تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: شما از نظر اجتماعی در چه حالتی هستید؟

راي دهنده
160. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • هیچ مشکلی ندارم

    27 16.88%
  • کمی خجالتی هستم

    60 37.50%
  • اجتماع هراسی دارم

    68 42.50%
  • مشکل اجتماعی داشتم ولی خوب شد

    5 3.13%
صفحه 9 از 25 اولاول ... 567891011121319 ... آخرآخر
نمايش نتايج 81 به 90 از 241

نام تاپيک: اجتماع هراسی ، جمع هراسی ، سرخی هراسی یا فوبیا ( از منظر روانشناسی )

  1. #81
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    محل سكونت
    TEHRAN
    پست ها
    160

    پيش فرض

    من این دو تا مشکل یعنی حمله پانیک و وحشت از جن و... رو شدیدا دارم .
    مخصوصا وقتی می بینم که کسی با مشکلی مواجه هستش چه بیرون و حتی تو فیلم
    مثالم زیاد میتونم واسطون بگم بعد از پخش سریال یانگوم و فیلمهایی که یکی با یه گروه درگیری داره
    فک میکنم همون ادما میان و همین مشکلو واسه من پیش میارن

    و حملات عصبی شدیدم که همراه با لرزش شدید دستها و تپش شدید قبلم شروع میشه و وچشتناک پرخاشگر میشم


    کسی روانشناس خوب سراغ نداره ؟ مشاوره کنه
    شما برید روانپزشک بهتر تا دارو دریافت کنید ....

    روانشناس باید هر سری هزینه های زیادی متحمل بشی و دیر هم نتیجه میگیری...

    من حس میکنم روانشناس خوب هست ولی برای آدمای پولدار که بتونن ساعتی 50 هزار تومن برای صحبت

    و دردل کردن با یه روانشناس بدن.

    ولی روانپزشک بایه بار ویزیت که نهایتش 20 تومن میگیره برای حداقل 1 ماه برات دارو تجویز میکنه که

    تمام مشکلاتت رو یادت بره ....

    روانپزشک خوب رفتن خیلی موثره !

    دست رویه قرآن میزارم ایشالله بمیرم اگر دروغ بگم یه بار رفتم روانپزشک بد و نابلد داروهایی بهم داد که شب

    از خواب بیدار شدم داشتم روانی میشدم ....همه جارو تار میدیدم و سیاه و سفید. رنگ مغزم قطع شده بود

    یعنی ایشالله از رو زمین برداشته بشم اگه دروغ بگم ..روانپزشک خوب باید بری...

    یه روانپزشک میشناسم که بعد از خدا حرفشو قبول دارم ...تحصیل کرده انگلیسه 45 سالشه ....

    و یا آدم فوق باکلاس که برای مطبش حداقا 1 ملیارد خرج کرده .

    آدرسشو برات پیغام کیزارم میخای آدرسشو؟؟

  2. #82
    آخر فروم باز قله بلند's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    1,471

    پيش فرض

    سلام
    جناب gameselect
    بیماری پانیک که شما از اون صحبت می کنید، ترس و وحشت در خواب هست؟
    حملات پانيك، حمله هايي هستند كه در هر لحظه و هر جايي مي توانند اتفاق بيفتند. مثلاً وقتي شما تنها يا با ديگران هستيد، وقتي در خانه و يا در جمع هستيد و يا حتي وقتي كه بيدار هستيد يا به خواب عميق فرو رفته ايد.
    در هنگام اين حمله ضربان قلبتان ناگهان افزايش مي يابد، صورتتان سرخ مي شود و دچار تنگي نفس مي شويد، احساس سرگيجه و حالت تهوع مي كنيد و كنترل خود را از دست مي دهيد.
    من در تاپیک "مثل معتادها شدم چه کار کنم" حالتی را گفتم که خیلی شبیه این حالت هست. وقتی خسته و کوفته از بیمارستان به خانه آمدم و سعی کردم نخوابم چون ممکن بود شب خوابم نبره، در عرض 3 ساعت، چند بار با حالت خفگی و ضربان بالای قلب از خواب پریدم و بعد از یک دقیقه دوباره آرام شدم و خوابیدم ولی وقتی به خواب عمیق فرورفتم دیگه این اتفاق نیافتاد.
    احساس سرگیجه و حالت تهوع و از دست دادن کنترل در من نبود.
    همونطور که در پست هام معلومه، من هراس از جمع و ترس از ارتباط با جامعه ندارم و وحشتی هم در خواب نداشتم. پس این حالت چیه و تفاوتش با پانیک چیه؟

  3. این کاربر از قله بلند بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #83
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    محل سكونت
    TEHRAN
    پست ها
    160

    پيش فرض

    سلام
    جناب gameselect
    بیماری پانیک که شما از اون صحبت می کنید، ترس و وحشت در خواب هست؟من در تاپیک "مثل معتادها شدم چه کار کنم" حالتی را گفتم که خیلی شبیه این حالت هست. وقتی خسته و کوفته از بیمارستان به خانه آمدم و سعی کردم نخوابم چون ممکن بود شب خوابم نبره، در عرض 3 ساعت، چند بار با حالت خفگی و ضربان بالای قلب از خواب پریدم و بعد از یک دقیقه دوباره آرام شدم و خوابیدم ولی وقتی به خواب عمیق فرورفتم دیگه این اتفاق نیافتاد.
    احساس سرگیجه و حالت تهوع و از دست دادن کنترل در من نبود.
    همونطور که در پست هام معلومه، من هراس از جمع و ترس از ارتباط با جامعه ندارم و وحشتی هم در خواب نداشتم. پس این حالت چیه و تفاوتش با پانیک چیه؟
    سلام دوست عزیز

    این نوشتتون که با قرمز هایلایت کردم ..

    من هم الان همین حالت رو دارم ...چنتا پست قب خودم از این حالت شکایت کردم گفتم روزی 2 بار هم در خواب

    ظهر و هم در خوای شب با ضربان قلب بالا از خواب مبپرم و دوباره آروم میشم و میخابم.

    این مشکل من و شما 100% عصبیه .

    ولی اصلا و ابدا به بیماری پانیک کاری نداره.

    بزار من براتون تعریف کنم که بفهمید پانیک خیلی وحشتانکتر از این حرفهاست که شما بیاید و بپرسید آیا

    بیماری من پانیکه یعنی کسی که به حملات پانیک دچار میشه اولش فکر میکنه حمله قلبیه خانوادش

    زنگ میزنن اورژانس میبرنش بیمارستان میبینن خوب شد بدون این که کاری کرده باشند بعد میفهمن که

    یه حمله عصبیه به نام ترس و وحشت ( حمله پانیک) به خاطر آدرنالینی که تو خون برای مواجه با اون ترس

    ساختگی پخش شده ضربان قلب به شدت بالا رفته و ترس استرس و وحشت به عمق دیوانگی میرسونه بیمار

    رو.


    ببین سرکار خانم ....من وقتی حملات پانیک گرفتم 2 سال پیش ....دلیل داشت همینجوری نگرفتم !

    من بخاطر خجالتم قرصهای روانپزشکی خودم میخوردم سر خود. بعد یه روز سرترالین 50 خوردم بعد

    شبش خابم خراب شد ورداشتم هالوپریدول خوردم گفتم شاید راحت خابم ببره ...نگو هالوپریدوله expire شده

    بوده و تاریخ انقضاش گذشته بوده....

    از اینجاش با دقت بخونید ..

    رفتم تو تختم دراز کشیدم بعد از خوردن هالوپریدول که 1 ساعتی گذشت ...

    یهو تو سرم یه اتفاقی افتاد انگار یه چیزی تکون خورد بعد من گفتم e e e چرا اینجوری میشه سرم

    یهو ضربان قلبم با 2000 تا در دقیقه شروع به زدن کرد داشتم دیوونه میشدم. بعد دوباره ضربان قلبم

    کم میشد میومد میرسید به هر 5 ثانیه 1 دونه میگفتم خدایا تروخدا همین 1 بار نجاتم بده .دوباره

    ضربان قلبم به شدت میزد جوری که انگار میخاست در بیاد از جاش .. همه جارو سفید میدیدم استرس داشت

    نابودم میکرد...نفسم بند اومده بود..احساس خفگی به معنای واقعی...آب دهنمو نمیتونستم قورط بدم..

    دهنم خشک...بعضی از نواحی صورتم بی حس شد و لبم افتاد....گفتم کارم تمومه و داشتم اشهد رو میخوندم

    ساعت 3 شب بود رفتم وسط خونه پدرم و مادرم خواب بودن گفتم بابا حالم بده...گفت چت شده..

    گفتم بابا دارم میمیرمبریم دکتر...یهو مادرم اومدم گفت بریم سریع بریم....بابام فکر کرد مواد زدم

    رفتیم ساعت 3 شب بیمارستان بعد ازم نوار قلبی گرفتن دیدن مشکلی نیست پزشک کیشیک گفت حمله

    عصبیه ...یه دیاز پام 10 با 1 ضد ترس بهم تزریق کردن ( 2 تا آمپول) بعد یه مقدار بهتر شدم رفتیم خونه.

    رفتیم خونه رفتم سر جام خابیدم یهو دوباره ساعت 4 بود که دوباره قلبم با 2000 در دقیقه شروع به زدن کرد و

    گفتم من دیگه رفتنیم ..احساس ترس و وحشت دیوانه کننده ای دست میداد بهم ..احساس خفگی ..احساس

    هر لحظه نزدیک شدن به مرگ...دوباره با پدرم و مادرم رفتیم بیمارستان یه بیمارستان دیگه. رفتیم دکتر اونجا

    همون لحظه فهمید حملات عصبیه بهش گفتیم من 2 تا آمپول 1 دیاز پام 10 با یه ضد ترس تزریق کردم چرا

    جلوگیری نمیکنه گفت قویه آدرنالین زیادی ترشح شده تو خونش اثر نمیکنه...بهم 2 تا دیاز پام 10 دیگه زد

    من بازم هیچ فرقی نکردم تمام دکترا مونده بودن ..من 4 تا آمپول خواب آور و ضد ترس زده بودم ولی داشتم

    تو بیمارستان میدویدم ...بعد دکتر به پدرم گفت ماشینتون رو بیارید نزدیک در بیمارستان میخام یه آمپول

    خیلی قوی تزریق کنم شاید در جا بیفته پسرتون...اون آمپولم تزریق کردم...بعد دکتر گفت سریع ببریدش تو

    ماشین میفته ....بعد من تازه با اون آمپول یه زره احساس آرامش کردم. رفتم سوار ماشین شدم خودم...

    بعد بعد از یک رب خابم برد و بیهوش شدم...بعد تازه وقتی رسیدیم خونه دوباره بیدار شدم رفتم سر جام خابیدم.

    پس دیدید حملات پانیک با 4 تا آمپول دیاز پام و خواب آور و ضد ترس متوقف نشد و آخرش معلوم نبود 5 آمپول

    که خیلی گرون بود چی بودزدن که من رو بیهوش کرد.

    پس مطمئن باشید شما 100% حملات پانیک ندارید.

    اون حالت شما من هم دارم الان که از خواب میپرم با ضربان قلب بالا و اصلا احتیاجی به درمان ندیدم تا الان.

  5. 4 کاربر از gameselect بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #84
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    تقریبا آخرای جاده زندگی... یه تیغ تیز تو دستم تو وان حموم
    پست ها
    1,876

    پيش فرض

    میلاد جان در مورد تداخل این 2 دارو یخورده بیشتر تو ضیح میدی !

    خیلی دوست دارم بدونم چرا اون شب چنین حمله عصبی بهم دست داد و تا 2 سال گرفتارش شدم.

    و هنوز هم دارم میکشم ازش.

    اگر شما از پیموزاید (از داروهای ضد جنون یاآنتی سایکوتیک ) و یا مهارکننده های مونوآمین اکسیداز ( MAO ) مانند: ایزوکربوکسازید، ترانیل سیپرومین، فنالازین، هالوپريدول استفاده می کنید، قادر به استفاده از سرتالین نخواهید بود.
    هنگامی که این داروها با سرتالین مصرف شوند عوارض بسیار خطرناک و مرگ باری ممکن است اتفاق بیفتد.


    البته عزيزم فك ميكنم بيشتر به خودت تلقين ميكني چون حتي قوي ترين محرك هم 21 روز بيشتر تو بدن باقي نميمونه

  7. 3 کاربر از Old_Chater بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #85
    داره خودمونی میشه dalton77's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    39

    پيش فرض

    منم این مشکل اضطراب اجتماعیرو دارم وهنوزم نتونستم روشی برای درمانش پیدا کنم.از وقتیم که داروهامو قطع کردم دوباره مثل قبل شدم.
    دوستانی که از دارو استفاده میکنند چه دارویی بهترین اثر رو براشون داشته؟

  9. این کاربر از dalton77 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #86
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    سلام

    اگه دوستان موافقن یه گرو با عنوان همین تاپیک یعنی اجتماع هراسی بزنیم
    و تخصصی تر به این موضوع بپردازیم

    اگه موافقید pm بزنیدتا شروع به کار کنیم

  11. #87
    آخر فروم باز قله بلند's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    1,471

    پيش فرض

    سلام


    اگه دوستان موافقن یه گرو با عنوان همین تاپیک یعنی اجتماع هراسی بزنیم
    و تخصصی تر به این موضوع بپردازیم

    اگه موافقید pm بزنیدتا شروع به کار کنیم
    سلام. به نظر من اگه قرار باشه یک گروه با این نام باز کنید باز هم به همین نتایج می رسید چون حتماً باید متخصصین روانشناسی، روانکاوی و روانپزشکی شما رو همراهی کنن وگرنه مثلاً من بگم این کار رو کردم، شما بگید این قرص رو خوردم که نمی شه درمان.

  12. 3 کاربر از قله بلند بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #88
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    تقریبا آخرای جاده زندگی... یه تیغ تیز تو دستم تو وان حموم
    پست ها
    1,876

    پيش فرض

    یعنی الان مشکل هراس اجتماعیت حل شده؟البته فکر کنم عوارض سیتالوپرام کمتر از فلوکستین و داروهای مشابه باشه ولی اون هم باید بصورت طولانی مدت مصرف بشه

    درسته البته هر داروي به يه بدن ميسازه مثلا من وقتي ترامادول مصرف ميكنم تا 10 روز نسخ هستم خوابم به هم ميريزه بي حوصله و پرخاشگر ميشم اما دوستم وقتي مصرف ميكنه خيلي آروم ميشه
    در مورد سيتالوپرام من شنيدم وسواس خيلي شديدي مياره

  14. #89
    داره خودمونی میشه dalton77's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    39

    پيش فرض

    البته طی چند سال اخیر تحقیقات زیادی در مورد هورمون اوکسی توسین نشان داده که این هورمون میتونه هراس اجتماعی افراد را بسیار موثرتر از داروهای افسردگی موجود و با عوارض کمتر کنترل کنه.البته من نمیدونم آخرین تحقیقات در این زمینه به کجا رسیده و آیا به تولید صنعتی رسیده یا نه؟

  15. #90
    آخر فروم باز قله بلند's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    1,471

    پيش فرض

    سلام. به نظر شما یه آزمایش تیروئید خوب هست یا نه؟ در مورد بحث هراس داشتن منظورمه.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •