صندلي گذاشته شده ، وسيله ديگري براي انجام کارهاي موسيقي ديده نمي شود. بر روي ديوار هم يک تابلو با اسامي پنج تنآل عبا به همراه يک پوستر معمولي از تصوير خودش است. ظاهرا اين تنها عکسي است که از او چهره اي مشخص و واضح را نشان مي دهد. مي گويد: «اين عکس را دوستم با موبايلش گرفت. کيفيت خوبي ندارد، اما نمي دانم چي شد که يک هفته بعد پوسترش را ديدم که مي فروشند. اين را هم که مي بيني به ديوار زده ام. يکي از دوستانم برايم آورده وگرنه من که از عکس و عکاسي و تصوير خودم فراري ام» و مي خندد.
    محسن چاووشي در فيلم سنتوري چهار ترانه خوانده، اما تنها توانسته يک بار و با هزار زحمت و رفيق بازي فيلم را ببيند. آن هم در جشنواره، نه جاي ديگر: «نه آقاي مهرجويي و نه هيچ کس ديگري از من براي ديدن فيلم دعوت نکردند. براي ديدن فيلم خودم رفتم و توي صف ايستادم. يکي دو ساعتي در صف بودم، بالاخره هم بليت گيرم نيامد. به هر زحمتي بود با يکي از دوستانم هماهنگ کردم و رفتم داخل و فيلم را ديدم. خيلي فيلم خوبي بود. واقعا از بازي بهرام رادان لذت بردم. وقتي قسمت هاي موزيک و خواندن شروع مي شد، واقعا تعجب مي کردم. بهرام رادان به قدري خوب حس کارها را گرفته بود و همراه آهنگ ها لب مي زد که فکر مي کردم خودش کارها را خوانده و صدا، صداي خود بهرام است.»
    اگر تا مدتي قبل شايع بود که مي گفتند بازيگران فيلم هاي سينمايي ايران بايد از ----- محمدرضا شريفي نيا بگذرند و انتخاب شوند، اين بار انتخاب خوانندگان فيلم ها را هم مي توانيد به ادامه شايعات قبلي وصل کنيد. در انتخاب محسن چاوشي، ردپاي محمدرضا شريفي نيا ديده مي شود. در حين ساخت موسيقي و ترانه هاي فيلم اتفاقات جالبي براي محسن چاوشي افتاده است که هر کدام به گفته خودش، براي او خاطره شده اند و او هنگام تعريف کردنشان مدام لبخند مي زند و با خوشي از آنها ياد مي کند: « سال قبل بود که پيشنهاد ساخت ترانه هاي فيلم سنتوري به من داده شد. آن روزها من چندان وضع مالي خوبي نداشتم. آلبوم لنگه کفش هم لو رفته بود و شرايط روحي ام خيلي بد بود. برادرزاده آقاي شريفي نيا تماس گرفت و پيشنهاد همکاري از طرف آقاي مهرجويي و شريفي نيا را مطرح کرد. آدرس را گرفتم و به دفتر آقاي مهرجويي رفتم و با هم صحبت کرديم. آقاي مهرجويي گفت که تمامي کارهاي من را گوش کرده و مي خواهد در اين فيلم ساخت آهنگ را به من بسپارد. فکر مي کنم آقاي مهرجويي يک دروغ به من گفت و من هم يک دروغ به او. او گفت که همه آهنگ هاي من را شنيده و دوست دارد و من هم گفتم که همه فيلم هايش را ديده ام و دوست دارم. به هر حال فيلمنامه را گرفتم و بدون قرارداد، قرار شد ترانه ها را بسازم. فيلمنامه را به حسين صفا و امير ارجيني، دو ترانه سرايم نشان دادم و قرار شد که آنها ترانه ها را بسته به فضاي فيلم گويند. حتي در يکي از ترانه ها، اسم «رفيق من» بيشتر قافيه ها بر وزن و قافيه سنتور است. ترانه ها تاييد شد، شروع به ساخت ملودي ها کردم. همان طور که گفتم آن روزها وضع مالي ام اصلا خوب نبود و براي هماهنگي با آقاي مهرجويي مجبور بودم هر روز از خيابان خوش تا اقدسيه بروم و چون هر روز پول کرايه را نمي توانستم بدهم، مجبور شدم با يکي از دوستانم که چند سال بود با هم قهر بوديم آشتي کنم تا با ماشينش بتوانم به دفتر مهرجويي بروم...» به اين قسمت حرفش که مي رسد، با صداي بلند مي خندد و سرش را تکان مي دهد، انگار خجالتي که خاص خود اوست مي گويد حتي براي ساخت و ضبط ملودي هايش هيچ وسيله اي نداشته: «من يک کيبورد هم براي زدن آهنگ هاي اوليه و تنظيم ملودي هاي نداشتم و همه فکرم بحث مالي کار بود. وقتي ديدم اتفاقي نمي افتد و آبي از کسي گرم نمي شود، پيش يکي از دوستانم رفتم و کيبوردش را چند روزي قرض گرفتم و با هزار بدبختي کامپيوتر دوست ديگرم را امانت گرفتم. وقتي آهنگ ها را ساختم و با کامپيوتر ضبط کردم، تازه سختي کارم شروع شد. مانده بودم وکال و صدا را چطور ضبط کنم؟ مادرم گفت به پنجره پتو مي زند تا صدا داخل نيايد. پنچره ها را پتو زديم. مشکل ديگر پيدا کردن ميکروفن صدابرداري بود. همان روز رفتم کيبورد را پس دادم و به جايش ميکروفن دوستم را دوباره قرض کردم. براي آرام تر بودن محيط و ضبط صدا با کيفيت خوب مجبور بودم شب ها ضبط کنم. ساعت 2:30 شب که مي شد، شروع به ضبط کارها مي کردم. همه باندها را مي بستم که صدا به اسپيکر و بلندگوها نرود و صدايم در آهنگ پژواک نکند. مدام با هدفون کار را گوش مي کردم و مي خواندم.»
    اما در موسيقي فيلم، اردوان کامکار هم سنتور زده است و قطعاتي که در فيلم مي بينيد و مي شنويد تنها تفاوتشان با نسخه هايي که محسن چاوشي در آلبوم هايش به بازار فرستاده داشتن صداي سنتور است: «اتفاقا درباره استفاده از صداي سنتور من خودم خيلي تمايل داشتم. به نظرم قطعاتي که سنتور دارند و سنتور بعدا به آنها اضافه شده، قشنگ تر از قطعات اوليه اند. من روز اول از حضور اردوان کامکار هيچ اطلاعي نداشتم و با وضعيتي که از موقعيت مالي ام در آن روزها گفتم، براي اضافه کردن ساز سنتور به موسيقي ها خيلي سختي کشيدم. چون مجبور شدم بروم قم پيش يکي از دوستانم به اسم مهدي حسيني که نوازنده و مدرس سازهاي سنتي است و از او بخواهم صداي سنتور را هم به قطعات اضافه کند. وقتي که قطعات کامل شد و آقاي مهرجويي کار را شنيد، آنها را پسنديد و خيلي خوشش آمد و حتي يکي از آهنگ ها را دو بار در فيلم به کار برد. وقتي گفت که سنتور را قرار است آقاي کامکار بزند، شوکه شدم. بيشتر ناراحتي ام براي وقت و هزينه اي بود که گذاشته بودم. تا لحظه آخر به من درباره حضور آقاي کامکار چيزي گفته نشده بود.»
    محسن چاوشي علاقه اي به گفتن مبلغ دستمزدي که براي ساخت چهار تراک و قطعه فيلم سنتوري گرفته، ندارد. اما هنوز مردد است مبلغي که گرفته کل دستمزدش بوده يا نه: «اگر بخواهم حساب کنم پولي که به من داده شد، پول سه قطعه شعرم بود که به شاعرها دادم. من براي اين کارها خيلي سختي کشيدم و هنوز نمي دانم پولي که به من داده شد پول شعرها بود يا تمام کار.»
    فرصتي نشده تا او درباره تمام مسائل و مشکلات با کارگردان فيلم صحبت کند و از اين بابت ناراحت است: «من با مهرجويي صحبت نکرده ام، چون از وقتي که آهنگ ها را تحويل دادم، ديگر نديدمش و صحبتي با هم نکرديم. البته به اين برخوردها و به اين وضعيت عادت کرده ام.» ضبط را خاموش مي کند و حرف هايش را که بيشتر حالت درد دل دارد، شمرده تر و با خونسردي بيشتري ادامه مي دهد و در نهايت قول اين را مي گيرد که چيزي درباره شان ننويسم.
    در بين حرف هايش دوباره به بازي خوب بهرام رادان برمي گردد و ادامه مي دهد: «سيمرغ بلورين جشنواره واقعا حقش بود. وقتي فيلم را ديدم زنگ زدم و به خاطر بازي اش به او تبريک گفتم و تشکر کردم و او هم متقابلا چنين برخوردي کرد. رابطه ام با بهرام خوب است. در حين ساختن آهنگ ها، يکي دو جلسه او را در دفتر مهرجويي ديدم و روزي که در دفتر، کارها را اجرا کرد، ديدم که خيلي خوب لب مي زند. البته دوستانم مي گفتند که هميشه يک هدفون همراهش بوده که در وقت هاي بيکاري مدام آهنگ ها را گوش و تمرين مي کرد. به همين دليل هم است که واقعا عالي حس کارها را درآورده و آهنگ ها روي لب زدنش نشسته است، طوري که حتي خود من هم فکر کردم با صداي خودش مي خواند.»
    محسن چاوشي وقتي فيلم را در سينما ديده، سخت تحت تاثير بعضي قسمت هاي آن قرار گرفته است و حتي گريه هم کرده است: «در صحنه اي که بهرام رادان، تمام زندگي اش را از دست داد و اعتيادش به بيشترين حد رسيده، در بيابان چادري زده و آنجا زندگي مي کرد، در صحنه اي که داشت سوسيس سرخ مي کرد معتادها يکي يکي داخل چادر او مي آمدند و او سوسيس هاي خودش را با مهرباني به آنها مي داد تا بخورند، وقتي که همه غذايش را داد، خوردند، باز رفت و از نايلکس سوسيسي درآورد و شروع کرد به سرخ کردن و دادن به معتادهاي ديگر، در آن صحنه تحت تاثير بازي و نفس کارش قرار گرفتم. آهنگ رفيق من هم که روي آن صحنه ها در حال پخش بود، گريه ام را درآورد.»
    محسن چاوشي با اين که در تيتراژ پاياني هيچ اسمي از خودش نديده، عصباني و حتي شوکه هم نشده و با هيچ کس هم براي پيگيري و اعتراض تماس نگرفته است: «وقتي کارم را براي فيلم شروع کردم، پيش بيني تمام اين اتفاقات را کرده بودم و مي دانستم شايد کارم حذف شود، يا صدايم را از روي آهنگ ها بردارند و يا بعضي از قسمت هايش را اصلاح کنند. به همين دليل وقتي اسمم را در تيتراژ پاياني نديدم، اصلا تعجب نکردم. فقط دلگير شدم، از افرادي که وقتي کارشان به نتيجه مي رسد همه چيز را فراموش مي کنند. به هيچ کس هم زنگ نزدم. از اين رفتارها زياد ديده ام. ولي واقعا خوشحال شدم وقتي که اسم حسين صفا و امير ارجيني را به عنوان ترانه سرا ديدم. من هم اگر حقم باشد به حقم مي رسم. همه صداي من را مي شناسند و نيازي به قايم باشک بازي نيست».
    شايد با پخش صدا و موسيقي محسن چاوشي در فيلم «سنتوري» او خود به خود مجوزدار شده باشد. به هر حال صداي او از رسانه اي همگاني که از فيلترهاي خاصي هم بايد مجوز پخش بگيرد، پخش شده است. اما او خودش اين موضوع را قبول ندارد و مي گويد: «قبل از فيلم سنتوري، صدا و آهنگ هاي من از تلويزيون هم پخش شده اند و تلويزيون بارها آهنگ امام رضا (ع ) و کربلاي من را پخش کرده. در مقايسه با همگاني بودن و نظارت، سينما قابل مقايسه با تلويزيون نيست. دوستانم گفته اند که چند بار آهنگ «بچه هاي اهواز» هم در ساعت هاي اوليه بامداد از تلويزيون پخش شده. من واقعا نمي دانم وقتي کارهايم از تلويزيون هم پخش مي شوند، چرا به من مي گويند غيرمجاز؟»
    وقتي اسم آهنگ بچه هاي اهواز را مي برد، دلش مي گيرد و از حال و هواي جنوب و جنگ صحبت مي کند، محسن چاوشي بچه خرمشهر است و خانواده شان، جزو آخرين خانواده هايي بوده اند که زمان جنگ شهر را ترک کرده اند و هر چه که داشته اند، گذاشته اند و بيرون آمده اند و زماني که برگشته اند با ويرانه هايي غيرقابل شناسايي مواجه شده اند: «همه جاي ايران زندگي کرده ايم، از کرمانشاه و مشهد و کرج تا تهران. ما آواره جنگ بوديم. همه چيزمان را در جنگ از دست داده بوديم. شايد تلخي بعضي از آهنگ هايم در ادامه همين حس باشد. خيلي کم دلم مي آيد که به خرمشهر بروم و آنجا را ببينم. خرمشهر و جنوب پر از خاطره هاي من است.»
    محسن چاوشي اين روزها چهار پيشنهاد خوانندگي و ساخت موسيقي فيلم از کارگردانان مطرح سينماي ايران دارد که مي خواهد فعلا اسمي از آنها نبرم. به نظر مي رسد او کم کم بعد از دوازده سال به قول خودش فلاکت و حق خوري ، به حقش در موسيقي رسيده است. او در بيست و هشت سالگي اش تصميم دارد هر طور شده اولين آلبومش را به طور رسمي به بازار بفرستد، به همين دليل تمامي فعاليت هايش را به خانه و اتاق کوچک و ساده اش منتقل کرده است تا ديگر نتيجه اعتماد به دوستانش، لو رفتن ملودي و آهنگ هايش نباشد. او تصميم گرفته که فعلا با هيچ مجله اي گفت وگو نکند و رابطه هايش را کمتر کند و تمامي تمرکزش را روي آلبوم جديدش بگذارد.

    ترانه هايي از فيلم سنتوري
    «زخم»
    من با زخم زبون هات رفيقم
    مرهم بذار با حرفات، رو زخم عميقم
    با توام که داري به گريه م مي خندي
    کاش بياي و به من دل ببندي
    تنها بودن يه کابوس شومه عزيزم
    کار دل نباشي تمومه عزيزم
    «رفيق من»
    رفيق من، سنگ صبور غم هام
    به ديدنم بيا، که خيلي تنهام
    هيشکي نمي فهمه، چه حالي دارم
    چه دنياي رو به زوالي دارم
    مجنونم و دل زده از ليلي ها
    خيلي دلم گرفته از خيلي ها
    نمونده از جووني هام نشوني
    پير شدم، پير تو اي جووني
    تنهايي بي سنگ صبور
    خونه سرد و سوت و کور
    توي شبات ستاره نيست
    موندي و راه چاره نيست
    اگر چه هيچ کس نيومد
    به تنهائيت سري نزد
    اما تو کوه درد باش
    طاقت بيار و مرد باش...
    اگر بياي همون جوري که بودي
    کم ميارن حسودا از حسودي
    صداي سازم همه جا پر شده
    هر کي شنيده از خودش بي خوده
    اما خودم پر شدم از گلايه
    هيچي ازم نمونده جز يه سايه
    سايه اي که خالي از عشق و اميد
    هميشه محتاجه به نور خورشيد

  4. #14
    Banned masoud908's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2004
    محل سكونت
    :::: I.R :::: Tehran ::::
    پست ها
    4,832

    پيش فرض

    آهان.. گرفتم....
    مسعود جان کدام شماره از این مجله است...... میخوام بگیرم داشته باشم.. تو نت حال نمیده...

    راستی مسعود جان.. برای حمایت از ایشون.. خوب میشه .. اون لینک امضا رو هم بزاری تا.... اینجا هم ایشون حمایت بشن.....
    شرمنده عزيز كه جوابت بعد از گذاشتن مصاحبه دادم...چون داشتم ويرايش ميكردم بعد از گذاشتن پست بالا ديدم...

    مصاحبه محسن چاووشي با نشريه چلچراغ -سال پنجم-شماره 237

    اون لينك اعتراض هم ميذارم ولي فردا ، چون ميخوام اول اين مصاحبه ها و ...رو بذارم...
    Last edited by masoud908; 26-02-2007 at 18:39.

  5. #15
    آخر فروم باز GsM's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    2,213

    پيش فرض

    دستت طلا ممنون.....
    ان شا الله همه با هم کمکش میکنیم......

  6. #16
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    85

    پيش فرض

    با آرزوی موفقییت برای محسن جان
    انشاالله به حقش خواهد رسید

  7. #17
    Banned masoud908's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2004
    محل سكونت
    :::: I.R :::: Tehran ::::
    پست ها
    4,832

    پيش فرض مصاحبه محسن چاووشي با ماهنامه نسيم شرق

    برای دیدن مصاحبه در ابعاد بزرگ روی عکس کلیک کنید.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  8. #18
    آخر فروم باز GsM's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    2,213

    پيش فرض

    دوست دارم این رو طرفدار های محسن بدونن که واقعل ایشون هیچی نمیگن و واقعا سکوت کردن....
    برای مثال...
    1- مهرجویی از بچه هایی که برای تیم چای میریختن هم در 100 مصاحبه تشکر کرده اما از محسن نه...
    2- در مصاحبه ای که فقط در مورد موسیقی فیلم با ایشون انجام داده بودن... حتی یک اسم هم از محسن نبرده بود... و فقط از کامکار تشکر میکرد.............
    3- دوستان اینو حتما میدونیند که آهنگسازی کار با محسن بوده... اما حتی تو جشنواره با اسم کامکار رد شده....

    آخه این چه عدالتی ؟؟ در مورد محسن!!!!!!!!!!!!!! شما بگین....؟؟!!!

  9. #19
    Banned masoud908's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2004
    محل سكونت
    :::: I.R :::: Tehran ::::
    پست ها
    4,832

    پيش فرض

    دوست دارم این رو طرفدار های محسن بدونن که واقعل ایشون هیچی نمیگن و واقعا سکوت کردن....
    برای مثال...
    1- مهرجویی از بچه هایی که برای تیم چای میریختن هم در 100 مصاحبه تشکر کرده اما از محسن نه...
    2- در مصاحبه ای که فقط در مورد موسیقی فیلم با ایشون انجام داده بودن... حتی یک اسم هم از محسن نبرده بود... و فقط از کامکار تشکر میکرد.............
    3- دوستان اینو حتما میدونیند که آهنگسازی کار با محسن بوده... اما حتی تو جشنواره با اسم کامکار رد شده....

    آخه این چه عدالتی ؟؟ در مورد محسن!!!!!!!!!!!!!! شما بگین....؟؟!!!
    گزينه 1 و 2 رو 100% باهات هستم...ولي گزينه سوم اشتباه ميكني...تو جشنواره به موسيقي متن سيمرغ ميدن و موسيقي متن فيلم با كامكار بوده نه محسن ...

  10. #20
    Banned masoud908's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2004
    محل سكونت
    :::: I.R :::: Tehran ::::
    پست ها
    4,832

    پيش فرض

    برنامه نوروزی سینماهای تهران مشخص شد...خبري از سنتوري نيست...

    طبق آخرین جلسه‌ی شورای صنفی نمایش كه امروز - هفتم اسفند ماه - در خانه‌ی سینما برگزار شد، فیلمهای « خون‌بازی » رخشان بنی‌اعتماد، « اخراجی‌ها » مسعود ده‌نمكی، « مهمان » سعید اسدی و « شب‌ بخیر فرمانده » انسیه شاه‌حسینی قرار دادهایشان را برای نمایش ثبت كردند.

    فیلم « مهمان » سعید اسدی از این هفته چهارشنبه - نهم اسفند ماه - به جای فیلم « تله » در گروه سینمایی قدس به نمایش درخواهد آمد.
    آخرین ساخته‌ اسدی، « آواز قو » بود، در این فیلم قصه‌ای با فیلم‌نامه‌ای از حسن انصاریان مقابل دوربین برده است.
    در « میهمان » امین حیایی، شقایق فراهانی، حسام نواب صفوی، مریم امیرجلالی و محمدرضا شریفی نیا به ایفا نقش می‌پردازند و یك بازیگر آمریكایی به نام كرولاین پیچ به ایفا نقش می‌پردازند.

    همچنین در آخرین جلسه‌ی شورای صنفی، مقرر شد تا با پایین آمدن كف‌فروش « محكومین بهشت » به جای آن فیلم « اخراجی‌ها » در گروه آفریقا و به جای « جایی در دور دست » فیلم « خون‌بازی » در گروه سینمایی عصر جدید و « شب ‌بخیر فرمانده » به جای « رویای خیس » در گروه استقلال به نمایش درآیند.


    منبع: ایسنا

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •