تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 94 از 421 اولاول ... 4484909192939495969798104144194 ... آخرآخر
نمايش نتايج 931 به 940 از 4206

نام تاپيک: آداب معاشرت

  1. #931
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض

    چجوری میشه با استاد گرم گرف (مخش رو زد)
    یکی بیاد کلا فلصفه زدن مخ استاد رو توضیح بده خیلیا تو این کار حرفه ای اند و دیدم.

    و هم چنین وقتی نمره ها رو وارد کردن موقعه اعتراز به نمرات که خیلی برام پیش امده که با استاد تماس بگیرم چجوری با استادی که من رو خوب میشناسه صحبت کنم تا نمره مورد نیازم تامین بشه ؟؟!



    Sent from my GT-I9300 using Tapatalk 2
    در نظر بگیرید کسایی که اصطلاحا گرم میگیرن بااستاد دو تا شرط وجود داره
    1-استاد باید رفیق باز باشه
    2-دانشجو باید روابط عمومی جالبی داشته باشه

    اگه دقت کرده باشید بعضی از استادها هیچ رقمه امکان نداره اهل صمیمیت باشند بعضی ها هم برعکس(خودم استادی رو میشناختم که با دانشجوهاش برنامه کوه و جشن و اینا میزاشت!...)بنابراین مهمه که قبل از همه چیز ببینید استادتون چه تیپیه
    بعد هم اگر فرضا شما از اون تیپ های شوخ و اصطلاحا خیلی در جمع نیستید باید دور این قضیه رو خط بکشید چون ممکنه برعکس نتیجه بده!


    برای بیشتر نزدیک شدن به استاد باید زیاد سراغش برید به بهانه اشکال پرسیدن به اتاقش برید یا در در زمان استراحت کلاسها بهش مراجعه کنید و اگر طوری بشه که (خصوصا وقتی اتاقشه)باب صحبت رو در موردی باز کنه باید سررشته کلام رو بدست بگیرید و روی اون موضوع مانور بدید به مرور صمیمیت ایجاد میشه...



    برای نمره گرفتن در درجه اول نظر شخصیم اینه هرگز نگذارید کار به همچین جایی برسه
    در درجه دوم هرگز التماس استاد نکنید چون در اکثر موارد برعکس میشه و اصلا براشون جالب نیست

    و در نهایت اگر واقعا مجبور هستید بهترین کار اینه که شرایطتتون رو توضیح بدید و مثلا بگید که ازشهرستان میاید چقدر سخته که دوباره بخواید هزینه متحمل بشید یا بگید فرضا این درس رو حتما باید بگذرونید چون پیش نیازه کلا یک ترم عقب می افتید و خانواده خانوم آیندتون() میگن دیر میشه و (این حربه خیلی جواب میده) و...

    راحت بگم از در استیصال به دلیل شرایط وارد بشید نه خواهش و التماس و ...
    من با چند تا از دوستان يه گروه خيريه تشكيل داديم.دوست دوستم همش توي جمع ميخواد حرف بزنه ولو چرت و پرت ومن از اين موضوع ناراحت ميشم .وقتي ميخواستيم وسايلي رو كه تهيه كرده بوديم پخش كنيم|(شناسايي نيازمندا بر عهده اون بود)گفت بيا اين چهار بسته رو ميديم به اين خانواده.اين ميشه رابطمون كه بده يه خانواده.2بستشم خودم با مامانم ميرم بدم.
    ما هم قبول كرديم و من چيزي نگفتم.اما ته دلم راضي نبود چون همش با پول خودمون كه نخريديم كمك بقيه هم بود.
    ميخوام بگم آيا دفعه بعد موقع پخش بايد چكار كنم كه بفهمه بايد ما هم حضور داشته باشيم؟
    و اينكه چطور باهاش برخورد كنيم تا زياد حرف نزنه؟
    ديگه ميخواستم بگم نياد تو جمع ما.چون اصلا كاري نميكرد و همه كارها بشتر گردن من و كمي هم دوستم بود.
    نظر اون دوستمون که راهنماییتون کردن رو قبول دارم
    وقتی همه در جمع حاضر هستند خطاب به همه یکسری قواعد کلی رو بگید مثلا بگید دوستان بیاید اینطور عمل کنیم که هرسری یکیمون اقدام کنه برای پخش کردن و...
    در مورد اول هم اگر وقتی همش صحبت اضافه میکنه همه ساکت باشند و بهش بی توجهی بشه احتمالا بعد از چندبار خودش میفهمه که خیلی هم بامزه نیست و خودش در رفتارش تجدید نظر خواهد کرد
    چطور حرف دل و زد؟
    یعنی چجوری رک همه چیرو به یکی بگم؟
    عشق و عاشقی نیستا
    مثل همیشه باهاش برخورد نکن به طور واضحی در فکر باش هرچی خواست صحبت کنه کوتاه پاسخ جوابش رو بده اونوقت احتمالا ازتون میپرسه چیزی شده؟ چرا ناراحتی؟
    شما هم فرصت رو غنیمت بشمار بگو نه راستش ولی میخواستم یک چیزی(چیزایی ) بهت بگم و اونوقت حرفتون رو خیلی ساده و راحت بیان کنید مطمئن باشید با این پیش مقدمه دوستتون بطور دقیق و صمیمی شنوا هست!

  2. 4 کاربر از Atghia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #932
    داره خودمونی میشه nhybgtvfr's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2013
    محل سكونت
    پایتخت معنوی ایران
    پست ها
    113

    پيش فرض

    [QUO]
    چجوری میشه با استاد گرم گرف (مخش رو زد)
    یکی بیاد کلا فلصفه زدن مخ استاد رو توضیح بده خیلیا تو این کار حرفه ای اند و دیدم.

    و هم چنین وقتی نمره ها رو وارد کردن موقعه اعتراز به نمرات که خیلی برام پیش امده که با استاد تماس بگیرم چجوری با استادی که من رو خوب میشناسه صحبت کنم تا نمره مورد نیازم تامین بشه ؟؟!




    من خیلی در جریانش نیستم ولی چیزی که دیدم از بچه های کلاس اینه که معمولا پسرهایی که یه کمی شوخ طبع هستند ولی مودب...مثلا سرکلاس وسط درس تیکه نمی اندازند ولی موقع انتراک یه چیز بامزه میگن رو استادها باهاشون بیشتر صمیمی میشن.بعد مثلا یه مشکلی برای استاد پیش میاد ..مثلا ماشین استاد خراب میشه.دانشجو میگه من اشنا دارم.خلاصه ماشین استاد رو میبرند مکانیکی درست میکنند اینجوری اون دانشجو تا اخر دوره ی تحصیلش رفیق استاد میشه

    برای نمره گرفتن کاری که خودم انجام میدم اینه که به همسرم میگم باهاشون تماس بگیره.بسته به اینکه اخلاق استاد چجوریاست همسرم خودشو دکتر-مهندس-استاد-بازاری معرفی میکنه و کلی هندوانه زیر بقل استاد میذاره که ما مدیون محبت های شما هستیم و از زحمات بی دریغ شما خیلی خیلی ممنونیم و ارزو داریم بتونیم گوشه ای اززحمات شما را جبران کنیم و.... برای من نمره میگیره

