ديده بخت به افسانه او شد در خواب
کو نسيمي ز عنايت که کند بيدارش
يارم به يک لا پيرهن خوابيده زير نسترن
ترسم که بوي نسترن..مست است و هشيارش کن
ي آفتاب آهسته نه پا در حريم يار من
ترسم صداي پاي تو خوابست و بيدارش کند
سلام
چطوری
از شعر بالا صدا سیما یه ورژن جدید ساخته
تو پخش دلشدگان مصرع 3وم حذف شد!!!!و ما نفهمیدیم یارمون از چی قراره هشیار شه!!!