تو كز محنت ديگران بي غمي-------------------------نشايد كه نامت نهند آدمي
تو كز محنت ديگران بي غمي-------------------------نشايد كه نامت نهند آدمي
خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست
سخت کار ما بود،کز ما خدا برگشته است
یک جهان راز درآمیخته داری به نگاه ------------ در دو چشم تو فروخفته مگر راز جهان
نيست بر لوح دلم جز الف قامت يار [دوست]------------------------------چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم
حقيقت انسان به آن چه اظهار ميکند نيست
بلکه حقيقت او
نهفته در آن چيزي است که از اظهار آن عاجز است
بنابراين اگر خواستي او را بشناسي
نه به گفته هايش بلکه به ناگفته هايش گوش فرا بسپار
می رمد سایـــه و در تـــیرگی ســرد سپهر ------------- شب فرو می کشدش همچو یکی قطره به کام
ماهی : که بر بام شکوه آمده است
آیینه ز دست تو ستوه آمده است
خورشید اگر گرم تماشای تو نیست
دلگیر مشو زپشت کوه آمده است
میروی و گریه می آید مرا .............. اندکی بنشین که باران بگذرد
در نگاه كساني كه پرواز را نميفهمندهر چه بيشتر اوج بگيري كوچكتر مي
شوي
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند----------------------وندر ان ظلمت شب آب حياتم دادند
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)