سلام:
شما باید شعرتان را با آخرین حرف شعر قبلی یعنی"ت" آغاز میکردید. ولی من ادامه میدم:
دستان من نمیتوانند
نه، نمیتوانند
هرگز این سیب را
عادلانه تقسیم کنند.
تو
به سهم خود فکر میکنی
من
به سهم تو.
سلام:
شما باید شعرتان را با آخرین حرف شعر قبلی یعنی"ت" آغاز میکردید. ولی من ادامه میدم:
دستان من نمیتوانند
نه، نمیتوانند
هرگز این سیب را
عادلانه تقسیم کنند.
تو
به سهم خود فکر میکنی
من
به سهم تو.
Last edited by sise; 12-06-2007 at 07:18.
و تكان دادن دستت كه مهم نيست زياد
و تكان دادن سر ...
چه كسي باور كرد ؟
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاكستر كرد...
در « گفتگوی تمدن » راه چاره نیست
چون رشتهء حباب و کمی شعر ناب
شب را دگر نمانده امید گشایشی !
آزادی ام سراب و کمی شعر ناب
فریاد مردمان همه در گلو شکست
من چون بگویم از کتاب وکمی شعر ناب؟
برای شنیدن تو
که هیچوقت برام حرفی نداری
باید بمونم اینجا
شاید یه روز بیای ببینی...
یک سینهء خراب و کمی شعر ناب
یک کوزهء شراب و کمی شعر ناب
در سینهء زمین که پر از ظلم آدمی ست
کاش ، لبخند بود و آب و کمی شعر ناب
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
تو همه دنیای منی
امروزو فردای منی
هیچ وقت نشد بهت بگم
که من چه قدر دوست دارم...
من هنوز در به در خاطره هاتم چل گيس
هر جاي حادثه باشي پا به پاتم چل گيس
منو تو دلت صدا كن تا صدات رو بشنوم
آخه من از خودتم نبض صداتم چل گيس
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند
همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی
یادته دعا می کردیم واسه هم ؟ واسه رسیدن به هم یادته ؟
پیش هم بودیم نذاشتن یادته ؟ اونا ما رو دوس نداشتن یادته ؟
نامه بدون امضا یادته ؟ اسم مستعار .... یادته ؟
طرح اون انگشتر من یادته ؟ پاسخ مختصر من یادته ؟
فال حافظ شب یلدا یادته ؟ اسممو گذاشتی رویا یادته ؟
هم اکنون 6 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 6 مهمان)