تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 5 اولاول 12345 آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 42

نام تاپيک: تاریــخ هنــر ایران

  1. #21
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر دوران اسلامى/سفال‌گری شیشه‌گری و فلزکاری

    مهم‌ترين مرکز توليد سفال دوره اسلامي، سمرقند بود که در آنجا تعداد زيادى از ظروف سفالى بطور کامل يا قطعات آنها کشف شده است. از منابع الهام سفالينه‌هاى دورهٔ اسلامى يکى هنر ساسانى بود. با وجود محدوديت‌هاى شمايل‌نگارى اسلامي، طرح‌هاى تصويرى و پيکره‌اى تحت تأثير هنر ساسانى روى سفال‌ها ظاهر شد. اولين منبع الهام، هنر سفال‌گرى عهدعباسى بود. اما بيشترين تأثير را ظروف لعابى منقوش ايجاد کردند. منبع ديگر، هرزاچين فراهم ساخت. اما در اين دوره سفال‌هايى توليد شد که هيچ نوع تأثيرى از خارج نگرفته بودند. جذاب‌ترين آنها سينى‌ها و بشقاب‌هايى است که با کتيبه‌هاى خط کوفى برجسته به رنگ سياه در زمينهٔ سفيد و به شکل دايره‌وار در اطراف ظروف تزيين يافته‌اند. اين شيوه از ويژگى‌هاى ظروف سمرقند است؛ در حالى‌که سبک کتيبه‌نگارى نيشابور سريع ولى با ظرافت و پالايش کمترى است. متن اين کتيبه‌ها بيشتر مثل‌ها هستند، گاهى نيز خطوط به اشکال جانورى تبديل مى‌شد. توانايى و اصالت سفالگران در شرق ايران در مقايسه با غرب ايران که بيشتر در شهر رى متمرکز بود بسيار غنى و مؤثر است. در اين دوره مخصوصاً در جنوب درياى مازندران نوع جديدى از سفال پديد آمد که طراحى تازه‌اى داشت؛ يعنى طرح پرندگان به‌صورت کشيده با رنگ‌هاى قرمز قهوه‌اى و يا سبز در زمينهٔ سفيد همراه با گياهان به صورت کشيده.
    در سدهٔ ششم هـ.ق عالى‌ترين نمونه‌هاى سفالينه اسلامى در شهرهاى سامراء، شوش، رى و نيشابور و سمرقند به‌وجود آمدند.
    چنين به نظر مى‌رسد که توليد شيشه در صدر اسلام داراى اهميت فنى و هنرى خاصى بوده است.
    پژوهشگران ابتدا جايگاه توليد اصلى شيشه را در مصر و سوريه مى‌دانستند؛ اما بعدها عراق و ايران نيز مبدأ شيشه‌گرى ذکر گرديدند.
    يکى از مراکز توليد و شيشه، در شرق ايران و به‌ويژه ايالت خراسان بود. البته در اين مورد اشياء باقى‌مانده به صورت تکه‌تکه هستند و بيشتر اين قطعات هيچ نوع زمينه‌اى براى ارتباط با منطقه‌ٔ خاصى را ارائه نمى‌دهند و تضمينى وجود ندارد که آنها در محل‌هاى مکشوف خود توليد شده باشند.
    تزيين نيز در شيشه‌ها با روش‌هاى خاصى انجام مى‌شد؛ اما مهم‌تر از همه فن شيشه‌برى بوده است، که با تکنيک سادە تراش قاشقى صورت مى‌گرفته و يا به صورت برجسته نماکار مى‌شده است.
    کابرد طلا و ميناى رنگين در ظروف شيشه‌اى به منظور جلوه دادن به آنها رواج عمومى داشت و به‌وسيلهٔ صنعتگران مسلمان تکامل يافت و به صورت يکى از مهم‌ترين شاخه‌هاى هنرهاى تزيين درآمد.
    از انواع شيشه‌گرى در ايران آثار زيادى بدست آمده که بعضى در اکتشافات علمى نيشاپور بوده است.
    شيشه‌گرى به احتمال زياد در نواحى ديگر ايران نيز متداول بوده است.
    فلزکارى در ايران مبناى توليد سرتاسر جهان اسلام را در خلال قرون وسطامى متأخر شکل مى‌دهد.
    هنرمندان مسلمان فلز، چوب، شيشه و عاج را به گونه‌اى هنرمندانه حکاکى و تزيين مى‌کردند و در مکان‌هاى مذهبى و خانه‌ها استفاده مى‌کردند. انواع طشت، جعبه جواهر، قلمدان و آفتابه را از مس يا برنج مى‌ساختند، قلمزنى و با نقره ترصيع مى‌کردند. از شيشهٔ ميناکارى شده براى چراغ مساجد بهره‌ مى‌بردند و سراميک‌هاى پُرزينت درجه يک را توليد مى‌کردند.
    صنعت فلزکارى بر اثر رواج مجدد اسلوب زرکوبى بر سطح اشياء مفرغى و برنجي، به شکوفايى تازه‌اى دست پيدا کرد. اين اسلوب در اوايل دورهٔ اسلامى گاه همراه با حکاکى و برجسته‌کارى روى فلزات در ايران بکار رفته بود، ليکن از اوايل قرن ششم هـ.ق مس و نقره مورد استفاده قرار گرفت و از اوايل قرن هفتم هجرى نقره‌کوب کردن و زرکوب کردن ظروف و اشياء نفيس فلزى متداول شد. مرکز توليد اين نوع مصنوعات خراسان و به‌خصوص هرات بوده از آنجا به‌سوى مغرب ايران گسترش يافت. با هجوم مغولان اين اسلوب و نقش و نگاره‌ها توسط هنرمندان آنها به موصل و عراق و شام و مصر منتقل گرديد.
    در دوران استيلاى مغولان هنرهاى دستى در ايران اندک‌اندک رو به انحطاط گذارد و صنعت فلزکوب‌کارى در نيمهٔ قرن هشتم هجرى متروک ماند.

  2. #22
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر سلجوقى

    دورهٔ سلجوقى در هنر ايران شامل سال‌هايى است که اين سلسله در ايران و آناتولى صاحب قدرت شدند و نيز شامل ادواى است از نابسامانى و انحطاط تاريخ سلجوقيان در ايران که به اين ترتيب دو سده به طول انجاميد.
    نوآورى‌هاى معماران ايرانى در اين دوره از هند تا آسياى صغير نتايج و پى‌آمدهاى وسيعى در بر داشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسيعى از هنرها، شامل نساجى و سفالگري، عاجکاري، فلزکارى با ويژگى‌هاى منطقه‌اى آثار ماندگارى را خلق کردند.
    سلجوقيان قبيله‌اى از نژاد ترکان اُغوز بودند و نام خود را از سلجوق يکى از رؤساى خود گرفتند. آنها پس از گرايش به اسلام از اُغوزها جدا شدند و به خدمت سامانيان در آمدند و در حومهٔ سمرقند سکنيٰ گزيدند. سپس سلطان محمود غزنوى به سلجوقيان اجازهٔ سکونت در منطقهٔ خراسان را در اين اسکان نخستين هستهٔ مرکزى سلطنت آنان را که در عرض نيم قرن امپراتورى منسجم ولى مستعجلى بود، تشکيل داد. اين امپراتورى به‌تدريج گسترش يافت و شامل همهٔ آسياى صغير نيز شد و تحولات نژادى و زبانى وسيعى در مناطق مختلف به‌وجود آورد. از اين زمان به بعد ترکان سرتاسر آناتولى را گرفته و زبان و نژاد خود را تحميل نمودند. در منطقهٔ آذربايجان نيز تحولاتى از اين دست صورت گرفت؛ اما مرکز ايران با جذب ترکان و ايرانى کردن آنها روش متفاوتى را در پيش گرفت.
    لجوقيان در سال ۴۳۱ صاحب کل خراسان شدند و به طرف مرکز ايران روى آوردند و شهر رى و اصفهان را تصرف کردند. طغرل رهبر آنها در سال ۴۴۷ وارد بغداد شد و از خليفه وقت لقب سلطان دريافت نمود و بازوى نظامى خلافت عباسى گرديد. سپس جانشين او الب‌ ارسلان، آذربايجان، شمال بين‌النهرين و سوريه را تصرف کرد و سپس بر امپراتور بيزانس غلبه نمود و راه نفوذ سلجوقيان به آناتولى گشوده شد. سپس ملک‌شاه پسر او، نظام‌الملک را که يکى از فرهيختگان ايرانى بود و سياستمدارى بزرگ و توانا و نماينده طبقهٔ حاکم ايرانى و مشاور پدرش به‌شمار مى‌آمد، به وزارت خود برگزيد.
    ارکان امپراتورى سلجوقى عليرغم شکوه و جلال ظاهريش، سست و رو به نابودى بود. اين قوم صحرانشين فاقد مفهوم ملت و حکومت بودند و سرزمين‌هاى مفتوحه را ملک شخصى خانوادهٔ خان مى‌پنداشتند.
    تا زمان مرگ سنجر در سال ۵۵۲ سلطنت سلجوقيان، در خراسان و ماوراءالنهر ادامه يافت. اين مناطق بعداً تحت سلطهٔ يک سلسلهٔ ترک نژاد ديگر يعنى خوارزمشاهيان قرار گرفت. تا اين‌که اين سلسله در مقابل تهاجم مغولان در سال ۶۱۶ از پاى درآمد.
    دورهٔ سلجوقى يکى از ادوار خلاقه جهان اسلام است. در اين دوره در همهٔ زمينه‌هاى هنرى پيشرفت‌هايى باشکوه صورت گرفت که از نظر سبک تفاوت‌هاى منطقه‌اى وجود داشت. در زمينهٔ معمارى عناصر رنگى وارد شد و از آجر براى تزئين بهره گرفته شد. سبک چهره‌هاى جانورى ادامهٔ هنر ساسانى بود. پيکره‌هاى انسانى گاهى به‌طور مستقل در تزئينات سفالينه‌ها به‌کار مى‌رفت و به‌صورت طاق يا جفت و اغلب درون طرح‌هاى هندسى تصوير مى‌شد.
    اين دوره از نظر پيشرفت‌ها و تحولات وسيع در کل زمينه‌هاى هنرى بسيار چشمگير و برجسته بود.

  3. #23
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر سلجوقى/معمارى

    در عصر سلجوقيان هنر معمارى به شکوفايى و کمال رسيد و هنرمندان و معماران آثار فراوانى بوجود آوردند. در اين دوره از تلفيق‌ حياط چهار ايوانى و تالار مربع گنبددار (چهار‌طاقي)، مسجد بزرگ ايرانى بوجود آمد. به‌گونه‌اى که حياط مرکزى و چهار ايوان اطراف آن اساس معمارى مذهبى در ايران گرديد. نماسازى ديوار بناها با آجر بود و از امکانات هنرى آن استفاده مى‌شد و نقوش متنوعى از آجر به‌وجود مى‌آورند. هنر آجرتراشى و تزئين بناها با آجرهاى تراشيده شده از قرن پنجم هجرى در ايران معمول و تا اواخر قرن ششم ادامه يافت و کامل‌تر گرديد.

    سلجوقيان در بکارگيرى گنبد دو پوسته سعى زيادى داشتند و نوع جديدى از پايه را براى آن در نظر گرفتند. علت بوجود آمدن گنبد دو پوسته، فضاى داخلى و قالب خارجى بود. گنبد داخلى نيمکره‌اى بود ولى گنبد بيرونى به شکل بيضى نسبتاً نوک تيزى اجرا مى‌شد. نمونهٔ چشمگير در اين مورد گنبد مسجد جامع اصفهان است.

    بناى مدرسه از جمله بناهاى مذهبى اين دوران بود. مدرسه در سرتاسر امپراتورى سلجوقى گستريش پيدا کرد و داراى ويژگى‌هايى گشت از جمله صحن چهار ايوانى که ريشه ايرانى داشت. از معروف‌ترين مدارس، مدرسه نظاميه بغداد بود و نيز در اصفهان، نيشابور، بلخ، بصره و ... . از ديگر بناهاى مذهبى بناهاى آرامگاهى بودند که در اين دوران ساخته شدند.

    معمارى غيرمذهبى نيز همدوش معمارى مذهبى بکار مى‌رفت. معمارى غيرمذهبى رايج در دورهٔ سلجوقيان کاروانسراست که داراى صحن بزرگ و چهار ايوان است.

    دورهٔ سلجوقى دورهٔ توازن و تعادل معمارى ايرانى بود که از تجارب پيشين بهره مى‌گرفت و الگوهاى تازه‌‌اى براى آينده ايجاد مى‌کرد.

    در اواخر عهد سلجوقى ترئينات گچبرى و رنگ اهميت زيادى يافت. کاشى لعابدار فيروزه‌اى در تزئين معمارى بکار گرفته شد.

    ز ويژگى‌هاى اين دوران در معمارى استفاده از آجر بود. آجرهاى عالى با جايگيرى ظريف و شکل‌گيرى هندسى نقوش برطبق سبکى دقيق، ويژگى‌هاى تزئينى بنا را جلوه‌گر مى‌ساخت. اين امر با توانايى و قدرت تکنيکى اعجاب‌آ‌ورى اجرا مى‌شد.

    ز مساجد ايران در اين دوران مى‌توان به مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع اردستان، مسجد جامع گلپايگان، مسجد جامع قزوين و از مدارس، مدرسهٔ خارجرد را نام برد. از بناهاى غيرمذهبى که بيشتر کاروانسرا هستند مى‌توان رباط شرف، رباط انوشيروان، رباط ملک (سمرقند بخارا) و از برج‌ها و مقابر اين دوره که به شکل تپه ساخته شده‌اند، و دو طبقه بوده‌آند، مقابر دايره شکل سه گنبد در اروميه و برج مدور مراغه و از مقابر نقشه ترک‌دار، مقبرهٔ پير، گنبد سرخ و گنبد علويان و از مقابر چند ضلعي، گنبد على در ابرقو، گنبد کبود در مراغه و از برج‌ها، برج دماوند، برج غربى و شرقى خرقان و برج مهماندوست را نام برد.

  4. #24
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر سلجوقى/سفالگرى و فلزکارى/نگارگری

    سفالگرى و فلزکارى
    انواع متنوعى از سفالينه‌‌ها کمى پس از روى کار آمدن سلجوقيان در ايران ظاهر شد. مراکز عمدهٔ آن در ايران شهر رى و کاشان بود. ويژگى اين سفالينه‌‌ها استفاده از خمير سفيد بود، که عملاً کاربرد لعاب را منتفى مى‌کرد. در اين دوره بود که سفالينه‌ها چند رنگ چينى توليد شدند.
    برخى ظروف که در حدود قرن ششم هجرى توليد شد، مشبک‌کارى ترئين يافته بود و شبکه‌‌ها با لعاب شفاف پرشده بودند. در اواسط همان قرن لعاب‌کارى رنگى بوجود آمد که معمولاً به‌رنگ فيروزه‌اى يا آبى تيره بود.
    سفالينه‌هاى زرين‌فام نيز در خلال قرن ششم بوجود آمدند. نمونه‌هاى نخستين آن، ريشه در مصر و بين‌النهرين داشت و در ايران از پيشرفت و تحول کافى برخوردار شد.
    نقش‌پردازى سفالينه‌‌ها در شهر روى و کاشان باهم متفاوت بود. در رى زمينه زرين‌فام بود و پيکره‌ها با تزئين گياهان مارپيچ احاطه مى‌شدند و سرانجام پيکره‌ها به نقش‌هاى کوچک تنيده در نقش‌هاى گياهى تبديل شدند. در کاشان پيکره‌هاى انسانى اغلب در برابر يک منظره قرار مى‌گرفتند. گاه پيکره‌ و بعدها دو پيکره نشسته بکار مى‌رفت که در حال صحبت باهم بودند. در بين‌النهرين ظروفى توليد مى‌شد که تزئين برجسته داشتو با اسليمى‌هاى سلجوقى مزين شده بود. اين ظروف خشن‌تر از ظروف ايرانى بود.
    در اواخر قرن ششم سفالينه‌هاى زيباى مينايى توليد شد. اين ظروف در شهرهاى کاشان، رى و احتمالاً ساوه توليد مى‌شدند که داراى تزئيناتى شبيه ظروف زرين‌فام کاشان بودند. گاه هم وقايع شاهنامه و صحنه‌هاى نبرد در ترکيب‌بندى‌هاى کوچک ارائه مى‌شد.
    در سال‌هاى آخرين قرن ششم، پيشرفت تکنيکى قابل توجه بود و اولين نمونه‌هاى سفالينهٔ لاجوردى توليد شد.
    در دورهٔ سلجوقي، هنر و فن فلزکارى نيز به شکوفايى و توسعه ويژه‌اى دست يافت. از فلزات بکار رفته در قرن‌هاى پنج و شش مفرغ بود که آن‌را قالب‌ريزى و کنده‌کارى مى‌کردند و گاه با نقره و مس خاتم‌کارى و يا مشبک‌کارى مى‌کرده‌اند و حتى گاه ميناکارى هم انجام مى‌شده است. در تعداد بى‌شمارى از اشياء آن دوران از قالب‌ها و الگوهاى سنتى باستانى بهره گرفته مى‌شد. مانند بخوردان‌هاى خاتم‌کارى يا مشبک‌کارى شده که بيشتر به شکل حيوانات ساخته مى‌شدند.
    از نمونه‌هاى برجسته فلزکارى در عهد سجلوقى مى‌توان از بخوردارن مفرغى به شکل شير نام برد که مشبک‌کارى شده است. و نيز بشقاب مفرغى که درو آن کتيبهٔ خط کوفى مزين شده است و پيکرهٔ جانورسانى روى آن کار شده است.
    آثارى نيز از هنرمندان خراسان به امضاء رسيده که اطلاعاتى در اين زمينه ارائه مى‌دهند. سبک فلزکارى سلجوقى بيشتر صريح، شاداب و با توجه به جزئيات مى‌باشد.
    نگارگرى
    از نگارگرى سلجوقى به‌دليل ويرانگرى‌هاى مغولان تنها تعداد اندکى باقى مانده است. ويژگى اين نگارگرى‌ها شبيه نقاشى‌هاى روى سفالينه‌هاى اين دوره و شديداً تزئينى است. خمسهٔ نظامى در اين عهد سروده شد و بعدها الگويى براى نگارگرى ايرانى گرديد و شهرت فراوانى کسب کرد. نسخهٔ خطى ورقه و گلشا که احتمالاً در اوايل قرن ششم کار شده از نظر ترکيب‌بندى و شادابى رنگ‌ها بسيار شبيه هنر سلجوقى است.

  5. #25
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر ايلخانى

    در اوايل قرن هفتم هجرى مغولان ايران را اشغال کردند و پس از چندى که در ايران بودند تحت تأثير و فرهنگ ايرانى قرار گرفتند.

    سلسلهٔ ايلخانان مغول، دوره‌اى را در هنر ايران آغاز کرد که تأثيرات زيادى از هنر شرق دور گرفت. ايران در زمان فتوحات مغول، يک گذشتهٔ فرهنگ اسلامى بالغ بر پانصد سال را از سرگذرانده بود. با پذيرش دين اسلام از جانب مغولان، احداث بناهاى مذهبى و يا ترسيم خرابى‌هاى گذشته آغاز شد. و آنها اين فرهنگ اسلامى را جذب نمودند. به‌دليل روابط مغولان با شرق دور، هنرهاى شمايل‌نگاري، نگارگري، سفالگرى و ساير هنرهاى تزئينى با الهام از هنر شرق دور در هنرهاى دورهٔ ايلخانان منعکس گرديد.

    نخستين تهاجم مغول‌ها بخش‌هاى شمالى ايران را به زير سلطه در آورد. و اوگتاى جانشينِ چنگيزخان، ايران را به‌طور کامل فتح کرد. تنها مرکز تشکيلاتى مغولان در خراسان مستقر بود. با آمدن هلاکوخان در ۶۵۴ حکومت واقعى مغولان در ايران آغاز شد و نواحى خراسان، آذربايجان، عراق، گرجستان، ارمنستان و بخشى از آسياى صغير تحت سلطهٔ آنها درآمد. هلاکو بغداد را نيز متصرف شد و بر سلطهٔ عباسى خاتمه داد.
    از زمانى‌که حکام مغول شروع به بازسازى ايران ويران شده کردند، از برخوردِ فرهنگ‌هاى مختلف حمايت نمودند و هنرمند و پيشه‌وران و دانشمندان و نويسندگان، سرزمين‌هاى مختلف را به دربار خود جذب نمودند. در اين دوره کسانى چون مولانا جلال‌الدين روحى و سعدى شيرازى ظهور کردند و در واقع شعر عرفانى به اوج عظمت خود رسيد.
    از حوادث مهم اين عصر انتشار زبان فارسى در خارج از ايران بود. به‌طورى‌که زبان رسمى امپراتورى عظيم مغول گرديد و از يک طرف در هند و ماوراءالنهر و از سويى در آسياى صغير رواج يافت.

  6. #26
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر ایلخانی/معمارى

    در اوايل قرن هفتم هجرى مغولان ايران را اشغال کردند و بعد خود تحت تأثير هنر و فرهنگ ايرانى واقع شدند. مغولان پس از پذيرش اسلام احداث بناهاى مذهبى را آغاز کردند. در اين دوره بناهاى مذهبى مثل مساجد، مدارس، زيارتگاه‌ها و مقابر بيشتر مورد توجه بودند. در اين دوره نقشه ساختمان‌ها و فرم گنبد به سبک سلجوقى با تغييراتى مختصر ادامه يافت. از آنجايى‌که فرمانروايان مغول براى حفظ برترى و غرور خويش مى‌خواستند بناها هر چه باشکوه‌تر باشند، مقياس‌هاى ساختمانى را فراتر از گذشته بردند.

    برج‌ها بلندتر و کتيبه‌ها بزرگ‌تر شدند. به تزئينات در رنگ‌هاى مختلف توجه بيشترى شد و بناهاى عظيم با اشکال رنگارنگ ساخته شدند. سردرهاى کهن و بلند دوباره زنده شده و مورد توجه قرار گرفتند. تنوع نقوش تزئينى و وضوح و برجستگى کاشى‌هاى آبى فيروزه‌اى نمونهٔ زيبايى از هنر اين دوران ساخته است.
    معمارى ايلخانى از نظر زيبايى‌شناسي، سبک جديدى را در تاريخ معمارى ايران بوجود نياورد. اين معمارى تا حدودى دنبالهٔ معمارى سلجوقى محسوب مى‌شود.

    گنبد دوجداره که در معمارى سلجوقى نخستين بار بکار رفت، در معمارى ايلخانى رواج زيادى يافت. براى ساخت اين ديوارها از خشت استفاده مى‌شد و براى رويه‌بندى از آجر پخته بهره مى‌گرفتند.
    از مساجد اين دوره مسجد ورامين، مسجد جامع اشترجان اصفهان و از مقابر اين دوره گنبد سلطانيه يا مقبرهٔ سلطان اولجاتيو و گنبد غفاريّه در شهر مراغه و مقبرهٔ علاءالدين ورامين و از کاروانسراها، کاروانسراى سرچشم و رباط‌ سنج را مى‌توان نام برد.

    به‌کار بردن سنگ در ساختمان مخصوص منطقهٔ آذربايجان بود که در بخش پايينى ديوارها بکار مى‌رفت و گاهى از سنگ براى تزئين استفاده مى‌شد.
    معمارى مغولى ايران پيوستگى ويژ‌ەاى با معمارى سلجوقى دارد، حتى در برخى موارد تشخيص دقيق اين دو دوره در بعضى آثار دشوار است. با اين همه معمارى ايلخانى بسيار سبک‌تر از معمارى سلجوقى و شکيل‌تر است. در اين دوره هنر معرق کاشى به اوج خود مى‌رسد. در اين بناها معمولاً گنبد دو سوم بنا را در بر مى‌گيرد و با آراستگى و برازندگى ويژه‌اى با بنا هماهنگ مى‌شود. آجرکارى به کمال مى‌رسد. ايوان‌ها کشيده و بلند شده و گلدسته‌هاى سردر دوتايى مى‌شوند و بهم نزديک‌تر مى‌گردند. حياط‌‌ها باريک‌تر و نقشه چهار ايوانى کامل‌تر مى‌شود.
    بناهاى غيرمذهبى
    از معمارى غيرمذهبى ايلخانى چندان چيزى شناخته نشده است. يکى از دلايل آن شايد آداب و رسوم بيابانگردى اين قوم باشد. در منابع از بعضى کاخ‌ها نام برده شده اما هيچ‌کدام، به‌دليل بکارگيرى مواد ناپايدار باقى نمانده است. بطور مثال کاخ آل جزاير در تبريز از اين موارد است. در ناحيهٔ مرند، سرچم بقاياى نامطلوبى از کاروانسراهاى دورۀ ايلخانى باقى مانده است. پلان اين بناها شبيه هم است. يعنى يک صحن مستطيل با فضاى باز همراه يک درب ورودى و اقامتگاه‌هايى در چهار طرف آن.

  7. #27
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض بناهاى مذهبى و آرامگاهى

    معماران و استادکاران دورهٔ ايلخاني، نقشهٔ چهار ايوانى را براى ايجاد بناهايى چون مدرسه و مسجد بکار بردند. در اين دوره ايوان‌ها مرتفع و کم‌عرض و ديوارهاى بنا باريک‌تر شدند. چ

    بناهاى تدفينى دورۀ ايلخاني، بيشتر از الگوهاى دورۀ سلجوقى مايه گرفته است که شامل برج‌هاى مقبره‌اى و بقاع مى‌باشد؛ برج‌هاى مقبره‌اى با پلان مربع‌شکل، مدور و يا چند ضلعى بود که با گنبدى پوشانده مى‌شد و سقف نوک‌تيزى آن را از نظر دور نگه مى‌داشت. اين سقف مخروطى يا چند وجهى از الگوى سلجوقى اقتباس شد و بطور وسيعى در شمال بين‌النهرين و آناتولى مورد استفاده قرار مى‌گرفت.
    آرامگاه الجايتو در سلطانيه، الگوى برجسته‌اى است از اين نوع بناها. اين آرامگاه در مرکز مجموعه‌اى از بناها قرار داشت که با ديوارى محصور مى‌شد. اين ساختمان از نظر جلوه شبيه گنبد مسجد جامع ورامين است. گنبد با آجرهاى لعابدار آبى‌رنگ پوشيده شده است.

    گروهى از آرامگاه‌ها نيز در شهر قم ساخته شدند که تزئينات آنها تحت تأثير آرامگاه الجايتو بود. همين‌طور مى‌توان از امامزاده جعفر، دو بقعه در نزديکى اصفهان (پيکر بکران و آرامگاهى در گارلادان)، مزار بايزيد بسطامى و آرامگاه شيخ عبدالصمد اصفهانى در نطنز ياد کرد.

  8. #28
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض تزئينات معمارى

    معمارى اين دوره شاهد تحولاتى ويژه در تزئينات است؛ گچبري، کاشيکاري، آجرکارى با مهارت خاص در تزئين بناها بکار رفته است. گچبرى اين دوره بر دوره‌هاى متقدم و متأخر برترى داشته است.

    حراب مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع اروميه، اشترجان، آرامگاه اولجايتو، نشانهٔ اوج رونق و شکوفايى هنر گچبري، کاشيکارى و ... در اين دوره مى‌باشد.

  9. #29
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر تيمورى

    معماری
    نقاشی
    سفال‌گری فلزکاری حکاکی و حجاری
    خشنویسی و تجلید

    تيمور در اواخر قرن هشتم هجرى به ايران حمله کرد و سمرقند را پايتخت خويش قرار داد. هنر تيمورى هنرى بود که در ماوراءالنهر و شرق ايران در زمان تيمورلنگ و به‌طور همزمان در غرب ايران تحت حکومت سلسله‌هاى ترکمان‌ها به اوج خود رسيد. مکتب هرات که نشانگر هنر اين دوره به‌خصوص در نقاشى است، در هنر مغولان هند تأثيرى قاطع به‌جاى نهاد. تيمور بعد از تسلط بر ايران و ويرانى آن آن و نيز جنوب روسيه، شمال غربى هند، سوريه، عراق و آناتولى به چين لشکرکشى نمود، اما در سال ۸۰۷ در سمرقند به خاک سپرده شد.

    دورهٔ حکومت واقعى تيموريان با سلطنت شاهرخ شروع شد. او توانست به‌سرعت قسمت اعظم مناطق ايران را بار ديگر متحد و يکپارچه سازد. شاهرخ سه نفر از فرزندان خود را نايب امپراتورى خويش ساخت: الغ بيک در آسياى ميانه (سمرقند)، بايسنقر ميرزا در خراسان (هرات)، سلطان ابراهيم در فارس (شيراز). قدرت تيمورى پس از مرگ شاهرخ در نتيجهٔ جنگ‌هاى خانگى بر سر قدرت و جنگ‌هاى مداوم با ترکمانان و ازبکان رو به تباهى رفت. اين زوال و تباهي، هنرها را از شکوفايى مخصوصاً در سمرقند و هرات باز نداشت.

    در دربار سلطان حسين بايقرا که در هرات حکومت کرد افرادى چون مير عليشير نوايي، پيشرو ادبيات ترکى شرقي، جامى شاعر بزرگ ايراني، بهزاد، شاه مظفر، قاسمعلي، ميرک نقاشى و عبدالرزاق نقاشان بلندآواز اين دوران زندگى مى‌کردند. اين‌ها تعداد اندکى از افرادى است که در اين دربار حضور داشتند.

    با تيموريان يکى از درخشان‌ترين ادوار تمدن اسلامى آغاز شد. در زمان حکومت آنها معمارى از نظر عظمت و غناى تزئينات به شکوه و شکوفايى بى‌نظيرى دست يافت. معمارى اين دوره را بيشتر بايد در سمرقند و هرات مطالعه کرد. هنر نقاشى به چنان مرتبه‌اى از کامل و تکامل رسيد که الگويى براى کل مکاتب آينده نقاشى قرار گرفت. اين دوره همچنين دورهٔ تحول و توسعهٔ عظيم و توليد درخشان هنرهاى تزئينى (منسوجات و به‌ويژه، قاليبافي، سفالگري، جواهرکاري، فلزکاري، حکاکى و حجاري) بود. ريشه‌هاى هنر مغولى را در هند مى‌توان در هنر دورهٔ تيمورى پيگيرى کرد. زيرا نخستين امپراتور مغولى هند از اعقاب تيمور به‌‌شمار مى‌رفت. اين سلسله سرانجام به‌دست صفويه فروپاشيد.

  10. #30
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر تیموری/ معماری

    در نيمهٔ دوم سدهٔ هشتم هجري، تيمور به ايران حمله کرد و سمرقند را پايتخت خود قرار داد. وى طرفدار ساختمان‌هاى زيبا و عظيم بود. معمارى اين دوران ادامهٔ سبک ايلخانى محسوب مى‌شود. در اين دوران هنر ايران به شکوه ديگرى دست يافت. تيمور براى ايجاد بناهاى عظيم و باشکوه در سمرقند، از نقاط مختلف معماران، کاشى‌کاران و هنرمندان ديگر را به سمرقند گسيل داشت.

    بخش اعظم آثار معمارى دورهٔ تيمورى امروزه از بين رفته است. از جمله بناهاى اين دوران، کاخ عظيمى است که تيمور در زادگاهش ”کش“ بنا کرد. بناى باشکوه ديگر مسجد بى‌بى‌خاتون در سمرقند است که در سال ۷۷۷ هجرى شمسى آغاز شده؛ اين مسجد هم‌اکنون ويران است. آرامگاه تيمور بناى ديگرى است که هنوز از آثار ارزشمند معمارى تاريخى سمرقند است. تيمور بيشتر به خراسان شمالي، يعنى سرزمين‌هاى جيحون، مرو، سمرقند، بخارا، توجه داشت و در محدودهٔ ايران آثار قابل‌توجهى باقى نيست. هنر اين بخش از ايران بزرگ که امروزه بعنوان آسياى ميانه شناخته مى‌شود، هنرى است ايراني؛ که پايه‌هاى آن توسط سامانيان و خوارزمشاهيان ريخته شد، و در دورهٔ سلجوقى مسير کمال را پيموده و در دورهٔ تيمور و تيموريان توسط هنرمندان شيراز و اصفهان به اوج کمال رسيده است.

    پس از مرگ تيمور در ۷۸۴ هـ . ش و به تخت نشستن شاهرخ، ايران خاورى يا به‌عبارتى تمام خراسان و کابل و هرات به تصرف وى در آمد.
    مدرسهٔ خرگرد بنايى بى‌نظير و يکدست است که در ۸۲۳ به‌پايان رسيد. بناى ديگر اين دوره بعقه شمس‌الدين در يزد است و نيز تربت شيخ جام و مسجد کالى تربت جام. از بناهاى مهم اين دوران مسجد گوهرشان است که بزرگ‌ترين بناى تاريخى دوران شاهرخ بشمار مى‌آيد، که در سال ۷۹۷ هـ در مشهد و در جوار حرم مطهر حضرت على بن موسى‌الرضا (ع) بنا شده است.
    بهترين طراحان و صنعت‌گران غرب و مرکز و جنوب ايران به خدمت تيموريان در آمدند و شرق و شمال ايران را از نظر معمارى غنى کردند.
    مسجد کبود تبريز از برجسته‌ترين پيشرفت‌هاى معمارى اين دوره است. اين مسجد از شاهکارهاى کاشى‌کارى رنگين و هنر تزئينى ايران در سدهٔ نهم هجرى است. اين اثر در زمين‌لرزه‌اى به سال ۸۴۴ هـ . ش ويران شد. معمار مسجد کبود بنابر کتيبهٔ سردر، نعمت‌الله بن محمد بواب بوده است. اين مسجد در مجموع ۹ گنبد داشته است.

    مساجد دورهٔ تيمورى اصولاً بر مبناى پلان و طرح مساجد سلجوقى ساخته مى‌شدند؛ يعنى صحن مستطيل يا چهار ايوان و يک سرسراى گنبدى در پشت ايوان اصلى و مناره‌هايى در ايوان اصلي؛ مانند مسجد جامع تيمورلنگ در سمرقند، مسجد گوهرشاد در مشهد و ... .
    در اواخر سدهٔ هشتم و نيمهٔ اول سدهٔ نهم، مساجد با پلان مرکزى بوجود آمدند و رواج يافتند. اين مساجد بدون صحن بودند و ايوان توخالى و عميق داشتند که مناره‌هاى حجيمى در طرفين آنها قرار داشتند. مساجد آرامگاهى سمرقند از اين نوع هستند.
    آثار ديگر تيموريان در ايران کنوني، که از سدهٔ نهم هجرى برجاى مانده است، مسجد شاه از سال ۸۰۳ هـ .ش در مشهد مقدس مى‌باشد. شکل گنبد مسجد گوهرشاد ناب‌تر و کامل‌تر است.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •