✔ بـحـث و انـتقـال تـجارب دانشجویان به ورودی های جدید دانشگاه ها

[mrachem]

سلام
چنتا نکته برای رفاه حال سال بالاییا
از ما که گذشت
لطف کنید تورو هرکی دوست دارید برای تموم شدن کلاس از تکرار مکرر جمله کلیشه ای، منحوس و حال به هم زن استاد خسته نباشید استفاده نکنید شاید این جمله برای شما جذاب باشد ولی وقت برای استاد گفتن زیاد دارید اونا به این راحتی دست از سرتون بر نمی دارن، اگرم بخوان بپیچونن بهتراز شما راحشو بلدن

بچه ها یه تذکر حیاتی دادن با استادا زیاد قاطی نشین چون ثبات روحی روانی ندارن ممکنه صدمات جدی وارد کنند (اصلا بعضیاشون "بخونین اکثرشون" قابل اعتماد نیستن- وقتی یه چیزی میگن دقیقا منظورشون عکس اون مطلبه اگر درمورد خونسردی، منطق یا شعور بیانیه صادر کردن بدونین با یه موجود بی منطق،فاقد شعر،دمدمی و ...طرفین) یکیشون 15 واحد پاچه مارو ول نمی کرد جای دندونش تو کارنامه من هنوز هست جاشم میسوزه
فقط به خاطر یه کل کل ساده از سال دوم تا ترم 9 باهاش گیرکردم
چون بعضی درسای تک استادو مجبور بودم باهاش بگیرم یک ترم عقب افتادم به امتحان ارشدهم نتونستم برسم چون برای گرفتن نمره قبولی باید حداقل به اندازه 18-19 تو برگه نمره بیارم که نتونه زیر 10 بهم نمره بده (اگه بخواد میتونه) راحت معدل کل من رو 1 نمره آورد پایین پس ازشون بترسین شوخی تطیل
فکرهم نکنید باکلاسن دارن دون می پاشن اینا همش اسکرین سیورشونه سر نمره دادن عوض میشه
یکی از مصادیق دون پاشیدن هم اینه که یه ترم نمره بالا میدن، ترم بعد که همه باهش درس گرفتن 90 درصد کلاس رو میندازن و اینو جزو افتخاراتشون هر ترم اعلام میکنن
یادمه استادم جلسه اول گفت این ترم با ماه محرم شروع شده اینا همش نشونس

در مورد کار حین تحصیل سعی کنید تا حد ممکن مرتبط با رشتتون باشه ازین شاخه به اون شاخه هم نپرید (کار هرچی عمقش بیشتر باشه آب و نونش بیشتره) که هم تجربه شه برای یه رزومه قوی هم موقع درس خوندن درک درستی از مطالب جدید داشته باشید بحث کاراموزی خیلی مهمه مثل اینه که شما بدونید ماشین چجوری راه میره و اینکه رانندگی کنید هیچوقت کاراموزی و پروژه رو نپیچونید

خیلی وقتا مهم نیست که تماشاگر پسند عمل کنید نتیجه گرا بودن هم مزایای خودشو داره

[senaps]

سلام.....
نمیشه که همش رو خوند که!! 3 صفحه ی اول رو خوندم،ترم بالایی ها،برا یه دوره ی دیگه اند و ترم جدید ها،برای دوره ای دیگه!!

برا همین هم،جدید ها یا حداکثر ترم 2 یی ها،مدام میگن که اینجوری نیست!!!

اخه این چیزی که الان هستش،دانشگاه نیست!! مدرسه ی ابتدایی بهتره!!

قبلا تو دانشگاه، دو سه روز فقط دپرس قیافه های دانشجو ها بودی که بهشون عادت کنی و وقتی میبینیشون،از خنده نیوفتی زمین!!چند روز هم باید رو اوتوماتیک تجهیزاتت کار میکردی که ناوقت یه حاجیه خانم رد میشه،سروصدا نکنه!!

قبلا یه استاد می اومد درس میداد،یه چیزی یاد میگرفتی....
قبلا،دانشجو ها،همه بودن سر کلاسشون و سر به سر این و اون میذاشتن!!!

یه روزی،بچه از پر غو و بغل مامانش بلند میشد می اومد دانشگاه،(چه خوابگاه،چه بغل خونش!!) اونور وقتی تو خیابون راه میرفت،هر کی می دید،می فهمید که طرف مهندسه و هزار تا چش دنبالش بود وحسرتش رو میخورد!!به قولی،یه مرد(مرد اینجا به عنوان صفت استفاده شده نه جنسیت!!) بیرون می اومد!!

دوستانی که دارن خاطره میگن،خاطره هاشون برای دانشگاه های الان نیست!! به همین دلیل،به درد ترم های جدید تر نمی خوره!!

---------------------

1-انتظار نداشته باشین که استادتون بهتون چیزی یاد بده!! چون استاد های امروز،2 حالت بیشتر نداره: یا 15 سال پیش مدرک گرفتن،از اون موقع هیچ چیز جدیدی یاد نگرفتن!!! یا اینکه 2 ترم از خودتون بالا ترن و حوصله ی درس دادن به شما رو ندارن!!
(استاد خوبا؟! اونا تو یه جای دیگه با هم هیئت علمی تشکیل دادن و منتظرن حکمشونن!!)......پس خودتون به اینرنت وصل شین ومدام خودتون رو اپمینت کنین!!

2- بعضی از دانشگاه ها هستن که ریزش دانشجو ی وحشتناکی دارن طول ترم های اول و دوم!! توی این دانشگاه ها،لطفا احترام ترم بالایی ها رو نگه دارین که پدرشون در اومده تا به اونجا رسیدن!!

3-یه روزی،داشنگاه با دبیرستان فرق داشت!! الانش رو نمیدونم....ولی اگه تنها تفاوتی که با دبیرستانتون حس کردین،این بودش که بدون اجازه رفتین بیرون از کلاس و اینکه درس هایی که میخونین رو خودتون انتخاب کردین،و احتمالا تو یه شهر دیگه میخونین، به قول دوستان بازاری بشین! چون اون دانشگاه دیگه چیزی نداره به شما یاد بده!! مگر اینکه میخواین اسم مدرک رو یدک بکشین!!اخرش هم باید مثل خیلی های دیگه،مدرکتون رو بذارین در کوزه،شاید که اب خنک بهتون داد!!

ولی اگه فرق داشت،طبق نظرات دوستان عمل کنین:
1-همون روز اول،عاشق نشین!!(مخصوصا دخترا هم کم کم دارن یاد میگیرن پسرا رو بدجور اسکل کنن و گاهی اتفاقاتی می افته که اگه ادم نیمرو!! یا متوسط رویی باشین،از دانشگاه میرین!!)
2- خودتون رو برای 2 نمره خار و خفیف نکنین!! استاد ها ارزش التماس کردن ندارن!!
3-پروژه ای که تا ساعت 3 شب نشستین و با دوستانتون،و درادامه تا 5 نشستین خودتون انجامش دادین رو چند بار سیو کنین و با اسم های مختلف بریزین تو فلش و سیدی و ....!!! چون: یا استاد نمیاد! یا دیگران اعتراض میکنن که بعدا بگیره!! یا ارور میده!! یا نرم افزار مورد نیاز شما رو اون سیستم نداره و ....!!!

ببخشید زیاد فک زدم!!

[senaps]

من دانشجوی پزشکی سال دوم و در آستانه ترک تحصیل و ترک وطن هستم عدم موفقیتم در دانشگاه یکی از دلایل اصلی ترک کشور ( اون هم برای همیشه ) هست . بنابراین دلم میخواد دلایلش رو توضیح بدم که شاید به درد شما بخوره

محیط داانشکده های پزشکی طوریه که دانشجوها اختلافات رو بروز نمیدن و کسی عقیده مخالف داشته باشه معمولا بروز نمیده . ( منظور از عقیده مخالف , عقیده مخالف با سایر دانشجوها و اکثیر هست نه چیزای دیگه ..... ) و کسی هم که عقیده مخالف خودش رو بیان کنه ( مخصوصا در زمینه های اجتماعی و سیاسی ) بقیه دانشجوها نظر مثبتی در موردش نخواهند داشت این امر دلایل متعددی داره که بیانش از حوصله من ( فعلا ) خارجه .

من به دلیل اععتقاد به ساختارهای اجتماعی سیاسی شرق و به خاطر شهامتی که برای بیان نظرات و اعتقاداتم در بین سایر دانشجوها داشتم و تبلیغات منفی که علیه مکاتب اجتماعی شرق و ... شده بود ؛ از سایر همکلاسی هام فاصله گرفتم چرا اکثریت قاطع مردم با چشمانی بسته به روی حقیقت ؛ اونها رو باور کردن . اشتباه اصلی من این بود که بین دانشجوهایی که در بالاترین سطح علمی جامعه درس میخوندن و سایر اعضای جامعه ؛ تفاوت فرهنگی اساسی قائل شده بودم ولی در عمل دقیقا برعکسش رو مشاهده کردم

از اونجایی که من تحمل ساکت موندن و رقصیدن به ساز باد رو ندارم ترجیح دادم شکست خودم رو پذیرفته و راهی مقصدی بشم که نیازی به سکوت نداشته باشم . مقصدی که برای خوندن پزشکی از الان باید حداقل 14 ماه سعی و تلاش کنم .

توصیه من به همه دانشجوهای تازه وارد همینه که دچار توهم فاصله دانشجوها و سایر اعضای جامعه ؛ و همینطور فاصله فرهنگی بین دانشگاه و سایر بخش های اجتماعی جامعه نشین و در نظر داشته باشین دانشجوها همگی دست پرورده پدر و مادر هایی هستن که تک تکشون عضو همین جامعه هستن پس نباید منتظر تفاوت عمده از لحاظ جنبه و فرهنگ بین دانشجوها و سایر اعضای جامعه باشین .

کاملا رد میشه!!
تنها جایی که توی این مملکت شما میتونی پاشید و از استاد دینی!! بپرسید که از بچه ها بپرسن که تا حالا چند تا یهودی بهشون تیکه انداخته،تا حالا چند تا یهودی مزاحمشون شده و تا حالا چند تا یهودی بهشون تجاوز کرده،همون دانشگاهه!!
تنها جایی که میتونی علیه حکومت اعتراض نامه بنویسی،دانشگاهه و تنها جایی که میتونی بحث بکنی هم همون دانشگاهه(البته به شکل حضوری!! نه اینکه پشت یه حساب کاربری توی کاینترنت قایم شده باشی!!)

البته هر چیزی یه حدی داره،و وقتی از حد خودت خارج بشی،دردسر برات درست میشه!!

داشنگاه هام هم خوب اینجوریه که بستگی داره!! مثلا،یه سری رشته ها پر از دانشجوی سهمیه هستش!!پس تو بحث کردن با این گروه در موضع مخالف کم میاری....یا دانشگاهی که اکثریتش دانشجو های پرتلاشه و احتمالا منتقد که وضعیت مشخصه!!


بعدشم،دانشگاه محل تجمع معمولا افراد باسواد و باشعوره!(لااقل بود!) پس نمیتونید با بحث بر اساس شایعات که عقل سلیم بهشون میخنده!! بحث کنین....اینجور مواقع،باید بدونین که نمیشه فقط حرف زد و در مواردی،مددارکی که شما میاری هم رد میشه مگر اینکه قابلیت اثبات داشته باشه!! مثلا شما تو بحث بگی دولت خیلی موفق بوده،اینم مدرک امار که 1 میلیون نفر رفتن سر کار،احتمالا کتک بخوری!!
------------
به نظرم،کل کل کردن تو رشته های مهندسی خیلی خیلی بیشتره!! تا مثلا پزشکی!!

چون یه پزشک،معمولا دولتی کار میکنه!!و حداقل چند سال اول کارش رو برای دولت داره کار میکنه،پس توان وایستادن مقاابل اون رو نداره!! تا مهندسی که از ترم 2 به بعد(در صورت اینکه یه چیزی حالیش باشه!!) میتونه شروع کنه به پول در اوردن از پروژه نویسی برای ترم قبلی هاش و حتی هم ترمی هاش!!و کلا مستقله!!(لااقل کامپیوتری ها و الکترونیکی ها و اینا اینجورین!!)

---------------
توصیه ای که ترم بالایی ها بعد از خوندن کل تاپیک،دیدم که بهش اشاره نکردن،روش های درس خوندنه!!!
هر کسی ،یه جور درس میخونه!! یه نفر خر خون میکنه(صب تا شب،شب تا صب کتاب میخونه!!) یه نفر معمول خونه!!(دو ساعت میخونه و تموم!!) یه عده هستن که 5 مین هم نمیخونن سر جمع!!و اتفاقا بعضی هاشون هم نمره های خفن کلاس رو میگیرن!!

تجربه ای که با دوستان داشتم این بود که قبل از امتحان برنامه نویسی شی گرا،سه روز وقت داشتیم!! من و دوستم،با یکی از هم خوابگاهی ها،عین دو روز رو به مسخره بازی و درس نخونی گذروندیم!! در نهایت،اون درس رو من بالاترین نمره ی کلاس رو گرفتم!!
اونا گفتن که تو نامردی کردی...استاد بهت نمره داده و کلی دلیل دیگه!!
ولی دلیل واقعیش اینه که من سر کلاس،استاد تا می گفت ش! من تا اخر داستان رو می فهمیدم!!(هم به خاطر اینکه علاقه داشتم،هم به خاطر اینکه قبلا کار کرده بودم!! هم به خاطر اینکه معناها رو میفهمیدم چون زبانم خوب بود!!) پس نیازی نداشتم که بخونم!! در حقیقت،طول ترم های گذشته،تا ترم 4 عملا استادا چیزی برای یاد دادن نداشتن!!همش چیزایی که قبلا بلد بودم!! پس نمیخوندم،و این دوستان رو به اشتباه مینداخت که من هم نمیخونم و اونا هم نمیخوندن و اخر سر به مشکل میخوردن!!!

لطفا اونجوریکه خودتون بلدین،درس بخونین!! یکی نیم ساعت بخونه،کل درس حالیشه و 19 میگیره!! یکی دیگه یه هفته بخونه،بازم وقت کم میاره!! یکی اقا اصلا نمیخواد درس بخونه!! پس برنامه ی درس خوندن خودتون رو خودتون تشکیل بدین نه دیگری!

[bnmnb]

دوستان اینقدر ها هم که دوستان می گن دانشگاه جای بدی نیست
استاد هم خوب داریم هم بد
همه استادا بد نیستن
الان توی دانشگاه خودمون استادایی هستن که واقعا دل می سوزونن و عالی درس میدن
این که همه ی استادا رو 1 جور فرض کنیم اشتباهه
خوش حال باشین که دانشگاه قبول شدین
دانشگاه بهترین جا برای ادامه تحصیله و همتون هم می دونید.اگر درستون رو بخونین و بی احترامی به استاد نکنین اونا هم احترامتون رو دارن.توی دانشگاه ما که 1 استاد حق نداره بیش از 1 تعداد خاصی دانشجو رو بندازه.اگه بیشتر بشه دانشگاه ازش علت می خواد .چون دیگه مشکل از دانشجو نبوده از استاد بوده

[Aryana_b]

یجا خوندم ترم اولیا به خاطر کیفاشون خیلی تابلون باید کیف چی ببریم؟
کوله خیلی تابلو؟؟؟

[pooyaabi]

یجا خوندم ترم اولیا به خاطر کیفاشون خیلی تابلون باید کیف چی ببریم؟
کوله خیلی تابلو؟؟؟

اصولا نباید کیف ببری
یدونه دفتر پاپکو کفایت می کنه که میگیریش دستت

[Y@var]

پاک شود!.........

[Y@var]

واسه دوستان خوابگاهی:

اولا همونطور که دوست قبلی گفتن وسایلی که باید ببرین بستگی به خوابگاهتون داره.ولی خودم با توجه به خوابگاهی که بود(دولتی اصفهان) بهتون شرایط رو میگم.

اگر شانس بیارید و مسئولان خوابگاه سرتون کرم نریزن! تا رفتین اونجا خوابگاه رو تحویلتون میدن وگرنه باید یکی 2 روز تو نمازخونه ی خوابگاه بخوابین و کیف چند تنی تون رو دنبال خودتون بکشین تا اینکه دلشون به رحم بیاد و خوابگاه بهتون بده(سر همین کلی هیکلم رو فرم اومد)

معمولا خوابگاه ها شامل یخچال / تخت(همراه تشک) / میز و صندلی(شاید) / کمد(که قفلش رو باید خودتون بخرین) هستش (هر نفر به کمد)

اما وسایلی که لازمه : کتری / ماهیتابه / قابلمه ی کوچیک / ملافه و بالشت و پشو / دمپایی که از اهم واجباته! که معمولا هم ترم اولیا یادشون میره و با کفش پاشنه خوابیده تو راهروا پرسه میزنن D: / قند و روغن (که بستگی به دانشگاهتون داره مثلا از ما بعد از دو هفته قند و روغن کوپنی دادن ولی بازم باید به فکر این 2 هفته بود)(البته اینا رو میتونین دنبال خودتون نبرین و تو شهر مقصد بگیرین) / لباس به اندازه کافی بالاخص زیرشلواری!/شارژر گوشیتون یادتون نره / دیگه بسه نکنه میخواین جزئیات بیشتری بگم!!!

کلید اتاقتون رو به هیچ عنوان گم نکنین! وگرنه پشت در اتاق موندن و آشنا نبودن با بقیه اتاقا واسه اینکه برین اتاقشون (همون ترمای اول) واقعا طاقت فرساست!

* نگهبانای خوابگاه رو حتما باهاشون سلام علیک داشته باشین!!! واسه دیروقت اومدن به خوابگاه بدرتون میخوره(البته خوابگاه ما اینجوری بود و باید قبل از 12 شب میومدیم!)

خیلی تو خرجاتون دقت کنین. اونجا بخواین پز مال و اموالتون رو بدین اگه هم اتاقیاتون آدمای درستی نباشن خیلی تیغتون میزنن.پس خودتون رو ترمای اول به عنوان یه خانواده عادی نشون بدین.(البته منظورم این نیست که گدا بازی در بیارینااا!! اگه بخواین خسیس باشین مطمئنا طرد میشین!)

یادتون باشه محیط خوابگاه با همه ی اقشار طرفین پس به قول خارجیا اونجا دیگه Watch your mouth! من خودم به شخصه هم با کرد هم با لر و هم با ترک هم اتاق بودم و همچنین با عزیزان سنی و واقعا هم آدمای گلی بودن.پس شما خوب باشین تا بقیه هم با شما خوب باشن.

آدمای گردن کلفت هم تو خوابگاه پیدا میشن.باهاشون دهن به دهن نشین حتی اگه در حدی باشن که فوتشون هم کنین میپرن 100 متر اونور تر(از این آدما هم زیاده)!!! چون واقعا شخصیت خودتون رو زیر سوال میبرین که با چنین آدمایی دعوا میکنین.(ولی تو سری خور هم به هیچ عنوان نباشین که از هیچ توهینی بهتون دریغ نمیکنن در کل به هیشکی در مورد بعضی مسائل رو ندین)

سیگار. مشروب . فیلمای سوسکی!. قلیون . ورق .و ناخن گیر تو خوابگاه یه جورایی عادیه پس نخواین روز اول برین پیش رئیس خوابگاه بقیه رو لو بدین (البته مشروب کمتر میزارن اتاقای بقلی بفهمن مگر اینکه با هم جور باشن) ولی سعی کنین اگه جذبه دارین تو اتاق همون روزای اول اینا رو ممنوع کنین(همونطور که خودم اینکار رو کردم.البته فقط در مورد سیگار و مشروب موفق بودم!و فیلمای سوسکی هم خود هم اتاقیام شعورش رو دارن!)

تا ساعت 3 صبح بیدار موندن تو خابگاه و بعد ساعت 7 صبح کلاس داشتن یه چیز عادیه!پس زیاد به هم اتاقیا گیر ندین(در حد معقول اعتراض کنین!)

*نکته ی مهم آخر: سعی کنین با هم رشته ای و یا حداقل با هم کلاسیتون به هیچ عنوان اتاق نگیرین وگرنه نه خودتون میتونین با اعصاب درست درس بخونین نه اون!

* و یه نکته ناموسی: از اون قضایایی که تو سر بازی سر بچه فوفولا میارن (میدونین چی میگم که) خبری نیست. البته 1% احتمال دادن به کار میاد

در کل با انعطاف پذیری و با فرهنگ بودن میتونین بهترین دوران زندگیتون رو توی خوابگاه بگذرونین. همونطور گه واسه خودم اینجوری بوده و واقعا داره دلم میسوزه که به آخرین سال خوابگاه و دانشگاهم میرسم.

دیگه واقعا نکته ی آخر: ترم بالایی ها غیر از ترم صفری ممکنه بهتون ترم بوقی هم بگن!

موفق باشید

[Y@var]

یکی از دوستان سوالاتی پرسیده بودن گفتم اینجا بنویسم شاید بدرد بقیه هم بخوره

سلام.دانشگاهمون گفته همکه خوابگاه نمی‌ده.میگه ترم 4 به بالا.خب به نظر شما اول اینکه من خوابگاه بگیرم یا نه؟ دوم اینکه اگه خوابگاه باید بگیرم،کل هفته رو بمونم،یا نه،هفته‌ای یه بار بیام و برم و این وسطا بمونم خوابگاه؟ بعد شما نوشتین قابلمه کوچیک ببرین.بعد خوابگاه بی اجاق گاز به چه دردی می‌خورده قابلمه؟

یه سوال هم راجع به پستتون و اون هم اینکه تو دوازده متر خوابگاه (معمولن ان‌قدره ظاهرن) برای چهار نفر (باز هم مثل اینکه معمولن این‌طوریه) تخت هست؟چهار تا؟بعد یخچال؟ من آخه تو همین تاپیک‌های این انجمن خوندم خوبگاه‌ها کفش موکته و این حرف‌ها.

و حسن ختام این پی‌ام پر سوال هم اینکه شما تا حالا در مورد خوابگاه‌های دانشگاه اراک شنیدین؟خوبه؟بده؟


با سپاس

در مورد دانشگاه هایی که میگن خوابگاه نمیدن(مثلا در مورد شبانه ها یا ترم اول و دوم باید بگم با یه هفته پیگیری میتونین خوابگاه بگیرین مثلا دانشگاه اصفهان به شبانه ها خوابگاه نمیده ولی اگه پیگر بشن میتونن اونا هم خوابگاه بگیرن)

اگه رفت و آمد براتون سخت هستش خوابگاه بگیرین وگرنه هم که نه!

من خودم میرفتم خوابگاه 3 ماه بعد برمیگشتم چون واسه روزای تعطیلش هم برنامه ی تفریحی داشتم ولی اگه فکر میکنین خیلی حوصلتون سر میره آخر هفته ها رو میتونین برگردین خونه.(اگه نزدیکه.)

*یادم رفت بگم تو خوابگاهی که خودم هستم آشپزخونه مشترک داره پس اجاق گاز هم دارین (بقیه خوابگاه ها هم اکثرا دارن)

واسه ما که یه فرش هم دادن.

اتاقا با توجه به چیزایی که توشه فضای آزاد کمی داره و بیشتر وقتا هر کس رو تخت خودشه/راستی ما تختامون دوطبقه بود که دو طرف اتاقه.(به نظر خودم که فضای خالیش کافیه.نمی خواین کشتی بگیرین که!)

در مورد خوابگاه های اراک هم شرمنده چیزی نشنیدم

[hermione]

من تمام پستارو نخوندم اینا تجربیات خودم هست (اگه تکراری هست دیگه ببخشید)

اول از نظر درسیش بگم
از همین شروع ترم به صورت متعادل درس بخونید و از برنامه استاد عقب نیوفتید (حداقل اینکه جزوه درسیتونو بخونید ) خرخونی لازم نیست. برای بچه های ریاضی که ترم 1 ریاضی 1 فیزیک 1 دارن مطمئن باشید اگه بذارید برای شب امتحان خیلی شانس بیارید با 10پاس میشه ولی در 80درصد مواقع میوفتن و به نظرم همین فرق اساسی دانشگاه با دبیرستانه ( اونجا با یه شب خوندن راحت 15 به بالا میشد بیارید)
دانشگاه جای همه جور تفریحی هست اگه درس بخونید مطمئن باشید لذت بیشتری هم داره تفریحاش(البته تفریح که نیست بیشتر الافیه)
در مورد مسائل جانبیش :
وقتی واردش میشید جو گیر نشید هیــچ خبری نیست !!! متعادل باشید خودتون باشید چه از نظر رفتاری چه هرچیز دیگه
***با دخترای هم رشته(اگه پسرید) رابطه داشته باشید سلام و احوال پرسی و ... اما حواستون باشه اولا با همه همین رابطه داشته باشید ثانیاَ فرقیم هم بین هیچکدوم نذارید که پس فردا براتون حرف در نیارن ( چه دخترا چه پسرای خاله زنک که کم نیستن توی دانشگاه)
توی فکر هیچکسم نرید که آخرش همانا 3چیز است مشروطی و شکست عشقی و آبرو رفتن در کل دانشگاه .
نه اونقدر لوس باشید که بعد هر کلاس مشغول حرف زدن با دختری ببینن شمارو نه اونقدر سنگین که همه فکر کنن این چقدر خودشو میگیره و ...
چند وقت که میگذره اکیپ ها تشکیل میشه توی اکیپتون هم درس خون بذارید هم از اون باحالاش .
سعی کنید معروف نشید توی دانشگاه این که هرجا برید شما رو بشناسن اصلا خوب نیست سرتون توی کار خودتون باشه(این مخصوصا دختر خانوماست بیشتر )
در بعضی مواقع یکم بیخیالی هم خوبه باید بدونید دانشگاه پر از دخترای بیکار و پسرای خاله زنکه که صبح تا شب واسه همه حرف در میارن عکس میگیرن و ... توجه نکنید به حرفایی که در میاد پشت سرتون
حتما توی آبان و آذر یه گردش 1 روزه با بچه های هم رشته ای برید (دختر و پسر) اگه بیشتر هم شد که خیلی خوبه
سعی کنید فضای کلاس ( هم رشته ایها) صمیمی باشه البته شما به تنهایی فداکاری نکنید در این زمینه
یه چندتا پیشنهاد هم دارم واسه خوابگاهیا :
اگه خیال دارید درس بخونید توی دانشگاه هیچوقت به اتاقای دیگه رو ندید که اتاقتون میشه پاتوق و...
تا یه جایی فداکاری کنید اما فداکاری بیش از حد میشه رو دادن
به هم اتاقیهاتون اگه نمیشناسید اعتماد باید بکنید (کاریشم نمیشه کرد) بدون اعتماد یه لحظه هم نمیشه زندگی کرد اونجا ...