تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 97 از 233 اولاول ... 478793949596979899100101107147197 ... آخرآخر
نمايش نتايج 961 به 970 از 2330

نام تاپيک: بخشي زيبا از كتابي كه خوانده ام

  1. #961
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض - آندره ژید


    ناتانائیل ، آرزو مکن که حدا را جز در همه جا ، در جایی دیگر بیابی.


    هر آفریننده نشانه ی خداوند است . اما هیچ آفریده ای نشاندهتده ی او نیست.


    همین که آفریده ای نگاهمان را به خویش معطوف کند ، ما را ار راه آفریدگار باز می دارد.



    ما همه می پنداریم که باید خدا را پیدا کنیم . اما افسوس که نمی دانیم در انتظار یافتن « او» دعاهایمان را به کدامین سو حواله کنیم.سرانجام به خود می گوییم که او در همه جا هست ... و بی هدف زانو می زنیم. . تو ناتانائیل ، به کسی مانند خواهی بود که برای هدایت خویش در پی نوری می رود که خود به دست دارد.



    ای کاش اهمیت در نگاه تو باشد ، نه در آن چیزی که بدان می نگری .



    دل بستگی نه ناتانائیل ، عشق! بی گمان می فهمی که این دو ، یکی نیستند. از بیم از دست دادن عشق بود که من گاه توانستم با غم ها ، دل تنگی ها و دردهایی بسازم که اگر جز این بود ، به آسانی دربرابرشان تاب نمی آوردم.



    می گریم ، چوت بیش از این چیزی برای گفتن ندارم.



    اعمال ما ، وابسته به ماست. هم چنان که روشنایی فسفر به فسفر. راست است که ما را می سوزاند، اما برایمان شکوه و درخشش به ارمغان می آورد.. و اگر جان ما ارزشی داشته باشد، برای این است که سخت تر از برخی جان های دیگر سوخته است.



    زمان حال سرشار از آینده هاست. اما افسوس گذشته ای یگانه ، زمینه ساز آینده ای یگانه است!.



    ناتانائیل ، کاش هیچ انتظاری در وجودت ، حتی رنگ هوس هم به خود نگیرد. بلکه تنها آمادگی برای پذیرش باشد. منتظر هر آنچه به سویت می آید، باش و جز آنچه به سویت می آید آرزو مکن.. تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود. در انتظار خدا بودن ، ناتانائیل ، یعنی در نیافتن این که او را هم اکنون در وجود خود داری ...



    زیبا ترین چیزی که روی زمین یافته ام ، آه ناتانائیل ، گرسنگی من است .که همواره وفادار مانده ، به هر آن چه در انتظارش بوده است.



    من بیش از این نمی توانم سپاس گزار خدا باشم که مرا آفریده است. همچنان که اگر وجود نداشتم ، نمی توانستم به سبب نبودنم، از او گله مند باشم.

    ناتانائیل ، در کنار آنچه به تو ماننده است ، ممان. هرگز ممان. ناتانائیل ، همان که فضای پیرامونت رنگ تو را به خود گرفت یا تو به رنگ آن در آمدی ، دیگر سودی برایت نخواهد داشت. باید آن را ترک بگویی..


    " مائده های زمینی "

  2. 7 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #962
    داره خودمونی میشه b@ran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    129

    پيش فرض

    " برای چه آمدی؟آن هم بعد از این همه سال؟"
    _ بعد از پانزده سال.
    _بسیار خوب. بعد از پانزده سال
    _شش سال است می خواهم بیایم، هربار جلویم را گرفته اند
    _نپرسیدم چرا دیر آمدی
    _آمدم ببینمت
    _ خب مرا دیدی، غرق در گه. چرا نمی روی؟
    _ باید ازت مراقبت کنم . داری خودت را نابود می کنی
    _آنچه مرا نابود میکند دیگری است
    _ می توان در میان دیگران تنها زیست.
    _ عجلتا این دیگران اند که وسط تنهایی من زندگی می کنند.
    _این دیگران را تنهایی تو وسط معرکه کشیده است.
    _امده ای نصیحتم کنی؟
    _آمده ام کمکت کنم.
    _همه دارند کمکم می کنند! یکی صاحب وحی می شود ، یکی می خواهد سطح مفید اتاقم را دوبرابر کند . یکی مویش را آتش می زند... اگر می خواهی کمکم کنی برو. برو و راحتم بگذار!

    رفت. در را نیمه باز گذاشت و رفت. کاش برمی گشت . چه خریتی!! حالا چه کسی نعش مرا برمیداشت؟


    همنوایی شبانه ارکستر چوبها/رضا قاسمی

  4. 5 کاربر از b@ran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #963
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    او درست در جایی دنبال من می گردد که من هیچ وقت آنجا نبوده ام .



    امتحان نهایی

  6. #964
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نظرت راجع به این عنوان روزنامه ها چیست : فاجعه در مصر : بیست زن زنده زنده سوزانده شدند ؟ مردم این عنوان را می خوانند و می گویند واقعاً فاجعه ترسناکی است . ضمناً ده هزار زن در جاهای دیگر مرده اند و جهان ککش هم نمی گزد .




    امتحان نهایی

  7. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #965
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تو تنها وقتی قدر فرهنگ خودت را می دانی که از ان جدا شده باشی



    امتحان نهایی

  9. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #966
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    درد فقط برای کسی واقعی است که آن را همچون مصیبتی تحمل می کند و در این کار به آن حق شهروندی می بخشد و به آن اجازه ورد به روحش را می دهد . اصولاً شاعر به رنج و درد تن نمی دهد . رنج می برد – ولی خودش آدم دیگری است ایستاده در پایین تخت خواب که رنج بردن خود را نظاره می کند .




    امتحان نهایی

  11. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #967
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض چند روایت معتبر

    کسری گفت : دوستت دارم
    مهتاب گفت : چقدر ؟
    کسری گریه اش گرفت : آن قدر که نخوام زنم شی..

    حتی اگر این عالم بی منطق باشد ، احتمالا این را کسی می فهمد که خودش ، هندسه ی روح اش ، منطقی باشد..

    کار خوب کردن خیلی هم ساده نیست. در واقع شاید بشه کار خوب هم کرد اما بدی نکردن برای آدما غیر ممکنه...عاقبت اینجور آدما کجاست؟دورخ؟ ...اگه از همون اول چنین آدمی نبود، دیگه صورت مسئله پاک شده بود. ما اگه نبودیم نه دغدغه ی بهشت رو داشتیم نه ترس از جهنم رو. اما حالا هستیم و باید جون بکنیم که خوب باشیم..

    سگ وقتی چاق شد که قرومه اش نمیکنن...!

    خداوند از شدت ظهورش مخفی است. یعنی خداوند اون قدر هست که گویی نیست. اون قدر حضور داره که انگار غایبه . می گن خداوند مثل یه صداست که از اول آفرینش تا آخر اون با یه حالت پیوستهدر هستی نواخته میشه . چنین صدایی رو تا قطع نشه کسی نمی تونه بشنوه. در واقع همین دائمی بودن صدا مانع شنیدن ِش میشه . شاید واسه همینه که ما نمی تونیم خدا رو درک کنیم..

    هر کسی روزنه ای است به سوی خداوند ، اگر اندوناک شود . اگر به شدت اندوهناک شود ..


    "چند روایت معتبر"

  13. 5 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #968
    داره خودمونی میشه b@ran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    129

    پيش فرض

    از جمله دروغ های معمولی دیگر سکوت است و آن عبارت از کارخطایی است که کسی ما را بدان واداشته در حالی که فقط سکوت را حفظ کرده و حقیقت را پنهان داشته است. بسیاری از راستگویان عادی در این سراشیبی می لغزند و خیال می کنند که وقتی سکوت را حفظ کنند دروغ نمیگویند!


    ...
    از شوخی گذشته به نظر من سزاوار است که در این موضوع مطالعه دقیق نماییم، که چه دروغ هایی برتری داشته و مفیدتر است.
    زیرا ما همه باید دروغ بگوییم و در حقیقت همه دروغ می گوییم و نیز معلوم کنیم که از چه دروغ هایی باید پرهیز نماییم!!!

    انحطاط فن دروغگویی(و چند داستان دیگر)
    مارک تواین
    Last edited by b@ran; 27-02-2009 at 14:16.

  15. #969
    داره خودمونی میشه b@ran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    129

    پيش فرض

    یک زاغچه همان چیزی هست که یک انسان هست. زاغچه می تواند گریه کند، بخندد ، احساس شرمندگی کند، تدبیر به کار بندد، بحث کند. یاوه سرایی و بدگویی را دوست دارد و دارای حسن بذله گویی و طنز است و می داند چه وقت خر می شود همان طور که شما میدانید و شاید هم خیلی بهتر . اگر زاغچه انسان نیست ولی تمام آثار و علایم بشری را نمایان می سازد.

    انحطاط فن دروغگویی
    مارک تواین

  16. 2 کاربر از b@ran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #970
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ما همگی قربانی و در عین حال جلاد حافظه کوتاه مدت خود هستیم که بیش از سی ثانیه نمی پاید و همین ادامه ی زندگی مان را ممکن می سازد بی آنکه اسیر هر اتفاقی باشیم که دور و برمان پیش می آید .





    آدم وقتی از کسی که دوستش دارد خبری نداشته باشد می تواند او را در هر جایی تصور کند





    دلش می خواست دنیای آزاد و طبیعی داشته باشیم که در ان از نیروها و قوانین سرکوبگر خبری نباشد . به او گفتم که چنین چیزی هیچ وقت وجود نداشته . آزادی که او به دنبال ان بود ، جست و جوی آزادی بود ، چیزی که هرگز به دست نمی آوریم ، اما همان مبارزه برای کسب ان ما را رها می کند .







    گاهی در می مانم که آیا مردها ما را دوست دارند ، آن ها فقط می خواهند با همدیگر رقابت کنند و از همه سرتر باشند ......







    خوشبختی دام موقتی است که مشکلات سرسخت و پیچیده را پنهان می کند و ما را در برابر مشروعیت کور شوربختی ، آسیب پذیرتر از همیشه رها می کند .





    زندگی خیلی چیزها یادمان می دهد و ما مقصریم که یاد نمی گیریم و بارها و بارها در همان تله ی شیرین گرفتار می آییم .







    گناه کردم ، لذت بردم ، رنج کشیدم ، بخشیده شدم ، اما حاضر نیستم شکوه لذت خود را انکار کنم .......





    زنهای نابالغ خیلی کم اند اما تا دلتان بخواهد کودکان در هیئت مرد وجود دارند .





    هیچ داستانی وجود ندارد که حاشیه نداشته باشد .




    اینس

  18. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •