گفت:من فرشته ام!
قاضی پرسید: بال هایت کو؟
گفت: بال هایم رابریده اند !
قاضی باورنکرد:نیشخند زد و او را به جرم نداشتن کارت شناسایی به حبس محکوم کرد .وقتی می خواستند به دست هایش دستبند بزنند،ناگهان چند فرشته از پنجره آمدند و او را با خود بردند.
ساعتی بعد قاضی در کتاب های قانون دنبال ماده ای می گشت که مربوط به تعقیب مجرم در آسمان باشد.