تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 93 از 934 اولاول ... 4383899091929394959697103143193593 ... آخرآخر
نمايش نتايج 921 به 930 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #921
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    با لبخند
    نشانی خانه ی تو را می خواستم
    همسایه ها می گفتند سالها پیش
    به دریا رفت
    کسی دیگر از او
    خبر نداد
    به خانه ی تو
    نزدیک می شوم
    تو را صدا می کنم
    در خانه را می زنم
    باران می بارد
    هنوز
    باران می بارد

  2. #922
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    زمانی
    با تکه ای نان سیر می شدم
    و با لبخندی
    به خانه می رفتم
    اتوبوس های انبوه از مسافر را
    دوست داشتم
    انتظار نداشتم
    کسی به من در آفتاب
    صدندلی تعارف کند
    در انتظار گل سرخی بودم

  3. #923
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست...
    برای تویی که قلبم منزلگه عشق توست...
    برای تویی که احساسم از آن وجود عزيز توست...
    برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...
    برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...
    برای تویی که مرا مجذوب قلب مهربان و
    احساس پاک خود کردی...
    برای تویی که وجود بی ارزشم را محو وجود مهربان خود کردی...
    برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...
    برای تویی که سکوتت سخت ترین شکنجه است...
    برای تویی که قلبت پاک است...
    برای تویی که در عشق، قلبت چه بی باک است...
    برای تویی که عشقت معنای بودنم هست...
    برای تویی که غم هایت معنای سوختنم هست...

  4. #924
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    حال که رسوا شده ام می روی

    واله و شیدا شده ام می روی

    حال که غیراز توندارم کسی

    زین همه تنهاشده ام می روی

    حال که چون پیکرسوزان شمع

    شعله سراپاشده ام می روی

    حال که همراه خراباتیان

    همدم صبحها شده ام می روی

    حال که در واده عشق وجنون

    واقع عذرا شده ام می روی

    حال که در بهر تماشای تو

    غرق تمنا شده ام میروی

  5. #925
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    ما در ره عشق تو اسيران بلاييم
    کس نیست چنین عاشق بیچاره که ماییم
    بر ما نظری کن که درین شهر غریبیم
    بر ما کرمی کن که در این شهر گداییم
    زهدی نه که در کنج مناجات نشینیم
    وجدی نه که بر گرد خرابات برآییم
    نه اهل صلاحیم و نه مستان خرابیم
    اینجا نه و آنجا نه، چه قومیم و کجاییم؟
    حلاج وشانیم که از دار نترسیم
    مجنون صفتانیم که در عشق خداییم
    ترسیدن ما چونکه هم از بیم بلا بود
    اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم
    ما را بتو سریست که کس محرم آن نیست
    گر سر برود سر تو با کس نگشاییم
    ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
    بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاییم
    دریاب دل شمس خدا مفخر تبریز
    رحم آر که ما سوخته‌ی داغ خداییم
    Last edited by دل تنگم; 04-04-2008 at 22:24.

  6. #926
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    گنجشک من ! پری بزن درزمستانم لانه کن
    با جیک جیک مستانه ات خانه را پر ترانه کن
    چون مرغکان بازیگوش از شاخی به شاخی بپر
    از این بازویم پر بزن بر این بازویم خانه کن
    با نفست خوشبختی را به آشیانم بوزان
    با نسیمت بهار را به سوی من روانه کن
    اول این برف سنگین را از سرم پاک کن سپس
    موهای آشفته ام را با انگشتانت شانه کن
    حتی اگر نمی ترسی از تاریکی و تنهایی
    تا بگریزی به آغوشم ترسیدن را بهانه کن
    با عشقت پیوندی بزن روح جوانی را به من
    هر گره از روح مرا بدل به یک جوانه کن
    چنان شو که هم پیرهن هم تن برخیزد از میان
    بیش از اینها بیش از اینها خود را با من یگانه کن
    زنده کن در غزل هایم حال و هوای پیشین را
    شوری در من برانگیز و شعرم را عاشقانه کن

  7. #927
    در آغاز فعالیت gold07's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    4

    پيش فرض

    عشق شکسته...

    عشق شکسته
    عشق ما مثل یه جاده ..ما دوتا مثل مسافر
    روی این جاده می رفتیم ..منو تو مثل دوعابر
    روی این جاده می رفتیم ..همه جا شونه به شونه
    که مبادا یکی از ما ..خسته تو جاده بمونه
    من می گفتم که مبادا..گم بشیم دنیا بزرگه
    هر جا یه شعله ببینیم ..شعله ی چشمهای گرگه
    خنده هامون همه با هم..گریه هامون همه با هم
    تو می گفتی که تمومه..قصه حسرت و ماتم
    اما از آخر قصه ..کاشکی اول خبرم بود
    حالا تو جاده غرت..یکیمون تنها نشسته
    می نویسه روی جاده..آه از این عشق شکسته
    تو به آخرش رسیدی..واسه من اول راهه
    واسه تو جدایی آسون..واسه من مثل یه چاهه
    آخر قصه همینه..قصه عشق شکسته
    یکیشون رفته رسیده..یکی رو جاده نشست



  8. #928
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    تو از پی کدوم شب پر از ستاره اومدی
    تو از کجای این شروع بی بهانه اومدی
    تو از کدوم حادثه ی نیومده باخبری
    تو از کجای لحظه های بی اراده اومدی
    تو از کدوم غروب سرزمین سرد بی کسی
    تو از کجای این طلوع بی دوباره اومدی
    تو از کجای گریه ها و ضجه های بی صدا
    تو از کجای ناله های بی گلایه اومدی
    تو از کدوم ترنم لب های خشک و یخ زده
    تو از کجای واژه های این ترانه اومدی
    تو از کدوم دو راهی نشسته در کمین عشق
    تو از کجای جاده های بی کرانه اومدی
    تو از کدوم نگاه بارون زده ی خیره به راه
    تو از کجای انتظار جاودانه اومدی
    تو از پی نشونی کدوم هوای آشنا
    تو از کجای نقشه های بی نشانه اومدی
    تو از کجای خاطرات اون دل های بی قرار
    تو از کجای قصه های عاشقانه اومدی

  9. #929
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    ببخش اگه صدای من به گوش تو نمی رسه
    ببخش اگه دلم برات عمریه که دلواپسه

    ببخش که از نگاه تو نگاه من بی خبره
    ببخش که سرنوشت تو با عشق من همسفره

  10. #930
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    فکر می کردم توی خوابم فکر می کردم این یه رویاست
    فکر می کردم بی تو قلبم زیر آوار تمناست

    فکر می کردم با تو هستم همسفر همیشه هر جا
    فکر می کردم با تو میرم یه نفس تا ته دنیا

    فکر می کردم تو همونی که دلش میون ابراست
    فکر می کردم تو همونی که چشاش به رنگه دریاست

    فکر می کردم دست تقدیر ما رو پیش هم نشونده
    فکر می کردم که ستاره دلمو به تو رسونده

    فکر می کردم با تو میشه تا ابد عاشق بمونم
    فکر می کردم میشه از تو این ترانه رو بخونم

    فکر می کردم منو می دید اون نگاه مهربونت
    فکر می کردم منو می خواست دل پاک و هم زبونت

    فکر می کردم، آره انگار این فقط خیال و خوابه
    عمریه که توی رویام شایدم فقط سرابه


    میشه تنها تو رو فکر کرد توی نبض این دقایق
    میشه با تو آشنا شد با یه قطره اشک و هق هق

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •