فوتبال ملی ایران | مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل

[clau]

کیروش یعنی هیچ تقصیری نداره در این نتایج درخشان تیم ملی تو جاهایی که سرمربیگری کرده خودش نشون داده نه توی تیم رئال مادرید با اون همه ستاره موفق بوده توی تیم پرتغال هم که به زور توی بازیهای پلی آف تونستن راه پیدا کنن به جام جهانی بعد تنها پیروزیشون تو جام جهانی هم مربوط به بازی با کره شمالی بود که تونستن کارشون برای صعود تمام کنن برانکو ایوانکویچ که سرمربی تیم ملی بود هم تو بازیهای آسیایی بوسان قهرمان شدیم هم توی جام ملت های اسیا بازیهای خیلی عالی به نمایش گذاشتیم اگه سر ضربات پنالتی با بدشانسی به چین نمیباختیم میتونستیم به قهرمانی هم برسیم توی مسابقا ت انتخابی جام جهانی هم که بدون دغدغه تونستیم به جام جهانی راه پیدا کنیم بعد انتظار داشتیم توی جام جهانی از گروهی که پرتغال مکزیک توش بودن بیایم بالا و سر همون بازیا دادکان برکنار کردیم و برانکو هم که قراردادش تمام شد و دیگه به ایران برنگشت تا وقتی این اقا رئیس فدراسیون فوتبال باشه به هیچ جایی نمیرسیم

[amirkhan_0o0]

در مورد مربی یک تیم بحث مثل بحث مارکت و محصول هست. یعنی این که نیاز فعلی فوتبال چیه؟!
بگذارید یه مثال بزنم! شما فرض کنید که یه تیم دسته یکی رو می خواهیم بیاریم لیگ برتر، به نظر من خیلی از مربی های داخلی و 2-5-3 حال حاظر می تونن موفق تر باشند تا کیروش!
فدراسیون زمان دادکان رو در نظر بگیرین! خوب، مصالح تقریبا مناسبه، نتایج آزمایش خاک بدک نیست، بودجه متوسطه، حالا معمار هرچی قوی تر باشه می تونه از این چیزا بهتر استفاده کنه! و استخدام طراح برج خلیفه برای این منظور پول حروم کردنه!
فوتبال حال حاضر ما که مملو از نقل و انتقال و دلالی و عدم ثبات و برخی تماشاگران نادان! و بازیکن بی غیرت و زمین فاجعه و پرورش غیر علمیه، رو اگه بسپریم دست یه مربی خفن مثل کیروش، خوب در این شرایط پول هامون رو دور ریختیم!
انصافاً حتی یک آجر از سالن مخفی ای رو که کیروش برای بدنسازی تیم ملی از منچستر کپی کرده بود، ساخته نشد! انصافا بازیکنای لیگ دارن زیرش می کشن و انصافا فوتبال ایران چیز زیادی دست کیروش نداده!
قبول دارم که هر مربی ای اشتباه داره؛ همون طور که یوگی تو بازی آلمان ایتالیا داشت؛ اما باید از خودمون بپرسیم چی دست کیروش دادیم که ازش نتیجه خوب می خواهیم؟؟
انتخابی که شاید برای فرار از بار های روانی با هزینه زیاد از طرف فدراسیون انجام گرفت و کیروشی که قرار بود روی تیم های امید و پایه هم نظارت داشته باشه حالا تنها باید موفقیتش رو با دوم شدن در گروهی جشن بگیره که غیر از کره جنوبی هیچ تیم صاحب فوتبالی نداره!

[Kianoosh]

سوال اینه که چه فرقی بین برانکو و کی روش هست؟

یوسف جان میتونیم این سوال رو اینطور بپرسیم که:فرق بین ابزار های دو مربی چی هست؟یعنی بین کریمی آماده و جوان نکونام جنگنده مهدوی کیا و هاشمیان با بازیکنهای فعلی؟

قطعا که باید به کیروش زمان خیلی بیشتری داد انتقاد بیجا وصحبت از تعویض سرمربی خیلی بیربطه!یه زمانی عرب ها رو مسخره میکردیم سر این موضوع حالا خودمون بدتر شدیم!!

این که بگیم اگر به جوونها فرصت داده بشه در بهترین حالت (!) یک انصاری فرد جدید داریم نه فرض درستیه و نه بی توجهی کامل به لیگ رو توجیه میکنه...بزرگ شدن/کردن انصاری فرد از ابتدا روند طبیعی نداشت! در همون دوره بازیکنایی با پتانسیل بالاتر داشتیم مثل آرش افشین که به اون صورت مطرح نشد (از طرف روزنامه ها و دلالها!) و در تیم ملی هم چندان بهش بها ندادن...چقدر مجید جلالی خواهش کرد امثال افشین ها به تیم ملی دعوت بشن اما کو گوش شنوا...
بله حضور فوتبالیستی مثل دژاگه برای تیم ثمربخشه , ولی بازیکن یک تیم ناشناخته سوئدی نمیتونه کیفیت آنچنان بالایی داشته باشه نسبت به جوونهای لیگ....کسی با حضور دو رگه ها در تیم ملی مخالف نیست اما باید یک گوشه چشمی هم به لیگ داشت مخصوصا وقتی اینطور به بن بست خوردیم!
اگر این نوع دعوت بازیکن رو از یک مربی داخلی می دیدیم الان همگی برداشت دیگه ای از ماجرا داشتیم....!!!

فرض که بر اساس اتفاقات و گذشته ای هست که بارها تکرار شده و اگه نیاز دیدی بگو تا موارد دیگه ای جز انصاری فرد برات مثال بزنم که از دل همین لیگ بیرون اومدن جوان و با انگیزه بودن و به تیم ملی هم رسیدن اما اونجا ناموفق بودن و نهایتا سر از باشگاههای عربی دراوردن یا فوتبالشون به شدت افت کرد و نابود شد!... حالا اینکه آرش افشین سطحش بالاتر از انصاری فرد هست یا ... که مورد بحث ما نیست you missed the point !فوتبال ایران به نقطه ای رسیده که از نظر بازیکن سازی و کشف و پرورش استعداد ها تقریبا صفره!(به قول شما شاید همه اون خوبها هم به تیم ملی نرسن!)علاوه بر این دیگه ستاره هایی مثل کریمی و مهدوی کیا و دایی هم دیده نمیشن و چیزی مثل نسلهای طلایی 98 و 2006 به وجود نمیان!نکته اینجاست!

بله موافقم باید به لیگ توجه بیشتری داشت اتفاقا با حضور دورگه ای که هم سطحش در لیگ باشه خیلی موافق نیستم!هم سطح اشکان دژآگه نداریم تو لیگ ولی همسطح این جدیدا که واقعا در تیمهای درجه چندم اروپا مشغول هستند رو هم نداریم؟این انتقاد کاملا وارد و بجا هست به کیروش اما بحث ما بیشتر رو امثال نکونام و کریمی و رحمتی بود که در هر شرایطی نفرات ثابت تیم کیروش بودند و هستند ...

کسی از نتایج فوق العاده حرفی نزد , عرض کردم تیم روند رو به رشدی داشت.
طبیعیه که در روزهای اول حضور کیروش خوب نیودیم..اما در دور اول مقدماتی تیم فرم بهتری پیدا کرد و با برنامه تر ظاهر شدیم.
از 6 بازی دور گذشته فقط در منامه به مشکل خوردیم (تازگی نداره!), اما در همون بازی تیم تا لحظه آخر وحدت و جنگندگی نشون دادن. مقایسه کنید با دیدار لبنان, جایی که کریمی و نوری کم مونده بود دست به یقه بشن!!

روند رو به رشد یا نتیجه گرا هستی و نتایج به دست اومده بهتر و بهتر میشن و یا چیزی که مد نظر شما هم هست شیوه بازی و همون ارائه بازی خوبه و نتیجه در اولویت نیست ... خب نتایج رو گذاشتم و کاملا مشخص هست که از نظر نتیجه جلوی تیمهای درجه 2 و باشگاهی یا با ترکیب دوم هیچ روند صعودی و رشدی نداشتیم پر نوسان بعضا ضعیف بودیم!اما از نظر ارائه بازی من از شما میپرسم همین چند بازی اخیر: مقابل ازبکستان ما بازی خوبی ارائه کردیم؟!سانترهای بی هدف که هنوز یادتون نرفته؟مقابل آلبانی چطور؟مقابل تونسی که با کمترین تعداد حمله بیشترین گل رو زد چطور؟مقابل اردن چی؟و بازی لبنان هم که اوجش بود!درگیری هم همیشه بین بازیکنها بوده اخلاق کریمی این چند سال خیلی بد شده و با همباشگاهی و تیم ملی پرخاشگری زیاد می کنه!اون بازی های جام ملتهای چین رو که حتما یادتون هست تیم ایران عالی بود و با ناداوری و پنالتی و ... ؟!اون بازی ها هم شدیدترین درگیری بین دو ملی پوش ما تو زمین رخ داد درگیری فیزیکی در سطح اخراج از تیم ملی یادتونه حتما دیگه؟خب این چه ربطی به بار فنی تیم و تاکتیکهای برانکو و نتایج و ارائه بازی داشت ...!!!!

بازم میگم زوده در مورد تیم کیروش و نتایجش بحث فنی بکنیم باید بیشتر زمان داد و صبور بود !

فعلا کوچک کردن فوتبال ملی در حد مالدیو از تخریب بیرحمانه کیروش راحتتر بنظر میاد...فعلا!:

امروز حال فوتبال ما اینه فوتبال ما کوچیک شده با این روند کوچکتر هم میشه شما میتونی این رو بپذیری میتونی انکارش کنی!در حد مالدیو نه مالدیو رو هنوز هم میتونیم 1-0 و 4-0 شکست بدیم (مقایسه شود با نتایج گذشته!) ولی الان در حد همین قطر و اردن و ازبکستان و ... هستیم یعنی درجه 2!!اگه به نظر شما این فوتبال بزرگ هست درجه 1 و قدرت اول آسیاست و تمام تساوی ها و باختها اتفاقی هستند حق با شماست باز هم یادآوری میکنم جمله کلمنته رو:داشتم داشتم ملاک نیست دارم دارم ملاکه!

تا اینجا در راه جام جهانی سه بازی با قطر انجام دادیم = سه تساوی!
چون نتایج یکسان بوده میتونیم ارزش یکسانی به بازی تیم ملی بدیم؟ صرفا از روی نتیجه میشه در مورد عملکرد تیم قضاوت کرد؟؟

ببین عزیز جان اسپانیا قهرمان جام جهانی و 2 یورو میاد جلوی گرجستان به سختی تو دقیقه 85 1-0 میبره یا آلمان مقابل اتریش به سختی 2-1 و ایتالیا جوان شده مقابل مالتی که همیشه 5-6 تا میزد 2-0!عراق 1-0 به ژاپن میبازه و اردن استرالیا رو 2-1 میبره!دو نکته داره اول اینکه باقی تیم ها هم پیشرفت میکنن و اختلاف ها دیگه 6 گل نیست!و باید به حریفان احترام گذاشت. و دوم هیچوقت صرف 3 نتیجه تساوی نمیگیم تیم ایران شده تیم درجه 2!صرف یه نتیجه 6-0 هم نمیگیم ایران شده فراتر از آسیا!همینطور که نمیگیم اختلاف اسپانیا و گرجستان خیلی کمه!!تیم ایران هم بازی ضعیف ارائه میده(نسبت به زمانی که در آسیا 1 بود و در جهان 17 و راحت به جام جهانی صعود کرد) هم نتایج ضعیفی میگیره (باشگاهی-ملی) و اینها به شکل نزولی تداوم دارن!هم زیرساختش هم پیشرفت نکرده درجه 3 نباشه درجه 1 هم نیست!(شما فکر می کنی امتیاز هوادار و حضور تماشاگر رو ای اف سی کم کنه ایران 2 سهمیه بیشتر میگیره؟یا ما واقعا توان برگزاری لیگ 18 تیم رو داریم؟)این سقوط مربوط به زمان کیروش و قطبی و دایی هست؟تمام مسئولیتش با سرمربی تیم ملی هست اصلا؟!

مقدمه صحبت صدر هست با مسائل فنیش کاری ندارم:

پيروزي تيم لبنان مقابل تيم ملي ايران با اختلاف يک گل تا حدود زيادي قابل پيش بيني بود و همه ما از اين موضوع ناراحت شديم ولي هيچکس از وقوع آن حيرت زده نشد.


چرا دکتر صدر نگفت ایران سطحش خیلی خیلی بالاتر از لبنانه و ما باید این بازی رو 4-0 میبردیم و این شکست خیلی ناباورانه و عجیب بود؟!

اما بحث قدیمی ما : قطبی ...

زمانی بحثهای داغی داشتیم در مورد قطبی...نمیخوام سر اون صحبتها دوباره باز بشه اما نظرات شما کمی (نزدیک 180 درجه!

) با الان تفاوت داشت, بقول خودتون سرمربی رو سیبل کرده بودین...

+ با رفتن قطبی از صحبتهای بعضی مدیران و کاربرای محترم بنظر میومد بزرگترین مانع از سر راه تیم ملی کنار رفته, حالا همونها دنبال دلایل ریشه ای شکستها میگردن و برای مربی کمترین نقش رو قائلن!!
اونجا باخت به کره فاجعه بود ...حالا باخت به لبنان عادیه, اصلا سقف فوتبالمون همینه!

هیچ تغییر نظر خاصی نمیبینم!قطبی در اندازه خودش(خیلی بیشتر از کیروش فعلی )از نظر فنی مقصر بود و همه سر جای خودشون مسئول هستند!قطبی با یک دروغ بزرگ و وعده های پوچ و غیر حرفه ای با یک هزینه نه چندان معقول سرمربی تیم ایران شد نه به جام جهانی صعود کردیم و نه در جام ملت ها قهرمان شدیم!!قطبی در جایگاه خودش بود و فدراسیون فوتبال در جایگاه خودش!تا جایی که یادم میاد بعد از ناکامی در جام ملتها منتظر تغییر و کنار رفتن در راس بودیم یعنی فدراسیون فوتبال!وگرنه قرار داد قطبی که تا پایان جام ملتها بود و تموم شده!اخراج نشد خودشم گفت بعد جام ملتها دیگه نیستم!یادتونه که حتما؟!اگه جایی من گفتم که کنار رفتن قطبی/آمدن کیروش فوتبال ایران رو آباد می کنه و تمام ناکامی و تقصیر ها برگردن قطبی یا دایی هست و بازیکنها یا فدراسیون بی تقصیرن!حتما نقل قول کن!شما هی میگی نمیخوام بگم بعد هی همینطوری مسائل رو با هم قاطی می کنی بگو عزیزم سبک بشی! سرمربی در جای خودش و مسئولیت خودش مقصر هست و صعود نکردن به جام جهانی و بیشتر از اون نتیجه نگرفتن در جام ملت ها با وعده هایی که قطبی داده بود خیلی مسئولیت و تقصیر بیشتری داره تا این یک باخت و یک نتیجه بد در یک بازی که تا الان هم ما رده دوم هستیم!اینی که لیگ ایران نتونسته جایگزینی برای نکونام و کریمی و ... پرورش بده و چشم امید به معجزه و ظهور ستاره ها داره مشکل کیروش نیست!اینکه بازیکن خارجی یا بزرگ ناآماده رو ترجیح میده این مشکل کیروشه و ریسک نکردن تا حدی کنار گذشتن نامهای بزرگ (البته سر این هنوز بحثه ...)

یه مقدار اعتدال بد نیست.

اعتدال خیلی چیز خوبیه به شرط اینکه بتونیم مسائل رو از هم جدا کنیم و تشخیص بدیم تو ورزش فقط یک لایه (مدیریت-کادر فنی-بازیکن) موثر نیست و در صورت ناکامی یا پیروزی همه در جایگاه خودشون سهم دارن نسبت دادن مشکلات ریشه ای فوتبال ما به کیروش و انتظار داشتن از اینکه بزرگترین مربی های دنیا (کیروش که هیچی دوستان قبول ندارن!) رو بیاریم فوتبال ما از همه نظر متحول میشه!خیالی باطل و توهمی بیش نیست و نخواهد بود!همینطور که متاسفانه خیلی ها این توهم رو دارند که ولاسکو آمد و فقط اون به تنهایی والیبال ایران رو دگرگون کرد!و بازیکنها و فدراسیون و مربی های لیگ ... هیچ تلاشی نکردند!!

....!

کی روش خیلی مربی بزرگ و با شخصیتی باشه نهایتا از فوتبال ما تاثیر نمیگیره ولی به هیچ وجه هم نمیتونه تاثیرگذار باشه!

یعنی:کیروش رو اگه همه قبول کنیم مربی بزرگ و با شخصیتی هست(و در شرایط فعلی ایران چه از نظر سطح ورزش و فوتبال چه سیاسی از این بهتر سخت گیرمون بیاد!) نمیتونه منش و رفتاری رو در فوتبال ما عوض کنه که ده ها رسانه گفتاری نوشتاری و مجازی دارن ترویجش می کنن نمیتونه با دلالی و فساد مبارزه کنه نمیتونه تیم پایه و آکادمی قوی بسازه نمیتونه امکانات سخت افزاری ایجاد کنه نمیتونه فرهنگ مصاحبه و فرهنگ هواداری رو جا بندازه!!و .... خیلی بزرگ باشه تحت تاثیر دلال ها و فساد و روابط فوتبال ایران قرار نمیگیره(یه نمونش همین لیست بازیکنهای دعوت شده!)

نتایج ضعیف تیم ملی ثمره فوتبال غیر اصولی است، کیروش به تقصیر است !




فوتبال غیر اصولی و دیمی هیچ نتیجه ای جز ناکامی و نزول در پی نخواهد داشت . کیروش از سر این فوتبال هم زیاد است .

جمله اول خیلی درست نیست چون کیروش کاملا بی تقصیر نیست!قبلا هم توضیح دادم ...
جمله دوم هم درسته نزولی که به وضوح میبینم و حس می کنیم!(البته شاید شما نزولی نمیبینی!)

نیاز بود بگو بیشتر توضیح میدم

یک توصیه هم به شما دارم جای اینکه تو بحثها پستها رو بگردی ببینی میتونی توش تناقض یا اشکالی در ظاهر پیدا کنی و یا با قاطی کردن مباحث دنبال محکوم کردن باشی عمیقتر بخون تا به مفهوم و نکته مورد بحث برسی

ممنون!

کیروش یعنی هیچ تقصیری نداره در این نتایج درخشان تیم ملی تو جاهایی که سرمربیگری کرده خودش نشون داده نه توی تیم رئال مادرید با اون همه ستاره موفق بوده توی تیم پرتغال هم که به زور توی بازیهای پلی آف تونستن راه پیدا کنن به جام جهانی بعد تنها پیروزیشون تو جام جهانی هم مربوط به بازی با کره شمالی بود که تونستن کارشون برای صعود تمام کنن

زاکرونی در 4 تیم بزرگ ایتالیایی ناموفق بود (خیلی شدیدتر از کیروش) و مدت زیادی بدون تیم بود اما میاد با ژاپن قهرمان آسیا میشه و در آستانه صعود به جام جهانی قرار داره!رئیس فدراسیون هم که گفتنی ها کم نیست به یدونه از اینا بسنده می کنیم!

[A.N.A.P]

نتایج ضعیف تیم ملی ثمره فوتبال غیر اصولی است، کیروش به تقصیر است !

کیروش به خدا هیچ کارس . همینو هم کفاشیان گفت هم حمید رصا صدر که همه تون قبولش دارین !
به قول مجید جلالی ، باند بازی فوتبال ما رو داره خفه میکنه !

[Hamid Hamid]

سلام

پيش بينی های درست و صحبت های منطقی مرد دوست داشتنی فوتبال ايران ... ناصر خان حجازی. فكر مي كنم تماما حقيقت ها رو بيان كرده اين مطلب.

ناصر خان گفته بودن روزی خواهد آمد كه به لبنان ، تایلند، اردن و ... نیز براحتی خواهیم باخت
۲۴ شهريور ۱۳۹۱ پرتال شخصی ناصر حجازی :

ماههای آخر زندگی ناصر حجازی بود که بحث انتخاب کی روش برای تیم ملی فوتبال ایران مطرح شد . انتخابی که حجازی بارها در مطبوعات از آن انتقاد نمود ، انتقاداتی که باعث شد تا بسیاری از نشریات ورزشی کشور در حمایت از کی روش ، حجازی را نیز مورد نقد قرار دهند که چرا نسبت به انتخاب کی روش اعتراض دارد و ... اما کمتر کسی حرفهای آن روز حجازی را فهمید . حرف حجازی ، شخص کی روش یا کی روش ها نبود ، او معتقد بود که نه تنها کی روش که فرگوسن ، مورینیو و دیگر مربیان مطرح دنیا نیز برای فوتبال بیمار ما چاره و راهکار نیستند . فوتبالی که ضعف مدیریت بخوبی در آن نمایان است ، فوتبالی که فاقد زمینهای استاندارد و مناسب برای برگزاری بازیها است ( نمونه ای از آن ورزشگاه شهر شیراز ) ، فوتبالی که 2 باشگاه مطرح و مردمی آن به واقع ورشکسته هستند ، فوتبالی که در رده تیمهای پایه نه تنها پیشرفت نداشته است که پسرفت را بخوبی می توان در آن دید ، فوتبالی که از برگزاری یک جام حذفی عاجز است ، فوتبالی که ... ، به اعتقاد حجازی چنین فوتبالی نیازبه کی روش یا امثال وی ندارد تا با هزینه های میلیاردی که می تواند صرف ساخت و ساز برای فوتبال ، پرورش مربیان و بازیکنان مستعد و ... گردد تا حاصل آن را در آینده ای دید که امرور ژاپن ، کره جنوبی و ... بسیاری دیگر از تیمها می بینند ، صرف گرفتن نتایج مقطعی شود که در انجام آن نیز نا کارآمد بوده ایم ، پول را هدر می دهیم و به هیچ نتیجه مثبتی نمی رسیم .

در این روزها شدیدترین حمله ها به کی روش میشود و حتی بحث تعویض وی مطرح است اما اگر کمی واقع بین باشیم ، نقش او در این ناکامی ها کمتر از عوامل دیگر است . مگر در این چند سال موفقیتی در رده های مختلف ملی و باشگاهی نصیب فوتبال ایران شده است که چنین انتظاری از کی روش می رود؟ . واقعیت آن است که فوتبال ایران بعد از جام جهانی 98 مسیری نزولی را پشت سر گذاشته است . عدم صعود به جام جهانی 2002 با ستارگان آن روزهای فوتبال ایران با مربی ای مطرح بنام بلازویچ ، عدم جسارت و ناکامی در صعود به دور دوم با یکی از بهترین تیمهای ملی در جام جهانی 2006 ، ناکامی با یکی از بهترین تیمهای ملی تاریخ ایران در جام ملتهای آسیا با قهرمانی عراق جنگ زده ، عدم صعود به جام جهانی 2010با سهمیه بالای آن سال آسیا و با تیمی پر ستاره ، ادامه ناکامی های تیم ملی در جام ملتهای آسیا و ...در کنار نا کامیهای تیم های پایه از امید گرفته تا سایر رده ها نمونه هایی از آن است . بی تردید نمی توان تمام مربیان را در این ناکامیها مقصر دانست که باید دنبال دلیل اصلی بود و آن نا کارآمدی بسیاری از مدیران فوتبال ایران است . مدیرانی که یکی از آنها نگاهی شوخ طبعانه به مسایل دارد ، دیگری به دنبال سکوی پرتاب در انتخابات مجلس یا شورای شهر است ، یکی دیگر خرید و پرداخت های میلیاردی به بازیکنان را افتخار می داند ، دیگری فاقد تحصیلات علمی و دانشگاهی است و .... از چنین مدیرانی جز آنچه بر سر فوتبال آمده است ، انتظار دیگری نمی رود .

فوتبال ما ، امروز فاقد غیرت ، تعصب و ... است و بقول حجازی از فوتبال حرفه ای فقط اعداد لاتین پشت پیراهن نصیب آن شده است . فوتبالی که پرداختهای آن نیز بی برنامه است و از لحاظ مسایل فرهنگی و اجتماعی فقط نصب بنر و پلاکارد یا حذف نفراتی چون : نیکبخت واحدی ، خذیراوی و ...را با خود یدک می کشد و هیچ نقشی در پرورش فکری بازیکنانی که یک شبه به پولهای آنچنانی میرسند ، ندارد . فوتبالیستهایی که به واقع فرهنگ سازی و نحوه استفاده درست از پول برای آنها امری واجب و ضروری است تا با چنین فرهنگ سازی ای آنها را به سمت و سوی حرفه ای شدن راهنمایی کرد تا عمر ورزشی آنها نیز افزایش یابد اما عدم انجام چنین مباحثی باعث شده است تا بسیاری از فوتبالیستهای ما بر خلاف زیدان که بعد از بازنشستگی ، ساعت 11 شب پاریس را دید ، در اکثر اوقات با ماشینهای گران قیمت خود در نیمه های شب ، خیابانهای بالای تهران را تماشاگر و در حال گذر باشند، بی آنکه بفهمند با فوتبال خود در حال وداع هستند تا ما نیز ستاره های لیگ را فرهاد مجیدی و علی کریمی بدانیم .

فوتبال ایران ضعفهای بسیاری دارد که نباید فقط آن را در مسایل فنی جستجو کرد . حذف یا حمله به کی روش و امثال وی ، پاک کردن صورت مساله است در حالیکه سوال ، چیز دیگری است . کی روش اگر این فوتبال را با مدیریت ، کیفیت لیگی پائین و بازیکن هایی که در اختیار دارد ( بازیکنانی که اکثر آنها در تیمهای استقلال ، پرسپولیس و سپاهان حضور دارند و شرایط تیمهایشان در جدول بخوبی بیانگر عملکرد آنها است ! ) به جام جهانی ببرد ، نیز افتخاری بزرگ آورده است . هر چند که باید دعا کرد تا به جام جهانی نرویم که بی تردید زنگ تفریحی محض برای رقبا خواهیم بود .

بعضی از مسوولین و کارشناسان از کی روش انتقاد دارند که در مسایل مدیریتی نیز دخالت دارد ، اشکال از کی روش نیست . بحث آن است که مدیر ضعیف اجازه می دهد تا سرمربی پا را فراتر از اختیارات خویش بگذارد و اینچنین در مسایلی که به وی مربوط نیست ، ورود کند که نشان از عدم اقتدار و فقدان مدیریتی اصولی است .

از سویی دیگر انتقاد از بازیکنان نیز چندان منطقی به نظر نمی رسد . پتانسیل آنها همین است که شاهد هستیم و اگر پرداختهای میلیاردی به آنها مورد نقد است ، این انتقاد به آنها وارد نیست . به آن دسته از مدیرانی وارد است که نقش بسیاری در پرورش دلالها داشته اند و با ضعف خود ، فوتبال و بازیکنانش را به این روز انداخته اند . وقتی مربیان و بازیکنانی چون کی روش و ... می بینند که رقم های میلیاردی به آنها پرداخت می شود ، دلیل ندارد که از دریافت آن امتناع کنند ، مشکل آنجایی است که به آنها پرداخت می گردد . شاید جالب باشد که رقم قرارداد ناصر حجازی در دی استرادا بیشتر از کرانچار بود که قبل از وی در آن تیم سرمربیگری می نمود اما همان کرانچار در ایران ، رقمی چند برابر از دریافتی حجازی در ایران داشت.

انتخاب کی روش از ابتدا اشتباه بود و ای کاش بجای پرداخت چنین مبلغ میلیاردی به وی ، همانطور که مطرح شد به پایه و امور زیربنایی فوتبال میرسیدیم تا دسترنج و حاصل آن را بعدها ببینیم . حال که این اشتباه و انتخاب صورت گرفته است ، بجای حمله به کی روش از وی حمایت کنیم ، زیرا وی کمترین نقش را در این ناکامیها دارد ، ناکامیهایی که ریشه آن در مدیریتهای غلط است . جایی که حجازی گفته بود که فوتبال ایران روزی به اندازه تیمهای درجه سوم آسیا نزول خواهد کرد و به لبنان ، تایلند ، اردن و ... خواهد باخت .

ای کاش مسوولین فوتبال حرفهای حجازی و امثال وی را که صادقانه و از روی دلسوزی مطرح شده را مرور کنند تا فوتبال کشور از این شرایط نجات یابد و یا از این فوتبال خداحافظی کنند و آن را بدست صاحبان اصلی اش بسپارند تا دوباره شاهد قدرت نمایی فوتبال کشورمان باشیم ، فوتبالی که حجازی در آخرین روزهای حیات خود راجع به آینده آن اینچنین اظهار نظر کرد : حاصل عشق مترسک به کلاغ ، مرگ یک مزرعه است . مترسکهایی که بی تردید حاصل عشق آنها به کلاغهایی بنام دلال ، باعث شده است تا حال و روز فوتبال ایران اینچنین باشد



موفق باشيد

[Amir M.ohAma.D]

دادکان: بركناري راه چاره نيست/ منتقدان كي‌روش سنگ خود را به سينه مي‌زنند

رييس سابق فدراسيون فوتبال مي‌گويد بركناري كارلوس كي‌روش راه علاج نيست و كساني كه اين روزها درباره تغييرات در تيم ملي صحبت مي‌كنند، تنها سنگ خود را به سينه مي‌زنند.

دكتر محمد دادگان در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره وضعيت تيم ملي پس از باخت به لبنان و حاشيه‌هايي اين كه اين شكست براي فوتبال ايران به وجود آورد، گفت: فوتبال ما دچار يك موج و تلاطمي شده است. معتقدم در شرايطي كه به وجود آمده بايد از كي‌روش حمايت كرد. اين بايد سرلوحه كار ما تا آخرين وضعيت باشد، چرا كه آلترناتيوي براي جايگزيني كي‌روش نداريم.

وي با انتقاد از كساني كه اين روزها با اظهار نظرهايشان به دنبال تغيير در كادر فني هستند، گفت: مربيان و مديراني كه از داخل اظهار نظر مي‌كنند، تنها سنگ خود را به سينه مي‌زنند و حرف‌هايشان از سر دلسوزي نيست. دوست دارم يك نفر از آنها بپرسد كه آقاي مدير و آقاي مربي شما براي فوتبال چه كرده‌ايد؟

دادگان افزود: چون خواست مقامات دولتي حضور يك مربي بزرگ بوده و فدراسيون فوتبال با توجه به اين خواست كي‌روش را به ايران آورده، نشان مي‌دهد كه در حال حاضر هم تصميم گير فدراسيون فوتبال نيست. به اعتقادم نبايد با برداشتن كي‌روش يا حتي بحث درباره اين موضوع وضعيت را براي فوتبال ايران بدتر از شرايط فعلي كرد. به عنوان يك در خواست از كي‌روش مي‌خواهم به خاطر حفظ هويت فوتبال ملي و خودش در كادر تيم ملي از مربيان جواني همچون فركي، ابراهيم زاده و ويسي استفاده كند. بودن در كنار كي‌روش مي‌تواند اين مربيان جوان ما را آب ديده‌تر كند و كي‌روش مي‌تواند نظرات آنها را بگيرد، ولو اين كه باز هم نظرات خود را اجرا كند.

استاد تربيت بدني دانشگاه شهيد بهشتي با اشاره به تجربيات ناموفقي كه پس از بركناري مربيان ايجاد شد گفت: فوتبال ملي هيچ گاه از تغييراتي كه ايجاد شد، سودي نبرد. برداشتن قلعه نويي و آمدن دايي يا برداشتن دايي و آمدن قطبي از اين دست تجربه‌ها بود، هر چند كه به اعتقاد من دادن نيمكت تيم ملي به اين سه مربي به دليل جواني‌شان زود بود.

دادگان در پاسخ به اين سوال كه فكر مي‌كنيد دليل مشكل اصلي فوتبال ايران چيست؟ و چه شده كه مردم ديگر اميدي به تيم ملي كشورشان ندارند؟ گفت: اين يك سوال كليدي براي فوتبال ايران است. در فوتبالي كه يك مدير نه براي بقاي فوتبال، بلكه براي بقاي مديريت خود كار سياسي مي‌كند تا به شوراي شهرها و نمايندگي‌ها برسد، خروجي‌اش چيزي مي‌شود كه اكنون مي‌بينيم. اين مديران تنها براي اين كه اهداف سياسي خود را پيش ببرند، چنين پول‌هاي فراواني را به شكم فوتبال مي‌ريزند. مقام‌هاي دولتي و رييس سازمان تربيت بدني كه جلوي پيشرفت فوتبال را گرفت، يكي از ديگر از مقصران وضعيتي است كه به وجود آمده است. در زمان حضور ما در فدراسيون فوتبال علي آبادي مي‌گفت كه دادگان با خارجي‌ها است و مي‌پرسيد چرا او نمي‌خواهد از فوتبال برود، اما من مي‌‌خواهم بپرسم كه چرا شما براي ماندن در كميته ملي المپيك اين همه تلاش مي‌كني. اگر كشتي و وزنه‌برداري را از اين ورزش بگيرند، چيزي باقي نمي‌ماند. آن هم در شرايطي كه دنيا به دليل صدمه پذيري اين دو رشته بر روي آن سرمايه‌گذاري نمي‌كند و كشورهاي مطرح دنيا به رشته‌هاي شادي آوري مانند دووميداني، تنيس، فوتبال، شنا و .... مي‌پردازد. هر وقت ما توانستيم در اين رشته‌ها رشد كنيم، مي‌توانيم بگويم كه ورزشمان پيشرفت داشته است.

وي در پاسخ به اين سوال كه برخي از منتقدان اعتقاد دارند كه تيم ملي بيش از حد مسن است، شما چه نظري داريد؟ گفت: فكر نمي‌كنم در حال حاضر با حضور چند بازيكن با تجربه تيم ملي فرسوده باشد. تيم ما بازيكنان جواني همچون حاج صفي، ماهيني، رحمتي و .... دارد و در كنار اين بازيكنان با تجربه‌هايي هم در تيم ملي وجود دارند. فكر نمي‌كنم كه مشكل تيم ملي اين باشد. مشكلي كه تيم ملي دارد، ناهماهنگي است و برنامه‌اي در زمين ارائه نمي‌شود و نمي دانيم با حريفاني چون كره، قطر و لبنان چگونه بازي كنيم.

دادگان افزود: از همه مهم‌تر بازيكنان تيم ملي ارضاء و اشباع شده‌اند و مديراني كه پول‌هاي كلاني را به شكم اين فوتبال ريخته‌اند مسبب آن هستند. شنيده‌ام در تمرين يكي از تيم‌هاي مطرح، يكي از بازيكنان در اعتراض به تماشاگران گفته من را پنج ماه تحمل كنيد و آن وقت از تيمتان مي‌روم. اين نشان مي‌دهد كه آن مدير چقدر بي‌كفايت بوده است كه بازيكناني را جذب كرده كه به دنبال پايان قراردادشان هستند. من بر روي حرف خود هستم و مي گويم بهترين فوتباليست ايران قيمتش 100 ميليون تومان است و اگر من رييس فدراسيون فوتبال بودم، يك سال اين ليگ را تعطيل مي‌كردم. فوتبالي كه اين همه هزينه در آن مي‌شود و زيبا نيست و تماشاگري را جذب نمي‌كند، دليلي براي بودنش وجود ندارد.

وي درباره ناراحتي بازيكنان از رسانه‌ها به دليل حمايت از قهرمانان المپيك و پارالمپيك و انتقاد از فوتبال گفت: من هم اعتقاد دارم كه هزينه اي كه در فوتبال مي‌شود بي‌جا است و در نقطه مقابل بايد قهرمانان المپيك و پارالمپيك را حمايت كرد. به اعتقاد من تمامي اين مسايل از جايي نشات مي‌گيرد كه يك مدير براي بقاي خود و حزب و دسته سياسي‌اش پول‌هاي كلاني را به فوتبال مي‌آورد و اين گونه بازيكن ديگر با گرفتن اين پول‌ها انگيزه‌اي براي كار ندارد.

  محتوای مخفی: منبع 

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

پیشنهاد عجیب جلالی به کفاشیان: من و ابراهیم زاده را سرمربی تیم ملی کن

باخت تیم ملی به لبنان دامنه وسیعی داشت.اما جالب ترین پیشنهادی که در این بین به علی کفاشیان شد از سوی مجید جلالی بود.

به گزارش سایت گل: پس از باخت یک بر صفر به لبنان از سوی فدراسیون فوتبال با تنی چند از کارشناسان تماس بر قرار شد تا راهکار آنها برای برون رفت از این وضعیت شنیده شود. در این بین مجید جلالی پیشنهاد عجیبی را ارائه داد. سرمربی سابق فولاد که این روزها تیمی را در دست ندارد به فدراسیون فوتبال پیشنهاد داد زوج او و منصور ابراهیم زاده را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کنند! البته او برای کارلوس کی روش هم یک پست بکر در نظر گرفت. جلالی از کفاشیان خواست تا سرمربی تیم ملی به عنوان مدیر فنی در راس امور قرار بگیرد و به کار ابراهیم زاده و او نظارت کند. پس از شنیدن این پیشنهاد جالب فدارسیون فوتبال سکوت اختیار کرد و تنها به جلالی گفت روی این پیشنهاد فکر می کند.
با این پیشنهاداتی که به فدراسیون فوتبال ارائه می شود باید به کفاشیان حق داد برای مشورت گرفتن چندان تقلا نکند.

  محتوای مخفی: منبع 

http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/2012/09/15/3377853/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%B5%DB%8C-%DA%AF%D9%84-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D9%81%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87

[Amirdb]

امشب فرصت شد بازی فجر و داماش رو از نزدیک ببینم...فوق العاده بود..6 تا گل!!
یعنی آدم میمونه کیروش روی چه حسابی بازیکنا رو دعوت میکنه که هیچ خبری از بازیکنای باشگاه هایی مثل فجر و ملوان و... توی تیم ملی نیست!
جای افسوسه که جای نکونام، رضا حقیقی و به جای انصاری فر ،از نظری یا حسینی استفاده نمیکنه!
تازه این فقط آمار فجره....بقیه تیم های شهرستانی که....!
تیم امروز فجر با این انگیزه مقابل لبنان قرار میگرفت حداقل با اختلاف دو گل می برد...حداقل!

[Kianoosh]

هرآنچه بکاریم درو می‌کنیم

در هیچ‌کدام از پارامتر‌های مهم پیشرفتی مشاهده نشده است و یک روند کاملاً نزولی را طی کرده‌ایم. پس نباید از این فوتبال انتظار معجزه داشت

لبنان 1- ایران صفر ؛نتیحه‌ای که سوای حواشی ِ پخش مستقیمش، خیلی‌ها آنرا فاجعه‌بار خواندند اما به نظر نگارنده در فوتبالی که هیچ‌کدام از شاخص‌های لازم برای موفقیت را ندارد کسب این نتایج عجیب نیست.
پارامترهای زیادی در موفقیت کلی ِ فوتبال یک کشور از رده‌های پایین ملی تا بزرگسالان و همینطور باشگاه‌ها دخیل هستند.
بیایید مهم‌ترین ِ آنها را به طور خلاصه در فوتبال کشورمان بررسی کنیم.
1-مدیریت:
چندین و چند سال است که در ورزش کشور شاهد شکل‌گیری بحث‌های بی نتیحه‌ی «مقایسه‌ی مدیران ورزشی و مدیران غیرورزشی» هستیم،بحث‌هایی که در حد یک موج پس از شکست در تورنمت‌ها راه‌ می‌افتند و پس از مدتی فروکش می‌کنند.
چندی قبل وحید هاشمیان با انتشار یادداشتی در خصوص تفاوت چرخه‌ی مدیریتی آلمان و ایران حق مطلب را کاملاً ادا کرد:
فرانتس بكن باوئر بعد از دوران بازي مربي مي‌شود و سپس مدير و پيش از ترك اين سمت، رومنيگه را به‌عنوان جانشني معرفي مي‌كند. اكنون رومنيگه، سامر را آورده و همه بدين شكل چرخه‌اي يكسان را طي و به نسل بعد منتقل مي‌كنند.
در مقابل بد نيست نگاهي به اين چرخه در فوتبال ايران داشته باشيم. در فوتبال ما اين چرخه دچار مشكل شده است. افراد متخصص و فوتبالي به بدترين شكل از چرخه خارج مي‌شوند و افراد غيرفوتبالي از طريق رابطه يا ثروت وارد اين چرخه مي‌شوند و هدف‌شان را بر روي شهرت متمركز مي‌كنند و يا افرادي كه داراي شهرت فوتبالي هستند، هدف‌شان را بر روي ثروت. بسياري از ايشان هدف خدمت ندارند و معدود افراد سالم كه در اين چرخه هستند بايد براي خارج نشدن مبارزه كنند.
فکر نمی‌کنم کسی با نظر وحید هاشمیان مخالفتی داشته باشد.
2-مربی:
در سال‌های نه چندان دور این فوتبال ،ما شاهد سرازیر شدن سیل مربیان کروات به کشورمان بودیم و امروز کروات‌ها جای خود را به مربیان پرتغالی داده‌اند اما بر اساس کدام دلیل و استدلال؟
آیا مطالعه‌ای در خصوص مقایسه‌ی سبک بازی ِ بازیکنان ایرانی با فوتبالیست‌های کشورهای دیگر شده است؟ آیا سبک بازی ِ ایرانی‌ها شباهت زیادی به کرواسی داشت که کروات‌ها به یک‌باره چندسال فوتبال ما را تسخیر کردند؟ در این چند سال چه تغییری در سبک ِ بازی فوتبالیست‌های ما به وجود آمده که ما به مربیان پرتغالی روی آوردیم؟
در خصوص مربیان ِ ایرانی هم بحث زیاد است، همواره 2 یا 3 مربی در آستانه لیگ برتر بیرون گود می‌نشینند تا مربیان شاغل در لیگ بعد از هر باخت آنها را به توطئه برای تصاحب پست‌شان متهم کنند و عجیب این‌ست که بعد از مدتی این شایعه رنگ واقعیت به خود می‌گیرد.
3- بازیکن:
از شیوه‌ی انتخاب ِ بازیکنان ملی از دل ِ لیگ و اینکه آیا آماده‌ترین بازیکنان لیگ برتر کشورمان به تیم ملی هم دعوت می‌شوند که بگذریم به یکی از مهم‌ترین پارامترها در میزان کیفیت ِ فوتبالیست‌های یک کشور می‌رسیم که آن تعداد لژیونرهای شاغل در لیگ‌های مطرح دنیاست.
با نگاهی به صفحه‌ی ویکی‌پدیای تیم‌های ملی کره جنوبی و ژاپن به نام‌های معروفی در رده‌ی باشگاهی ِ دنیا بر می‌خوریم؛چشم بادامی‌ها از منچستریونایتد و اینترمیلان گرفته تا ساندرلند و سوانسی و ... حضوری فعال و ثابت دارند،اما بازیکنان ایرانی چطور؟ آخرین لژیونر ِ ایرانی –یعنی علی‌رضا حقیقی- چند دقیقه دروازه‌بان ثابت ِ رابین کازان بوده است؟
4-حرفه‌ای بودن باشگاه‌ها:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] منابع درآمدی در فوتبال حرفه‌ای را حامیان مالی و تبلیغات ،حقوق پخش رادیویی و تلویزیونی، ،فروش وسائل ورزشی با آرم باشگاه و بلیط فروشی مسابقات معرفی می‌کند.(نشریه مدیریت ورزشی-شماره 5-تابستان 89)

4-الف) حامیان مالی(اسپانسرها): باشگاه‌های فوتبال ِ ایران به سه بخش ِ باشگاه‌های دولتی،باشگاه‌هایی که کارخانجات ِ صنعتی مالک ِ آن هستند و باشگاه‌های خصوصی تقسیم می‌شوند.


-باشگاه‌های دولتی:این دسته از باشگاه‌ها روزگار ناموفقی در جذب اسپانسر را سپری می‌کنند،پرسپولیس و استقلال به عنوان مطرح‌ترین تیم‌های دولتی تا به امروز در جذب اسپانسر یک روند کاملاً نزولی را طی کرده‌اند.هیچ شرکت و صنعتی حاضر به امضای یک قرارداد بلند مدت با این تیم‌ها نیست.کجای دنیا شما دو تیمی را سراغ دارید که فقط برای یک بازی ِ مقابل هم آن‌هم از یک برند واحد حمایت شوند؟
-باشگاه‌های صنعتی: اوضاع این گروه ِ از باشگاه‌ها کمی از سایر تیم‌ها مناسب‌تر است و دلیل آن‌هم ثبات حمایت مالی و همچنین مدیریتی از این باشگا‌ه‌هاست.البته باید ذوب آهن را در این مورد یک استثناء بدانیم،این باشگاه اگر دولتی‌ست پس چرا مانند استقلال و پرسپولیس با آن رفتار نمی‌شود و اگر صنعتی‌ست پس چرا دولت به مانند سپاهان اجازه تزریق پول در امور ورزشی را به مدیران ذوب آهن نمی‌دهد؟ به عبارتی این باشگاه در یک تناقض قانونی گیر افتاده است.
-باشگاه‌های خصوصی: از وارد شدن ِ شفیع زاده‌ها و هدایتی به فوتبال این کشور زمان زیادی نمی‌گذرد اما همین مدت کوتاه هم کافی بود تا متوجه بشنوند که راه را اشتباه آمده‌اند.زیان بود و زیان بود و زیان.
در این مورد هم فوتبال ما ِ تجربه‌ی نا موفق را پشت سر گذاشت.تجربه‌ای که باعث شد در ملوان ِ هدایتی امسال دیگر خبری از هزینه‌های میلیاردی نباشد که البته منطقی هم به نظر می‌رسد.
4-ب)حق پخش تلویزیونی: در ابتدای شروع لیگ موضوع حق پخش به یک‌باره به [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تبدیل شد اما خیلی زود فروکش کرد و چیزی که هیچ‌وقت سخنی از آن به میان نیامد مبلغ توافق شده برای فصل جدید بود.اما قطعاً از 150 میلیارد درخواستی فدراسیون خبری نیست و صدا و سیما باز هم برنده‌ی این جنجال شد.
در بحث ِ بلیط فروشی و فروش لوازم ورزشی هم با آرم باشگاه‌ها هم هنوز پیشرفتی نداشته‌ایم که قابل بررسی باشد.
سخن پایانی:
به غیر از 4 عامل یاد شده در بالا عوامل دیگری هم رفتار تماشاگران و همینطور جهت‌گیری مطبوعات و رسانه‌ها در میزان موفقیت ِ فوتبال ِ یک کشور دخیل هستند اما چیزی که همگان آنرا قبول دارند این‌ست که در هیچ‌کدام از پارامتر‌های مهم پیشرفتی مشاهده نشده است و یک روند کاملاً نزولی را طی کرده‌ایم. پس نباید از این فوتبال انتظار معجزه داشت.هرچه بکاریم همان‌را درو می‌کنیم.

[Pejvak61]

من نميدونم واقعاً چه اتفاقي افتاد كه از اون تيم رويايي كه مقابل بحرين بطور سيري ناپذير با 6 گل پذيرايي كرد و بعد از مدتها طعم پيروزي با هيجان وصف ناپذير را خلق كرد ديگر خبري نيست. من اون روز فكر ميكردم ديگه دوران نتيجه نگرفتن تيم ملي به دليل تفكرات تدافعي مربيان تمام شده و آرزو كردم اي كاش ميشد كه كي روش با نفرات جام جهاني 2006 تيم ملي را هدايت ميكرد و انصافاً هم اوايل به دليل كيفيت بالاي بازيكنان تيم ملي اين اتفاق هم دور از دسترس نبود كه بتونيم تيمي رويايي داشته باشيم اما واقعاً خيلي مسائل برامون مشكل ساز شد. ليگ فشرده، بازيكنان مصدوم و دور افتاده از ميدان، خستگي مفرط، نداشتن تعطيلات مناسب بين دوفصل، نداشتن تمرينات بدن سازي به موقع و كافي قبل از شروع فصل و ... . شايد اين شرايطي كه نام بردم در بين تمام ليگ هاي درجه يك دنيا هم وجود داشته باشه ولي اونها فقط فشردگي ليگ را دارن و بس! بقيه مشكلات به دليل حرفه اي بودنشون در حد بسيار كمي براشون اتفاق ميفته.

با اين اوصاف از بازي اول مقابل ازبكستان معلوم شد ما چيزي براي ارائه نداريم اما اون روزها تصور خود من بر اين بود كه به دليل همآهنگ نبودن بازيكنان در بازي اول و اينكه هميشه بازي اول سخت و دشواره اونها نتونستن بازي در خور توجهي ارائه كنن. اما در بازي دوم مقابل قطر انتظار داشتيم يكپارچه حمله بشن و مثل بحرين اونها رو لوله كنن ولي باز هم تساوي حاصل كارشون شد از همه بدتر اينكه در اين تساوي هيچ اثري از برتري تيم ملي ما نبود و كاملاً يك بازي خنثي از تيم ملي ديديم و به نظر من اصلاً درصدي از تيمي كه مقابل بحرين برنده شده بود بهره نبرده بود.
باز هم اون موقع گفتيم بين دوبازي اول تيم ملي فاصله زماني كوتاهي بوده و اين تساوي ادامه مشكلات بازي اول تيم ملي بوده و باز هم نياز به زمان دارن تا بهتر بشن و تا دو ماه آينده در بازي نسبتاً آساني كه مقابل لبنان دارن ميتونن جون تازه بگيرن و خودشونو بالا بكشن ولي همه ديديم چه بلايي سرمون اومد.

در اين مدت وقتي درباره تيم ملي به فكر فرو ميرفتم با خودم يه محاسبه سر انگشتي ميكردم مي ديدم كه تيم ملي براساس بازيكنان شناخته شده قبلي چيده شده و اكثر اونها هم به تيم هايي پيوستن كه الآن وضعيت خوبي در جدول ندارن و يا بازي هاي با كيفيتي حتي در حد متوسط هم انجام نميدن. الآن فجرسپاسي يكه تازي ميكنه و برد هاي خيلي خوبي آورده ولي بازيكن اسمي نداره و شايد فكر ميكنيم كه ميتونستن با داشتن بازيكنان اسمي در تيم ملي سهميه بيشتري داشته باشن ولي همين دور بودن از تيم ملي گويا براشون موهبتي بوده كه بتونن خودشونو بالا بكشن تا حدي كه ما امروز افسوس بخوريم كه اي كاش به جاي اين تيم ملي دل مرده‌ي ما تيم فجرسپاسي را به ميدان لبنان فرستاده بوديم و امروز از پيروزي مقابل لبنان شاد بوديم. اما يه چيزي هست كه ما توجه نميكنيم. تيم هايي مثل فجر سپاسي سابقه شروعي پرفروغ و البته پاياني غم انگيز در ليگ را به كرّات داشته اند و بازيكنان جوانشون با يكي دو تا بازي اشباع ميشن و ظرفيت جنگندگي تا پايان را ندارن. يادمه زماني كه شاغلام (غلامحسين پيرواني) سرمربي اين تيم بود بعد از چند هفته صدر نشيني در هفته هاي ابتدايي ليگ برتر به يكباره آنچنان نزول كرد كه با چند باخت پياپي به رده هاي مياني جدول نزول كرد و تا پايان فصل جايگاه مناسبي نسبت به شروعش كسب نكرد و زماني كه ازش پرسيدن چطور شد كه اينطوري شد جواب خيلي ساده اي داد. اون گفت : "به تيم ما توجه شد و ما ظرفيت توجه را نداشتيم!" . بازي كردن در تيم هاي بزرگ شخصيت بزرگي ميخواد و نميشه با چند تا بازي خوب بگيم فلان بازيكن الآن ديگه بايد فيكس تيم ملي بشه و اگر دعوت نشه حقش خورده ميشه و ... . البته در ساختار هاي درست كه ضوابط در اون حاكمه اين انتظار از كادر فني وجود داره كه هر بازيكني به تيم ملي راه پيدا نكنه. اما اين انتظار هم وجود داره كه بازيكني هم كه واردش شد ديگه فكر نكنه هميشه بايد دعوت بشه.

اين كه يك عده اي كه سابقه عناد با سرمربي تيم ملي حتي در شرايط موفقيتش داشتن اين روزها به اين طرف و اون طرف دعوت ميشن و حرف ميزنن چيز غريبي در فوتبال مملكت ما نيست. اين افراد با هر برنامه اي مخالفت ميكنن و اصولاً حياتشون در مخالفت كردنه. خدا شاهده اگر تيم ملي رو به همينها بديم آنچنان مثل ... در گِل ميمونن كه نگو!

كي روش به نظرم خودش هم ميدونست ممكنه نتونه موفقيت قابل توجهي مقابل لبنان كسب كنه ولي چيزي كه مشخصه اينه كه اون بازيكني را كه بهش اعتماد كرده به راحتي از دست نخواهد داد و قطعاً فكر ميكنه فعلاً روزهاي بد بازيكنانش فرارسيده و البته روزهاي خوب هم در راه هستن كه بايد منتظرش بمونيم.

با اين حال با اتمام ليگ برتر سال گذشته من فكر ميكنم اولين كاري كه ما بلافاصله ميتونستيم انجام بديم كاهش سريع تيم هاي حاضر در ليگ به 14 تيم! بود كه موكول شد به سال بعد اون هم به جاي 14 تيم به 16 تيم! كاهش يافت. چرا كه ما اصلاً ظرفيت نيروي انساني مديريت و فعاليت در چنين فضايي را نداشته و نداريم.

به نظر من اردوهاي طولاني مدت تيم ملي اصلاً هيچ مشكلي نداره كما اينكه تيم ملي ما اردوهاي به مراتب طولاني تري را هم در مقاطع مختلف داشته و نتيجه اش چيز بدي نبوده. اگر كيفيت بازيكنان تيم ملي در ليگ ما بالا بره اونها ميتونن در تيم ملي هم بدرخشن و تيم ملي هم از وجود اونها استفاده كنه و اين اردوها هم به همآهنگ تر شدنشون منجر خواهد شد.

دوست دارم اين بار هم به كي روش اعتماد كنيم و اجازه بديم با بهبود كيفيت ليگ، تيم ملي بهتري را شاهد باشيم. اميدوارم فرض را بر اين بذاريم كه در بازي با كره جنوبي قراره تولد تيم ملي جديد را جشن بگيريم و اين بازي نقطه عطفي در بازي هاي اين مرحله از رقابت ها براي ما باشه و بتونيم در ديدارهاي باقيمونده جبران مافات كنيم. (هرچند كه عقلاً با اين مطلب موافق نيستم!)

[J@viD]

من نميدونم واقعاً چه اتفاقي افتاد كه از اون تيم رويايي كه مقابل بحرين بطور سيري ناپذير با 6 گل پذيرايي كرد و بعد از مدتها طعم پيروزي با هيجان وصف ناپذير را خلق كرد ديگر خبري نيست.

من اون روز تو استادیوم بودم به عشق بردن بحرین یه جوری تشویق میکردیم تیم ملی رو که غیر قابل توصیفه بهترین بازیه عمرم بود که از نزدیک میدیدم
جو انقدر وحشتناک بود که من قول میدم هر تیمی تو اون شرایط جلومون بازی میکرد 6 تارو میخورد
فکر میکنین بازیکنشون چرا دقیقه 3 بازی اخراج شد ؟ فشار روانی که تماشاچیا اون روز حتی از قبل بازی بهشون اوردن خیلی زیاد بود فارسی هم که بلد بودن هیچی دیگه من خودم تا 1 هفته صدا نداشتم
اون سالی که ایران 3-1 به بحرین باخت یادمه تا قبل اون بازی شبایی که ایران میبرد مردم میریختن تو خیابون بزن برقص اون شب اماده شده بودیم که بحرینو ببریم بترکونیم که اون باخت مشکوک به بحرین دادیم جام جهانی پر
اون روز رویایی بودیم

هر چند وقت یه بار یه نسلی میان که میدرخشن و تموم میشه میره یا یه مربی میاد که پتانسیل های موجود رو جذب تیم ملی میکنه و یه دورانی نتیجه خوب میگیره
اگه قراره ثبات داشته باشیم و پشتوانه داشته باشیم کار باید پایه ای انجام بشه
اول از همه باید زیرساختهامون تکمیل بشه یعنی همه تیمهامون امکانات کامل داشته باشن و لنگ زمین و رختکن و امکانات نباشن
تیم های پایه هم همینطور حتی تو محلات باید محیط های ورزشی برای کشف استعداد وجود داشته باشه
الان ما چرا انقدر تو فوتبال داخل سالن قوی هستیم ؟ فقط به خاطر نسلی هست که تو کوچه خیابون وایمستاد با 4 تا اجر فوتبال بازی میکرد و بعدا هم محیط تمرین برا فوتبال سالنی محیا بود و این نسل اومد بالا
اصلا تا موقعی که این اتفاقا نیفتاده و یه استادیوم 20 ساله قراره ساخته بشه و توجهی نمیشه توقع نداشته باشین این فوتبال متعادل بشه و با علمی شدن فوتبال تو کشورهای دیگه ما هر روز عقب تر میفتیم
این فوتبال باید همینجا متوقف بشه همه تیمهایی که میخوان تو لیگ برتر شرکت کنن امکاناتشون طبق قوانین فیفا کامل بشه و فوتبال کامل در اختیار بخش خصوصی قرار بگیره چند سالیم از طرف دولت حمایت بشه تا باشگاها به درامد زایی برسن
تازه اون موقع تو مسیر درست قرار گرفتیم و کم کم میتونیم خودمونو به جایگاهی که لیاقتشو داریم برسونیم و توقع داشته باشیم مثل فوتبال سالنی همه تیمای اسیاییو از دم ببریم