از تو ای دوست نگسلم پیوند
ور به تیغم برند بند از بند
الحق ارزان بود ز ما صد جان
وز دهان تو نیم شکرخند
هاتف اصفهانی
از تو ای دوست نگسلم پیوند
ور به تیغم برند بند از بند
الحق ارزان بود ز ما صد جان
وز دهان تو نیم شکرخند
هاتف اصفهانی
در خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
نقش مستوری و مستی نه بدست من و تست
آنچه سلطان ازل گفت بکن آن کردم
حافظ
منع مهر غير نتوان کرد يار خويش را
هر که باشد، دوست دارد دوستار خويش را
هر نگاهي از پي کاريست بر حال کسي
عشق ميداند نکو آداب کار خويش را
وحشی بافقی
الهی ار بواجم ور نواجـم***ته دانی حاجتم را مـــو چه واجم
اگر بنوازیم حاجن روا بی***وگر محروم سازی مو چه ساجم
باباطاهر
ما فرش بزرگي به جهان باز کشيديم
صد گونه شراب از کف اقبال چشيديم
آن جاي که ابرار نشستند نشستيم
وان راه که احرار گزيدند گزيديم
سنایی غزنوی
منی ئؤلمؤش بیلیب غمه غرق اولان
آغلایان دوستلارا چاتدیران خبر
ائله بیلمه سینلر ئؤلمؤشم آرتیق
هدر دیر غصّه لر،هدر دیر غملر
شهاب الدین سهروردی
روشنتر است دم به دم انوار کاينات
از نور بينهايت روح منورم
روشنتر از وجود تجلي ذات حق
بنموده آنچه بود و بود جمله يکسرم
فخرالدین عراقی
مئی حبابی گیبی مئیخانه ده بیر ائو توتوبان
عقد انگور گیبی بیر آرایا باش چاتوبان
آلسالار دین ایله دؤنیانی،شرابه ساتوبان
مست و مدهوش و خراباتی و بی باک اولالیم
مولانا فضولی
من بقول دشمنان هرگز نگيرم ترک دوست
کز نکورويان اگر بد در وجود آيد نکوست
گر عرب را گفتگوئي هست با ما در ميان
حال ليلي گو که مجنون همچنان در جستجوست
خواجوی کرمانی
تا نهادیم از سر در یوزه در کویت قدم
هر زمان از فضل حق ما را عطایی دیگر است
گر چه هست آب و هوای روضه رضوان لطیف
جنت آباد سر کوی تو جایی دیگر است
نسیمی
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)