تركه ميره تو جوب آب بهش میگن:اونجاچکار داری بیا بیرون میگه:می خوام در جریان باشم
تركه ميره تو جوب آب بهش میگن:اونجاچکار داری بیا بیرون میگه:می خوام در جریان باشم
يه روز به يه لره ميگن ميخواي چه كاره بشي ميگه دكتر بشم که پول جمع كنم.
ميگن بعد با پولش چيكار كني؟ میگه می خوام يه خاور بخرم
تركه ميره ساندويچي، ميگه: ببخشيد بندري داريد؟ يارو ميگه: بعله. تركه ميگه: پس قربون دستت، بگذار يك حالي بكنيم
به غضنفر ميگن چرا زن نميگيري؟ ميگه: اي بابا، كي مياد زنش رو بده به ما؟!
وقتي زنت خونه نيست چه كار ميكني؟ استراحت. وقتي هست چي؟ استقامت!
تركه ميخوره زمين، كمونه ميكنه بعدش تو كلانتري ميگه: من رضايت نميدهم!
يه تركه سرشو قيرگوني كرده بود، ميگن چرا اينجوري كردي؟ ميگه: بينيام چكه ميكرد!
تركه ميره سيگار فروشي: آقا سيگار برگ دارين؟ خير. پس يك بسته كوبيده بدين!
تركه ميره واسه تلفن همراه ثبت نام ميكنه، بهش ميگن: تا سه ماه ديگه بهت تحويل ميديم. تركه هم رو كمربندش مينويسه: به زودي دراين مكان يك عدد موبايل افتتاح خواهد شد!
يه ترکه ميره کتاب فروشی ميگه آقا کتاب ترک دانا رو داری يارو ميگه :ما از اين کتابهای تخيلی نمياريم
به ترکه ميگن ۲*۲ تا چند تا ميشه ميگه اينارو ولش کن کلمه بگو جمله بسازيم
به ترکه ميگن اگه آمريکا عراق بزنه چی ميشه ميگه : ما هم عربستان ميزنيم ميريم فينال
بچهاي از پدرس پرسيد: فرق تفنگ و مسلسل چيست؟ پدرش جواب داد: پسرم وقتي من و مادرت حرف ميزنيم بيا گوش كن. آن وقت ميفهمي فرقش چيه!
معتادي كه در حال كشيدن سيگار بود، ميگويد: يه ژمين لرژه هم نمياد كه خاكشتر شيگارم بيفته!
دو ديوانه با هم گفتگو ميكردند. اولي: اگر گفتي فرق كلاغ چيه؟ دومي: خوب معلومه! اين بالش از اون بالش مساويتره!
زن: من بر خلاف تو هميشه موقع شنا سرم از آب بيرونه. شوهر: آخه عزيزم، چيز سبك هميشه روي آب ميمونه!
به ترکه مگن پیامبر کی به رسالت رسید ، میگه من چمیدونم ، من سیدخندان پیاده میشم.
تركه به رفيقش ميگه: ميخوام دختر شاه رو بگيرم! رفيقش ميگه: چرت نگو مومن! مگه كشكيه؟! تركه ميگه: بابا من كه راضيم، ننم هم كه راضيه، فقط مونده شاه و دخترش!
ترکه میره مشهد جلوی حرم میگه یا امام علی قربونه لب تشنت ، فدای دستای بریدت ، پس کی ظهور میکنی ، خسته شدم اینقدر اومدم قم.
يه روز جبرييل داشته با ماشينش رد ميشده يهو ميبينه ازراييل با يه ماشين آخرين سيستم از كنارش رد ميشه جبرييل براش چراغ ميزنه بوق ميزنه كه وايسه جبرييل بهش ميگه بابا هي ول ماشين مدل بالا سواري ميگه اره ديگه مال اضافه كاري زلزله بمه
ترکه یه ماشین دربداقون داشته
دوستاش جمع میشن و میگن بابا این ماشینو یه دستی به سر گوشش بکش بفروشش
ترکه میبره ماشینشو درست میکنه کیلومترشم صفر میکنه
یه هفته بعد دوستاش میبینن بازم سوار همون ماشینه
میرن بهش میگن بابا باز تو سوار همین ماشینی
ترکه میگه خوب ماشین صفرو خودم سوار میشم چرا بفروشمش
ترکه سر نماز موقع قنوت دستاشو برعکس میگیره ، بهش میگن آخه این چه طرزشه ؟ میگه : میخوام ایندفعه از حفظ بخونم.
تركه ميخ ميره تو پاش درش مياره ميبينه خون مياد دوباره ميذاره سر جاش
یه روز به یه ترکه میگن فرق انجیر و زنجیر چیه ؟ میگه : فرجش اینه چه اجه آدم زرنج باشه زن جیرش میاد اما اجه آدم زرنج نباشه ان جیرش میاد.
تركه ميخ ميره تو پاش . هر كار ميكنه نميتونه درش بياره. ميزنه سرش رو كج ميكنه.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)