تیمار غریبان اثر ذکر جمیلست
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست
تیمار غریبان اثر ذکر جمیلست
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافهای و در ارزو ببست///
تا که پر نقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
دیده ی ما چو به امید تو دریاست چرا
به تفرج گذری بر لب دریا نکنی
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجتست
تا به گیسوی تو دست نا سزایان کم رسد
هر دلی از حلقه ای در ذکر یارب یارب است///
Last edited by Last Night; 21-10-2010 at 17:31.
تا بنگری صفای می لعل فام را
صوفی بیا که آینه صافیست جام را
از سر کشته خود می گذری همچون باد
چه توان کرد که عمرست و شتابی دارد
در مجلس ما عطر میامیز که مارا
هر لحظه ز گیسوی توخوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ وز شکر
زان رو که مرا ازلب شیرین تو کام است///
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)