وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
اي صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزي تفقدي کن درويش بينوا را
ای دل بکوی عشق گذاری نمیکنی
اسباب جمع داری و کاری نمیکنی
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد ، دوستداران را چه شد
.
در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند
تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد
دیدن روی تو را دیده جان می باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی ازین طرفه تر برانگیزد
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
اگر دشنام فرمایی وگر نفرین دعا گویم
جواب تلخ میزیبد لب لعل شکر خارا
...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)