تركيب هاى چند نفره و روش هاي مقابله با آن
درد استقلال مهاجم برزيلى نيست، نداشتن «انعطاف تاكتيكى» است
تركيب هاى چند نفره و روش هاي مقابله با آن در كجاي تاكتيك هاي استقلال ديده مي شوند؟
در ابتداي فصل متذكر شدم كه استراتژي صحيح در يك ليگ و يك دوره طولاني مسابقات بايد براساس ميانگين دو امتياز براي هر بازي باشد. اين تجربه اي است كه با نوساني اندك در تمامي ليگ هاي مختلف جهان تجربه شده است. و بر اين اساس نزديك ترين راه براي نيل به اين هدف كسب پيروزي در بازيهاي خانگي و تساوي در خانه حريف مي باشد. تيم استقلال در ده هفته اول ليگ با كسب 15 امتياز به ميانگين 1.5 امتياز در هر بازي دست يافته است و هم اكنون 5 امتياز از اين استراتژي عقب است.
چرا نيمكت استقلال در تقابل با تيم هايى كه مقابل نقاط قوت پسران آبى تله تاكتيكى كار مى گذارند كپ مى كند؟ و چرا يك نفر به قلعه نويى هشدار نمى دهد كه اين مساوى هاى يك بر يك جايى كار دستتان خواهد داد؟
اگر تيمى مثل استقلال اهواز «وا» نداد يا اگر مثل «مقاومت» كه اهل مقاومت نبود، همه فضاهاى دلخواه را براى استقلال تهران باز نگذاشت، تكليف چيست؟ آيا همه تيم ها بايد اين ۲ تيم را الگو قرار دهند و همان گونه كه استقلال مى خواهد و بلد است بازى كنند؟ و يا آن تغييرى كه لازمه توفيق بيشتر در كسب امتيازات است را بايد استقلال خود در خود به وجود آورد؟ براى تيمى كه ابزار اين تغيير را در اختيار دارد چرا هر تيمى كه بتواند اندكى مقاومت به خرج بدهد تبديل به يك برق شيراز مى شود؟
***
اصولا در استقلال امسال بر خلاف 3 سال پيش كه به تخريب بازيهاي حريف بها داده ميشد توجهي نمي شود. علي كريمي در بازي مقابل استقلال آنچنان آزاد است كه در 6 قدم دفاعي استقلال اقدام به دريبلينگ روي يك دستمال مي كند و آنقدر زمان به او داده مي شود كه بتواند چند بار مدافع مقابل را به رقص وادارد. در حاليكه در بازي ديروز پرسپوليس در مقابل فولاد همگان ديدند كه كريمي حتي يك كار تركيبي ساده و يا يك هنرنمايي در مقابل خط دفاعي حريف را نتوانست انجام دهد. كريمي همان كريمي بود ولي جلالي به بازيكنانش گفته بود كه تنها با كريمي روبرو نشويد و بمحض صاحب توپ شدن وي او را محاصره كنيد و اجازه صدور پاس به ساير بازيكنان پرسپوليس ندهيد و ديديم كه چقدر موفق بودند.
اما گويي كه در تمرينات استقلال به اين نكات توجهي نمي شود. در بعضي از تيم ها بطور غريزي و يا تمرين شده بسياري از حركات فاميل بين دو يا سه نفر از بازيكنان بصورت تركيبي صورت مي پذيرد و برق شيراز يكي از تيم هايي است كه اين تركيبها را بخوبي در زمين پياده مي كند. بطوريكه استقلال نه در صحنه منجر به گل تساوى كه قبل و بعد از آن نيز بارها و بارها زوج ۲ نفره شيرى و كريميان را ديد و از هماهنگى اين ۲ با هم مطلع شد اما ثمره اين آگاهى آن چيزى كه بايد نشد و هر ۲ مهدى تا پايان مسابقه آزاد بودند و هر بار كه برق اندكى از ترس خود را كنار مى گذاشت، شيرى و كريميان مى توانستند دفاع تيم ميزبان را آزار دهند. چنين اتفاقى به معناى وجود يك جور ساده انگارى در بخش دفاع استقلال است. آنها فكر مى كنند كه چون ميزبانند و به گواه آمار مالكيت بيشترى روى توپ دارند پس از دفاع كردن - بخوانيد درست دفاع كردن - بى نياز هستند. اين نوع مغرورانه بازى كردن نتيجه اش مى شود اينكه استقلال حتى يك دقيقه هم قادر به حفاظت از برترى اش نيست و بلافاصله بعد از گلى كه مى زند اين توانايى را دارد تا گل تساوى را دريافت كند. چنين ساده انگارى هايى در بخش هاى ديگر نيز به چشم مى خورد و يك نمونه ساده اش اينكه امير هر بار كه گرفتار تنگنايى مى شود با درنگ دستان عليزاده را وارد ميدان مى كند.
***
عاملى كه استقلال به آن احتياج دارد «انعطاف» است، انعطاف تاكتيكى؛ تا هر زمان كه در به روى سانترها و بازيسازى از جناحين بسته شد بتواند شكل حملات خود را تغيير دهد. اين تيم براى رسيدن به اين نوع بازى بايد تنوع و تحولى را هم در شيوه تمريناتش به وجود آورد. آرى اگر فوتبال تحت فشار تمرين كنند و از دل اين تمرين به تركيب هاى ۳ ۴، و حتى ۵ نفره برسند و اين تركيب را به حركات تركيبى وا دارند آنگاه نه فقط توپدارى پسران آبى حالت سازمان يافته و موثرترى به خود مى گيرد بلكه اين تيم قادر خواهد شد تا سرعت بازى اش را نيز به ميل خود تغيير دهد و از طريق افزايش آن در تقابل با تيم هاى دفاعى امكان وقوع اشتباه از سوى حريف را بيشتر كند. امير اگر واقعاً به دنبال قهرمانى است بايد از همين امروز شروع كند و نبايد با اين فكر كه چون پنالتى مان گل نشد مساوى كرديم خودش را گول بزند و تيمش را از تغييرات لازم محروم كند.