تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: نظر مشا در مورد شعر هام..

راي دهنده
10. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بد نیست

    10 100.00%
  • بد

    0 0%
  • خیلی بد

    0 0%
صفحه 1 از 3 123 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 21

نام تاپيک: اشعار من...

  1. #1
    آخر فروم باز RoYaYeEe_NiIiLi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    >>زندان<<
    پست ها
    1,193

    10 اشعار من...

    سلام
    من یه نصفه نیمه شاعرم...یعنی تازه فهمیدم شاید همچین استعدادی دارم...
    می خواستم کسایی که استادند توی شعرام منو راهنمایی کنن...مثلا بهم بگن چه شعرام از قانون ادبی چه اشکالی داره و در موردشون نظر بدن..
    مشتاق نظر و راهنماییتون هستیم

    اینم اولین شعرم:( در واقع اولین شعری که گفتم نیست..اولین شعریه که می ذارم..نظر یادتون نره)

    آنوقت که از پیشتان رفتم
    آنوقت که فرشته ی مرگ
    اسایش را بر وجودم کشید
    وجانم را گرفت
    برایم گریه کنید
    زجه بزنید
    بی رحم ها
    گریه کنید و بگویید
    و بپرسید از خود
    که چرا مرا اینقدر آزردید؟
    بر سر خود بکوبید و بدانید
    جایی که من میروم از اینجا بهتر نیست
    من بی رحم نیستم
    ولی شما رحم را در من کشتید
    صدایم را خفه کردید
    قفل و زنجیر به پاهایم بستید
    گریه را همدم من ساختید
    وتنهایم گذاشتید
    وحال،من
    با تمام نفرتی که دارم
    شما را ترک می گویم
    در تمام عمرم
    مثل دستمال کهنه ای بودم و
    بی ارزش
    ترکتان می کنم
    تا قدر آن دستمال
    که گرد و غبار زندگیتان را
    بر وجودش کشید
    بدانید
    بر سینه ی خود بکوبید
    صدای ناله ی شما مرا سر زوق می آورد
    از اینکه شما از رفتنم
    از نبودنم زجر بکشید
    لذت می برم
    همانطور که شما با از بین بردن من
    لذت می بردید
    خودتان نگذاشتید
    که عاشقتان باشم
    نفرت را در دلم سبز کردید
    وآب دادید
    این موجود بی حس
    حاصل کاشت شماست
    به محصول بی فایده ی خود
    نگاه کنید
    ببینید چه تکیده شده
    در کفن سفیدی پیچیده شده
    که از لباس عروس برایش
    زیباتر و قشنگ تر است
    تنهایتان می گذارم
    تا ذره ذره ذجری که بر من
    من بی روح و خسته
    تحمیل کردید،حس کنید
    روزی دوباره همدیگر را خواهید دید
    و امیدوارم همانطور که همه می گویند
    ما همه
    از خاطر هم پاک شده باشیم
    چون پاره های آتش
    از نفس های درد آور شما
    که بر روحم می ریزید
    برایم شیرین تر است
    Last edited by RoYaYeEe_NiIiLi; 24-01-2009 at 14:45.

  2. 4 کاربر از RoYaYeEe_NiIiLi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    آخر فروم باز RoYaYeEe_NiIiLi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    >>زندان<<
    پست ها
    1,193

    پيش فرض

    اینم دو تا دیگه...خواهرا و برادرای مهربون..نظراتتونو بدین بذارید نره پایین...من حالا حالا ها کار دارم...


    در این دنیا نخواهم ماند
    از این دنیا نخواهم رفت
    بهشت برین می خواهم
    وجود رنگین می خواهم
    تو را ترک خواهم گفت
    شکست را خواهم پذیرفت
    فراموشت نخواهم کرد
    و باز خواهم گشت به اکنون
    به آنچه حال می خواهم
    فراموشم کردی و بودی
    رفتم و فراموشت نکردم
    دیگری را در آغوش کشیدی
    راستی که بوی ننگ می دهی
    گفتند آسان است فراموش کنم
    گفتم سخت است ولی ترک می گویم
    معرفت بود تمام روحم
    تو را برای چشمانت خواستم
    تو مرا برای آنچه که برایت داشتم
    خواستی
    خنده هایت بوی درد می دهد
    رفتنت بوی رهایی
    از همین امروز دست به کارم
    دیواری می سازم میان تو و من
    بلند بلند
    تا حتی صدایت را نشنوم
    رهایت می کنم تا شاید
    بدون من پرگیری تا اوج
    رهایی یابی از دام عشقم
    در دامان دیگری جای گیری
    در این قانون زندگی
    که من با دست خود ساختم
    مرام و معرفت جا دارد
    فراموشی پشت در مانده ست
    گذر می کنم باز
    به دورترین آینده ها
    هنوز هم پشت در مانده ست
    فراموشت نخواهم کرد
    ولی ترکت خواهم کرد
    تو دیگر برایم مردی
    و من بر مزارت زار می زنم
    و خوشحالم
    از اینکه قبل از مرگ عشق
    عشق خود را به تو دفن کردم
    تا همیشه برایم باقی بمانی


    بعدی:
    همان دیشب بود
    در گورستان زندگی ام
    بدون ترس و واهمه
    دفنش کردم
    و چه مهربان بود بدی
    چه آرام و بی صدا رفت
    قول داده بود
    مردانه ی مردانه
    که مرا ترک گوید
    برای همیشه
    رفت و من به بدی زندگی ام می بالم
    و اکنون منم،سر خوش و آزاد
    زندگی ام شیرین شده
    شیرین تر از عسل ماه عسل
    خنده هایم با معنی است
    بدی را دفن کردم
    و از آن جای تاریک و سرد رهایی جستم
    و چه آزادم
    پرواز برایم چیز کمی است
    زندگی رنگ و بوی معنا دارد
    خودش هم خوشحال است
    رنگ آبی،بوی گل یاس
    و چقدر زیباست
    می خندم
    حتی به ترک دیوار
    و حال نوبت من است
    که غم را ترک گویم
    قول دهم به خود
    که دیگر سراغش را نمی گیرم
    و لبخند بر لبانم جاریست
    لبخند رضایت
    دستانم را باز می کنم
    آسمان را در آغوش می گیرم
    و به آن که چشم انتظار نشسته
    می گویم شکرت
    ....شکرت که هنوز هم دوستت دارم....


    Last edited by RoYaYeEe_NiIiLi; 24-01-2009 at 14:44.

  4. 3 کاربر از RoYaYeEe_NiIiLi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    اگه نباشه جاش خالی می مونه fanoose_shab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    200

    پيش فرض

    دوست گلم سلام
    امیدوارم هرروزبیشتر توی کارات موفق باشی
    منم کتاب شعر واین چیزارو زیاد مطالعه میکنم تا بتونم شعرمو انسجام بدم
    وازاون حالت افکار درونی درش بیارم...
    ایشالا موفق باشی عزیزم

  6. این کاربر از fanoose_shab بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #4
    آخر فروم باز RoYaYeEe_NiIiLi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    >>زندان<<
    پست ها
    1,193

    پيش فرض

    ممنون از نظر های فراوانتون.....

    تنهایی من بوی گدایی می دهد

    تلخی خنده هایم حالم را بد کرده

    شیرینی مرگ دلم را زده

    اتاقم تاریک شده

    تابوتی از سنگ

    تنهایی در گوشم فریاد می زند

    صدایش مانع صداهای دیگر است

    می خواهد برود

    تنهایی ترک می کند

    خواستم دستش را بگیرم

    ولی نخواستم گدایی کنم

    تنهایی هم رفت و من

    به نبودن مطلق رسیدم

    تازه می فهمم تنهایی هم غنیمتی است.....

  8. 4 کاربر از RoYaYeEe_NiIiLi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Dreamy love
    پست ها
    1,163

    پيش فرض

    شعراتون قشنگه !
    میشه بپرسم سبک شعراتون چیه !؟
    مخاطبتون تو شعر کیه ؟؟
    یعنی برای کی میگی ؟
    ممنون !

  10. این کاربر از hosseinmusicmaster بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #6
    آخر فروم باز RoYaYeEe_NiIiLi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    >>زندان<<
    پست ها
    1,193

    پيش فرض

    من هنوز نمی دونم اینا واقعا شعره یا نیست....حالا بگم سبکشون چیه؟
    برای همینم کمک خواستم
    و اینکه مخاطبم توی شعرام اگه از زبون خودم باشه دیگران....اگه از زبون دیگران باشه،خودم....در واقع مخازب خاصی نداره
    همونطور که فانوس شب هم گفت..فعلا برگرفته از احساسات درونیه من هست...
    و ممنون

  12. 2 کاربر از RoYaYeEe_NiIiLi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7
    اگه نباشه جاش خالی می مونه fanoose_shab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    200

    پيش فرض

    سلام عزیزم
    این شعرت جالبه....
    سعی کن مفهومت رو خلاصه تربگی...
    یه جورشعر رو منسجم تر میکننه....
    موفق باشی گلم

  14. این کاربر از fanoose_shab بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #8
    آخر فروم باز RoYaYeEe_NiIiLi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    >>زندان<<
    پست ها
    1,193

    پيش فرض

    در این دنیای بی رحمی

    کسی یک کسی دارد

    کس من رفت و تنها ماندم

    دل من مرد و رنگها باختم

    با همان دست هایش

    تکه های قلبم را به دندان کشید

    از آن چشمان خمار

    بی روحی بر من می بارید

    نمی شناختمش

    چشمانش دیگر برق نداشت

    و من مات زده به او می نگریستم

    دل من را به دست آورده بود

    به جای بوسیدن آن

    زیر پایش انداخت

    در نگاه من هنوز معرفت می درخشد

    هنوز هم دوستش دارم

    نگاهش می کنم با عشق

    بلکه شرمنده شود

    سالها و سالها ایستادم

    تا آخرین قطعه قلبم را بلعید

    دیگر مهر و محبتم تمام شده

    چشمانم دیگر

    منتظرش نیست

    این عشق برایم فایده نداشت

    عشقش را به دیگری داد

    مرا تنها گذاشت و رفت

    و من پیاده و خسته

    در این کوچه های خشک و بی آب

    قدم می زنم

    از این سرما می ترسم

    در جوب های آن به دنبال قلبی هستم

    از این بی حسی درمانده ام

    تمام امیدم را برداشت و رفت

    من بدون امیدم چه کنم؟؟
    Last edited by RoYaYeEe_NiIiLi; 07-02-2009 at 15:11.

  16. 2 کاربر از RoYaYeEe_NiIiLi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #9
    آخر فروم باز B L A S T E R's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    █ مادرید ! █
    پست ها
    4,234

    پيش فرض

    سبک شعراتون واقعا زیباست!
    شبیه اشعار گراهامبل هست!
    ممنون♥

  18. این کاربر از B L A S T E R بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #10
    آخر فروم باز محمد88's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    1,602

    پيش فرض

    سعی کن از عناصر زیباییه سخن بیشتر استفاده کنی.
    مثلا اگه تو 3-2 تا جمله پشت سر هم از واج آرایی استفاده کنی ، تاثیر شعرت خیلی میره بالا.
    در کل خوبه
    Last edited by محمد88; 24-02-2009 at 20:18.

  20. این کاربر از محمد88 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 1 از 3 123 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •