مشاعره

[Asalbanoo]

ببخشید رفقا
یادم رفت فاصله هارو درست کنم

[sise]

ای ساکن جان من آخر به کجا رفتی
در خانه نهان گشتی یا سوی هوا رفتی

چون عهد دلم دیدی از عهد بگردیدی
چون مرغ بپریدی ای دوست کجا رفتی

در روح نظر کردی چون روح سفر کردی
از خلق حذر کردی وز خلق جدا رفتی

رفتی تو بدین زودی تو باد صبا بودی
ماننده بوی گل با باد صبا رفتی

[Asalbanoo]

دارم آن سر که سرم در سر کار توشود/ با من دلشده هر چند سری نیست ترا
دیگران گرچه دم از مهر و وفای تو زنند / به وفای تو که چون من دگری نیست ترا

[Payan]

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم

[Payan]

دارم آن سر که سرم در سر کار توشود/ با من دلشده هر چند سری نیست ترا
دیگران گرچه دم از مهر و وفای تو زنند / به وفای تو که چون من دگری نیست ترا

اي بي خبر از سوخته و سوختني
عشق آمدنيست نه آموختني

[mohammad99]

تا نگاه ميکنم وقت رفتن است
باز هم همون حکايت هميشگي
پيش از ان که باخبر بشم لحظه عزيمت ناگزير ميشود

چه قدر شعر قشنگیه واقعا شاعرش نابغس

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم

يا پاي شقاوت را بر تارک شيطان نه
يا کوس سعادت را بر عرش مکرم زن
يا کحل ثوابت را در چشم ملائک کش
يا برق گناهت را بر خرمن آدم زن
يا خازن جنت شو، گلهاي بهشتي چين
يا مالک دوزخ شو، درهاي جهنم زن
يا بنده‌ي عقبا شو، يا خواجه‌ي دنيا شو
يا ساز عروسي کن، يا حلقه‌ي ماتم زن

از امضای تمام شما بدون اجازه استفاده میکنیم

[Asalbanoo]

نازک مگوی ساعد خوبان که خرد کرد / چندین هزار بازروی زور آزمای را
ای دوست عشق چون همه چشم است گوش نیست / چه جای پند خسرو شوریده رای را

[Payan]

يا پاي شقاوت را بر تارک شيطان نه
يا کوس سعادت را بر عرش مکرم زن
يا کحل ثوابت را در چشم ملائک کش
يا برق گناهت را بر خرمن آدم زن
يا خازن جنت شو، گلهاي بهشتي چين
يا مالک دوزخ شو، درهاي جهنم زن
يا بنده‌ي عقبا شو، يا خواجه‌ي دنيا شو
يا ساز عروسي کن، يا حلقه‌ي ماتم زن

آدم يا اين شعر ميفته (بخشي از اون نيست؟)
گر دردي از او بردي صد طعنه به درمان كن
ور رنجي از او خوردي صد خنده به مرهم زن
گر تكيه كني تختي(شايدم وقتي) بر تخت سليمان زن
ور پنجه زني روزي در پنجه رستم زن

از امضای تمام شما بدون اجازه استفاده میکنیم

يعني چي؟

[Payan]

نازک مگوی ساعد خوبان که خرد کرد / چندین هزار بازروی زور آزمای را
ای دوست عشق چون همه چشم است گوش نیست / چه جای پند خسرو شوریده رای را

اي كه از كوچه ي معشوقه ي ما مي گذري
برحذر باش كه سر مي شكند ديوارش

[mohammad99]

[]]


شب تا سحر مينغنوم و اندرز کس مينشنوم
وين ره نه قاصد ميروم کز کف عنانم ميرود





دوست من قرار نیست کل شعر رو بزاریم که

اون جمله اخر جوابش تو صفحه قبله