بيمه براى ترميم عواقب و آثار زيانبار خطر و جبران خسارت وارد به افراد بهوجود آمده است. بيمه هم واجد فايدهٔ پسانداز و هم دربر گيرندهٔ مزاياى معاضدت و کمکرسانى است و حتى در بعضى موارد بر آنها برترى دارد. رجحان بيمه بر پسانداز آن است که بيمهگذار با مبلغ کمى که مىپردازد تضميني، که توانائى رويائى با خسارت احتمالى را دارد، تحصيل مىکند. در حالىکه پساندازکننده از ميزان و تواتر خسارتهاى احتمالى بىاطلاع است.(۱)
(۱) . در بيمهٔ عمر سرمايهٔ فرزندان، در صورتىکه بيمهشده پس از پرداخت يک قسط حق بيمه فوت کند ديگر استفادهکننده از سرمايه (فرزند)، تحت شرايطي، از پرداخت بقيهٔ اقساط حق بيمه تا پايان مدت قرارداد بيمه معاف است و شرکت بيمه در انقضاءِ مدت و در موعد مقرر تمام سرمايهٔ بيمه را به ذىنفع (فرزند) مىپردازد.
البته حسن پسانداز آن است که پساندازکننده مىتواند موجودى پسانداز خود و بهرهٔ آن را به هنگام نياز دريافت کند و براى رفع احتياج خود بهکار گيرد. در حالىکه بيمهگذار وجود پرداختى به مؤسسهٔ بيمه را جز در مواقع فسخ قرارداد بيمه يا بازخريد بيمهنامه نمىتواند پس بگيرد، اما در عوض با پرداخت اين وجوه، تضمين و تأمين و آرامش خاطرى براى خود يا اشخاص موردعلاقهٔ خود تحصيل مىکند که در زندگى آميخته با خطر بشر ارزش و اهميت زيادى دارد.
در مقايسهٔ بيمه و يارىرسانى بايد گفت که در کمکرساني، همانگونه که اشاره شد، زيانديده کمکى از کمککننده دريافت مىدارد که هميشه براى جبران خسارتهاى وارد بر او کافى نيست زيرا کمک و مساعدت هم با امکانهاى مالى کمککننده و هم به ميل و نيت او بستگى دارد. در حالىکه در بيمه، بيمهگذار خود با انعقاد قرارداد بيمه داراى حقوق و مزايائى مىشود و شرکت بيمه در مقابل او متعهد جبران خسارتهاى احتمالى مىشود. در واقع بيمهگذار با يک اقدام و تلاش شخصى در سرنوشت خود دخالت و آيندهٔ خود را تأمين مىکند و به انتظار دستگيرى و اعانه و صدقهٔ ديگران نمىنشيند. با وجود اين بايد گفت که نقش بيمه در حوادث و خطرهاى مهم و فاجعهبار مانند زمينلرزه، سيل، جنگ، قحطى و امراض همهگير و ... ناچيز است و بيمه در اينگونه موارد فعاليت بسيار کارسازى ندارد يا اگر دارد محدود است. در اين قبيل موارد امداد و کمکرسانى ملى نقش بسيار مهمى دارد. بهطور کلي، در مقايسهٔ پسانداز و معاضدت و بيمه بايد گفت که اين نهادهاى اجتماعى هر يک نقش و وظيفهٔ مخصوص بهخود را دارند و هيچيک از آنها نمىتواند بهطور کامل جانشين و جايگزين ديگرى شود؛ بلکه همهٔ اين نهادها مکمل يکديگر هستند و هر يک بهجاى خود نيکو و ضرورى است. اما در مقايسهٔ بيمه با پيشگيري، به مصداق مثل علاج واقعه را قبل از وقوع بايد کرد، ترديدى نيست که پيشگيرى به لحاظ نقشى که در نجات جان و مال انسانها دارد اهميت درجهٔ اول و برترى دارد و بههمين جهت نيز شرکتهاى بيمه به امر پيشگيرى توجه و علاقهٔ ويژهاى دارند و در اين زمينه سرمايهگذارى و تشريک مساعى مىکنند و توسعه و موفقيت پيشگيرى را حافظ منافع خود و ضامن حفظ و نجات حيات و اموال افراد مىدانند.
منبع همه مطالب سایت آفتاب می باشد