یاد ایام بخیر : كارتون‌های دوران كودكی ( پروفسور بالتازار و... )

[mahdokht1364]

سلام
با این تاپیک ادغام کردم
--------------------------
این سوال جدی بود حالا ؟
بدون نگاه کردن به عکس ها
و تو خاطراتی که ازش دارم
سبز کم رنگ بود
مغز پسته ای


【ツ】

قطعا جدی بود،الان 3 روز هست که در خانواده ی ما جنگ بین دو قبیله ی سبز و کرم مایل به سفید در گرفته!اگرچه با اطلاعاتی که من از این ور اون ور توی نت جمع کردم ظاهرا هردو رنگش بوده!ولی زمان من که کرم رنگ بود.

[Ahmad]

سلام !

...

" ابرقدقد اومد ... ابرقدقد اومد ... "

اين رو يك اسب آبي ميگفت

" آب بركه داره پايين ميره و همتون به زودي ميميريد ... "

اين رو ابرقدقد به ماهي ها ميگفت

" دوستان ، گول ابرقدقد رو نخوريد ... "

اين رو خرچنگ كه دوست ماهي ها بود ميگفت

...

حتما متوجه شديد كه كدوم كارتون و كدوم خاطره منظورم هست ؛


بركه اي كه محل زندگي تعدادي ماهي ، يك اسب آبي ، يك خرچنگ و البته يك مرغ ماهيخوار بود ...

هر وقت سر و كله مرغ ماهيخوار پيدا ميشد ، اسب آبي با فريادهاي « ابرقدقد اومد ... ابرقدقد اومد ...» همه رو باخبر ميكرد !

كم كم ابرقدقد پير شد و ديگه چشماش سويي براي شكار ماهي نداشت ،
نقشه اي كشيد ؛
روزي رو به ماهي ها گفت : « دوستان من آب بركه در حال پايين رفتنه و بزودي همگي خواهيد مرد ، من در آن سوي كوه درياچه زيبايي مي شناسم كه اگر بخواهيد شما را به آنجا مي برم ...»

ماهي ها هم گول حرفاي ابرقدقد رو خوردند
گروه گروه داخل منقار ابرقدقد از بركه مي رفتند ...

ابرقدقد هم ماهيها رو به پشت كوه مي برد و سر حوصله كوفت ميكردشون !!
بعد هم كه برميگشت براي بقيه ماهيها از آسايش و خوبي هاي درياچه تعريف ميكرد ...

در اين بين خرچنگ قرمز رنگ (خدايي با تلويزيون سياه و سفيد چطور متوجه اين شدم ؟) خيلي سعي كرد تا دوستانش رو از اين كار منصرف كنه ،
ولي ماهيها توجهي نمي كردند و ...

گذشت و خرچنگ كه داخل بركه تنها شده بود به ابرقدقد گفت من رو هم به درياچه و پيش دوستانم ببر .

بعد سوار پشت ابرقدقد شد ...
در حين پرواز و پشت كوه وقتي چشمش به اسكلت دوستانش در بيابان افتاد ، اشك در چشماش حلقه زد ...
با چنگالهاش گردن ابرقدقد رو گرفت و اونقدر فشارش داد تا اون نامرد خفه شد و افتاد ...
بعد با چشمان پر از اشك از كنار اسكلت ماهيها دور شد و

پــايــان .


خداييش اشك خود آدم رو هم اين در مياره .
فقط به داستاني كه براي اين كارتون ساده انتخاب شده نگاه كنيد تا بيشتر حسرت بخوريد .
اين داستان رو براي بچه هاتون هم مي تونيد تعريف كنيد .
همينطور كه من الان براتون تعريف كردم ...

خيلي دنبال عكس اين كارتون گشتم و تنها عكسي كه پيدا كردم اين بود :



نمي دونم دقيقا اين بود يا نه ،‌ در اين صورت كار خود ايراني ها بوده و اين لذت بخشتره !

مرسي مرتضي بخاطر اين كارتون

كلا فراموش كرده بودم اينو

عجب چيزايي يادت ميمونه هاااااااااااااااااااااااا ااااا

ولي اون بوتيمارش كوش پس ؟
تو همين كارتون بود ؟
بوتيماري كه همش غصه ميخورد.

[alex_pk]

اولين كارتون سينمايي من كارتون جنگ موشها و گربه ها بود.گربه ها يك ربات بزرگ گربه اي ميسازند و از اين حرفا

شهر گربه
اتفاقا چند روز پیش داشتم میدیدمش!
یه موشه از همه زرنگتره.

اون رباته هم یه گربست که هرکی رو قورت میده و بعد پرتش میکنه بیرون مهربون میشه!

سلام
به نظر شما چوبین چه رنگی بود؟سبز یا سفید یا کرم؟

سلام
با این تاپیک ادغام کردم
--------------------------
این سوال جدی بود حالا ؟
بدون نگاه کردن به عکس ها
و تو خاطراتی که ازش دارم
سبز کم رنگ بود
مغز پسته ای


【ツ】

قطعا جدی بود،الان 3 روز هست که در خانواده ی ما جنگ بین دو قبیله ی سبز و کرم مایل به سفید در گرفته!اگرچه با اطلاعاتی که من از این ور اون ور توی نت جمع کردم ظاهرا هردو رنگش بوده!ولی زمان من که کرم رنگ بود.

من الان چک کردم....یه قسمتش همین سبزه یه قسمتش تقریبا سفیده.
البته کیفیت درست حسابی نداشت بخاطر همین بود.
ولی در کل فکر میکنم سفید باشه!(البته سفید سفید نه)

[delusion]

شهر گربه
اتفاقا چند روز پیش داشتم میدیدمش!
یه موشه از همه زرنگتره.

اون رباته هم یه گربست که هرکی رو قورت میده و بعد پرتش میکنه بیرون مهربون میشه!

این کارتونه خوب تو ذهنم مونده... اون موشه زرنگه فکر میکنم کاراگاه بود.
کارتون "ای کیو سان" با اون کله ی کچلش هم با حال بود!
کارتون پسر شجاع هم بد نبود. اخر هم معلوم نشد پدر پسر شجاع قبل از اینکه پسر شجاع به دنیا بیاد اسمش چی بود؟

[Morteza4SN]

مرسي مرتضي بخاطر اين كارتون

كلا فراموش كرده بودم اينو
عجب چيزايي يادت ميمونه هاااااااااااااااااااااااا ااااا
ولي اون بوتيمارش كوش پس ؟
تو همين كارتون بود ؟
بوتيماري كه همش غصه ميخورد.

قربانت احمد ...

خب اينو اونموقع زياد ديدم ،‌بيشتر يادمه :دي

اما الان كه از بوتيمار و اينكه غصه ميخورد گفتي يه چيزايي يادم اومد ؛
ابرقدقد به احتمال زياد يك پليكان بود ، حالا باز مطمئن نيستم
چون ماهيا رو تو منقارش ميبرد و ...

اما اين بوتيماري كه تو گفتي فكر كنم يه كارتون ديگه بود كه با ماهيا دوست بود و غصه خوردنش هم برا ترك كردن ماهيا بود ... فكر مي كنم عكسي هم كه گذاشتم مربوط به همون بوتيمار باشه ...

حالا باز شايد اشتباه كنم ! چيز بيشتري يادت نيست ؟

[Morteza4SN]

قطعا جدی بود،الان 3 روز هست که در خانواده ی ما جنگ بین دو قبیله ی سبز و کرم مایل به سفید در گرفته!اگرچه با اطلاعاتی که من از این ور اون ور توی نت جمع کردم ظاهرا هردو رنگش بوده!ولی زمان من که کرم رنگ بود.

در مورد چوبين بد نيست ويدئوهاي اين كارتون رو از youtube ببينيد :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

لينك قابل دانلود از youtube :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اين مال تيتراژ اولشه (اون قسمتي كه بورونكا مياد بالا بعد چوبين با پا ميره تو قيافش :دي)

كيفيت و حجم كم :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

كيفيت و حجم بيشتر :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اينم جالبه :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

فكر كنم رنگ درستش اين باشه :



يه نگاهي هم به اين تاپيك بندازيد !

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[Ahmad]

قربانت احمد ...

خب اينو اونموقع زياد ديدم ،‌بيشتر يادمه :دي

اما الان كه از بوتيمار و اينكه غصه ميخورد گفتي يه چيزايي يادم اومد ؛
ابرقدقد به احتمال زياد يك پليكان بود ، حالا باز مطمئن نيستم
چون ماهيا رو تو منقارش ميبرد و ...

اما اين بوتيماري كه تو گفتي فكر كنم يه كارتون ديگه بود كه با ماهيا دوست بود و غصه خوردنش هم برا ترك كردن ماهيا بود ... فكر مي كنم عكسي هم كه گذاشتم مربوط به همون بوتيمار باشه ...

حالا باز شايد اشتباه كنم ! چيز بيشتري يادت نيست ؟

چاكريم.

ميدوني چيه ؟

يه چيزي تو اون پس‌زمينه‌ نوستالژيهاي دوران كودكي در مغزم هست كه يك تصوير مبهمي از اين چيزهايي رو كه گفتم برات ، بوتيمار و ... رو تو ذهنم به جا گذاشته ( خودمونيم چي نوشتم. كف كردم ) . نميدونم اون عكسي كه گذاشتي براي همونه يا نه.
فقط همينها رو ميتونم بگم.

تو هم زياد خودشو اذيت نكن.
يه موقع ميشيني هي دربارش فكر ميكني و به نتيجه نميرسي و بر اثر فشاري كه به خودت مياري يه موقع يه چيزيت ميشه.
اونوقت من جواب خونوادت رو چي بدم ؟
بيخيال.

[hesamjm]

کسی این کارتون رو یادش میاد ،اسمش رابرته
اگه یادتونه میشه یه کمش رو تعریف کنین منم یادم بیاد!!!

[hesamjm]

وامبلها

[hesamjm]

چیززیادی ازش یادم نیس!!!ولی تصویرش خیلی برام آشناست