سلام
...
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
سلام
...
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
تا چند زنم به روی درياها خشت / بيزار شدم ز بتپرستان و کنشت
تمنايت وجودم را به آتش مي كشد هر دم
نگاهي مي كنم بر ماه و نو تر مي شود دردم
مرا در جرگه ي خوبان عالم با تو راهي نيست
بگو تا چند آيم عاشق و بيمار برگردم
Last edited by Marichka; 21-04-2006 at 01:02.
سلام
...
ميدانم زندگي زيباست
زندگي زيباست
زيباتر از تابش نور ماه و ستاره هاست
زندگي همپايه ي لطف خورشيد است
زندگي جوشش عشق است
حتي تا لحظات واپسين!
(نميدونم از كيه ولي اگه كسي ميدونه لطفا" بگه)
مفروش عطر عقل بهندوی زلف ما
کانجا هزار نافه مشکین به نیم جو
و در اعماق خاطر ياد آور آن شميم روح افزا را
ز "من" بگذر و بر طاق جهان بنگار شور واژه ي "ما" را
اري اري زندگي زيباست
زندگي اتشگاهي ديرنده پا برجاست
گر بيفروزيش شعله اش در هر كران پيداست
ور نه خاموشست
و خاموشي گناه ماست
تا نگاهت در دلم جا ميكند
زخمهاي كهنه لب وا ميكند
با همه صبر و صداقتهاي ما
عشق بين ما چه بد تا مي كند
در حسرت چشم تو ماه شكست
چشمان هزار غنچه در راه شكست
تو رفتي و بعد تو دلم مثل بلور
افتاد ز برج شوق و ناگاه شكست
(مريم حيدر زاده)
سلامنوشته شده توسط saye
سايه خانم تكراري بودهاااااااااااااااا![]()
و اما :
تنهايي مرتب به دلم مي كوبد
كه
تا ويراني اش ثانيه اي فاصله است.
هم اکنون 6 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 6 مهمان)