    من خودم وقتی به استاد زنگ میزنم خواهش التماس میکنم برای نمره گرفتن
    سلام دوست گرامی
    من طی دوران کاردانی و کارشناسیم اینو فهمیدم که برای استاد حتی <<اگه کوچکترین نفعی>> براش ایجاد کنی،نمرت کف دستته
    یا اینکه زیاد زبون داشته باشی و یه طور مرموز مخ استاد رو بزنی
    من یه دوست بلانسبت چاپولوسی داشتم که گاهی وقتا دوستهاشو ول میکرد و همیشه بفکر گرفتن نمره خودش بود باور کنید چنان موزیانه میرفت پیش استاد خارج از کلاس و مخ میزد که فکم می افتاد (فقط و فقط بخاطر زبون ریختناش)،که اصلا از این روشش خوشم نیومد
    من خودم تا بحال زیاد پیش اومده که گیر کردم اما خدا رو شکر اکثر مواقع تونستم حل کنم البته نه از راه چاپلوسی
    من دوتا راه که همیشه استفاده میکردم رو میگم:
    1- سعی کنید موقع نوشتن اعتراض طلبکارانه صحبت نکنید،ازشون محترمانه اول درخواست تجدیدنظر کنید،بعد درخواست ارفاق کنید،و درنهایت از مشکلات زندگیتون(مثلا اینکه متاهلید یا سختی هایی که در این دوران دارید تعریف کنید )بگین،البته همه چیز رو ننویسین در حد دوخط کافیه
    (چون بعضی اساتید بزرگوار به متاهلین ارادت خاصی نشون میدن،و در اینجا جا داره که بگم:خدا بیامرزه پدر و مادرتون رو...)
    اگه استاد سرسختی نباشه نمره رو میده
    2-در حین ترم اگه دیدین که درس خیلی سختیه و نا امید هستید خارج از کلاس تنها حضوری برین پیشش و درخواست یه پروژه ای رو بکنید،و بگین که این درس رو نمیفهمید و احتمال اینکه پاس نشید خیلی زیاده
    و اینکه بعضی از اساتید دانشجویند و گاها پروژه هاشون رو به دانشجویان خودشون میدن که براشون انجام بدن

  4. 3 کاربر از nhybgtvfr بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #933
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    876

    پيش فرض

    من با چند تا از دوستان يه گروه خيريه تشكيل داديم.دوست دوستم همش توي جمع ميخواد حرف بزنه ولو چرت و پرت ومن از اين موضوع ناراحت ميشم .وقتي ميخواستيم وسايلي رو كه تهيه كرده بوديم پخش كنيم|(شناسايي نيازمندا بر عهده اون بود)گفت بيا اين چهار بسته رو ميديم به اين خانواده.اين ميشه رابطمون كه بده يه خانواده.2بستشم خودم با مامانم ميرم بدم.
    ما هم قبول كرديم و من چيزي نگفتم.اما ته دلم راضي نبود چون همش با پول خودمون كه نخريديم كمك بقيه هم بود.
    ميخوام بگم آيا دفعه بعد موقع پخش بايد چكار كنم كه بفهمه بايد ما هم حضور داشته باشيم؟
    و اينكه چطور باهاش برخورد كنيم تا زياد حرف نزنه؟
    ديگه ميخواستم بگم نياد تو جمع ما.چون اصلا كاري نميكرد و همه كارها بشتر گردن من و كمي هم دوستم بود.
    من شبیه این مشکل رو داشتم(یا شاید هم هنوز دارم)

    ببین دوحالته یا بقیه گروه باهات همفکرن که اصلا کار سختی نیست براحتی میتونی بهش بفهمونی که اینجوری مطلوب همه نیست

    و شما اولویت دارین نسبت به مادر اون...

    ولی اگه هم گروهی هات باهات موافق نباشن(مث حالت من)خیلی سخته که از خر شیطون پیادش کنی،با بقیه صحبت کن و بگو این

    جمع با کارهای اون در تضاده و دور و زود داره اما سوخت وسوز نداره آخرش این مساله جمع رو از هم میپاشونه...

    اگه که تو کتشون رفت (که خیلی بعیده چون وراج ها اگه یه ذره زبون باز باشن مخ همه رو راحت میزنن)که مساله حله اما تو کتشون

    نرفت برای خودت خیلی بهتره که بکشی کنار یا بری سراغ یه گروه دیگه(چیزی که این روزا فراوونه گروه ها این شکلیه)آخه هم باعث

    پسرفت خودت میشه هم باعث جنگ اعصابی که بازندش تویی...

    من هنوز به جاهای باریک نرسیده ولی اگه بکشه به هیچ عنوان از ول کردن همه چیز(با توجه به اینکه من از همه کسایی که هستن

    سابقه بیشتری دارم وهمه کسایی که الان هستن رو من آوردم،ی جورایی قدرتی دستشونه بخاطر منه وسابقه که من داشتم)ابایی

    ندارم؛با اینکه میدونم با نبود من کارشون خیلی لنگ نمیشه ولی لا اقل من فکرم آروم تره و کمتر حرص میخورم...
    Last edited by farid0485; 14-08-2013 at 22:45.

  6. 2 کاربر از farid0485 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #934
    آخر فروم باز Soroush-S's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    محل سكونت
    Guilan
    پست ها
    3,185

    پيش فرض

    من الان درس اندیشه اسلامی 2 رو معرفی به استاد دارم!
    حالا یه کمک کنین چطوری مخ استاد بزنم . از این درسش هیچی توی مغزم نمیره !!! مابقی درسای عمومی من بالای 18 بوده ولی با این درس و جزوش مشکل دارم . استاد هم آخونده

  8. #935
    پروفشنال رضا جنگنده's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    Skyrim
    پست ها
    694

    پيش فرض

    سلام
    من یه مشکلی دارم:
    من نمی تونم به دوستام زنگ بزنم! یعنی نمی دونم چه موقع بزنم که مزاحمشونم نشم، چی بگم، چقدر حرف بزنم و ....
    اصلا نمی دونم چند وقت یک بار باید یه سراغی از دوستام که تو مدرسه با هم دوست بودیم و چون فعلا تابستونه نمی بینمشون رو بگیرم.
    کلا تو این موضوع اگه نکته ای چیزی به ذهنتون می رسه راهنماییم کنین.

  9. #936
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2008
    محل سكونت
    Керманшах
    پست ها
    313

    پيش فرض

    اولین صحبت با جنس مخالف تلفنی چطوری خوبه باشه ؟

  10. #937
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jul 2013
    محل سكونت
    یه جایی
    پست ها
    192

    پيش فرض

    دوستان 4 شهوریور متاسفانه راهی سفری 23 روزه میشم برای دید و بازدید خانوادگی به اقوام و...
    و من اصلا اصلا دلم نمیخواد برم ولی مجبووووورم و اگه نرم خانواده میخواد چه جوابی بده؟
    متاسفانه سن کم 17 دارم و شغلی هم ندارم و نمیشه مستقل باشم فعلا.
    کلا چیکار کنم؟

  11. #938
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض

    برای هدیه دادن کتاب بنظرتون خوبه که در صفحه اولش بالا اون گوشه به عنوان یادگاری چی بنویسم؟
    البته اینم بگم مناسبت خاصی نداره
    صرفا یک هدیه معمولی به یک دوست به رسم یادگاری
    بنظرتون چیزی بنویسم؟یا کلا بدون نوشته باشه بهتره؟

  12. #939
    حـــــرفـه ای ملا نصرالدین's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    2,056

    پيش فرض

    من الان درس اندیشه اسلامی 2 رو معرفی به استاد دارم!
    حالا یه کمک کنین چطوری مخ استاد بزنم . از این درسش هیچی توی مغزم نمیره !!! مابقی درسای عمومی من بالای 18 بوده ولی با این درس و جزوش مشکل دارم . استاد هم آخونده
    شما یک مقداری ریش بذار...یک لباس ساده هم بپوش برو پیش استاد سلام و عیلک و بعد هم خیلی منطقی یه خالی ببند....یا اینکه بهش بگو من کلا حفظیاتم خوب نیست اگر میشه کمکم کنید و..

    سلام
    من یه مشکلی دارم:
    من نمی تونم به دوستام زنگ بزنم! یعنی نمی دونم چه موقع بزنم که مزاحمشونم نشم، چی بگم، چقدر حرف بزنم و ....
    اصلا نمی دونم چند وقت یک بار باید یه سراغی از دوستام که تو مدرسه با هم دوست بودیم و چون فعلا تابستونه نمی بینمشون رو بگیرم.
    کلا تو این موضوع اگه نکته ای چیزی به ذهنتون می رسه راهنماییم کنین.
    اصولایکی در میان باید زنگ بزنید.مثلا امروز شما زنگ بزنید صبر کنید تا دوستتون به شما زنگ بزنه بعد دوباره شما و...
    بعد هم تماس گرفتید ازش بپرسید بگید اگر مزاحم شدم قطع کنم بعدا تماس بگیرم
    اصولا ساعت 11 تا 12 و عصر ها 5 تا 7 تماس بگیرید.که خیالتون راحت باشه طرف خواب نیست.وقت خوردن شام و نهار و وقت استراحتشون نیست
    اولین صحبت با جنس مخالف تلفنی چطوری خوبه باشه ؟
    خودتون باشید ولی از این شوخی ها که با پسرها میکنید و اصطلاحاتی که برای پسرها استفاده میکنید رو نگید
    دوستان 4 شهوریور متاسفانه راهی سفری 23 روزه میشم برای دید و بازدید خانوادگی به اقوام و...
    و من اصلا اصلا دلم نمیخواد برم ولی مجبووووورم و اگه نرم خانواده میخواد چه جوابی بده؟
    متاسفانه سن کم 17 دارم و شغلی هم ندارم و نمیشه مستقل باشم فعلا.
    کلا چیکار کنم؟
    ببینید مسئله سن کم و ... نیست.شما چه بخواهید چه نخواهید باید عادت کنید با فامیل رفت و امد کنید.چند سال دیگه که ازدواج کنید تازه این رفت و امدهاتون 2 برابر هم میشه.
    حالا با پدر و مادرتون صحبت کنید مثلا از 20 تا افراد فامیل ببینید راضی میشن مثلا 16 تاش رو برید.4 تاش رو فاکتور بگیرید.سعی کنید بیشتر توی جمع باشید .بیشتر با افراد گرم بگیرید تا بهتون خوش بگذره.قبل از اینکه برید خانه ی کسی در موردش قضاوت نکنید.مدام به خودتون یاداوری کنید که حتما خوش میگذره.

    برای هدیه دادن کتاب بنظرتون خوبه که در صفحه اولش بالا اون گوشه به عنوان یادگاری چی بنویسم؟
    البته اینم بگم مناسبت خاصی نداره
    صرفا یک هدیه معمولی به یک دوست به رسم یادگاری
    بنظرتون چیزی بنویسم؟یا کلا بدون نوشته باشه بهتره؟
    اگر کتاب اولین برگه اش سفید هست یا دومین برگه اش سفید هست بهتره توی اون برگه های سفید نوشته بشه.
    گوشه ی کتاب نوشتن بیشتر مثل بچه های دبیرستانی هست.خیلی جنبه ی رسمی نداره
    اگر کتاب شعر هست همین متن امضاتون خوبه

  13. 5 کاربر از ملا نصرالدین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #940
    آخر فروم باز Soroush-S's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    محل سكونت
    Guilan
    پست ها
    3,185

    پيش فرض

    شما یک مقداری ریش بذار...یک لباس ساده هم بپوش برو پیش استاد سلام و عیلک و بعد هم خیلی منطقی یه خالی ببند....یا اینکه بهش بگو من کلا حفظیاتم خوب نیست اگر میشه کمکم کنید و..
    طرف اصلاح طلبه !!!!! اصلا با جزوش حال نمیکنم . 30 مرداد هم امتحان دارم . وقتی جزوه میخونم انگار دارم توی حوزه علمیه قدم میزنم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •