تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 98 از 421 اولاول ... 4888949596979899100101102108148198 ... آخرآخر
نمايش نتايج 971 به 980 از 4206

نام تاپيک: آداب معاشرت

  1. #971
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض

    ه ه خوب چی بگم رو نمیشه مشکلم همینه
    1-حرف غیرمستقیمی که گفتم و گفتید نمیتونید بگید رو مطرح کنید
    2-مستقیما همین حرفایی که به ما گفتید رو صمیمانه باهاشون مطرح کنید
    3-از سر کمرویی تحمل کنید!

    باور کنید خارج از این حالتها نداریم
    موفق باشید

  2. این کاربر از Atghia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #972
    کاربر فعال انجمن کشاورزی باغبون's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    پست ها
    524

    پيش فرض

    مرسی atghia جون ببخشید خستت کردم. این جلسه که رفتم گرم میگیرم باهاشون بعدم میگم من میرم یه جا دیگه اینجا بشینم حرف میزنم هیچی نمیفهمم. سعی میکنم کمرو نباشم

  4. این کاربر از باغبون بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #973
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    اتفاقی اینجا رو دیدم ...
    مرسی atghia جون ببخشید خستت کردم. این جلسه که رفتم گرم میگیرم باهاشون بعدم میگم من میرم یه جا دیگه اینجا بشینم حرف میزنم هیچی نمیفهمم. سعی میکنم کمرو نباشم
    یه راه دیگه هم دارید

    اینکه یه جلسه به صورت خصوصی برید پیش استادتون، قضیه رو صاف و پوست کنده بهش بگید
    بگید من دوست ندارم وقتی شما حرف می‌زنید، با دوستام صحبت کنم ...
    اگه میشه، جوری که اونا نفهمن من به شما گفتم و ...، این دو نفر رو یه جای دیگه بنشونید به خاطر حرف زدن (یه جورایی واسه تنبیه اونا)

    این جوری راحت میشید! خودتون هم چیزی نگفتید بهشون که بر بخوره !

  6. 6 کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #974
    کاربر فعال انجمن کشاورزی باغبون's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    پست ها
    524

    پيش فرض

    اره فکر خوبیه مرسی

  8. این کاربر از باغبون بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #975
    آخر فروم باز MR.CART's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    2,290

    پيش فرض

    اقا اونقد هم فکر میکردم داشتن رابطه با اقوام بد نیست حالا کم کم راه میفتم

  10. #976
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jul 2013
    پست ها
    22

    پيش فرض

    سلام به همه

  11. #977
    حـــــرفـه ای Йeda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    221B
    پست ها
    1,692

    پيش فرض

    سلام دوستان

    یه مدتیه با چند تا از دوستام مشکلی دارم..
    این دوستانی که می گم ازون دسته آدم هایی هستن که چون فکر می کنن کاری ازم برمیاد باهام دوستن..
    بیشتر ازین لحاظ دچار مشکل شدم که مدام انرژی منفی میدن و با این حال که خیلی سعی کردم بهشون کمک کنم ولی دیدم
    نمیشه...و مشکل اصلی در دانشگاست که نمیشه کاریش کرد..
    بچه های زرنگی نیستن و رفتارشون عصبیم می کنه...حس میکنم ازین دسته آدمهایی اند که شخصیت آدم رو زیر سوال میبرند...
    مدام خودمو عقب می کشم ازشون و با دوستان دیگم بیشتر معاشرت می کنم و در واقع آدم خجالتی ای نیستم و
    بهشون گفتم که دوست دارم با عده دیگه ای باشم یا گاهی تنها، ولی خب چون حس صمیمیت می کنند فکر می کنند منظور خاصی از حرف هام ندارم
    در شرایط عادی داشتن همچین دوستانی سخت نیست ولی انقدر مشکلات دیگه هست راستش واقعا درین مورد در موندم...

    ممنون میشم کمک کنید...
    البته اگه به نظرتون می رسه که راه دیگه ای مونده
    ...

  12. #978
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    سلام دوستان

    یه مدتیه با چند تا از دوستام مشکلی دارم..
    این دوستانی که می گم ازون دسته آدم هایی هستن که چون فکر می کنن کاری ازم برمیاد باهام دوستن..
    بیشتر ازین لحاظ دچار مشکل شدم که مدام انرژی منفی میدن و با این حال که خیلی سعی کردم بهشون کمک کنم ولی دیدم
    نمیشه...و مشکل اصلی در دانشگاست که نمیشه کاریش کرد..
    بچه های زرنگی نیستن و رفتارشون عصبیم می کنه...حس میکنم ازین دسته آدمهایی اند که شخصیت آدم رو زیر سوال میبرند...
    مدام خودمو عقب می کشم ازشون و با دوستان دیگم بیشتر معاشرت می کنم و در واقع آدم خجالتی ای نیستم و
    بهشون گفتم که دوست دارم با عده دیگه ای باشم یا گاهی تنها، ولی خب چون حس صمیمیت می کنند فکر می کنند منظور خاصی از حرف هام ندارم
    در شرایط عادی داشتن همچین دوستانی سخت نیست ولی انقدر مشکلات دیگه هست راستش واقعا درین مورد در موندم...

    ممنون میشم کمک کنید...
    البته اگه به نظرتون می رسه که راه دیگه ای مونده
    ...
    اگه خودتون دوست ندارید که باهاشون دوست بمونید، تعارف رو بذارید کنار ...
    راه حل مستقیم (یعنی اینکه برین رک و پوست کنده بهشون بگین خوشم نمیاد از رفت و آمد با شما) آخرین گزینه است، و با توجه به اینکه هر روز تو محیط دانشگاه ممکنه باهاشون برخورد داشته باشید، به عنوان آخرین راه حل پیشنهاد میشه ...

    اما اگه ازشون واقعاً فاصله بگیرید، کم کم خودشون متوجه میشن که دیگه رابطه‌ی قبلی از بین رفته ...

    این فاصله گرفتنتون باید طوری باشه که کاملاً به طرف بفهمونه که من نمی‌خوام با تو بگردم!
    به بهانه‌های مختلف از معاشرت باهاشون سر باز بزنید
    یکی دو ماه به همین منوال بگذره، اگه (با عرض معذرت) شعورش رو داشته باشن خودشون کنار می‌کشن ...

  13. 2 کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #979
    در آغاز فعالیت شیر برنج's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    پست ها
    17

    پيش فرض

    سلام بچه ها....به نظرتون چه طوری میشه یه مجری خوب واسه مناسبتای جشن های مدرسه بود...؟ اخه خیلی استرس اوره..!

    وبعضیا ممکنه مسخرت کنن...میدونین یکی از برنامه هام اینه پس خواهش میکنم کمکم کنید میخوام یه خورده از استرسی رو که توی جمع دارم اینطوری بریزم...میدونم کار راحتی نیس اما به دردسرش میارزه....میشه راهکار بدین..من کلا روابط عمومیم بالا نیس...اونقد اما میخوام عوض بشم..راستش ..همین دیگه..!

  15. #980
    حـــــرفـه ای ملا نصرالدین's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    2,056

    پيش فرض

    سلام دوستان

    یه مدتیه با چند تا از دوستام مشکلی دارم..
    این دوستانی که می گم ازون دسته آدم هایی هستن که چون فکر می کنن کاری ازم برمیاد باهام دوستن..
    بیشتر ازین لحاظ دچار مشکل شدم که مدام انرژی منفی میدن و با این حال که خیلی سعی کردم بهشون کمک کنم ولی دیدم
    نمیشه...و مشکل اصلی در دانشگاست که نمیشه کاریش کرد..
    بچه های زرنگی نیستن و رفتارشون عصبیم می کنه...حس میکنم ازین دسته آدمهایی اند که شخصیت آدم رو زیر سوال میبرند...
    مدام خودمو عقب می کشم ازشون و با دوستان دیگم بیشتر معاشرت می کنم و در واقع آدم خجالتی ای نیستم و
    بهشون گفتم که دوست دارم با عده دیگه ای باشم یا گاهی تنها، ولی خب چون حس صمیمیت می کنند فکر می کنند منظور خاصی از حرف هام ندارم
    در شرایط عادی داشتن همچین دوستانی سخت نیست ولی انقدر مشکلات دیگه هست راستش واقعا درین مورد در موندم...

    ممنون میشم کمک کنید...
    البته اگه به نظرتون می رسه که راه دیگه ای مونده
    ...
    من هم همین شرایط شما رو داشتم.بهترین کار اینه که ازشون فاصله بگیرید.مثلا درس هایی که اونها بر میدارند رو شما برندارید.
    یا اگر امکانش رو دارید یک ترم به یک دانشگاه دیگه انتقالی بگیرید.

  16. 2 کاربر از ملا نصرالدین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •