تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم از نو غمی آید به مبارک بادم
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم از نو غمی آید به مبارک بادم
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جُرُس فریاد میدارد که بربندید محملها
Last edited by SamirH; 16-10-2010 at 22:17.
الا ای ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد ان دم که بی یاد تو بنشینم
مکن بیدار ازین خوابم خدا را
که دارم خلوتی خوش با خیالش
شب وصل است و طی شد نامه هجر
سلام فیه حتی مطلع الفجر
روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند
زنهار کاسه ی سر ما پر شراب کن
نعیم هر دو جهان پیش عاشقان بجویی
که اینمتاع قلیل است و آن عطای کثیر
.
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
بر زبان بود مرا آنچه تو را در دل بود
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)