01 تهران ارتش
10 روز
01 تهران ارتش
10 روز
من وضعیت خدمتم بدفرم رو هواست.......5 سال پیش رفتم ..نیروی دریایی سیرجان...بعد از 2 هفته ...نتونستم تحمل کنم و زدم عینکم رو شکستم و یه مرخصی 2 ساعته تو شهری گرفتم واسه خرید عینک. و پیچیدم اومدم تهران.....
الان تو این 4-5 سال نه اومدن دنبالم...نه خبری شده..نه هیچی........وضعیت من الان 4-5 سال فرارم گذشته چیه؟ حمکش چیه؟ فرار ی که 5 سال گذشته باشه ا زشروع خدمتش چیکا رمیکنن باهاش؟ اونموقع که رفتم خدمت 19 سالم بود الان 24 سالمه ......
ولی خداییش خیلی سخت بود...چون ما 800 نفر بودیم ا زتهران هممون هم عادی بودیم....زیر دیپلم........خیلی سخت گذشت....2 نفر شاهرگشونو زدن تو هفته اول ....منم وزنم 100 کیلو بود یه روز که 500 تا بشین پاشو دادن تنبیهی و الکی...اصلا همش میرفتم و می خوردم زمین و خیل یدعوا م یکرد و بلند م یکرد ......... نم یخوام ا زسختیش تعرف کنم وگرنه 2 صفحه میتونم بنویسم که چی م یگذشت آب قطه بود 1 روز چند نفر غش کردن من از تشنگی تو صورتم میزدم ...خیلی خاطره شد اون 2 هفته و اینقدر زیاد بود که من تحمل نکردم و فرار کردم..ک
فقط م یخواستم بدونم الان وضعیتم چی میشه؟
با تشکر![]()
10 روز بعد از چی ؟
من الان 24 روزه پست کردم فقط برگ سبزم اومده برگ سفید نیومده هنوز
کسی هست شهریور 91 به 01 تهران اعزام باشه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شما اگر خودتون رو معرفی کنید میرید دادگاه یه جریمه ای رو میپردازید و دوباره میرید اموزشی چون تو اموزشی بودید اضاف نمیزنند البته قبلا ها اینجوری بود فکر نکنم تغییری کرده باشه
طبق قانون تا 15 روز غیبت میزنند و بعد از 15 روز فراری حساب میشید فرقی نمیکنه 15 روز یا 15 سال قانونش یکی هست
ببین رفیق یه چیزی بگم مطمئن باش شرایطت به سختی من نبوده شما بر گرد صفحه های اول تاپیک رو بخون ببین اوضاع من تو اموزشی چی بوده هنوز هم دیر نشده اگه میتونی برو ما متولد59 هم داشتیم تو یگان
ده روز بعد از برگ سفید معمولا میاد شما احتمالا 18/6 اعزامید
ديگه از من كه بدتر نبودي؟ من مدارك دانشگاهيم رو بهم تحويل ندادن و با مدرك ديپلم رفتم سربازي. حالا بماند كه چرا!
منم سيرجان بودم . بهمن 89. تازه هم تموم كردم.
زمان ما سختي داشت .خيلي هم زياد. مثلا ما خيلي وقتا آب نداشتيم. چون آونجا آب لوله كشي نبود تانكر پر ميكردن.
بعدش اينكه دهن ما سرويس شد واسه زيباسازي ورودي درب كلاه. من 20 كيلو وزن كم كردم وقتي اومدم خونه.
اردوگاه بچه ها از تشنگي حلاك ميشدن. آب تو تانكرها يخ ميزد. يخ ميزدا!!!
8 روز اردوگاه رو ما تجربه كرديم .بيشتر از خيلي هاي ديگه./
ولي الا ن كه فكر ميكنم مي بينم كه با تمام سختي هايي كه داشت خاطراتي توش بود كه هر روزش واسم شيرينه. ماسه تسويه حساب من و يكي از دوستام كه تو سيرجان با هم بوديم رفتيم واسه امضا گرفتن.
اون خاطرات رو ياد آوري ميكرديم واسه خودمون. تكرار نشدنيه.
-
شما اگه الان بري 2 تا حالت داره. يكي اينكه ممكنه دادگاهيت كنن. يكي اينكه دادگاهي نميشي فقط دوباره خدمتت رو از اول تو همون سيرجان ادامه ميدي.
ولي هرچقدر بگذره بدتره.
شما زودتر برو. الان بهتر شده. نزار بشه 24 ماه . اون موقع ديگه واسه فرار توجيه مناسبتري داري...
سلام چه خاطرااتی رو زنده کردی........یادش بخیر.......اصلا یادم رفته بود تانکرها رو.........والا اون موقع ما رفتیم آب نداشت تانکرها........از تو خود دستشوییها آب م یخوردیم...انوم خودت که میدونی روزی 2 بار بیشتر نمیزاشتن بری دستشویی تو آموزشی..تو سالن غذاخوری هم که 1 تانکر بود واسه 400 نفر..نمی شد آب بخوری.2-3 بار نزدیک بود د
دندونم بشکنه لب تانکر...اکا رینداریم حالا به سختیهاش ولی...منو یاده اونجا انداختی....درب کلاه. یادش بخیر.........
ولی شما دیپلم بودی.... من عادی ...زیر دیپلم..ما تو جمع 800 نفرمون 2 تا دیپلم داشتیم که همون اول جداشون کردن بردن یعن با ما قاطی نکردنشون...نمیدونم رفتن کجا...ولی فکر کنم بهتراز عادیها با دیپلمه ها رفتا رمیشه...
من حقیقتش دیگه نمی تونم برگردم......دارم تشکیل زندگی میدم و ایشالله به زرودی....ضمن اینکه گواهینامه هم دارم...فقط واسه یکار یاحتیاج داشتم پایان خدمت...که اونم به زندانی شدن و ..نمی ارزه....
میلاد من سال 85 اونجا بودم.ببر سیرجون هم فرمانده مون بود.چنان بلایی سر ما اورد که هنوز خواب سیرجان میبینم.تو کوهپیمایی از 6 صبح تا 3 بعد از ظهر تو گرما یک قطره اب نخوردیم و همش با وسایل تو کوهها بودم.اموزش که بحثش جداست.
کلا سیرجان جزو سخت ترین مراکز اموزشی هست.البته الان بهتر شده.اون زمان مرخصی شهری هم نمی دادن.
نه عزیز این همه هم ترس نداره.خودم 2 تا پادگانشم رفتم.پادگان بیرون از شهر بیرجند که واقعا هتله به معنای اصلی خودش!فوق العاده امکانات خوبی داره.هر شب می توینین حموم برین.(زیر خوابگاتون حمومه! ما تو پادگان تو شهر هفته ای دوبار 5 مین می رفتیم فقط !)تازه ساخته شده پادگان و امکاناتش عالی. امسال جز بهترین پادگان های آموزشی از لحاظ امکانات اعلام شد.دویستان این سوال رو چند بار پرسیدم کسی جواب نداده هنوز،اگه ممکنه جواب بدین رفقا: من افتادم 04 بیرجند نیروی زمینی ارتش،دوره اموزشیش چطوریه؟ سختییش چیه؟ دوره آموزشی اونجا ورزش و سختی های جسمی زیاد داره؟ کلا ورزش و صبحگاه و این حرفا توی دروه آموزشی چطوریه؟
بعدشم ممکنه روزای اول سخت بگذره بهتون ولی یه هفته بگذره عادت می کنین به سختی هاشون ولی خیلی آموزشی دوران شیرینیه .بیای تو یگان بعد می فهمی آموزشی چی بود.(به خاطر موتوری بودنی که ازت می کشن!البته لیسانس باشی زیاد غمی نیست.خدمت سختی نداشه باشه که خدمت نیست!)
سختی خدمترو شما چشیدین نه ماها! که جولو در خونمون داریم خدمت می کنیم.بازم خدارو شکر.خدا پشت پناه همه سربازا باشه.خودمم افسر وظیفه تو ستاد فرماندهی هستم و خداروشکر سختی خیلی کمه.سلام چه خاطرااتی رو زنده کردی........یادش بخیر.......اصلا یادم رفته بود تانکرها رو.........والا اون موقع ما رفتیم آب نداشت تانکرها........از تو خود دستشوییها آب م یخوردیم...انوم خودت که میدونی روزی 2 بار بیشتر نمیزاشتن بری دستشویی تو آموزشی..تو سالن غذاخوری هم که 1 تانکر بود واسه 400 نفر..نمی شد آب بخوری.2-3 بار نزدیک بود د
دندونم بشکنه لب تانکر...اکا رینداریم حالا به سختیهاش ولی...منو یاده اونجا انداختی....درب کلاه. یادش بخیر.........
ولی شما دیپلم بودی.... من عادی ...زیر دیپلم..ما تو جمع 800 نفرمون 2 تا دیپلم داشتیم که همون اول جداشون کردن بردن یعن با ما قاطی نکردنشون...نمیدونم رفتن کجا...ولی فکر کنم بهتراز عادیها با دیپلمه ها رفتا رمیشه...
من حقیقتش دیگه نمی تونم برگردم......دارم تشکیل زندگی میدم و ایشالله به زرودی....ضمن اینکه گواهینامه هم دارم...فقط واسه یکار یاحتیاج داشتم پایان خدمت...که اونم به زندانی شدن و ..نمی ارزه....![]()
Last edited by a6543210; 09-08-2012 at 17:48.
هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)