تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 95 از 638 اولاول ... 4585919293949596979899105145195595 ... آخرآخر
نمايش نتايج 941 به 950 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #941
    آخر فروم باز omid.k's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    Basin city
    پست ها
    2,500

    پيش فرض

    سلام دوست گرامی...

    بسیار سپاسگزارم
    در واقع همون جمله ی شما الهام بخش من برای این کار شد

    من هم از لطفی که به بنده دارین متشکرم

  2. این کاربر از omid.k بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #942
    داره خودمونی میشه san.nazz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    43

    پيش فرض

    يادم مي آيد كه ديروزها
    چگونه دوستت داشتم
    چگونه اشتباهات بزرگت را
    به سادگي بادي كه مي وزد
    و جمع مي كند برگهاي مرده را
    مي بخشيدم
    امروز من چه ام شده است؟
    امروز من چه ام شده است؟
    تمام سخاوتم را از دست داده ام
    لبخندهايم
    مثل قاب عكس كهنه روي ديوار
    بوي ماندگي مي دهد
    نگاهم
    روي آنچه بود و ديگر نيست
    حسرت زده مانده است
    تو هستي
    من هستم
    چه چيز ديگري بايد اتفاق بيفتد تا اين دو جمله ساده را
    بفهمم؟؟؟
    عالی بود

    حرف دلتون رو خوب می تونید رو کاغذ بیارید

    کاش منم این توان رو داشتم

  4. #943
    داره خودمونی میشه san.nazz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    43

    پيش فرض

    فصل ها ميگذرند از پس هم


    گلهاي بهاري از دل برف بيرون مي آيند


    و تو در آن سوي پنجره بسته شب ، ايستاده اي


    بگذار روحت شادي لبخند خوش بيني را حس كند


    به رقص چشمانت نگاه كن ، تا زندگي در آن پر بگيرد


    زندگي در لابه لاي عقربه هاي ساعت مچي ات ميرويد و تو از آن بي خبري


    بگذار زندگي بار ديگر تو را به سوي لطافت عظيم خوشبختي پرتاپ كند


    با بادبادك هاي رنگي كودكان كوچه پرواز كن


    مگذار اعداد فصل هاي گذشته بر تو غالب باشد


    به آسمان نگاه كن


    كمي بالاتر


    خورشيد ميكوشد از ميان مه پديدار شود


    تا درخشيدن لبخند زيباي تو را جشن بگيرد

  5. #944
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    عالی بود

    حرف دلتون رو خوب می تونید رو کاغذ بیارید

    کاش منم این توان رو داشتم
    فكر كنم درمورد شعرام دارين اغراق مي كنين!
    اصلا به اون خوبي كه شما فكر مي كني نيستن!
    شعراتو بازم بذار بخونيم!
    موفق باشي!

  6. #945
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    جاده ها
    جاده هاي تاريك اندوه
    جاده هاي مه گرفته ي شب هاي سرد
    جاده هاي سوزاننده روزهاي سراب
    جاده هاي مستقيم يا پر پيچ و خم
    جاده هايي كه به نقاط كور و ديوارهاي بن بست
    ختم مي شوند
    و يا سقوط مي كنند به عمق دره هاي عميق!
    جاده هايي با دو رديف سرو سربه فلك كشيده در دو طرفشان
    قسم خورده براي مقصدي به پستي بهشت!!
    و جاده هاي غروب
    كه آغاز نگشته به پايان مي رسند
    جاده هاي بي سرانجام
    جاده هاي ترس
    از توهمات ناپيداي بيرون جاده
    از سكوت خفته پشت خط كشي ها
    و همه
    همه بي سرانجام!
    جاده ها ! رهايتان كرده ام براي سرزميني دور
    براي قدمهايي روي شن هاي ناپايدار ساحل
    براي همراه شدن با تمام كساني كه مثل من
    جاده هاي از پيش ساخته شده تقدير را
    قبول نداشته باشند!

  7. #946
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض


    از کوچه ی قلب من، آن دم که گذر کردی
    من ردّ تو را گریان، بوسیدم و بوییدم
    همواره دلِ تنگم، سوی تو کُند پرواز
    تا بال بر افشاند، بر جنّتِ جاویدم
    ای یار ِاهورایی، ای مظهر ِزیبایی
    دنبالِ تو می گردم، من زائر ِخورشیدم
    آن روز که ما با هم، زنجیر شدیم، آن شب
    با یاد تو خوابیدم، چون خوابِ تو را دیدم

  8. #947
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    با همین سکه ی ماه
    می خرم چند تا ستاره
    می گذارم پشت پنجره ام
    که اگر رهگذری
    رد شد از حومه ی تاریکی من
    جلوی پای خودش سنگ ببیند
    و نلنگد تا صبح

  9. #948
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض


    از دوردستها
    صدایت را می شنوم
    که مرا به سوی خود می خوانی
    چه زیباست
    به سوی تو دویدن
    و در آغوش تو
    آرام گرفتن
    آن لحظه دیگر دنیایی
    جز دنیای ما وجود ندارد

  10. #949
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    پیش از آنکه بمیرم
    دگر باره سخن میگویم
    از گرمی زندگی
    تا تنی چند بدانند
    زندگی گرم نیست
    می توانست ولی گرم باشد.

    پیش از آنکه بمیرم
    دگر باره سخن می گویم
    از عشق
    تا تنی چند بگویند:
    عشق بود
    عشق باید باشد.
    پیش از آنکه بمیرم
    دگر باره سخن می گویم
    از بخت خوش امید بستن به خوشبختی
    تا تنی چند بپرسند:
    چیست این خوشبختی ؟
    کی بر می گردد؟

  11. #950
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    از کجای قصه آمده بودی
    که رویاگونه
    به خورشید بی رمق روزهای زمستانی ام گرما بخشیدی
    و من خالی از اراده
    در جریان تند رودخانه ای
    که شاید از حضور غافلگیرانه ات به خروش آمده بود
    از تمامی اضطراب های کهنه شسته شدم.
    محکومین ابدی به اشتباهات گذشته
    در کجای قصه
    با تو وداع خواهند کرد؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •