تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 98 از 106 اولاول ... 4888949596979899100101102 ... آخرآخر
نمايش نتايج 971 به 980 از 1055

نام تاپيک: سریال پنجمین خورشید

  1. #971
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    571

    پيش فرض

    نذر دارین پست های این تاپیکو به هزار برسونین

  2. این کاربر از alihacker2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #972
    آخر فروم باز mf.designing's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    Tabriz city
    پست ها
    3,344

    پيش فرض

    منم تو کفش موندم ، یارو غیب شد ، یدفعه وقتی رفت زمان آینده (88) سوار تاکسی شد اومد دمه در خونه اینا و ... ! اونکه میگفت نمیشه در زمان پول جابجا کرد ونمیشه پول آورد ، چطوری پول تاکسی سال 88 که پول یه خونه توساله 64 هست رو پیدا میکرد !!! بعد آیا پول همایون استثنا بود که مشد جابجا کرد و .... !
    نهایت سر کار گذاشتن ملت و ماست مالی بود به خدا

  4. #973
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    845

    پيش فرض

    یه چیزی رو من نفهمیدم

    وقتی محسن برای بار اخر اومد این زمان،تاکسیا در راه رضای خدا سوارش میکردن از پایین شهر میبردنش بالای شهر و ...؟

    اون که نمیتونسته دفعه قبلی پول زمان حال رو ببره سال 64 و دوباره برگردونه
    از پول سال 64 هم که نمیتونسته کرایه بده

    پس نتیجه میگیریم سوتی کارگردانی و فیلمسازی بوده

    خیلی بده که به این چیزا توجه نمیکنن
    تو خیلی سریالا این اشتباهارو میکنن
    مثلا طرف یه ماهه تو کما هستش تو بیمارستان ریش پروفسوریش دست نخورده مونده
    یه سوتیایی میدنا

    خود داستانم که نگو
    یه جورایی خواستن شوک بدن به بیننده بگن ما هم بلدیم سریال بسازیم،احتمالا از سیزن3 آلیاس تقلید کرده بودن البته با دخل و تصرف
    درسته
    اصلا این سریال کلکسیون سوتی های خفن بود.
    مثلا تو اون سکانس که محسن میگه زمان مرگ رو نمیشه تغییر داد همایون گفت غلامرضا یک سال بعد از عروسیشون شهید شد یعنی سال 65.
    در حالی که باید در عملیت النصر که سال 66 هست شهید میشده یعنی اینجوری مرگش یک سال زودتر اتفاق افتاد.
    تو قسمت آخر هم زمانی که محسن بعد از اومدن به سال 88 میره دم خونه هما و در میزنه یکی از پشت صحنه داد میزنه درو باز نکن!!یعنی نمیتونستن اون سکانس رو یه بار دیگه بگیرن یا اصلا تو تدوین صدای اون یه تیکه رو حذف کنن !!؟این دیگه خیلی ضایع بود.

  5. این کاربر از sinath بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #974
    پروفشنال dany_3p4u's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    516

    پيش فرض

    حالا یک سوال من داشتم !
    کسی مدل لپ تاپ محسن رو می دونه چیه ؟؟؟
    قشنگ بودش - به سونی می خورد ولی نمی دونم .

  7. #975
    آخر فروم باز tajrobenik's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    پست ها
    1,748

    پيش فرض

    به طور کلی سریالی بس بی مهتوا بود.

  8. این کاربر از tajrobenik بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #976
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    Human Factory
    پست ها
    7,281

    پيش فرض

    حالا یک سوال من داشتم !
    کسی مدل لپ تاپ محسن رو می دونه چیه ؟؟؟
    قشنگ بودش - به سونی می خورد ولی نمی دونم .
    دل 1520 بود ...

    متخصصش اینجاست

  10. 4 کاربر از REGISTERED USER بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #977
    اگه نباشه جاش خالی می مونه cdcenter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    201

    پيش فرض

    آخه کدوم سریال ایرانی زیبا و جذاب بوده و حرفه ای کار شده ؟ در ضمن یک سریال ایرانی نام ببرید که آخرش قشنگ تمام شده باشه و سر کاری نباشه ...
    اون از سریال مسخره رستگاران ... اینم از این .

  12. 2 کاربر از cdcenter بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #978
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    571

    پيش فرض

    خواهر محسن خنده دار بود اخرای فیلم وقتی محسن ازخونه داشت میرفت بیرون خواهره رفت سر لبتاپش اول من فکر کردم داره داستان رمانو تغییر میده که اینقدر با دکمه های کیبورد ور میره بعد معلوم شد که نه میخواست اسکرولو بکشه پایین

  14. این کاربر از alihacker2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #979
    آخر فروم باز H a m e e d's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    گیلان
    پست ها
    2,061

    پيش فرض

    خواهر محسن خنده دار بود اخرای فیلم وقتی محسن ازخونه داشت میرفت بیرون خواهره رفت سر لبتاپش اول من فکر کردم داره داستان رمانو تغییر میده که اینقدر با دکمه های کیبورد ور میره بعد معلوم شد که نه میخواست اسکرولو بکشه پایین
    وقتی پایانو نمیدونست چجوری میخواست تغییر بده آخه اول باید تو همون فرصت کم پایانو می خوند تا محسن یهو سر نرسه دیگه فرصت تغییر نمی موند براش.
    امشبم که اینا اومدن، گودرزی نیومده بود...
    آها؛ اون صحنه ای که سرگرد اینو شناخت کسی اشاره نکرد بهش چقدر طول کشید تا به فکرش رسید فرار کنه، سرگرده هم همونطوری داشت اینو نگاه میکرد، بعد شروع به دوئیدن کرد با اون شکمش که حین دوئیدن به این سو و آن سو تکان میخورد
    Last edited by H a m e e d; 21-09-2009 at 00:32.

  16. #980
    پروفشنال dany_3p4u's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    516

    پيش فرض

    خواهر محسن خنده دار بود اخرای فیلم وقتی محسن ازخونه داشت میرفت بیرون خواهره رفت سر لبتاپش اول من فکر کردم داره داستان رمانو تغییر میده که اینقدر با دکمه های کیبورد ور میره بعد معلوم شد که نه میخواست اسکرولو بکشه پایین
    منم دقیقا همچین فکری کردم ...
    خوب گفتم الآن می یاد سریع می خوته بعد 3 سوته عوضش می کنه @@

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •