واللا سنگینم ... نمیدونم چرا این طوریه ...
مشکل اینجاست که این ریش هم درست حسابی در نمیاد که بزارم.یه جاش در میاد.یه جاش در نمیاد.همیشه میزنمش.
واللا سنگینم ... نمیدونم چرا این طوریه ...
مشکل اینجاست که این ریش هم درست حسابی در نمیاد که بزارم.یه جاش در میاد.یه جاش در نمیاد.همیشه میزنمش.
کاملن موافقم، ولی الآن تابستونه، روزا هم من زیاد بیرون نمیرم تو خونم از بس هوا گرمه، فقط شبا؛ فردا هم 5شنبه شب بیرون دور دور صفائیه، واسه خنده 4تا پسر تو ماشین هم که شده باید آدم یه چیز بارش باشه بخواد جواب بده! فقط واسه فان منظورم بود وگرنه رابطه ای که بخواد با اینجور شماره دادن شروع بشه ول معطله!
حالا خب چرا میزنی!!![]()
توجیهم واسه فان تو جمع بود، ببخشـید!![]()
منم یخورده ریز نقشم، یه رفیقم دارم تو دانشگاه که اونم خیلی ریزنقش تره ولی هر کدوم به نحوی با این معضل مقابله می کنیم، من دقت کردم. اون ریزه میزست ولی بخاطر هورمونای رشد خوبش خیلی ریشوئه، خصلت های مردونه داره ولی همه بازم چون ریزه میزست خونه بچه ها و اینور و اونور میزنیمش و اسکلش می کنیم و تو ذوقش میزنیم و اینا... ولی اون با معرفت واقعیش ولی شاید یخورده با زور تونسته خودش رو پیش بچه ها عزیز کنه، ماشین میبره اینور اونور، سیگار، پول خرج میکنه، دست و پا گرمی می کنه و اینا... اینا همش باعث شده کسی به چشم بچه نگاش نکنه. ولی خب صددرصد تو جامعه ی سوای دوستی مشکلات واسش پابرجاست.
منم خودم همینطور ولی به یه شکل دیگه، من فقط یه کوچول ریزنقشم، هیکلم و اینا خوبه. مشکلمم با بعضی آدمای بزرگساله، فکر می کنن هنوز بچم یا دبیرستانی تا حدی، وقتی میگم 23 سالمه لیسانس دارم تعجب می کنن. تو جمع رفقا و اینا هم با شوخ و شنگی و شادی خودم رو جا کردم، میگم، میخندم، کرم میریزم مخصوصن سرشون، بذله گویی می کنم، همینطور دست و پا گرم و با معرفت هم هستم. همه اینا باعث شده همه اطرافیانم که منو میشناسن به چشم آدم کم سن نگام نکنن، دید ترحم نداشته باشن، تا حدی که تعداد زیادی دوستایی دارم که سنشون 5،6 سال از من بیشتره.
فرید میگه با رفتار معقول، حرفایی که نمیشه از بقیه شنید، پس فقط به سنگین بودن نیست. یا باید مطالعه زیاد داشت تا تونست قوی صحبت کرد و با کلمات تاثیر گذار بود یا باید با کارها و رفتارت تاثیر گذار باشی، من فکر می کنم راه دیگه ای نداره.
بعدم یه چیز بگم؛ اینا همش اکثرش تفکرات خود آدمه، یجور وسواس، وقتی یکی بهت یه حرفی بزنه یا یجور رفتار کنه سریع میری تو فکر اینکه آره بخاطر اینه که فکر میکنه من بچم یا ریز نقشم و اینا.. درصورتی که اگه بیخیال اون عامل تحریک کننده از طرف بشی خیلی راحتتری، بیخیال شو نسبت به طرز فکر دیگران.
امیدوارم سرت و درد نیاوورده باشم.
آقا من میگم واقعا خوشبحالتون.
من برعکس شما با اینکه 23 سالمه قیافم بیشتر میزنه و خیلی جاها اذیتم کرده:(
اصلا دیگه به خاطرش دپرس شدم و چون دیگران همش اینو بهم گفتن فکر میکنم شدم پیرمرد![]()
من موقعیکه ریش میزارم اینطوری میشم . با اینکه 24 سال دارم ولی وقتیکه ریش میزارم همه به من میگن میشی پسر 30 ساله![]()
حتی وقتی باشگاه هم میرفتم همینطور بود وقتی ریش میزاشتم از بقیه بچه ها سن بالاتر میزدم![]()
یه کم لوسه ولی وقتی بگی خودتی یه جورایی جنبه ی طنز داره
یا مثلا بگی چی؟کی؟با من بودی؟
شما باید هم رفتارتون شما رو بزرگتر از سنتون نشون بده .هم لباس پوشیدنتون
معمولا موهای فشن و لباس های رنگ جیغ و... سن ادم رو کمتر نشون میده.بر عکس لباس های ساده سن رو بیشتر نشون میده
شما با این موضوع مشکلی ندارید؟
منو که بدجور عذاب میده!
دوستان من یه مشکلی دارم که شدیدا روی اعصابه !
اونم اینکه من کلا آدم ساکتیم و کمتر پیش میاد صحبت کنم ، حتی گاهی اوقات بحثی که کاملا بهش اشراف دارم میاد وسط و من با این که اطلاعاتم توی اون زمینه خیلی بالاست اما بازم سکوت میکنم و همین باعث میشه دیگران فکر کنن چیزی بلد نیستم !
عادتی که دارم اینه که وقتی میبینم کسی رسما داره چرت و پرت میگه بلافاصله واکنش نشون میدم و میگم بهش که حرفش اشتباهه ولی از اونجایی که ملت ما زیر بار این نمیرن که ممکنه اشتباه کنن همچنان روی حرفای بی اساسشون پافشاری میکنن و باعث میشه دعوا بشه
همین چند روزی پیش با یه پسری در رابطه با گوشی صحبت میکردم ، دیدم طرف رسما داره چرت و پرت به خورد بقیه میده ! منم واکنش نشون دادم و گفتم که اشتباه میکنه اما از اونجایی که اون همیشه دهنش بازه و همیشه اطلاعات غلط میده همه فکر میکنن چیزی بارشه ! و منم چون همیشه سکوت میکنم دیگران حق رو به اون میدن و میگن شاید بیشتر بلده !
خلاصه طرف خودشو جوری خوب جلوه داده که حرفش سند شده !
میخواستم بدونم کلا چطوری باید با این جور آدما رفتار کرد جوری که پیش خودش نگه که آره فلانی کم آورد !
به نظرم بهترین موضع سکوت و زمانی هم که طرف اشنباه میگه همچنان باید سکوت کرد و گذشت ولی ! شوربختانه نمیتونم
حالا به نظرتون چیکار کنم ؟
سلام
اول از همه یه موردی رو بهتون بگم که هیچوقت هیچ کسی بهتون کمک نمیکنه و برخورد آدم ها هیچوقت باهاتون بهتر نمیشه و مگر در یک حالت:
خودتون رو به خودتون و بعد به دیگران ثابت کنید.
اول در مورد اون پسری که حرف های بی پایه و اساس می زنه:
شما می تونید با مدرک بیاین و بگید که اشتباه می کنه، مثلا فقط کافیه چند بار بگید، اگه اینطوره که شما میگید پس چرا من تو چند تا سایت معتبر غیر از این رو دیدم.
اگه بتونید حرف هاتون رو ثابت کنید، لااقل برای شروع می تونید این حس رو در بقیه ایجاد کنید که ممکنه حرفاتون درست باشه و شاید کمی هم به حرف های شما فکر کنند.
و این روند به تدریج باعث میشه حرف هاتون به نوعی، سند بشه برای اطرافیان.
حالا برای اینکه پیشرفت داشته باشین یه نکته خیلی مهمه، وقتی میترسید از بحث، بدونید هیچکسی به حرفتون گوش نمیکنه، حتی اگه کمی استرس دارید، به هیچ وجه نذارید
اطرافیان متوجه بشند و سعی کنید خیلی حق به جانب در مورد چیزی که می دونید درسته بحث کنید، همین برخورد قاطع، می تونه باعث بشه دید بقیه نسبت بهتون بهتر بشه ولی به
زمان نیاز داره.
و در مورد ساکت بودنتون، پیش خودتون همیشه بگید، از یه جایی باید شروع کرد، این بار میرم جلو و حتی اگه اشتباه کردین به هیچ وجهی خودتون رو سرزنش نکنید و بدونید اول خود شما
باید برای حرفای خودتون ارزش قائل باشید تا بتونید از بقیه هم همین انتظار رو داشته باشید.
موفق باشید
سلام من خجالتیمسر همین خیلی اذیت میشم ولی اگه تو یه جمع باشم بهتر میشم مثلا اگه با دوستم باشم یکم بهتر میگم . نمیدونم چرا
یکیم اینکه من چون صورتم جوش میزد همیشه سرم پایین بوده تو مترو اتوبوس مدرسه سره کلاس . خوب تمسخر هم میکردن منو دیگه
حالا چیکار کنم ؟
تا حالا 2 -3 بار از خدا خواستم که بکشه منو راحت شم
![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)