sise عزیز حق با شماست اشتباه شد اول این که من فکر کردم ه هست با ه ارسال کردم به صورت هم زمان با یکی دیگه شد
sise عزیز حق با شماست اشتباه شد اول این که من فکر کردم ه هست با ه ارسال کردم به صورت هم زمان با یکی دیگه شد
من ادامه میدم:
نگارا، وقت آن آمد که یکدم ز آن من باشی
دلم بیتو به جان آمد، بیا، تا جان من باشی
دلم آنگاه خوش گردد که تو دلدار من باشی
مرا جان آن زمان باشد که تو جانان من باشی
به غم زان شاد میگردم که تو غم خوار من گردی
از آن با درد میسازم که تو درمان من باشی
یکی خوب کردار و خوشخوی بود ............که بد سیرتان را نکو گوی بود
بخوابش کسی دید چون درگذشت.............که باری حکایت کن از سرگذشت
دهانی بخنده چون گل باز کرد............چو بلبل بصوتی خوش آغاز کرد
که بر من نکردند سختی بسی..........که من سخت نگرفتمی بر کسی
يك نظر هم صنع حق را سير كن در آينه
تا نپنداري كه گلها بهتر ازين كاشتي
من گلي بيرنگ آوردم به گلزار سخن
گر تو در كاشانه ات گلهاي رنگين كاشتي
ياد آر آن زماني كز كوي تو گذشتم
مدهوش و مست و مجنون ديوانه تو گشتم
رفتي گذشتي و من بي تو پي تو رفتم
==
صبح همه بخير ، اللخصوص Magmagf
مگذار كه ياد ما را طعم تلخ اين حقيقت ببرد
اين حقيقت است كه از دل برود هر آنكه از ديده رود
اين حقيقت است كه از دل برود هر آنكه از ديده رود...
دختر کفش کتونی ! اگه بخوای می تونی.
ترانه ی امید رو همنفسم بخونی !
همه چشماشون رو بستن . اما تو باید بدونی ،
باتوام ! دختر تنها ! کوچه گرد کفش کتونی !
بگو امشب توی این شهر چن نفر سقفی ندارن ؟
چن تا کوچه بی چراغن ؟ چن تا باغچه بی بهارن ؟
بگو چن تا مرد کولی بچه هاشون رو فروختن ؟
چن تا مادر توی شعله مثل پروانه ها سوختن ؟
توی غربت نگاهت یه ترانه لونه کرده !
می دونم برق ستاره به شب ما بر می گرده !
دختر کفش کتونی ! اگه بخوای می تونی.
ترانه ی امید رو همنفسم بخونی !
صبح به خیر به خصوص اقا صالح
یاد من نبودی اما
من به یاد تو شکستم
غیر تو که دوری از من
دل به هیچکسی نبستم...
من پچ پچ غمین تصاویر عشق را
محبوس و چارمیخ به دیوار سال ها
پیوسته باز می شنوم در درون شب
من رویش گیاه و رشد نهالان
پرواز ابرها تولد باران
تخمیرهای ساکت و جادویی زمین
من نبض خلق را
از راه گوش می شنوم آری
همواره من تنفس دریای زنده را
تشخیص می دهم
من هم به آن چه لطف كني شاكرم
اينك نسيم از بن زلف تو مي وزد
از عطر شيشه مخمور
و چشم هاي تو
همرنگ زهر ، زيبا ، با حسن نيمرنگ
در بوسه هاي تو مزه ي اخلاص
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)