تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: با توجه به جدول و بازی های باقی مانده به نظر شما تیم ملی ایران به جام جهانی 2014 برزیل صعود خواهد کر

راي دهنده
180. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بله

    88 48.89%
  • خیر

    92 51.11%
صفحه 99 از 269 اولاول ... 49899596979899100101102103109149199 ... آخرآخر
نمايش نتايج 981 به 990 از 2683

نام تاپيک: فوتبال ملی ایران | مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل

  1. #981
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام ...

    7 هفته از مسابقات لاليگا گذشته ... اوساسونا تيم يكي مونده به آخر جدول هستش و تو اين هفت هفته حتی تو يه بازي هم مسعود شجاعی جزو 18 نفر نبوده !! بعد نميدونم چجوري به تيم ملي دعوت ميشه و يه بازيكن هایی مثل " بختيار رحمانی" و " رضا حقيقی " و شماره 6 صبا و ... به تيم ملي دعوت نميشن !

    اين ديگه آخرشه ... آخه جواد نكونام تو اين چند هفته چه بازی كرده كه به تيم ملی دعوت ميشه؟! خداييش نكونام بهتر بوده يا رضا حقيقي و شماره 6 صبا؟ ( اين حرف يه طرفدار استقلال هستش )

    علي كريمي هم كه چند هفته نبوده اصلا ... باز نمي دونم چرا دعوت شده. تا كی آقايون اصرار دارن به استفاده از بازيكنهای قديمي؟ اين تيم قراره بره جام جهانی ... آخه حدود 2 سال ديگه امثال كريمي و نكونام كجای فوتبال دنيا حرفی دارن واسه گفتن؟! با سن بالای 37-36 سال؟! با اون نتيجه ی مقابل اون تيم درجه چندم جهان بايد آقايون كمی فكر مي كردن به تغيير نسل تيم ملی. منتها هنوز اصرار دارن به ادامه دادن رويه ی اشتباه گذشته كه به جایی هم نخواهد رسيد. البته نميدونم بازيكن هایی كه اسم بردن مصدوم بودن يا نه ... اما باز بجز اون ها خيلي های‌ديگه هستن كه مي خوان خودشون رو اثبات كنن و به نظرم 10 برابر بهتر از كسایی هستن كه آينده ای ندارن واسه تيم ملی.

    ديگه مشخصه كه خيلي از بازي ها توسط سرمربی محترم !! تيم ملی ديده نميشه.

    با اين وضعيت و تعصب رو چند تا بازيكن و نديدن جوونای مملكت من فكر نمي كنم اين تيم به جایی برسه. نهايتم بره جام جهانی از هر تيم حداقل 3-4 تا مي خوره و مياد بيرون ...

    آقای صدر ديروز داشتم مصاحبش رو مي ديدم ... می گفتن كه بايد فرصت داده بشه به جوون هایی كه نگاهشون به بالا و آينده هست و واسه درخشيدن تلاش بيش از حد دارن و نه كسایی كه ستاره هستن و هر 4-5 بازي 1 بار شايد خوب كار كنن چون چيزی برای اثبات ندارن و انگيزه ی بازيكن هاي جوون رو هم ندارن. حالا كي مي خوان اينو متوجه بشن و پير مرد های تيم ملی رو كنار بگذارن و جوون تر ها رو ببينن ... واقعا نميدونم.

    موفق باشيد
    Last edited by Hamid Hamid; 11-10-2012 at 10:45.

  2. 13 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #982
    Moderator vahidgame's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    6,503

    پيش فرض

    یک عکس، یک خاطره: قهرمانی ایران در جام بین قاره ای 2003



    سایت گل- 9 سال پیش در چنین روزی تیم ملی با پیروزی بر نیوزیلند قهرمان جام بین قاره ای آسیا- اقیانوسیه شد. این بازی روز 20 مهر 1382 در ورزشگاه آزادی برگزار شد و تیم ملی با نتیجه قاطع 3- صفر نماینده اقیانوسیه را شکست داد و فاتح این جام شد. علی کریمی ستاره تیم ملی در این بازی بود که 2 گل زد و حسین کعبی نیز گل دیگر را به ثمر رساند. این اولین بازی تیم ملی با مربیگری برانکو در دوره دوم مربیگری او در تیم ملی بود. برانکو چند روز قبل از این بازی جایگاه خود روی نیمکت تیم ملی را از همایون شاهرخی پس گرفته بود. و این هم چند عکس دیگر از آن بازی:





















    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  4. 16 کاربر از vahidgame بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #983
    آخر فروم باز hojjatinho's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    نزدیکی های کویر
    پست ها
    1,679

    پيش فرض

    میشه به بازی ایران و کره لقب بازی مرگ و زندگی رو داد .

    از یک طرف وضع بد اقتصادی و اجتماعی مردم در حال حاضر از اطرف دیگه وضع نا به سامان فوتبال ملی و باشگاهیمون در این چند وقته باعث شده فکر و ذهن و حوصله و از همه مهمتر قلب مردم از تیم ملی دور باشه اگر از این مسابقه سربلند بیرون بیایم . می شه یک اشتی دوباره . امیدی دوباره و نگاهی دوباره به اینده . و اگر شکست بخوریم . اون شمع کوچکی هم که روشن مونده بود خاموش می شه . دیگه سخت می شه اشتی دوباره مردم با فوتبال .

    پس به نوعی این مسابقه مهمترین بازی تیم ملی در این چند سال اخیره . به نظرم حتی مهمتر از ایران - عربستان در دوره قبلی . حتما یادتون هست ، مقدماتی 2006 ، ایران - ژاپن و ایران بحرین ، چه تبلیغات وسیعی داشت . چه امید ها و چه شوقهای برای رفتن به جام جهانی .
    یار دوازدهم . واژه ای که از اون موقع باهاش اشنا شدیم و کم کم هم فراموشش کردیم . سرودهای حماسی!تلویزیونی و ... ولی از اون موقع به بعد . حتی مقدماتی 2010 و بازی با عربستان و کره دیگه خبری از اون شور و شوق ها نبود حالا به هزار دلیل .

    من فقط امیدوارم دوباره این شور برگرده . وظیفه صداوسیما و خود مردمه . فقط اگه رفتن به جام جهانی رو یک اتفاق واقعا خوب و مثبت بدونیم این شوق برمیگرده . حالا با هر شکل فنی که تیم داره . می خواد عابدزاده ها و خاکپورها و مهدوی کیا ها رو داشته باشیم . یا انصاری فر و نوری و ... به نظرم مهمترین اصل در حال حاضر اینه که همه ( بازیکنان ، کادر فنی تیم ملی , رسانه ها و از همه مهمتر مردم و تماشاگران استادیوم ازادی ) این رو بخوان .

    از لحاظ فنی بردن کره با تناسب! فنی انها و ما شاید سخت و کمی محال به نظر برسه . ولی بردن استرالیا ، امریکا ، کره2004 و .. هم سخت و محال به نظر می رسید . اخر پر گویی بنده این که " بازی سه شنبه رو باید ببریم .
    این بازی خیلی مهمه . برد و بازی خوب مهمه حالا چه به کریمی نا اماده ولی غیر قابل پیش بینی چه با بازی کردن پژمان نوری و خون دل خوردن ما ! چه با قوچان نژاد و یک رودستی به مربی کره . چه این بازیکن های دعوت شده به حق بودند چه نبودند.

    این بازی رو باید ببریم . خیلی مهمه ...
    Last edited by hojjatinho; 12-10-2012 at 00:53.

  6. 12 کاربر از hojjatinho بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #984
    کاربر فعال انجمن فوتبال داخلی Pejvak61's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    شهر باران
    پست ها
    1,602

    پيش فرض

    يه مطلب اميدوار كننده :

    90: باختن به لبنان هنر مي‌خواست و تيمي که چنين کرد واقعا هنرمند بود.
    امروز اما شايد بايد آن قصه را به فال نيک گرفت چرا که تمامي انتقادها، کارشناسي‌ها و حتي افکار عمومي بر اين باور شدند که ترکيب تيم ملي ايران بايد دستخوش استحاله و دگرديسي شود و شايد به همين دليل هم بود که کي‌روش هر دو پا را در يک کفش کرد تا قوچان‌نژاد و دژاگه حتما در تيم ملي ايران باشند.
    البته اين انتقاد بر کي‌روش رواست که چرا امثال رافخايي‌ها و برهاني‌ها را در پيشاني خط حمله ناتوان تيم ملي به آزمايش نکشيده است اما چون امروز زمان انتقاد کردن نيست و تيم ملي هم آنجا در نوک پيشاني بسيار ضعيف است، بر اين باور هستيم که استفاده همزمان از گوچي و دژاگه در نوک حمله ايران در مقابل کره عليرغم انتقادات آتي اصلا بد نيست.
    در واقع با خط حمله‌اي که مقابل لبنان، قطر و ازبکستان آماري بسيار سياه و تاريک از خود به جاي گذاشته نمي‌توانيم کره جنوبي را شکست دهيم و ريسک کردن و استفاده همزمان از دژاگه و گوچي يا يکي از اين دو با وجود عدم هماهنگي قبلي نکته بدي محسوب نمي‌شود به ويژه آنکه در تمام دنيا اردوهاي هماهنگي تنها 72 ساعت به درازا مي‌کشد و بازيکن حرفه‌اي در مدت همين سه روز مي‌تواند خودش را با شرايط هماهنگ کند و دژاگه و قوچان‌نژاد هم حرفه‌اي هستند، همچنين نکونام، تيموريان، علي کريمي و ديگران ...
    موجي به راه افتاده جهت ممانت يا مخالفت با حضور اين دو بازيکن به بهانه ناهماهنگي.
    پرسش ما اين است:
    آنها که هماهنگ بودند چه گلي به سر تيم ملي زدند؟
    آمار و کارنامه‌شان طي بازي‌هاي اخير چيست؟
    دوباره نگاه کنيد؛
    گلزن نداريم!
    نه در تيم‌هاي ليگي (از بزرگ و کوچک) و نه در تيم ملي پيش از دژاگه و قوچان‌نژاد.
    خود دژاگه در اولين ديدارش دو گل زد. در حالي که هماهنگ نبود اما حرفه‌اي بود، کاملا حرفه‌اي.
    قوچان‌نژاد هم نشان داده که از تکنيک و بدن فوق‌العاده‌اي سود مي‌برد و شايد اين دو بتوانند خيلي چيزها را عوض کنند. فراموش نکنيد که برخلاف بازي با لبنان حالا آندرانيک تيموريان هم هست؛ قدرتمند هم هست، او که باشد در کنار نکونام بين‌المللي‌ترين هافبکهاي دفاعي را داريم و جلوي آن علي کريمي...
    تيم ملي مي‌تواند موفق شود؛ با حضور دژاگه و قوچان‌نژاد و تيموريان دوباره موجي از اميد در فوتبال ايران به راه‌ افتاده است و اين رخ نداده جز با احتمال تغييرات مثبت در پيشاني حمله.
    آن خط حمله آزمون خود را پس داده است! اما امروز چطور؟ آيا ترکيب گوچي و قوچان‌نژاد هم آزمون پس داده و مردود شده‌اند؟
    ما که به نوبه خود از ريسک عدم هماهنگي (به فرض) استقبال مي‌کنيم؛ تصميم البته با کي‌روش است اما آمار و کارشناسان پس از بازي با لبنان حرف از تغيير مي‌زنند؛ شايد بهتر باشد آغوشمان را به روي اين تغييرات باز کنيم، چرا که نه؟

    منبع مطلب: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  8. 8 کاربر از Pejvak61 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #985
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    7,602

    پيش فرض

    خب نمونه کسی از سیاسیون که امروز دغدغه تیم ملی فوتبالو نداشته باشه! لاریجانی و عباسی که این روزا با توجه به مالیده شدن قضیه استیضاح حسابی با هم رفیق شدن رفتن سر تمرین تیم ملی و کیروش قول داد که کره رو میبریم!عباسی هم گفته از تیم ملی حمایت کنین و خودمم به ورزشگاه میرم فقط این وسط دکتر احمدی نژاد هنوز مشخص نکرده میاد یا نه با توجه به اینکه ایشون سابقه خوبی هم نداره همون بهتره از تی وی تماشا کنه!یادم نرفته بازی عربستان 1-0 جلو بودیم که ایشون همراه وزیر وقت ورزش علی آبادی اومدن هنوز نشسته بودن که گل مساوی رو خوردیم و چند دقیقه بعد دومی رو خوردیم و باختیم رفت! یا مسابقه فینال ایران آذربایجان جام جهانی کشتی آزاد تو تهران اگه فردین معصومی میبرد ما قهرمان میشدیم تا آخرین لحظات جلو بود همین که دکتر اومد نزدیک بود ضربه فنی بشه در نهایت باختیم و آذربایجان قهرمان شد خلاصه که از خونه تماشا کنین لطفا !!

    استاد کفاشیان هم گفته که در سطح کره و ژاپن نیستیم!(جون من؟!) البته ایشون مثل همیشه خوشبین بوده و ضمن قطعی بودن صعود گفته نباید تو برزیل زنگ تفریح باشیم!البته ایشون اضافه کرده رسانه ها خشن نباشن قلب من ضعیفه
    بهمن فروتن هم که قبلا گفته بود قطر نقشی که در میزبانی 2022 جام جهانی داره باید حتما این دوره صعود کنه تا معرفی بشه میخوان با برنامه ایران رو حذف کنن چند روز اخیر باز در صحبتهایی جالب گفته که کره ای ها برای خوشخدمتی میان که ایران رو ببرن !والا اگه یه کشور عربی بود یه چیزی کشورهایی مثل ژاپن کره جنوبی نه نیازی به تبانی و معامله داشتن و نه هیچ وقت چنین کارایی رو می کردن!!خلاصه فکر نکنم اینطوری باشه(اون بازی های کره تو جام جهانی رو در نظر نگرفتیم )
    سپ بلاتر هم باز نامه فرستاده که دیگه باور کنین در اولین فرصت میام ایران!

    مورد بعدی به نظر من این بازی مرگ و زندگی برای صعود به جام جهانی نیست حتی اگه این بازی رو مساوی کنیم هم همون شرایط اما اگر همیشه و حساب کتاب رو خواهیم داشت 12 امتیاز دیگه مونده و هیچ چیز قطعی نشده اما این بازی برای حیثیت فوتبال ملی و آشتی مردم با فوتبال خیلی مهمه و باید ببریم!تو روزایی که ژاپن میره در فرانسه این تیم رو 1-0 شکست میده آیا ما میتونیم رقیب سنتی خودمون رو با حمایت هوادارا تو خونه با یک بازی انتحاری و این همه فشار و حمایت ببریم؟!یادمون نره انتخابی 2010 هم با همین کره تو آزادی 1-1 کردیم آخرین باری که راحت بردیمشون تو آزادی زمان قلعه نویی بود اگه اشتباه نکنم اونم تیم کاملشون نیومده بود 2-0 بردیم و آخرین بار که تو یه بازی رسمی و حساس بردیمشون جام ملتهای 2004 چین بود !! حالا الان از گل تاریخچه بازی ها رو قرار میدم خوندنش خالی از لطف نیست:

    وقایع‌نگاری ۵۵ سال مصاف با کره‌جنوبی/ حسرت‌های ناتمام، لبخندهای بی‌صدا



    سايت گل- ایران – کره‌جنوبی را باید سنتی‌ترین دیدار آسیا نامید. در دورانی که هنوز قدرت‌های نوظهوری مانند ژاپن و عربستان پیدا نشده بودند، دو تیم شرق و غرب آسیا معادلات فوتبال قاره بزرگ را شکل می‌دادند. نبرد آنها را می‌توان با دیدارهای کلاسیکی همچون برزیل -آرژانتین در آمریکای جنوبی و آلمان - ایتالیا یا آلمان - انگلیس در اروپا مقایسه کرد. در کشورمان حداقل سه نسل از هواداران فوتبال خاطراتی را از دیدارهای این دو تیم به یاد دارند.
    مطلب زیر شرح روایتی است از زبان یکی از این سه نسل. تصویری است از این روزگار سپری شده، تاریخی است از لابه‌لای دفترچه یادداشت‌های خط‌خطی شده مردمانی که عشق‌ها، امیدها و آرزوهای‌شان را در جای‌جای وطن‌شان دفن کردند و رفتند. تلخ و شیرینی است از آنچه بر فوتبال و مردمان این سرزمین گذشته. حکایتی است از دیروز، امروز و فردا. شاید هم عبرتی برای آیندگان باشد!

      محتوای مخفی: 1372-1337 

    بازی‌های آسیایی ۱۹۵۸ توکیو- سوم خرداد ۱۳۳۷- کره جنوبی ۵ - ایران صفر
    شب است و نوجوان در هوای پاک و مست‌کننده بهاری روی تخت پشت بام خانه‌شان دراز کشیده و مجله فردوسی را می‌خواند. پسر، دلبسته مصدق و جبهه ملی است. عاشق هدایت و تولستوی است و از خواندن سیر نمی‌شود. چند سالی از کودتا گذشته اما جامعه هنوز از شوک آن بیرون نیامده. پسر منتظر است تا رادیو خبری از بازی‌های آسیایی و فوتبال آن بدهد. اما پدر رادیو را روی موج کوتاه گذاشته، بی‌بی‌سی را گوش می‌دهد و بر آن‌ها لعنت می‌فرستد. و می‌گوید همه‌ش زیر سر این انگلیسا ست! پدر فرزند را نصیحت می‌کند این کتاب‌ها مغزت را خراب می‌کند. درس‌ات را بخوان که مثل من نشوی.
    امروز ایران سنگین‌ترین شکست تاریخش را در مقابل کره تجربه می‌کند. حسینعلی مبشر رئیس فدراسیون، فرانس مساروش مجاری را مربی تیم قرار داده اما میانگین سنی تیم در حدود 30 سال است و همین پیر بودن یکی از دلایل اصلی نتیجه نگرفتن تیم در این دوره می‌شود. مسعود برومند، پرویز دهداری، محمد و محمود بیاتی، نادر افشار، پرویز کوزه‌کنانی، امیر عراقی، بیوک جدیکار و عارف قلی‌زاده از بازیکنان اصلی تیم هستند. ایران در دور مقدماتی حذف می‌شود. مبشر استعفا می‌دهد. مساروش برکنار می‌شود. جوانانی همچون مصطفی عرب، حمید شیرزادگان، حمید برمکی، کامبیز جمالی، داوود حیدری، عباس حجری، جعفر نامدار جایگزین بازیکنان مسن تیم می‌شوند. خیلی‌ها اعتقاد دارند این تغییرات باید قبل از بازی‌ها رخ می‌داد اما.... ترانه قوامی پایان بخش برنامه‌های رادیوست «شبی که آواز نی تو شنیدم... چو آهوی تشنه پی تو دویدم...»

    بازیهای آسیایی ۱۹۷۰ بانکوک- ۳۰ آذر ۱۳۴۹- ایران صفر - کره جنوبی 1

    خانه‌ای دانشجویی در جنوب غربی شهر. کتاب‌های مارکس، انگلس، گورکی، جک لندن، آل احمد و... وسط اتاق پخش و پلا شده. جوان‌ها حواس‌شان به رادیو مبله بزرگ روی طاقچه است تا خبری از بازی‌های آسیایی بشنوند. جوان‌ها پر از زندگی هستند. می‌خواهند دنیا را تغییر دهند. مدام این جمله مارتین لو‌تر را تکرار می‌کنند: «من رویایی دارم» اما اخبار ناخوشایندی از تیم ملی به گوش می‌رسد. برخی بازیکنان در مراسم افتتاحیه مرغ مسموم خورده و مسموم شده‌اند. مجید حلوایی یک روز را در بیمارستان می‌گذراند.. جوان‌ها پای امپریالیسم را وسط می‌کشند و می‌گویند چون ایگور نتو -مربی اهل شوروی- مربی تیم بوده، امپریالیسم برای ضربه زدن به جنبش پرولتاریا بازیکنان تیم را مسموم کرده!
    ایران در برابر کره متوقف می‌شود. با اندونزی هم ۲ بر ۲ مساوی می‌کند و در دور اول حذف می‌شود. گل‌های تیم ایران را شرفی و آشتیانی به ثمر می‌رسانند. آشتیانی ستاره تیم در این بازی‌هاست. حسین سرودی بازیکن سابق تیم ملی و رئیس کنونی فدراسیون خیلی ناراحت است. حسن حبیبی کاپیتان تیم از بازی‌های ملی خداحافظی می‌کند. ایگور نتو برکنار می‌شود. او اولین و آخرین مربی روس ایران است.

    فینال جام ملت‌های آسیا ۱۹۷۲ بانکوک- ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۱- ایران ۲ - کره جنوبی ۱
    قهوه‌خانه‌ای در مرکز شهر. چند جوان داخل قهوه‌خانه می‌شوند. جای نشستن نیست. در میز انتهایی جایی برای خود پیدا می‌کنند. سیگارهای زر، هما و اشنو ویژه روی میز ولو می‌شود. مشخصه بارز جوان‌ها، سبیل‌های پرپشت، عینک‌های ته استکانی و بوت‌های سبک برای دویدن‌های سریع است. آن‌ها همدیگر را رفیق خطاب می‌کنند. نگاه‌های سنگین صاحب قهوه‌خانه به آن‌ها ادامه دارد به شاگردش می‌گوید: «الان می‌ریزن اینجا بگیر و ببند راه می‌ندازن... برو جوابشون کن!» شاگرد تا می‌خواهد حرفی بزند یکی از آن‌ها به ترکی دستور چند چای قندپهلو را می‌دهد. زبان شاگرد بند می‌آید.
    گوینده خانم بر پرده تلویزیون ظاهر می‌شود. جمعیت دست می‌زنند. بانوی مجری می‌گوید به محض دریافت تصاویر از ماهواره اسدآباد همدان، آن را برای شما رله خواهیم کرد. یکی که سر تا پا مشکی پوشیده و کلاه شاپو بر سر دارد از ته قهوه‌خانه فریاد می‌زند به‌سلامتی آقاتختی و قیصر که هر دوتاشون خیلی مرد بودند. جمعیت صلوات می‌فرستد. عکس تختی روی میز قهوه‌خانه برق می‌زند. بازی شروع می‌شود. جوان‌ها سراغ قلیچ را می‌گیرند. علی جباری در شلوغی دروازه گل اول را می‌زند. قهوه‌خانه به هوا می‌رود. محمد رنجبر مربی تیم از روی نیمکت بلند می‌شود اما کره‌ای‌ها بعد از چند دقيقه با شوتی سرضرب از هجده‌قدم بازی را مساوی می‌کنند. ناصر تکان نمی‌خورد.
    نگاه سنگین و چپ‌چپ قهوه‌خانه‌چی و تعداد دیگری از مشتریان به جوان‌ها ادامه دارد. بازی در وقت قانونی مساوی می‌شود. جوان‌ها احساس خطر می‌کنند. منتظر وقت اضافه نمی‌شوند. آرام بیرون می‌روند در دو گروه جداگانه و دو مسیر مختلف حرکت می‌کنند. حسین کلانی با ضربه سر گل پیروزی را می‌زند. شماره ۶ کاپیتان مصطفی عرب با پیراهن سبز روشن جام را بر بالای سر می‌برد. رئیس مصطفی مکری لبخند می‌زند. این دومین قهرمانی پیاپی در آسیاست. در شهر شیرینی پخش می‌کنند.

    بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران- ۳۰ شهریور ۱۳۵۳- ایران ۲ - کره جنوبی صفر
    همه شهر چراغانی شده. خیلی‌ها پیراهن بازی‌های آسیایی را برتن دارند، توریست‌ها در اتوبوس‌های دوطبقه در هوای پاک اول پائیز به این طرف و آن طرف شهر روان هستند. مجموعه ورزشی آریامهر امروز شلوغ‌تر از روزهای دیگر است. عطا بهمنش از مسابقات کشتی گزارش می‌دهد. حبیب روشن‌زاده در پیست دوچرخه‌سواری است و از آنجا به سالن مسابقات شنا می‌رود و با حسین نسیم کاپیتان تیم واترپولو مصاحبه می‌کند. روشن‌زاده اضافه می‌کند امروز بعدازظهر بازی ایران و کره را گزارش خواهد کرد. شازده از اتاقک طبقه دوم با دوربین شکاری بازی‌ها را دنبال می‌کند. ایران در یک بازی آسان با دو گل غلامحسین مظلومی کره را شکست می‌دهد و به دور بعد می‌رود. کاپیتان پرویز قلیچ‌خانی با پیراهن سبز شماره ۶ برای جمعیت دست تکان می‌دهد. ایران پس‌فردا باید در دیدار نیمه‌نهایی در مقابل چین قرار بگیرد.

    انتخابی جام جهانی آرژانتین- ۱۲ تیر ۱۳۵۶- بازی رفت: ایران صفر - کره جنوبی صفر
    هوای شرجی و دم‌کرده بوسان طاقت را از ملی‌پوشان برده. حشمت کلافه است و می‌گوید مساوی هم برای ما حکم برد را دارد. حشمت مچ علیرضا را در اتاق هتل می‌گیرد و او را برای همیشه از تیم ملی خط می‌زند. ساعت مسابقه فرا می‌رسد. بازی کاملا یکطرفه به نفع کره است. ایران کاملا در حالت دفاعی قرار دارد. حشمت پک‌های چپقی به سیگارش می‌زند. تنها خطر ایران در دقیقه سی و نه روی کرنر و ضربه سر حسین کازرانی است که با فاصله خیلی کمی از کنار دروازه عبور می‌کند. نیمه دوم کره فشار را بیشتر می‌کند. هافبک‌های ایران کمک خوبی به دفاع تیم می‌کنند و دروازه را بسته نگاه می‌دارند. بازی تمام می‌شود. حشمت خیلی خوشحال است. او فقط 39 سال سن دارد.

    انتخابی جام جهانی آرژانتین- ۲۰ آبان ۱۳۵۶- بازی برگشت: ایران ۲ - کره جنوبی ۲
    گروه جوان‌ها از هم پاشیده. چند نفر در زندان. چند نفر در گریز به خارج کشور و چند نفر هم به دنبال زندگی خودشان رفته‌اند. جوان ما که حالا مردی شده، کتک سختی خورده و دست از همه چیز کشیده، ازدواج کرده و صاحب فرزندانی شده. حالا کودکانش پای تلویزیون بازی ایران - کره را تماشا می‌کنند اما خودش در پستوی خانه رادیو بی‌بی‌سی را گوش می‌دهد. خبرهای بزرگی در راه است. مرد به کودکانش نصیحت می‌کند دنبال سیاست و فوتبال نروید که هیچ‌کدام آخر و عاقبتی ندارد.
    بازی شروع شده. حشمت با گرمکن آدیداس سه‌خط آبی آسمانی با ته سیگارش سیگار بعدی را روشن می‌کند. روشن گل اول را می‌زند. کره‌ای‌ها جبران می‌کنند. نیمه دوم روشن یکی از معدود گل‌هایش را با ضربه سر می‌زند. ایران تقریبا برنده به نظر می‌رسد اما کره در غفلت خط دفاعی در آخرین لحظات، بازی را مساوی می‌کند. بوم کو چان که هر دو گل کره را زده از شدت خوشحالی زانوی شکر می‌زند. کودک افسوس می‌خورد اما مرد سال‌هاست که دیگر افسوس نمی‌خورد. با همین مساوی هم صعود ایران به جام جهانی تقریبا مسجل شده.
    روشن ستاره بازی بود اما مینیسک پایش پاره شده و حضورش در جام جهانی مشخص نیست. شازده سراغش را می‌گیرد. او بازیکن مورد علاقه شازده بود. کودک سراغ کاپیتان پرویز را می‌گیرد. مرد زیر لب زمزمه می‌کند «پرویز برید و شکست» رضا می‌گوید روشن باید در جام جهانی بازی کند و روی «باید» خیلی تاکید دارد. کیهان ورزشی تیتر می‌زند: «کره در پوسان زجرمان داد و در تهران عذاب» تیتری برای تمام فصول. مهدی اسدالهی می‌نویسد: جام جهانی پایان جهان نیست. مانوک خدابخشیان می‌گوید دفاع تیم ملی مشکل دارد. ایران به جام جهانی می‌رود. زندگی شیرین می‌شود.

    بازی‌های آسیایی ۱۹۸۲ دهلی نو- ۲ آذر ۱۳۶۱- ایران ۱ - کره جنوبی صفر
    یکی از پر قصه و غصه‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال ایران. مصطفی داوودی رئیس سازمان تربیت‌بدنی در یک اقدام عجیب طرح ۲۷ ساله‌ها را ارائه می‌دهد. بازیکنان بالای این سن حق شرکت در تیم‌های ملی را ندارند. این طرح بیشتر یک طرح سیاسی برای کنار گذاشتن بازیکنان قبلی تیم ملی بود. حسین راغفر رئیس ۲۶ ساله آرام فدراسیون جایش را به حسین آبشناسان می‌دهد. آبشناسان در اقدامی که احتمالا باید به عنوان رکورد در کتاب گینس ثبت شود به عنوان رئیس فدراسیون و سرمربی تیم روی نیمکت می‌نشیند! کمک‌هایش جلال چراغپور و تقی جهانی هستند.
    تعدادی از بازیکنان مانند حجازی، روشن، عبداللهی و مراغه‌چیان مشمول طرح ۲۷ ساله‌ها می‌شوند. تعدادی دیگر از بازیکنان مانند حسن نظری، قاسمپور، برزگری، شعار غفاری، فریبا بدلیل لژیونر بودن حذف می‌شوند! بازیکنی که در خارج کشور بازی می‌کند حق ندارد در تیم ملی جای داشته باشد!! در این میان بازیکنانی مانند عبدالرضا برزگری و هدایت شعار غفاری در سنین بیست و سه چهار سالگی بودند که با این اتفاق فوتبال‌شان نابود می‌شود. این دو نفر از بزرگ‌ترین استعداد‌های تاریخ فوتبال ایران بودند. بازیکنان خوب دیگری هم مانند فرزام‌نیا، حاجیلو، عباد‌زاده وجود داشتند اما ستاره زندگیشان با ستاره رئیس/ مربی جور در نمی‌آمد.
    در کنار این‌ها یک لیست منشوری‌ها هم قرار داشت و بازیکنانی مانند چنگیز، علیدوستی و درخشان در این فهرست قرار داشتند. چنگیز صورتش را تیغ می‌انداخت و ریش پروفسوری می‌گذاشت که این با ارزش‌های آن دوره ناهمخوان بود. حمید علیدوستی هنرمند‌ترین بازیکن تیم بود. حمید گیتار می‌زد و ته صدای خوبی داشت. فیلم‌های هنری اروپا را هم زیاد تماشا می‌کرد از برگمان گرفته تا فلینی. دختر کوچولویش را همین جوری آلوده سینما کرد. حمید درخشان هم خوش‌تیپ بود و زیاد با ماشینش ویراژ می‌داد. درخشان در لحظات آخر با ضمانت و گارانتی مایلی‌کهن و دادکان به تیم برگشت.
    با این اوصاف تیم در برابر کره‌جنوبی قرار گرفت. در حالی که تلویزیون هیچ گونه اخباری از تیم را پخش نمی‌کرد اخبار ورزشی رادیو با صدای طبسی‌نژاد در میان شگفتی همگان خبر از برد ایران داد. زنده باد رادیو! اما در بازی چه گذشت؟ کره، ایران را به توپ بسته بود. بهروز سلطانی بهترین بازی عمرش را انجام داد و تقریبا ده تا گل مسلم را درآورد. بهروز را باید یکی از بر‌ترین دروازه‌بان‌های تاریخ فوتبال ایران در زمینه خروج از دروازه و جمع کردن سانتر‌های کنار و ضربات ایستگاهی دانست. او خیلی راحت توپ‌ها را حتی تا نزدیکی هجده قدم هم جمع می‌کرد. اکثر دروازه‌بانان تاریخ فوتبال ایران به دلیل آموزش‌های پایه‌ای نامناسب و همچنین به دلیل نژادی ایرانیان که دارای انگشتان و دستان درازی نیستند روی خروج از دروازه توپ‌های کنار مشکل دارند. البته بهروز هم در فوتبال ایران به حقش نرسید. یکی از دلایلش هم مربی کم‌دانش باشگاهی او در دهه شصت بود که با قانون من‌درآوردی‌اش،‌ یک هفته در میان به او بازی می‌داد و فوتبال او را نابود کرد.
    به هر شکل ایران در اوایل نیمه دوم روی شوت بازیکن منشوری‌اش حميد درخشان توانست کره را شکست دهد. البته در بازی بعد ایران از کویت شکست خورد و حذف شد. در پایان بازی با کویت آقای ضامن نتوانست ناپرهیزی نکند و سراغ داور مسابقه رفت که با دخالت پلیس و دینورزاده غائله ختم شد. آقای میم در جریان بازی از تعویض شدن خودش هم امتناع کرد. به قول حسین خوانساری روزنامه‌نگار آن سال‌های کیهان ورزشی یک کسی باید ضامن خود این آقا می‌شد! از نکات جالب دیگر این‌که عباس کارگر گوش راست تیم کفش بازی نداشت و با گرفتن کفش بازیکن کره که دو شماره هم برایش کوچک بود، بازی کرد!

    بازی‌های آسیایی ۱۹۸۶ سئول- ۹ مهر ۱۳۶۵- کره ۱ - ایران ۱ در ضربات پنالتی ۵-4
    یکی از پرحاشیه‌ترین تیم‌های اعزامی به مسابقات. جو تیم ملتهب به نظر می‌رسد. ایران در یک‌چهارم نهایی مقابل کره قرار می‌گیرد و در پنالتی بازی را واگذار مي‌كند و حذف می‌شود. ۱۴ بازیکن اصلی تیم استعفاء می‌دهند داستان چه بود؟ بازیکنان جو خفقان تیم را بهانه می‌کنند و این‌که با کادر فنی به‌خصوص کمک‌مربیان تیم رابطه خوبی ندارند. آتش‌بیاران معرکه هم پنجعلی، ابطحی و درخشان هستند. دهداری می‌خواهد جلوی بازیکن‌سالاری بايستد. بازیکنان آن نامه معروف را می‌نویسند و در صدد مظلوم‌نمایی، به راه انداختن جو شانتاژ و قرار دادن جامعه فوتبال در مقابل دهداری برمی‌آیند. اما دهداری بیدی نیست که از این باد‌ها بلرزد.
    علی‌محمد مرتضوی رئیس فدراسیون وقت که با مهدی ابطحی بازیکن تیم وحدت رابطه نزدیکی داشت حق را به بازیکنان می‌دهد و درصدد کنار گذاشتن مربیان برمی‌آید. اما سازمان تربیت‌بدنی دخالت کرده و خود مرتضوی را برکنار می‌کند. اما بعد از گذشت ۲۷ سال قضاوت تاریخ به آن داستان چگونه است؟ بی‌شک تاریخ پشت سر سرمربی تیم پرویز دهداری ایستاده و خواهد ایستاد. آن قضیه را از چند زاویه می‌توان بررسی کرد. دهداری به برخی از آن ستارگان بازی نمی‌داد و یا آن‌ها را تعویض می‌کرد و این برای ستاره‌های آن روزگار خیلی ثقیل بود. از طرفی دهداری بیماری قلبی داشت و اختلاف سنی نسبتا زیادی هم که با بازینکان داشت و نوع اخلاق خاص خود دهداری ارتباط عاطفی او با آن دست از بازیکنان را هم مشکل کرده بود و این با فضای لمپنی دهه 60 که رفاقت سرمربی با بازیکنان حرف اول را می‌زد جور در نمی‌آمد. در این میان وطنخواه و صالح‌نیا هم نه تنها مشکلی را حل نمی‌کردند که بر مشکلات اضافه کرده بودند. بسیاری از بازیکنان مشکل اصلی را در کمک‌مربیان می‌دیدند که بدگویی‌شان را نزد دهداری می‌کردند.
    یک نکته دیگر را هم باید در نظر گرفت. فضای سال ۶۵ در کشور یک فضای کاملا جنگی بود. کشور در اوج جنگ با عراق بود. دستگاه‌های نظارتی روی اعزام تیم‌ها و عملکردشان خیلی حساس بودند. تعدادی از ورزشکاران همراه تیم‌های اعزامی‌شان به کشور بازنگشته بودند. دهداری انسان مسئولیت‌پذیری بود و نمی‌خواست هیچگونه آتو دست کسی بدهد به همین دلیل مثلا روی آن داستان بستنی خوردن عکس‌العمل نشان داد. بستنی خوردنی که سبب برداشتن کینه شخصی و عمیق ابطحی از سرمربی تیم شد. بازیکنان قادر به درک وضعیت موجودی که سرمربی در آن قرار داشت نبودند. کادر فنی هم قادر به درک احساسات دوران جوانی بازیکنان نبود.
    به هر شکل یک نکته اساسی را باید در عملکرد اشتباه بازیکنان متذکر شد. بازی در تیم ملی اساسا استعفاپذیر نیست. پوشیدن پیراهن ملی یک افتخار ملی است و مانند وظیفه شغلی نیست که بتوان از آن استعفا داد. بازیکنان اگر واقعا مشکلی داشتند به‌جای راه انداختن آن هیاهو و جو رسانه‌ای می‌توانستند در بازگشت خیلی آرام و بی‌سر و صدا مشکلات خودشان را با حضور کادر فنی، فدراسیون و سایر مسئولان مربوطه حل کنند. آن جو هوچی‌گری فقط به خودشان و فوتبال ملی ضربه زد. جو ورزشگاه‌ها را علیه دهداری شوراندند؛ به پیرمرد لقب توده‌ای، سیاه‌باز، آدم سیستم، نان به نرخ روز خور و... دادند؛ اما سیاه‌بازهای اصل کاری کسانی بودند که سه چهار سال بعد روی قبر استاد اشک تمساح می‌ریختند. همه آخر و عاقبت آن بازیکنان را دیدند که چی شدند یا به تعبیر درست‌تر چیزی نشدند. شاید پیرمرد‌‌ همان موقع نفرین‌شان کرده بود که امیدوارم روزی مربی شوید تا مرا بفهمید. کیهان ورزشی هم که در آن زمان چشم بیدار ورزش محسوب می‌شد در یکی معدود از دفعات موضع‌گیری روشنی نکرد.

    جام ملت‌های آسیا ۱۹۸۸ قطر- ۳۰ آذر ۱۳۶۷- کره جنوبی ۳ - ایران صفر
    روزهای پس از پایان جنگ. فضای جامعه تلطیف شده بود. دهداری در مقابل بدعت بازیکن‌سالاری ایستاده بود. او تیم جدیدی را ساخت که اکثر بازیکنانش ستاره‌های آینده فوتبال ایران شدند. عابدزاده، زرینچه، نامجومطلق، محرمی، قایقران، کرمانی‌مقدم، باوی و مرفاوی از جمله این نفرات بودند. ایران قبل از بازی کره، دو بازی قبلی‌اش را برده و صعودش به مرحله بعد حتمی بود. به این خاطر مربی تیم به تعدادی از بازیکنان اصلی در این بازی استراحت داد. البته باید گفت که او در اینجا اشتباه محاسباتی کرد چون با یک تساوی می‌توانست در برابر چین قرار بگیرد که خیلی از عربستان آن روزگار که به‌نوعی در قطر و خانه خودش بازی می‌کرد آسان‌تر بود. حداقل اگر عابدزاده را درون دروازه نگاه می‌داشت سه گلی که احمد سجادی روی آن‌ها مقصر بود را دریافت نمی‌کرد. ایران در نیمه‌نهایی مقابل عربستان شکستی که استحقاقش را نداشت پذیرفت و با تیم جوانی که داشت چین را برد و سوم شد.
    بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن- ۱۱ مهر ۱۳۶۹- ایران ۱ - کره جنوبی صفر
    جنگ عراق و کشورهای خلیج‌فارس باعث شد که کشورهای عربی در این بازی‌ها شرکت نکنند. تنها حریف جدی همین کره بود که در مرحله نیمه‌نهایی در مقابل ایران قرار می‌گرفت. تعدادی از بازیکنان مستعفی تیم ملی هم برگشته بودند. توپ، زمین و فضا کاملا در اختیار کره و بازی کاملا یکطرفه بود اما به دلیل تجمع هر 11 نفر تیم ایران در زمین خودی، کره نمی‌توانست خوب به دروازه ایران نزدیک شود. دروازه‌بان کره کم‌کار‌ترین بازیکن زمین در طول 90 دقیقه بود. در وقت اضافه دوم در حالی که خیلی‌ها به پنالتی فکر می‌کردند روی پاس زیبای مجتبی محرمی، سیروس قایقران از دفاع حریف گریخت و در حالی که دروازه‌بان کره به اشتباه از دروازه خارج شده بود، سیروس با برداشتن پا، توپ را عبور داد و تیر خلاص را زد. مجتبی و سیروس ستاره‌های تیم در این بازی و این دوره از مسابقات بودند. ایران در فینال و در یک بازی ضعیف با خوش‌شانسی کره شمالی را در ضربات پنالتی شکست داد و قهرمان شد.
    درصد زیادی از این قهرمانی را باید به حساب دهداری نوشت. اسکلت بازیکنان این تیم‌‌ همان جوان‌هایی بودند که چند سال قبل از آن دهداری آن‌ها را کشف كرده و پرورش داده بود. این اولین قهرمانی ایران در جامی معتبر در بعد از انقلاب محسوب می‌شود. مرد که حالا گرد پیری بر سرش نشسته شاهد فروپاشی اردوگاه چپ و دیوار برلین است. مرد با خود می‌اندیشد یعنی همه آن عشق‌ها، آرزو‌ها و امید‌ها دروغ بود؟ پیرمرد دلش برای دوستان خانه دانشجویی تنگ شده.
    مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا- ۲۴ مهر ۱۳۷۲- کره جنوبی ۳ - ایران صفر
    تیم ایران گرچه قبل از بازی‌ها چند بازی دوستانه از جمله در برابر کلن آلمان انجام داده و بازوهاي مطبوعاتی مربی تیم هم در رسانه‌ها سر و صدای زیادی راه انداخته بود و همه از دریافت بلیط امریکا صحبت می‌کردند اما کار‌شناسان حقیقت‌گو و منصفی هم وجود داشت که تیم ایران را پیر و مسن و در چند پست فاقد کارایی لازم می‌دانستند. آن‌ها به این نکته اشاره می‌کردند که این تیم‌‌ همان تیمی است که سال گذشته در جام ملتهای آسیای هیروشیما برای اولین بار در تاریخش در دور مقدماتی حذف شد اما این صدای حقیقت‌جو در برابر‌‌ همان موج تبلیغاتی پیرامون تیم گم شده بود و سعی می‌شد با خوش‌خیالی زیادی از تیم صحبت شود.
    با این اوصاف ایران در برابر کره قرار گرفت. ضعف و ناهماهنگی در تیم ایران مشهود بود. مضاف به این‌که تیم، پیر، کم‌تحرک و فاقد روحیه و جنگندگی لازم بود. عابدزاده مصدوم شده بود و غلامپوری در دروازه قرار گرفته بود که ناگهان فرم درخشان دور مقدماتی را از دست داد. بعد از شکست ۳-۰ مقابل كره در بازی‌های بعدی تیم ملی هم تقریبا یک مرده متحرک مانند یک جنازه درون دروازه ایران قرار داشت. دروازه‌بانی که زیر دست فیروز کریمی ستاره چندساله لیگ شده بود بعد از این بازی‌ها تقریبا نابود شد و هرگز نتوانست حتی به 50 درصد سطح فنی قبلی خود هم برسد. تنها نقطه مثبت این بازی‌ها تولد ستاره‌ای بنام علی دایی بود که نشان داد اگر علی پروین سرمربی تیم احتیاط را کنار می‌گذاشت و جوانگرایی بیشتری در تیمش انجام می‌داد می‌توانست نتیجه بهتری بگیرد. بعد از مسابقات صفی‌زاده رئیس فدراسیون که دل خوشی از پروین نداشت، به سرعت او را برکنار کرد و داش‌علی سال‌ها در سکوت پشت خط فوتبال ماند.


    جام ملت‌های آسیا ۱۹۹۶ امارات- ۲۶ آذر ۱۳۷۵- ایران ۶ - کره ۲
    تیم ایران با یک ترکیب کاملا جوان شده و با جوانان جویای نام پا در مسابقات گذاشته است. کمتر کار‌شناسی امید به این تیم جوان دارد و همین امر بار روانی بزرگی را از روی دوش تیم برداشته. ایران در مرحله یک‌چهارم در برابر کره قرار گرفت. برنده این دیدار در نیمه‌نهایی با عربستان بازی می‌کند. نیمه اول بچه‌ها پراشتباه ظاهر شدند و دو بر يك نتیجه را واگذار کردند. مربی به‌جای زمین بازی آسمان را تماشا می‌کند. گویی به دنبال یک معجزه است. راز و نیاز می‌کند و منتظر نزول فرشتگان است. اما برای آمدن فرشتگان هوا باید تاریک شود.
    حالا نیمه دوم شروع شده و هوا کاملا تاریک شده. دعای مربی مستجاب می‌شود. معجزه اتفاق می‌افتد. فرشتگان در زمین باشگاه النصر هبوط می‌کنند. بچه‌های ایران هر کاری که می‌خواهند با توپ می‌کنند. علی دایی زمین و زمان و دروازه کره را به شوت می‌بندد. دايي 4 گل زده اما همه تیم ستاره هستند در این میان خداداد عزیزی قند فریمانی چیز دیگری است؛ یک گل زده، چهار پاس گل داده و کل‌یوم کره را کلافه کرده است. بعد از بازی مربی یاد زیر بازارچه می‌افتد: «کره کره که می‌گفتن این بود؟!» اما معجزه هر هزار سال اتفاق می‌افتد. با اینکه جوانان تیم در دور مقدماتی کولاک کرده و در یک بازی شجاعانه و متهورانه عربستان را با همه ستاره‌هایش سه بر صفر شکست داده بودند، در نیمه‌نهایی یک تیم ترسو و محتاط در برابر‌‌ همان عربستان قرار گرفت. ایران برای سومین بار در نیمه‌نهایی جام ملت‌ها بازی را به سعودی‌ها واگذار می‌کند و از فینال باز می‌ماند. جوان‌ها با شکست کویت و کسب مقام سومی به کشور بازمی‌گردند.

    جام ملت‌های آسیا ۲۰۰۰ لبنان- ۲ آبان ۱۳۷۹- کره جنوبی ۲ - ایران ۱
    حاشیه از در و دیوار تیم ملی می‌بارد. بچه‌ها از سر و کول مربی تیم بالا می‌روند. مربی تیم که شخصیت ماخوذ به حیایی دارد حریف آن‌ها نمی‌شود. ایران جام ملت‌ها را با توپ پر و برد ۴-۰ مقابل میزبان آغاز می‌کند اما پرخبر‌ترین اردوی تاریخ ملی همه چیز را تحلیل می‌برد. بعد از بازی‌های متوسط در مرحله مقدماتی، ایران مقابل کره‌ای قرار گرفت که علنا ضعیف‌تر از تیم پرستاره ما بود. در هر حال نیمه اول بازی صفر- صفر تمام شد. در نیمه دوم کریم‌آقا روی یک شوت استثنائی یکی از تماشایی‌ترین گل‌های تاریخ فوتبال ایران را زد. اما در حالی که آقاجلال و تیمش آماده رفتن به نیمه‌نهایی بودند در دقیقه 90 روی اشتباه دفاع وسط پرحاشیه تیم، گل مساوی خورده شد. روی این گل پرویز برومند و علی دایی هم که نتوانست توپ را دفع کند نقش داشتند. کاپیتان می‌توانست به جای قیچی زدن در آن منطقه خطرناک به راحتی زیر توپ بزند. در وقت اضافه کره‌ای‌ها باز هم روی اشتباه خط دفاعی با قانون گل طلایی بازی را تمام کردند. در چند دوره مختلف ایران گل‌های مشابهی را روی سانتر‌های تیز و تند و اریب شکل در عمق دفاع از کره‌ای‌ها دریافت کرده است.
    بعد از جام، روزنامه‌ها علی دایی را محاکمه می‌کنند و قیچی ناشیانه او را به سخره می‌گیرند. جلال طالبی از تیم ملی می‌رود و بلاژویچ حضور ایران در مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ را کلید می‌زند.

    جام ملت‌های آسیا ۲۰۰۴ چین- ۱۰ مرداد ۱۳۸۳- ایران ۴ - کره جنوبی ۳
    لشکر دونفره مهدوی‌کیا - کریمی ارتش یازده نفره کره را شکست می‌دهد. ایران یکی از ریلکس‌ترین بازی‌هایش را در مقابل کره به نمایش می‌گذارد. از دغدغه و استرس خبری نیست. مهدی می‌سازد و علی می‌نوازد. سه گل از کریمی. سه پاس گل و یک گل از مهدوی کیا. آن‌ها تو چشم هم نگاه می‌کردند و فقط به هم پاس می‌دادند! هر گلی را که کریمی می‌زند، کره‌ای‌ها جواب می‌دهند و در ‌‌نهایت گل مهدی بی‌جواب می‌ماند. برانکو با عینکش راحت روی نیمکت نشسته. این یکی از بهترین نمایش‌های تاریخ ملی بود. بردی که ما را به فتح جام امیدوار کرد؛ اما مگر شد؟!

    جام ملت‌های آسیا ۲۰۰۷ مالزی- ۳۱ تیر ۱۳۸۶- ایران صفر - کره جنوبی صفر
    فوتبال ایران درگیر کشمکش‌ها و درگیری‌های همیشگی‌اش است. تعلیق شده، از تعلیق بیرون آمده و فدراسیون انتقالی بر سر کار است. در این گیر و دار یک لقمه تر و تمیز، حاضر و آماده به نام تیم‌ملی گیر مردی از جنوب شهر می‌افتد. تیمی ساخته و پرداخته شده از جام جهانی با 10 لژیونر و مخلوطی از بازیکنان جوان و باتجربه در بهترین شرایط سنی. اکازیون واقعی! شرایط وقتی جالب‌تر مي‌شود که هیچ قدرت واقعی از آسیا هم وجود ندارد و اکثر تیم‌ها به نوعی تضعیف شده‌اند.
    تیم در یک‌چهارم در مقابل یکی از ضعیف‌ترین تیم‌های تاریخ کره قرار می‌گیرد. 120 دقیقه بازی کسل‌كننده و ملالت‌بار با کره‌ای که هیچ نشانی از کره نداشت همه را خسته کرد. ایران با وجود داشتن بازیکنان تکنیکی و خلاق با ترکيبی کاملا محتاطانه در مقابل کره قرار گرفته بود. کمی شجاعت و تغییر تاکتیکی می‌توانست کار را در 90 دقیقه تمام کند. بطری‌های آب کنار پای سرمربی ۱۲۰ دقیقه دست‌نخورده باقی ماند. شاهکار سرمربی، امتحان کلیشه شکست‌خورده تعویض دروازه‌بان است؛ جالب این‌که مشوق سرمربی برای تعویض ناصر ابراهیمی است که ۲۳ سال قبل با همین تصمیم مقابل عربستان زانو زد!
    رسول خطیبی و مهدی مهدوی‌کیا پنالتی‌های ایران مقابل کره جوان را هدر دادند و کار تیم ملی و قلعه‌نویی به پایان رسید. در حالی که روی نیمکت تیم روبه‌رو افشین قطبی نشسته بود. سرمربی آینده پرسپولیس و تیم ملی ایران که او هم بعد‌ها دو نبرد سرنوشت‌ساز را به کره واگذار کرد.

    مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی- ۲۳ بهمن ۱۳۸۷- ایران ۱ - کره جنوبی ۱
    کودک که حالا مرد تنومندی شده چند روزی مهمان پیرمرد است و با هم بازی ایران - کره را تماشا می‌کنند. مربی در کنار زمین آرام و قرار ندارد. پیرمرد در اواسط نیمه اول در چرت نیمروزی فرو رفته. جوان نگاهش را از مسابقه فوتبال بر چهره پیرمرد خیره می‌کند. چشمان و دهانی نیمه بسته. از آن سبیل‌های پرپشت سیاه قهوه‌خانه تنها خطی از سپیدی برجای مانده. آرزوهای دست‌نیافته، زندگی‌های از دست رفته، عشق‌های نادیده، آرمان‌های بر باد رفته. حسرت و حسرت. ایران روی کاشته نکونام گل می‌زند اما روی اشتباه و جایگیری خط دفاع و دروازه‌بان و چابکی پارک‌جی‌سونگ گل مساوی را دریافت می‌کند. انتقادات از تیم بالا می‌گیرد. دیدار فروردین‌ماه با عربستان حساس و سرنوشت‌ساز می‌شود. دیداری که سبب کنار گذاشتن علی دایی می‌شود. مربی‌ای که با یک تلفن آمد و با‌‌ همان تلفن رفت!

    مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی- ۲۷ خرداد ۱۳۸۸- ایران ۱ - کره جنوبی ۱
    ایران اگر این بازی را با پیروزی پشت سر بگذارد و در دیدار شب‌هنگام عربستان - کره شمالی نتیجه مساوی رقم بخورد، ملی‌پوشان به جام جهانی خواهند رفت. قطبی جانشین دایی شده. مربی‌ای که تاثیر خود را بر نیمه فهیم جامعه فوتبال گذاشته اما نیمه دیگر همچنان در حال سنگ زدن به او هستند. نیمه اول یکی از تکضرب‌ترین و سرعتی‌ترین بازی‌های ایران در برابر کره به نمایش درمی‌آید. اما جو تیم به هم ریخته و ملهم از شرایط سیاسی است. ما گل اول را می‌زنیم اما بلافاصله مسعود شجاعی از دوقدمی لفتش می‌دهد و موقعیت صد درصدی از دست او مي‌رود. موقعیتی که مي‌توانست ایران را به جام جهانی ببرد.
    در حالی که ایران با جام جهانی فقط ۹ دقیقه فاصله دارد سرنوشت چیز دیگری را برای تیم رقم می‌زند؛ گل مساوی! گلی که روی هوشیاری و تیزچنگی پارک به دست آمد. همان شب بازی سعودی با کره شمالی مساوی می‌شود تا حسرت ایرانیان دوچندان شود. جابه‌جایی پدید آمده در قدرت‌های فوتبال آسیا سه تیم ژاپن، کره و استرالیا را هر دوره مسافر جام جهانی می‌کند. تیم چهارم از میان بقیه تیم‌های قاره باید انتخاب شود. این بازی یک یادگاری دارد؛ متلک ابدی بخشي از روزنامه‌نگاران ایراني به افشین قطبی که گفته بود کره را مثل کف دست می‌شناسد....

    جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۱ قطر- ۳ بهمن ۱۳۸۹- کره جنوبی ۱ - ایران ۰
    مربی تیم مخالفان زیادی دارد. او کلاهبردار، شارلاتان، سیاه‌باز، دو رو، دلال و نان به نرخ روز خور می‌شود. مربی تیم به جز عده معدودي از روزنامه‌نگاران، هیچ مدافعی در موطن خویش ندارد. خیلی‌ها دعا می‌کنند که تیم نتیجه نگیرد. خیلی‌ها هم می‌گویند تیم در‌‌ همان دور مقدماتی حذف می‌شود. مربی اگرچه تیم متوسطی دارد اما خوشبین و پرانرژی پا به مسابقات می‌گذارد. تیم در دور مقدماتی در میان تعجب بسیار سه پیروزی شیرین بر سه حریف سنتی به دست می‌آورد و تنها تیم ۹ امتیازی مسابقات می‌شود. ایران در یک‌چهارم به مصاف کره می‌رود. جوان که مردی شده همراه کودکانش بازی را تماشا می‌کند. کره بر بازی سیطره دارد. تیم ایران فاقد شادابی و نشاط دور مقدماتی است. لژیونر‌های تیم خیلی ضعیف ظاهر می‌شوند. بازی به وقت اضافه می‌رود. خستگی کم‌کم بر ساق‌های تیم نسبتا مسن ایران نمایان شده. مربی به دنبال ضربات پنالتی و استفاده از دروازه‌بان خودش است. او نیک می‌داند دروازه‌بان کره پنالتی‌بگیر نیست. اما‌‌ همان خستگی، کار دست تیم مي‌دهد و نمي‌توانند جلوی ریباند و شوت بازیکن کره را بلاک کنند. کودک افسوس می‌خورد اما مرد سال‌هاست که دیگر افسوس نمی‌خورد. مربی که مانند یک غریبه به وطنش آمده بود، غریبه‌تر می‌رود. سنگ زدن‌ها همچنان ادامه دارد اما قطار به راهش ادامه می‌دهد.

    مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل- ۲۵ مهر ۱۳۹۱- ایران ؟ - کره جنوبی ؟

    سه‌شنبه روز دیگری است. تاریخ ۵۵ ساله دوباره ورق خواهد خورد. از آن شب بهاری سال ۳۷ تا این شب پائیزی سال ۹۱. --کی روش، حسین افندی --، --علی کفاشیان، علی کنی --. --مهدی رحمتی، امیر آقاحسینی --، --خسرو حیدری، اکبر توفان --، --علی کریمی، نادر افشار --، --اشکان دژاگه، کرم نیرلو --، --صدرالدین الهی، ابراهیم افشار --، ....، این خط را رو بگیر و بیا.....
    چه کسی بود که گفت سه‌شنبه روز مرگ و زندگی است؟ نه. فوتبال ایران از این مرگ و زندگی‌ها زیاد به خود دیده. از این مرده‌باد و زنده باد‌ها. از این و از این... اما هموطن، تیم ملی‌ات را تنها نگذار. سه‌شنبه روز دیگری است........
    پائیز است و هوا سرد شده. مرد قهوه بدون شکر می‌نوشد، سیگار پلیرز می‌کشد و به سیگار وینستون در دستان حشمت فکر می‌کند. مرد به کودک نصیحت می‌کند که پیرمرد‌های زندگی‌ات را‌‌ رها نکن و دنبال هیچ قهرمانی نباش که همه پوشالی‌اند.... پیرمرد بعد از هفتاد و اندی سال هنوز ترانه قوامی را زیر لب زمزمه می‌کند؛ «دل من سرگشته تو... نفسم آغشته تو... در این شب یلدا.....» کسی نیست پیرمرد را به تماشای برگریزان خزان برد. دوستان آن قهوه‌خانه دیگر نیستند. آرزو‌های پیرمرد، پیر نشده و هنوز جوان مانده. قلب سی درصدی‌اش برای جوانان وطنش می‌زند و دل در گروي خاک وطن دارد. او به روزهایی می‌اندیشد که در راه‌اند.


    Last edited by Kianoosh; 13-10-2012 at 17:11.

  10. 9 کاربر از Kianoosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #986
    کاربر فعال انجمن های فوتبال eman619rv's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    ϟ♄iяaz
    پست ها
    1,042

    پيش فرض

    بچه ها نظرتون در مورد ترکیب اولیه چیه ؟ هادی عقیلی مصدومه یا هستش؟ ماهینی یا خسرو؟ مهاجم کی باشه؟
    همه این ها رو تردید دارم به جز یه مورد اونم اینکه حتی فکر ثابت بازی کردن محمد نوری رو هم از ذهن کیروش نباید عبور کنه .
    فکر کنم این ترکیب خوب باشه...
    رحمتی
    پولادی-منتظری-جلال-خسرو
    اندو-نکو
    دژاگه -کریمی- خلعتبری
    کریم


    که ماهینی و قوچان نژاد و حاج صفی و مسعود شجاعی هم به عنوان تعویض ها باشند.
    به شخصه فکر میکنم وجود بازیکنای انعطاف پذیر تر که تو چندتا پست میتونن بازی کنن در ترکیب اولیه خیلیییییی مهمه. تا بتونیم پلن های تاکتیکی متفاوتی(البته اگر داشته باشیم!!) رو تو لحظات متفاوت اجرا کنیم. پولادی ، خسرو و کریمی میتونن چند تا نقش متفاوت رو اجرا کنن . به احتمال زیاد هم کیروش همین کار رو با توجه به تعویضای بازی های قبلش انجام میده . مثلا ماهینی بیاد تو بازی و خسرو بیاد جلو تر یا حاج صفی بیاد پولادی بره هافبک دفاعی . احتمال اینکه مسعود هم دقیقه 70-65 بازی بیاد و هافبک ها آرایش لوزی بگیرند هست.

    فقط حیف بازیکن با کیفیت و جنگندگی پژمان نوری باید بیرون بشینه.
    Last edited by eman619rv; 14-10-2012 at 00:07.

  12. 2 کاربر از eman619rv بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #987
    کاربر فعال انجمن موسیقی و فوتبال داخلی Gilopa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    3,146

    پيش فرض

    من کلا م آدم منطقیی هستم و واقع بینانه قضاوت و پیش بینی میکنم ..
    به نظرم بازی سه شنبه تماما دست کره خواهد بود و بس .. و ایران عملا در لاک دفاعی فرو میره و شاید چند موقعیت از روی ضد حمله بتونه به دست بیاره اما اینکه کره ایها بتونند موقعیتهای مناسبی رو دروازمون ایجاد کنند یا نه بسته به روز خوب یا بد دفاع ما داره . بهرحال واسه من به شخصه الان فقط تساوی تیم ملی در این بازی مهمه چون خیلی بعید و شانس میدونم بتونیم حتی موقعیت خوب رو دروازه کره ایجاد کنیم چه برسه به اینکه گل بزنیم ..
    پس از دوستان از الان خواهش میکنم بعد بازی با کره نیاین اینجا به بازیکنا و غیره فحش و ناسزا ندید .. چون از همین الان تقریبا نتیجه بازی مشخصه ...

  14. 5 کاربر از Gilopa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #988
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم nar nia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,444

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    اين‌که همه‌اش مي‌گويند فلان بازيکن 2 رگه است، يعني چه؟! آيا تا به الان عمر شريف‌تان به اين مسئله فکر کرده‌‌ايد؟! آيا به مغز خود فشار آورده‌ايد که اين بازيکن فوتبال 2 رگه که مي‌گويند دقيقا يعني چه؟

    چه کاربردي دارد که نسخه‌هاي اورجينال وطني ندارند و اين سرمربي طفلکي تيم ملي فوتبال کشورمان مي‌رود سراغ اين نسخه‌هاي به اصطلاح 2 رگه؟ اگر فکر نکرده‌ايد به مغزتان زياد فشار نياوريد، در اين شماره تصميم گرفتيم نگاهي داشته باشيم به جد و آباي اين ماجراي حضور 2 رگه‌هاي فوتبال در تيم ملي فوتبال کشورمان. از همان اولش تا همين آخر. لطفا با ما همراه باشيد...

    دو رگه‌ها، 2 تا رگ دارند؟!
    اولين تصويري که مي‌توان از موجودات فوتباليست 2 پايي که آن‌ها را 2 رگه مي‌خوانند در ذهن مجسم کرد، همين است که آن‌ها موجوداتي هستند که 2 رگ با آناتومي مختلف در بدن‌شان دارند! اتفاقي که چندان شگرف و عجيب نيست.

    کافي است چشم‌هاي‌تان را ببنديد و تصور کنيد بابا فريدون با مامان فريدون که اصلا از يک کشور نيستند و يکي از ديارگان پارس است و ديگري ژرمن‌تبار با هم ازدواج کرده‌اند و موجودي به نام آقا فريدون زندي با ماموريت فوتبال به دنيا آورده‌اند! اين مي‌شود که ما ايراني‌ها چنين بازيکن‌هايي را در دنياي مستطيل سبز 2 رگه مي‌خوانيم.

    البته از حق نگذريم ما اين‌ور آبي‌ها در سال‌هاي اخير بيشتر از آن‌ور آبي‌ها به اين پديده - يعني بازيکن‌هاي 2 رگه - توجه داشته‌ايم. شايد اگر کمي به جاي رصد ميدان‌هاي فوتبال آن سوي مرزها، همين سوي مرزمان چشم به زمين‌هاي خاکي مي‌دوختيم خداداد عزيزي‌هاي بيشتري کشف مي‌کرديم و با يک برنامه‌ريزي دقيق‌تر آن‌ها را به فوتبال ملي معرفي مي‌کرديم.

    چند جفت 2 رگه جيگردار!
    حالا بگذريم که از قديم گفته‌اند «چراغي که به خانه رواست، به مسجد حرام است» اما اگر هم مي‌‌خواهيم اين 2 رگه‌هاي طفلي‌مان را که جبر طبيعت سبب شده آن‌ور آب بمانند (!) بکشانيم اين‌ور و از استعدادشان بهره گيريم، لااقل برويم سراغ آن‌هايي که به قول يک دوستي «دوزار» بارشان است!

    فريدون زندي‌ها و اشکان دژاگه‌هاي زيادي به فوتبال ايران آمده‌اند و نه تنها نتوانسته‌اند آن‌گونه که بايد و شايد براي فوتبال ملي مثمر باشند، بلکه جسارتا فاتحه تيم را هم خوانده‌اند. البته بي‌انصافي نباشد زندي و دژاگه بهترين 2 رگه‌هاي فوتبال ايران بودند که هر کدام‌شان «پلقي» (يعني همان يک کم) به پيراهن ملي‌شان کمک کردند و براي ما مفيد واقع شدند.

    خلاصه مي‌خواهيم در اين قسمت بگوييم اگر قرار است مسئولان فوتبال ملي به حضور 2 رگه‌ها را در فوتبال کشورمان مجوز بدهند، لااقل آن جيگردارهاي‌شان را به تيم ملي بياورند، نه آن‌هايي که در طول دوران ورزشي با برکت‌شان تنها 3 بار از حوالي محوطه جريمه حريف رد شده‌اند!

    يک دونه، فقط براي نمونه
    اگر بخواهيم کارنامه حضور 2 رگه‌ها در فوتبال کشورمان را ورق بزنيم، يقينا با فهرست بزرگي از اسامي روبه‌رو خواهيم شد که توضيح کوتاه در مورد هر کدام زمان زيادي از وقت شما عزيزان صرف و حجم زيادي از صفحات کاغذ ما را هم اشغال مي‌کند. اما تنها يک دونه واسه نمونه به عرض مي‌رسانيم.

    حتما آبي‌هاي پايتخت فريدون زندي بازيکن سابق‌شان را که تنها 2 هفته است تهران را به مقصد الاهلي امارات ترک کرده است، خوب مي‌شناسند. زندي يکي از 2 رگه‌هاي فوتبال ايران است که ايراني - آلماني است و حتي سابقه پوشيدن پيراهن تيم ملي زير 21 ساله‌هاي آلمان را هم دارد! زندي دوران اوج فوتبال‌اش را در تيم‌هاي بزرگ آلمان چون کايزرسلاترن گذراند.

    دوراني که حتي به بازوبند کاپيتاني اين تيم بزرگ آلماني هم رسيد اما با بازگشتش به ايران و حضور در تيم ملي ايران آرام آرام از اسب به زير افتاد و مجبور شد فوتبال آلمان را براي هميشه ترک کند. زندي که فکرش را هم نمي‌کرد از تمرين با خديرا و اوزيل به بازي با بازيکنان ليگ قبرس برسد، بعد از جدايي از فوتبال آلمان راهي تيم‌هايي چون آپوئل نيکوزياي قبرس شد و بعد از آن‌که ديد ديگر نمي‌تواند در اروپا بازي کند، قيد آفريقا را هم زد و به فوتبال کشورش بازگشت.

    زندي، استيل‌آذين، استقلال و نهايت بازگشت او به فوتبال امارات! اين‌ها همه اتفاقات تلخ فوتبال زندي نبود. بايد ديد اين 2 رگه که روزي در فوتبال آلمان خوش مي‌درخشيد بناست در پايان اين مسير که خودش انتخاب کرد (توپ زدن در ليگ امارات) به کجا خواهد رسيد؟!

    تقصير از ماست يا شما؟
    اين‌که چرا 2 رگه‌هاي خوبي که به فوتبال ايران مي‌آيند خيلي زود از اوج مي‌افتند شايد به اين مسئله برمي‌گردد که فوتبال کشورمان هنوز حرفه‌اي نيست. فوتبالي که در آن مصدوميت و بي‌برنامگي موج مي‌زند. اگر به کارنامه امثال زندي، دژاگه، شاپورزاده و... نگاه کنيم، مي‌بينيم از وقتي تيم ملي ايران را براي ملي‌پوش شدن انتخاب کردند، روز به روز وضع‌شان در مستطيل سبز بدتر شد! اين مي‌تواند ناشي از بدشانسي ما ايراني‌ها باشد و مي‌تواند عوامل حرفه‌اي در آن دخيل باشد که قضاوت را به عهده شما مي‌گذاريم.


    يک ايراد کارشناسي به مرد پرتغالي
    حشمت مهاجراني، پير کهنه‌کار فوتبال ايران در اين‌باره به نگارنده مي‌گويد: «باور کنيد اين 2 رگه‌ها در شرايط کنوني به درد فوتبال ما نمي‌خورند. چرا که آن‌ها براي هماهنگي با تيم نياز به حداقل يک سال زمان دارند، اما ما حالا آن‌ها را در آستانه جام جهاني و در شرايطي که نياز به برد تيم‌هاي قدري چون کره‌جنوبي براي صعود به جام جهاني داريم، به خدمت گرفتيم و اين بي فايده است.» شايد 2 رگه‌هاي زيادي که در فهرست آتي کي‌روش هستند، نفراتي چون نيکلا هاتفي منفرد دروازه بان شارلوا بلژيک، شروين رجبعلي، آريا شمس، عقيل اعتمادي و... بتوانند براي فوتبال ملي ما مفيد باشند اما همه آن‌ها بدون شک براي هماهنگي با تيم و آشنايي با فوتبال ايران به زمان نياز دارند.

    نسخه‌هاي اورجينال داخلي چه مي‌شوند؟!
    اما سوال اساسي اين است که تکليف نيروهاي جوان بومي فوتبال کشورمان که کم نيستند، چه مي‌شود؟! آيا ما در ممکلت خودمان فوتباليست‌هاي اورجينال بااستعداد نداريم که هر از گاهي مي‌خواهيم دست به دامان نسخه‌هاي 2 رگه فوتبال بشويم؟! آيا ما به جاي آن‌که در استعداديابي و عملکرد به مانند اسپانيا باشيم، مي‌خواهيم راهي را که فوتبال قطر طي مي‌کند در پيش گيريم؟! اين هشدارها جدي است...

    باشگاه خبرنگاران


  16. 5 کاربر از nar nia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #989
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    7,602

    پيش فرض

    گزارش تصويري: رئيس‌ دولت در اردوي تيم ملي



    رفت که حسابی صفا کنن دور هم!




    کیروش: آقا من تضمین می کنم کره رو میبریم!
    احمدی نژاد:شما به ما میبازید چه برسه به کره



    کریمی:مچ بندازیم؟!




    احمدی نژاد: دیگه نمیشه به کره 6 تا زد اون ممه رو لولو برد!





    به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، محمود احمدی‌نژاد، در ابتدای ورود خود به تمرین تیم ملی در وسط زمین بازیکنان به گفت‌وگو پرداخت و پس از آن جواد نکونام، کاپیتان تیم ملی دقایقی صحبت کرد.
    * احمدی‌نژاد به صورت اختصاصی با کارلوس کی‌روش گفت‌وگو کرد.
    * در این بازدید قرار شد یک مسابقه گل کوچک بین کادرفنی تیم ملی و منتخب کارکنان نهاد ریاست جمهوری برگزار شود که احمدی نژاد در مورد این موضوع خطاب به کی‌روش و با خنده گفت در این دیدار بازنده خواهید شد.
    *رئیس جمهور با نکونام اختصاصی صحبت کرد و خطاب به مهاجمان هم گفت که از شما در دیدار با کره‌جنوبی گل می‌خواهم.
    * خوش و بش احمدی نژاد و خسرو حیدری از نکات جالب بود. رئیس جمهور با اسم کوچک 2 بار وی را خطاب کرد و وضعیتش را جویا شد.
    * در این بازدید محمد عباسی وزیر ورزش، حمید سجادی معاون وزیر، علی کفاشیان و مهدی محمد نبی رئیس و دبیرکل فدراسیون فوتبال، رئیس جمهور را همراهی کردند.


    خبر خوب اینه که دکتر حساب کار دستش اومده و گفته سه شنبه ایران نیستم و نمیتونم بیام ورزشگاه! انصافا امیدم دو چندان شد برای شکست دادن کره!جدا از همه این شوخی ها بالاخره حضور شخصیت های عالی رتبه سیاسی میتونه خیلی روحیه بخش باشه همونطور که حضور هواداران میتونه انرژی بده و بازیکن رو تهییج کنه به شرطی که بدون در نظر گرفتن شرایط بازی و با صبر و حوصله 90 دقیقه تمام تیم رو تشویق کنن!هر اتفاقی ممکنه تو جریان بازی رخ بده گل اول رو ما بخوریم و ... نباید فشار روانی رو بیشتر کرد رو بازیکنها!پس استفاده از شرایط میزبانی به شرطی مفیده که تو تمام لحظات حمایت کنیم!وگرنه مثل یک شمشیر دولبه میشه که بازیکن ایران باید هر لحظه بترسه اگه امروز خوب نباشه اگه خراب کنه و ببازه تماشاگر چه شعاری میده و فردا روزنامه ها چه تیتری میزنن ...



    تاکتیک کره‌‌جنوبی : شوت به دروازه و سانتر از جناحین


    به گزارش خبرگزاری فارس، تیم ملی فوتبال کره جنوبی از ساعت 16 امروز تمرین کرد.
    * مدیرفنی و نایب رئیس فدراسیون کره جنوبی در جایگاه ویژه نشستند و تمرین را زیر نظر گرفتند.
    * از نکات قابل توجه تعداد زیاد افراد کادر فنی تیم کره بود. سرمربی کره 8 دستیار و آنالیزور دارد که در جریان تمرین در نقاط مختلف زمین مستقر شدند.
    *تمرین کره‌ای‌ها با نرم دویدن آغاز شد و سپس بازیکنان 30 دقیقه بدن‌هایشان را گرم کردند. در حین گرم کردن روی انجام کارهای انفرادی سرعتی تاکید زیادی می‌شد.
    *بعد از آن، بازیکنان کره تمرین حفظ توپ کردند و سپس به دو گروه تقسیم شدند. مهاجمان و هافبک‌ها در یک گروه و مدافعان در گروه دیگر قرار گرفتند. شوت به دروازه از جمله تمرین‌های مهم مهاجمان و هافبک‌های کره‌ بود و سپس سانتر از جناحین تمرین کردند.
    *انتقال سریع بازی از دفاع به حمله نیز یکی دیگر از قسمت‌های تمرینی تیم کره بود.
    * اعضای تیم کره سپس به دو گروه تقسیم شدند و فوتبال بازی کردند. آنها کارهای تاکتیکی که بیشتر آن انتقال توپ به کناره‌ها و سانتر از جناحین بود را مرور کردند. بازی دستگرمی کره‌ای‌ها در دو نیمه 15 دقیقه‌ای انجام شد. یکی از دروازه‌ها روی محوطه جریمه قرار داشت تا تقریبا از کل فضای زمین برای بازی استفاده کنند.در این بازی فقط یک گل به ثمر رسید و سرمربی تیم نکات فنی را در جریان بازی به بازیکنان گوشزد می‌کرد.
    * در جریان بازی دستگرمی هر زمانی که خطا و ضربه ایستگاهی رخ می‌داد چند بار این ضربه به دستور سرمربی تکرار می‌شد تا تمرین ضربات ایستگاهی هم در جریان صورت بگیرد.
    * کره‌ای‌ها 90 دقیقه تمرین پرفشار انجام دادند.
    * در پایان تمرین چند بازیکن کره تمرین ضربات ایستگاهی و پنالتی کردند.



    یه حسی دارم که تو این بازی ضربات شروع مجدد خیلی تعیین کننده خواهد بود!


    Last edited by Kianoosh; 15-10-2012 at 01:19.

  18. 8 کاربر از Kianoosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #990
    کاربر فعال انجمن موبایل A.N.A.P's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    محل سكونت
    Clouds
    پست ها
    3,023

    پيش فرض

    دوستان این بازی از کی بلیت فروشی شروع میشه و کی تموم میشه ؟ مثلا 1 ساعت قبل بازی بلیت هست ؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •