در هیاهوی این قفس
جایی میان برزخ تردید من،
در جای جای این سکوت،
که مرزهای تبیین من از هم گم می شوند،
آیا کسی هست که مرا پیدا کند؟!
در هیاهوی این قفس
جایی میان برزخ تردید من،
در جای جای این سکوت،
که مرزهای تبیین من از هم گم می شوند،
آیا کسی هست که مرا پیدا کند؟!
در این درگه ، میان باد و باران
افق هایی که می روید ستاره
خدایا درد من را می شناسی؟
دلم لبریز ابری پاره پاره
خدایا در میان مردمانت
هزاران قلب سنگی دیده ام من
برای شاپرک های طلایی
فقس های قشنگی دیده ام من!
حسادت قلب هارا تیره کرده
دلم امشب هوای گریه ها کرد
خدایا آن کسی که بی وفا بود
مرا با کوهی از غمها رها کرد
خدایا آمدم تا راز خود را
به گوش خالق خود باز گویم
کمی آهسته و غمگین و آرام
ولی با نغمه و آواز گویم
مشنوای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یاشب و روز به جز فکر توام کاری هست
به کمند سرزلفت نه من افتادم وبس
که به هرحلقه موئیت گرفتاری هست
گربگویم که مراباتوسروکاری نیست
درودیوارگواهی بدهدکاری هست
هرکه عیبم کندازعشق وملامت گوید
تاندیدست ترا،برمنش انکاری هست
صبربر جوررقیبت چه کنم گرنکنم
همه دانندکه درصحبت گل خاری هست
نه من خام طمع عشق تومی ورزم وبس
که چون من سوخته درخیل توبسیاری هست
من چه درپای توریزم که پسند تو بود
جان وسررانتوان گفت که مقداری هست
عشق سعدی نه حدیثی است که پنهان ماند
داستانی ست که برهرسربازاری هست
تا نارنجزارن خورشید
آه,
آن فاصله های کوتاه!
وقتی که من بچه بودم
خوبی زنی بود
که بوی سیگار می داد
و اشک های درشتش
از پشت آن عینک ذره بینی
با صوت قرآن می آمیخت
سلام
اوه چه سرعتی !!
من برم کنار پس
Last edited by Doyenfery; 03-06-2007 at 02:15.
نه دوست عزیز این چه حرفیه. حالا که اینجور شد تا شما ننویسی من هم نمینویسم.![]()
لطفا با "ت" شروع کنید.
من میگم حالا بسوزم ...یا که با غصه بسوزم
تو می گی فرقی نداره...من که چیزی نمی بازم
من از این مردمانت خسته گشتم
و گریه که هنوز با من عجین است
خدایا مرگ من کی می رسد ؟ آه!
کجا دست اجل بر من کمین است؟
تو گوشم می پیچه درد یک صدا
دیگه تقدیر نوشته واسه ما
مثل همیشه مثل هر روز خدا
من و تو باید بمونیم باز جدا...
توت بی دانش می چیدم
تا اناری ترکی بر می داشت دست فواره خواهش می شد
در ادامه ی هم
به دنبال چه می گردیم ؟
وقتی
در التهاب مشکوک باد
پاییز دست هایمان را
نمی فهمیم
ما که آسان تر از درخت
همه چیزمان را از دست می دهیم
و همیشه فکر می کنیم
قرار آسان خوشبختی را
بر مداری اتفاقی گذاشته اند
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)