نویسنده:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شهرکی.متاسفانه این روزها ایرانستیزان با توجه به مطالعه پایین بسیاری از ایرانیان و عدم دانش عمومی تاریخ در مردم دست به تحریفگریهای بسیار در
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میزنند و هر یک قصد دارند تا بدین شیوه افکار خود را بر مردم مسلط سازند.اصل تفکر این افراد بر پایه نظریات جناب آقای پورپیرار است؛ او بیان میداشت که تخت جمشید یک سازه نیمه کاره بوده و هرگز مورد استفاده قرار نگرفته است!!
جناب پورپیرار که مدتها بود قلم خود را تیز کرده بود و به عرضه فلهای نظریات میپرداخت! مورد مخالفتهای بسیاری واقع شد. به عنوان مثال کتاب هایی مانند «اعتبار باستانشناختی آریا و
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
»، «دوازده قرن شکوه»، «هزاره های پر شکوه»، «
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و بابل» و بسیاری از کتابهای دیگر در نقد و بررسی علمی گفتههای پورپیرار نوشته شد.جناب پورپیرار هم به جای آنکه
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ی علمی در دفاع از نظریات خود بدهد منتقدین را با برچسبهایی که از قبل در جیب گذاشته بود پذیرایی میکرد!امروزه همچنان شاهد گسترش نظریات پورپیرار توسط گروههایی با وابستگیهای فکری خاص و اکثرا ضد ملی و ضد ایرانی هستیم. از این نظریات همین شبهه افکنی آنان در مورد تخت جمشید است. گروهی از همین افراد که در لباس روشنگر ظاهر شده و وانمود مینمایند که حقیقت را میگویند و وابستگی فکری خاصی ندارند بیان میکنند که تخت جمشید هرگز آتش نگرفته است.در این مقاله به طور خلاصه به موضوع آتش سوزی تخت جمشید میپردازیم..داستان بر افروختن آتش در
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ه به روایت مورخین
مورخین بسیاری به موضوع آتش سوزی پرداختهاند که چند مورد از آن را میآوریم.رادت یکی از بهترین مورخین
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شرح حادثه را مشروحا و چنانکه خود به چشم آن را دیده باشد نقل میکند و میگوید:
«شهر شاهی که در زمان
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مرکز تجلی فر و شکوه درباری بود بهترین جایی بود که مقدونی ها برای برگذاری جشن تجلیل پیروزی های محیرالعقول جنگی خود در نظر گرفته بودند… محققا در آنجا که او (
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
) از خدایان و مردان خود سپاسگزاری کرد به خدایان قربانی تقدیم نمود و به مردهای خود بزمهای مجلل. این ضیافتها مکرر بودند یکی که محققاً آخرین همه بود به جنون می گساری و عیاشی گرایید… در این هنگام وضع صحنه تغییر کرد. تا آنجا جریان وقایع زیر جماعت روحانی زئوس بود ولی به تدریج که جامها خالی میشد و سرها را به دوار میانداخت باکوس خدای شراب خود را نشان داد و به حضار جنون مستی و شهوت بخشید و همه را دستخوش اختلال و گمراهی کرد. مجلس جشن بدل به جمع دیوانگان شد و همگی تسلیم گمراهی شدند… تائیس
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
را دعوت کرد که مراسم کموس را با دیگران افتتاح کند خود او نیز با التهاب میخواست در آن شرکت کند
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موافقت کرد و به دنبال او تائیس دسته رامشگران را حرکت داد و نقش رهبری آنها را بر عهده گرفت و کوموس با صدای آواز و فلوت از تالار جشن خارج شد. دیگران هم از آنها پیروی کرده و تعدادی مشعل بدست اوردند و کاخ را که میخواستهاند طعمه حریق کنند احاطه نمودند نخست اسکندر و سپس تائیس مشعلهای افروخته را روی ساختمانی که چوبکاری آن از چوب سدر بود انداختند. همه از آنها پیروی کردند و آتش همه جا را فرا گرفت»
(سامی، ۱۳۸۹: ص ۳۶۶ و ۳۶۵).
پلوتارک نوشته است که تائیس معشوقه بطلمیوس نطقی کرد و متعاقب آن قصر را آتش زدند ولی اسکندر پس از این عمل زود پشیمان شد و امر کرد آتش را خاموش کنند.
پلوتارک در روایت اشعار مشهور دریدن (Dryden) را شاهد آورده و اینچنین است:
«تیمو تیوس (Timotheus) فریاد میکند: انتقام. انتقام. ارواح انتقام را ببین که برخاسته مشاهده کن… ببین مشعلها را که چگونه بالا میاندازند چگونه مساکن
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و معابد درخشان خدایان مخالف ایشان را نشان میکنند. شاهزادگان با سرور خشم آمیز تحسین گفتند. پادشاه برای انهدام شعله بدست گرفت تائیس راهنمایی کرد و او را به مطلوب وی رسانید مانند هلنِ (Helen) دیگر تروای (Troy) دیگری را آتش زد»
(سایکس، ۱۳۲۳: ج۱/ ص ۳۴۹).
آریان میگوید:هرودوت مکرر گفته که خراب کردن معبد آتن به دست
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ناشی از حس انتقام بود که او خواست از آتنیها بکشد که جنگل مقدس سارد را آتش زدند زیرا
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ها آسیا را از آن خود و مردمان آنجا را تحت الحمایه خود میدانستند (همان: ص ۳۷۴).طبق اسناد فوق از مورخین تخت جمشید (پارسه) به دست اسکندر آتش زده شده است و این خود میتواند نادرستی گفتار ایرانستیزان را اثبات نماید..آثار آتش سوزی در تخت جمشید
اما ما در بررسی چنین وقایعی تنها به گفتار مورخین اکتفا نمیکنیم بلکه باید گفتار مورخ با یافتههای باستانشناسان نیز مطابقت کند.از این رو در ادامه نوشتار به بررسی کاوشهای باستانشناختی در تخت جمشید و اینکه آیا اثری از آتش سوزی ذکر شده توسط مورخان در آن دیده میشود یا خیر میپردازیم.
شاید از اولین کسانی که در گزارشهای خود به آثار آتش در تخت جمشید اشاره کرده است، استولزه (Stolze) باشد.دکتر سامی در کتاب خود در مورد تالار صد ستون مینویسد:
«استولزه که حدود نود سال پیش از این (پیش از کاوشهای علمی تخت جمشید) کاخ را پس از کند و کوب حاج معتمدالدوله فرهاد میرزا (سال ۱۲۹۵هجری قمری برابر ۱۸۷۷میلادی) دیده مینویسد که کف تالار از یک طبقه زغال و خاکستر سوخته اشیا و چوبهای پوسیده بوده ضمن خاک برداریهای ما هم در کف این تالار علایم و آثار سوختگی شدید نمودار بود» (سامی، ۱۳۸۹: ص ۱۸۴).
بعد از کاوشهای گروههایی مانند دانشگاه شرق شناسی شیکاگو که اکثراً به دنبال جمع آوری آثار عتیقه و خروج قانونی و غیر قانونی آنان از ایران بودند و هیچگاه آنطور که به آنان وظیفه سپرده شده بود به مطالعه و بازسازی و مرمت این آثار گرانقدر نپرداختند، دکتر سامی و پس از آن گروه ایتالیایی تیلیا و سپس دکتر شهبازی به بررسی و مرمت و کاوش دقیق علمی در این آثار دست زدند.
دکتر سامی در زمینه تخت جمشید کتابهای بسیار نوشت و قصد شناساندن این اثر به جهانیان را داشت دکتر شهبازی نیز بعدها که کاوش را در تخت جمشید به دست گرفت مقالات و کتابهای بسیاری در مورد تخت جمشید نوشت و آثار بسیاری مورد مرمت قرار گرفت. قطعا ما تخت جمشید امروزی را مدیون زحمات بی دریغ بزرگانی چون دکتر سامی دکتر شهبازی و تیلیا هستیم.دکتر سامی خود موسس بنگاه علمی تخت جمشید بود و ریاست این بنگاه را در سال ۱۳۱۹ خورشیدی بعد از رفتن دکتر عیسی بهنام در دست گرفت و حفاریها و کاوشهای باستانشناسی را بعد از گروه علمی دانشگاه شیکاگو ادامه داد (طالبیان، ۱۳۹۳: ص ۱۲۶).
وی در مورد آتش سوزی تخت جمشید و آثار آتش پیدا شده مینویسد:«آتش سوزی کاخهای تخت جمشید بدست اسکندر مقدونی حتمی و در خلال کاوش های سی ساله آنجا کاملا ثابت و مسلم گردیده است. همانطور که نویسندگان هم زمان اسکندر و سایر تاریخ نویسان یونانی و
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ی نوشتهاند، این کاخ عظیم سوخته و تاراج گردیده و الا گذشت زمان و گردش روزگار نمیبایست بنایی بدین استواری و زیبایی را اینطور ویران و از هم گسیخته سازد. در کاخها راهروها و ایوانها کناره دیوارها و کف تالارها هر جا با خاک انباشته شده آثار سوختگی و دود زدگی و زغال و چوبهای نیم سوخته و پارچههای سوخته نمایان بود که جای هیچ شک و تردیدی باقی نمیگذارد.نه تنها در آثار روی صفه بلکه ضمن ساختمانهای مکشوفه در خارج از صفه که شرح آنها گذشت همه جا اثر سوختگی و آتش سوزی دیده شد و هم اکنون مقداری از سوختههای پردهها و فرشها و چوبها که در کاوشها بدست آمده در موزه تخت جمشید موجود میباشد»
(سامی، ۱۳۸۹: ص ۳۵۴).
آثار زغال و خاکستر زیادی – بین ۷۰ سانتیمتر تا ۲ متر- که در تالار مرکزی و ایوان شمالی کاخ صد ستون مشاهده گردید نشان داد که این کاخ بیش از سایر کاخ ها مورد اتش سوزی مهیب اسکندر قرار گرفته است (سامی، ۱۳۴۸: ص ۲۰۹).
دکتر شهبازی که خود موسس بنیاد تحقیقات هخامنشی بود و به وسیله این بنیاد از
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
۱۳۵۳ به گونهای گسترده کارهای اجرایی و پژوهشی و مرمتی را در تخت جمشید دنبال میکرد (طالبیان، ۱۳۹۳: ص۱۸۵ تا ۱۸۷) در مورد آتش سوزی مینویسد:«در سر تا سر ایوان و تالار اثار سوختگی شدید و مهیبی که هدیه اسکندر به ایرانیان بود به چشم میخورد. گذشتگان بقایای اشیا سوخته و خاکستر چوب سدر متعلق به سقف را یافتهاند و بدین ترتیب شکی نمانده است که کاخهای تخت جمشید را آتش ویران کرده است» (شهبازی، ۱۳۸۹: ص ۲۱۱).
حتی بقایای پردههای هخامنشی آویزان در کاخهای تخت جمشید نیز پیدا شدند:در حدود سال ۱۳۱۰ هنگامی که پروفسور ارنست هرتسفلد باستان شناس مشهور و کاوشگر اصلی تخت جمشید در لابه لای آثار به جای مانده از کاخهای
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جستجو میکرد، در بین دیوارهای کاخ آپادانا تکههای سوخته پارچهای را یافت. پارچهای که بعدها مهر اثبات بر افسانه مشهور آتش سوزی تخت جمشید زد.آزمایشهای بعدی روی این تکههای سوخته نشان داد آنها باقی مانده پردههای سوخته یکی از کاخها بوده است. این تکه پارچه در حال حاضر در موزه تخت جمشید به نمایش در آمده است.
«عباس علی بردبار» مسئول و راهنمای موزه تخت جمشید می گوید: «پروفسور هرتسفلد و همکارانش در بخشهای مختلف تخت جمشید تکههایی از این پارچهها را به دست آوردند که تعدادی از آنها را به اروپا بردند و در حال حاضر در موزه های بزرگی چون لوور و موزه بریتانیا و بخش دیگری از آنها نیز در خزانه موزه ملی و تخت جمشید نگهداری می شود».بسیاری از مورخان و پژوهشگران معتقدند این تکهها بقایای پردههای تخت جمشید است که در هنگام آتش سوزی بزرگ تخت جمشید به جای مانده است. کارشناسان بر این واقعه اتفاق نظر دارند اما اینکه آتش سوزی در چه زمانی روی داده است مشخص نیست
(ابراهیم زاده، خبرگزاری میراث فرهنگی، ۱۳۸۳).
.دلیل آتش افروزی اسکندر چه بود؟
یکی از جزئیاتی که برخی از مورخان آوردهاند و پژوهشگران امروزی درباره آن تردید میکنند، دلیل آتش افروزی اسکندر در پارسه است.علت نادرست بودن گفتار این مورخان در مورد علت آتش افروزی اسکندر در پارسه را دکتر شهبازی در کتاب گران قدر خود «راهنمای مستند تخت جمشید» به خوبی ریشه یابی و بررسی کرده و بیان میکند که ما گوشهای از آن را عینا نقل میکنیم:
«علت این کار نه مستی و از خود بی خودی بود چنان که برخی نویسندگان متاخر برای تبرئه او ادعا کردهاند و نه لذت انتقام کشی از
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
که آتن را آتش زده بود آنگونه که بسیاری از مورخان پنداشتند. زیرا اسکندر هنوز برده می و زنان خود فروش نشده بود تا به خاطر تائیس روسپی آتنی ارگ با شکوهی را که اکنون دیگر به خودش متعلق بود تباه کند. فرهیختگی یونانی او هم به اندازهای نبود که بشود وی را «قهرمان آتن» خواند. بر عکس یونانیان روشن فکر به رهبری دمونستنس خطیب دشمن وی بودند. به گفته ژوستن مورخ
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ی معاصر قیصر آگوست وقتی یونانیان در جنگ خایرونیا (۳۳۸ق.م) از او و پدرش شکست خودند دوره حکومت افتخارآمیز و آزادی کهن خود را سر آمده یافتند. بسیاری از آنان به خصوص مردم ثیب که جرئت یافتند با او درآویزند سرانجام به بردگی و نابودی در آمدند. هیچ متنی نشان نمیدهد که اسکندر آرزو داشته انتقام سوختن آتن به دست ایرانیان را بگیرد و جای این
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باقی است که آیا میتوان آن مرد که با تعدادی از بزرگ ترین شهرهای یونان آن اندازه وحشیانه و تحقیرآمیز رفتار کرده بود خواهان انتشار یونانی گری و رهبری این جریان دانست؟… علت حقیقی آتش زدن پارسه این بود که میدید ایرانیان پایتختی باشکوه و مذهبی در اینجا ساختهاند که تا باقی است امید آنان به زنده ماندن دولت هخامنشی و نگاه داری آیینهای ملی ایرانی به جای خواهد ماند و هرگز آن مقدونی را جانشین پادشاه خویش نخواهند دانست، این بود که از عمد و از روی شوق آن را آتش زد تا به همه بفهماند که دولت هخامنشی و مرکز و زادگاه آنان نابود شده و از آن پس تنها او را باید آقای آسیا دانست. اما این خیالی باطل بود فرمانروایی وی هفت سال بیشتر نپایید و آمال وی نیز با خود وی بر باد رفت
(شهبازی، ۱۳۸۹: ص ۲۰۱).
بسیاری از پژوهشگران نیز با دکتر شهبازی در این مورد موافقند:
نلد میگوید: «بر خلاف عقیده عامه من عقیده دارم که سوزانیدن ارگ پرسپلیس عمدی بوده و اسکندر خواست به آسیاییها بفهماند که شاهنشاهی آنان به کلی خراب شده و از این به بعد اسکندر یگانه آقای آنان است» (سامی، ۱۳۸۹: ص ۳۷۲).
دکتر سامی نیز می گوید:«اسکندر مقدونی با سوزاندن کاخ عظیم شاهنشاهی هخامنشی خواست به مردم بفهماند که این دودمان دیگر برچیده شد و خاطره آن نیز فراموش نمایند. او میخواست که دیگر کاخ و اثری از حکومت دویست ساله
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باقی نمانده باشد که دیدار آن غرور ملی و افتخارات گذشته ایرانی را تقویت و تشدید نماید و برای او تولید مزاحمت و شورش گردد»
(سامی، ۱۳۸۹: ص ۳۶۲).
موارد فوق هر یک دلیلی محکم برای اثبات آتش سوزی تخت جمشید این میراث گذشتگان بود و برای باری دیگر هذیانگویی ایرانستیزان برای مردم ایران زمین اشکار شد.
کتاب نامه:
– ابراهیم زاده، فرزانه (۲۱
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
۱۳۸۳). «
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
».
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.
– سامی، علی (۱۳۴۸). پایتختهای شاهان هخامنشی. شیراز: دانشگاه شیراز.
– سامی، علی (۱۳۸۹). پایتختهای شاهنشاهان هخامنشی. تهران: پازینه.
– سایکس، پرسی (۱۳۲۳).
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
. ترجمه سید محمد تقی فخرداعی. چاپ تهران.
– شهبازی، علیرضا شاپور (۱۳۸۹). راهنمای مستند تخت جمشید. تهران: بنیاد پژوهشی پارسه-
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.
– طالبیان، عبدالحسین (۱۳۹۳). تخت جمشید در تاریخ معاصر. شیراز: انتشارات نوید شیراز.