تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 9 از 20 اولاول ... 567891011121319 ... آخرآخر
نمايش نتايج 81 به 90 از 199

نام تاپيک: برنامه‌ی ماه عسل 92

  1. #81
    آخر فروم باز Greedy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    ؟?
    پست ها
    4,006

    پيش فرض

    مصاحبه میذاری جدیدشو بذار نه مصاحبه 20 سال پیششو

  2. #82
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    برنامه «ماه عسل» یکی از پربیننده ترین برنامه‌های تلویزیون در ماه مبارک رمضان است و شاید به همین دلیل برخی اشکالات گل درشتش توی چشم می‌زند و عامل این شوخی با تهیه کننده و مجری آن است!

    { مجری در حالی که پاهایش را سه برابر عرض شانه باز کرده با همین حال به دوربین نزدیک و نوک پنجه قدم بر می‌دارد و پلاتو می‌گوید؛ او یک پیراهن زرشکی با کت صورتی و شلوار سرمه‌ای خالدار پوشیده است:}

    - مردم برنامه ما همینه! الکی پیامک ندین، تو سایت‌ها و روزنامه‌ها هم شلوغش نکنین. شما نگرفتین دیروز ما چی می‌خواستیم. اون خانوم برگشت گفت من بدبختم منم گفتم همه خانوما بدبختن. من منظورم همه خانوما نبود بعضی خانوما بود که اونجا توی اون کانتکست می‌شد همه خانوما. حالا شمام دیگه شلوغش نکنین. هی زنگ نزنین و...الهی فداتون بشم، امسال میخوایم دم افطار دور هم باشیم. یه کم اشک بریزیم و آه بکشیم و یاد بدبختی‌ها و قسط‌ها و کرایه خونه و...بیافتیم و نهایت یا سنگ کوب کنیم یا از فشار غصه و اشک، فشارمون بیافته و دست آخر متنبه شیم!

    {بعد از پخش موسیقی}

    مجری: خب خانوم خیلی خوش اومدین. تعریف کنین ببینیم داستان زندگی شما چیه؟

    خانم:
    من در یک خانواده بیچاره متولد و بزرگ شدم. ولی الان پاک پاکم.

    مجری: یعنی چی بیچاره ؟ توضیح بدین.

    خانم:
    یعنی بدبخت.

    مجری: یعنی چی؟

    خانم:
    یعنی فلاکت زده، یعنی نکبتی، یعنی داغون. یعنی آواره. یعنی گشنه، یعنی کثیف...یعنی(بغض مهمان می‌ترکد)

    مجری: خانم من اصراری ندارم شما همه چیز رو بگین ها. اونایی که فکر می‌کنین مردم قبل افطار بشنون و حال می‌کنن و حالشون جا میاد و دیگه دور خطر و خطا نمی رن رو بگین. والا بعدا نگین احسان گفت بگو...خب بعدش؟

    خانم:
    پدرم معتاد بود. همین اعتیادش ما رو بدبخت کرد.

    مجری: معتاد بود یعنی چی؟ بدبخت کرد رو هم توضیح بدین.

    خانم:
    یعنی هروئین و تریاک می‌کشید.

    مجری: دو تاشو با هم؟

    خانم:
    بعله.

    مجری: چجوری اونوقت؟

    خانم:
    نشون بدم؟

    مجری: نه نه نه! منظورم اینکه آیا ممکن هست اصلا هروئین و تریاک؟

    خانم:
    بله. زوج و فرد می‌کرد.

    مجری: اونوقت جلوی شما؟

    خانم:
    بله.
    مجری: چجوری اونوقت؟

    خانم:
    نشون بدم؟

    مجری: نه خانم. من اصراری ندارم که شما همه چیزو بگین و نشون بدین. ولی اگه بگین که برنامه جذاب‌تر می‌شه و ما بیشتر فحش می‌خوریم و من میام می‌گم این همه فحش به خاطر دیده شدن برنامه‌اس و خیلی هم خوبه. خب بعدش؟

    خانم:
    من و مادرم مجبور بودیم بریم براش کار کنیم.

    مجری: چه کاری؟ دقیقا میشه توضیح بدین؟ البته در جریان هستید که ما در ماه عسل اصلا اصراری نداریم شما توضیح بدین.

    خانم:
    می‌رفتیم تو خونه‌های مردم کار می‌کردیم ولی بیشتر دزدی می‌کردیم تا پول اعتیاد بابا رو دربیاریم.

    مجری: دزدی؟ واقعا؟ میشه توضیح بدین؟ البته داستان اصرار نداشتن ما سرجاشه!

    خانم:
    نه چه اشکالی داره. شما که دیگه آبرو واسه من نذاشتین بذارین منم کامل بگم مردم حال کنن!

    مجری: خب می‌گفتین. پس با مامان به بهانه کار تو خونه‌های مردم، می‌رفتین سرقت و جیب ملت رو خالی می‌کردین و منجلاب فساد توی خونه رو باهاش پر می‌کردین.

    خانم:
    بله. مامان کار می‌کرد و من دزدی می‌کردم. گاهی هم با پسرای خونه ها دور هم جمع میشدیم ...

    مجری: یعنی چی؟ دقیقا این دور هم جمع شدنه چی بود؟

    خانم:
    خب به هر حال اونا یه کارایی داشتن و من هم پول می‌خواستم. یه معامله دیگه.

    مجری: خب بگذریم دیگه ایناش خوب نیست. تو خونه خودتون چی‌ می‌شد؟

    خانم:
    تو خونه م من و مادرم کار می‌کردیم و بابام می‌کشید.

    مجری: یعنی چی دقیقا؟

    خانم:
    {با بغض} مامان مث سگ کار می‌کرد. بابا هم مث اسب می‌کشید. منم مث خر تو گل گیر کرده بودم. اون ما رو می‌زد و سرمون بلا می‌اورد. آخرشم که خودش منو و مامان رو معتاد کرد...بغض مهمان می‌ترکد}

    مجری: بلا می‌اورد دقیقا یعنی چی؟ ...بله تذکر دادن که دیگه ادامه ندیم...خانم درباره پدر و مادر اینطوری حرف نزنین. خودتون حالا مهم نیس ولی به هر حال. گفتین پدرتون شما رو معتاد کرد. نچ نچ نچ نچ...واقعا؟ چطوری؟

    خانم:
    نشون بدم؟

    مجری: نه خانوم. اصلا از پدرتون بگین؟ دوستش نداشتین؟ از کی فهمیدین که معتادتون کرده؟

    خانم:
    پدر؟ کدوم پدر؟ مرتیکه...

    مجری: نه دیگه نشد. درسته شما معتاد شدین و گند زدین به حیثیت خانواده و خانوم‌ها و از گوشه خیابون جمعتون کردن ولی دیگه درباره پدرتون اینطوری حرف نزنین. من مجبورم همین جا حرف شما رو قطع کنم.
    من دو تا مهمان دیگه هم دارم؛ فری دست قیچی: رییس باند قاچاق اعضای بدن در تهران که بچه‌های مردم رو می‌گرفته و می‌کشته و اعضاشون رو قاچاق می‌کرده. امشب قراره بیاد دقیق توضیح بده چجوری دلش می‌اومده دختر 7 ساله رو مثله کنه و کلیه اش رو بفروشه. حالا این هیچی از این کاراش فیلم هم گرفته قراره اونا رو هم نشون بدیم تا درس عبرتی بشه برای همه.و سهراب. سهراب یکی هست مث شراره. اونم گرفتار یه پدر عوضی بوده که بهش مواد داده و معتادش کرده و بعد الان ایدز گرفته و رفته خواستگاری و بهش جواب منفی دادن. پری روز داشته خودکشی می‌کرده بچه های ما دیدنش اوردنش اینجا. قراره بگه چرا خودکشی کرده و دیگه خودکشی نکنه... این «بدپدری»، بد دردیه مردم. من قربون تون برم از پای تلویزیون تکون نخورین برنامه ادامه داره تا قبل از افطار.{مجری با همان پاهای سه برابر عرض شانه باز شده به سمت دکور بر می‌گردد...}

    محسن حدادی - خبرآنلاین

  3. 4 کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #83
    آخر فروم باز MoJtaBa.R's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    rasht
    پست ها
    5,982

    پيش فرض

    چه با آب و تاب شروع کرد : یه وقتایی چشمون لواشک ترش یا ملچ مولوچ میبینه چه جوری دهن آدم آب میفته الانم اونجوریم

  5. #84
    آخر فروم باز MoJtaBa.R's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    rasht
    پست ها
    5,982

    پيش فرض

    تصورش سخت بود : اشکای خوشحالی مامانی که چندین دقیقه بند نمیومد ....

    شاهین کوچولو انشاا... که بزرگ شد جواب این اشکارو میده


    --------------

    خونواده هایی هستن که واسه داشتن بچه آرزو میکنن که کاش داشته باشن و یه سری هم هستن که با وجود داشتنشون یه سری خبرهای ناگواری ازشون درز میکنه که بچه دو سه ساله رو زیر بار کتک تا آستانه مرگ بردنشون

    دوزار معرفت دوزار انسان بودن سخت نیست : ولی این آدمان که سختش میکنن

  6. 7 کاربر از MoJtaBa.R بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #85
    آخر فروم باز Greedy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    ؟?
    پست ها
    4,006

    پيش فرض

    اخرش اشکمون در اورد البته این بار اشک ذوق بود
    پدر و مادری که 23 سال پیش فرزندی رو از پرورشگاه به خونه اوردن و با اینکه معلول بود 23 سال ازش به بهترین شکل نگهداری کردن ولی فوت کرد و لی بازم اقدام کردن که فرزندی بگیرن ولی این بار ندادن ولی به همت برنامه ماه عسل تو این برنامه زنده دوباره بچه ای دیگه رو بهشون هدیه داد
    واقعا صحنه قشنگی بود

  8. 3 کاربر از Greedy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #86
    پروفشنال Aryana_b's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    همین نزدیکیا...
    پست ها
    524

    پيش فرض

    دوستان من ندیدم میشه یکی بگه جریان چی بود

  10. #87
    اگه نباشه جاش خالی می مونه docomid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2011
    پست ها
    283

    پيش فرض

    امشب هم بسیار زیبا بود ولی اشکمون رو در آورد و دلمون حسابی ریش ریش شد
    دلم خیلی واسه میلاد می سوزه (یادش بخیر برنامه قبلی میلاد رو به خوبی یادمه الان شاید بهترین جای ممکن باشه) دلم واسه شاهین واسه پدر و مادری که میلاد رو بزرگ کردن واسه فاطمه و واسه خیلیای دیگه می سوزه .... البته به قول مجری امشب آخرش قشنگ بود و شاید یه قسمت از اشکامون اشکای شوق هم بود و یه جورایی با یه لذتی تموم شد

    دوستان من ندیدم میشه یکی بگه جریان چی بود
    اگه فرصت دیدنش رو داری فردا صبح ساعت 7.15 تکرارش رو میگذاره و یا اگه نمی تونی اون موقع ببینی دانلودش کن ، تعریف کردن توی چند خط خیلی فرق می کنه تا خودت ببینی
    Last edited by Kurosh; 21-07-2013 at 22:29. دليل: ادغام

  11. این کاربر از docomid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #88
    آخر فروم باز XENON24's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,646

    پيش فرض

    این ماه عسل یه برنامه سیاه که فقط بیینده ها رو افسرده و غمگین میکنه... موضوعات کلیشه ای و تکراری و غمناکی در این برنامه هست که نتیجه اش فقط انرژی منفی و مخرب توی زندگی ملت هست. کم خودمون غم و غصه داریم...به جای اینکه 4 تا برنامه شاد و مفرح بسازن ....البته مردم هم مثل اینکه غم وغصه رو دوست دارن!

    لطفا کسی نیاد پست منو نقل قول کنه...این نظر شخصی منه...

  13. #89
    کـاربـر بـاسـابـقـه MOHAMMAD2010's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    10,353

    پيش فرض

    به نظر من حرکت دیشب زیاد خوب نبود !
    یعنی چی یه بچه رو زوری به اینا داد !
    اینا هم اگه خوششون نمیومد ازش هم که دیگه نمیتونستن چیزی بگن !
    اگه میخواستن خب خودشون میرفتن یکی رو زود تر از اینا میوردن دوباره !

  14. 2 کاربر از MOHAMMAD2010 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #90
    آخر فروم باز Greedy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    ؟?
    پست ها
    4,006

    پيش فرض

    به نظر من حرکت دیشب زیاد خوب نبود !
    یعنی چی یه بچه رو زوری به اینا داد !
    اینا هم اگه خوششون نمیومد ازش هم که دیگه نمیتونستن چیزی بگن !
    اگه میخواستن خب خودشون میرفتن یکی رو زود تر از اینا میوردن دوباره !
    برنامه رو نمیبینید چرا اظهار نظر میکنید ؟
    خوبه تو خود برنامه پدر و مادر گفت هم موقع زنده بودن میلاد و هم بعد فوت میلاد دوباره مراجعه کردیم که بچه بگیریم از پرورشگاه ولی دیگه بهمون ندادن
    به زور کسی بچه نداد به اونا
    ده دقیقه از برنامه رو میبنن بعد میان میگن چرا فلان شد چرا اینطور شد

  16. این کاربر از Greedy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •