شرمنده بابته پست بي ربطم
يه سوال از فريد عزيز
اين شعر رو كي خونده ؟
نوشته شده توسط Farid007
شرمنده بابته پست بي ربطم
يه سوال از فريد عزيز
اين شعر رو كي خونده ؟
نوشته شده توسط Farid007
سلام رامبد جاننوشته شده توسط wookman
اين رو محسن يگانه جديد خونده
آهنگ " رو تو كم كن " اينم لينك دانلود با كيفيت بالا
اون فاصله خالي اخر لينك رو بردار و گرنه File Not Found ميده !کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
البته پست من هم چنان با ربط نيست ولي دوستان ببخشند ... !
Last edited by Farid007; 27-04-2006 at 22:36.
نوشته شده توسط k@vir
يكي درد و يكي درمان پسنده
يكي وصل و يكي هجران پسنده
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسنده
ويرايش: يادم اومد!!![]()
![]()
Last edited by Marichka; 28-04-2006 at 22:50.
هنگام سپيدهدم خروس سحری / دانی که چرا همیکند نوحهگری
سلام
.....
یه شب مهتاب ، ماه میاد تو خواب
منو می بره ، کوچه به کوچه
باغ انگوری ، باغ آلوچه
دره به دره ، صحرا به صحرا
اونجا که شبا ، پشتِ بیشه ها
یه پری میاد ، ترسون و لرزون
پاشو می ذاره ، تو آبِ چشمه
شونه می کنه ، موی پریشون
یه شب مهتاب ، ماه میاد تو خواب
منو می بره ، تهِ اون دره
اونجا که شبا ، یکه و تنها
تک درخت بید ، شاد و پرامید
می کنه به ناز ، دستشو دراز
که یه ستاره ، بچکه مثِ
یه چیکه بارون ، به جای میوه ش
نوکِ یه شاخه ش ، بشه آویزون
یه شب مهتاب ، ماه میاد تو خواب
منو می بره ، از توی زندون
مثِ شب پره ، با خودش بیرون
می بره اونجا ، که شبِ سیا
تا دم سحر ، شهیدای شهر
با فانوسِ خون ، جار می کشن
تو خیابونا ، سر میدونا :
عمو یادگار ، مردِ کینه دار
مستی یا هشیار ؟ خوابی یا بیدار ؟
مستیم و هشیار ، شهیدای شهر
خوابیم و بیدار ، شهیدای شهر
آخرش یه شب ، ماه میاد بیرون
از سر اون کوه ، بالای دره
روی این میدون ، رد میشه خندون
...
نشنو از ني، ني حصيري بي نواست
بشنو از دل دل حريم كبرياست
====================
به مژگان سيه كردي هزاران رخنه در دينم
بيا كز چشم بيمارت هزاران درد برچينم
تا زهره و مه در آسمان گشته پديد / بهتر ز می ناب کسی هيچ نديد
دوش ديدم كه ملايك در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند
اگه اشتباه ننوشته باشم
ديدي كه يار جز سر جور و ستم نداشت / بشكست عهد و ز غم ما هيچ نداشت
تنهايي درخت را
پرنده هايي كه رفته اند
پر نمي كند
كسي از راه مي رسد
با دست هايي زرد
تا شايد آرامشي را به درخت هديه كند
اما درخت دورتر از هميشه مي ماند
و برگهايش را گريه مي كند
هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)