عزيز جان مهران مديري نشون داده که بسيار تواناست ولي اين دليل نشد که چپ و راست گير بدين که مسخره ترين سريال طنز رو داري دنبال ميکني! خوب شما بزن يه کانال ديگه
سلايق فرق داره خوب
عزيز جان مهران مديري نشون داده که بسيار تواناست ولي اين دليل نشد که چپ و راست گير بدين که مسخره ترين سريال طنز رو داري دنبال ميکني! خوب شما بزن يه کانال ديگه
سلايق فرق داره خوب
به جرات ميشه گفت رامبد و تيم نويسنده هاش تا حالا تقليد و کپي برداري از رو دست مهران نزدن
اين قسمت که داشت مسايل پشت ميز نشينها رو نشون ميداد اونقدر واقعي بود که آدم يه لحظه خودش رو جاي اون 4 نفر ميزاشت و ميخواست خرخره که هيچ ... يارو رو هم بجوه !
اصلا طنز یعنی بیان1. واقعیتای جامعه 2.همراه با خنده .
1.از لحاظ واقعیتها(همین قسمت آخر) : یادتون بیاد واقعا چند دفعه تو ادارات پاسکاریتون کردن به همدیگه ؟
2.از لحاظ خنده: نمیدونم چرا بعضی دوستان میگن بی مزس من که هر وقت میبینم از خنده روده بر میشم.
(مخصوصاً کارایی رو که شهاب ( آقای رادش) میکنه.)
این رادش شبیه اورانگوتان جهش یافته هست !!!پیچ بالا آوردنش هم خیلی باحال بود !!!
تازه داره هم خنده دار میشه هم اینکه به ظعف های جامعه اشاره میکنه
در مورد گزینه ی یک باید بگم که منو توی اداره ی پست مرکزی انقدر اونور و اینور فرستادن که نقشه ی زیر بنای ساختمون رو حفظ شدم !!!همینطوری برای زدن پلاک ماشینم
من اگه جای اونا بودم همونجا مثل جومونگ میزدم زیر میز تا میز با شدت بخوره توی کله ی اون سبیلوئه !!![]()
سام من تا حالا بحث و دنبال می کردم اما باید بگم:
تا قبل از قسمت آخر سریال محتواشو بیان نکرده بود و همه فکر میکردن به فکاهی معمولیه اما این قسنت آخر بدجوری نقد کرد من که از بازی رادش خیلی خوشم میاد
یه لحظه یاد خودم تو این اداره جات افتادم داشت گریه م میگرفت.
اما قشنگ ترین قسمت سریال اونجاست که بهرام آخر هر قسمت گزارش مینویسه و زمین و ویزگی هاش رو بیان میکنه خیلی معنی داره.
من که هر مجموعه طنزی در سالهای اخیر دیدم با همین موضوعات پیش رفته (مثل مشکل ادارات که تو طنزای مدیری به کرات دیده شده، یا مشکلات ساکنین یه خونه یا آپارتمان و ...) نویسنده هاشون هم که اکثر اوقات مشترک بودن و ایده های جدیدی خلق نکردن (و اصلا ممکنه نشه به هین راحتی ایده های تازه پیدا کرد)، واسه همین تفاوت طنزهای مختلف به تفاوت نگاه کارگردانها و در درجه بعدی هم نوع بازی بازیگرای مجموعه (که این دومی هم میتونه متاثر از نوع نگاه کارگردان باشه) برمی گرده.
مهران مدیری توی ساخته هاش معمولا نگاه عمیقتری به موضوعات داره و تا حد امکان بازیگرای مختلفو در موقعیتهای متفاوت قرار میده؛ حتی بازیگرایی که بیشتر باهاش کار میکنن هم خیلی خودشونو تکرار نمیکنن و معمولا فرصت ابراز وجوه دیگه ای از بازی خودشونو در کارهای مدیری پیدا میکنن؛ ولی رامبد جوان به اندازه مدیری عمیق نگاه نمیکنه و بازیگرایی که توی کارش حضور دارن، تقریبا همون بازی ای رو ارائه میدن که ما قبلا هم بهش عادت داریم و بیشتر به تواناییهای خود بازیگر تکیه شده؛ اما چون بعضی از اونا مثل لولایی، خوب بازی میکنن بیننده هم کماکان برنامه رو تماشا میکنه.
به نظرم بازیگرایی که اولین بار وارد عرصه سریال طنز شدن تا اینجای کار خیلی خوب ظاهر شدن.(حسن معجونی و سحر دولتشاهی) سحر دولتشاهی از قالب تکراری هنرپیشه های زن در سریالای طنز که خیلی یکنواخت و کلیشه ای بازی میکنن فاصله گرفته و این خیلی خوبه. حمید لولایی که هم مثل بیشتر اوقات خوبه (ولی فعلا خیلی توی داستان به این نقش پرداخته نشده، امیدوارم در آینده بیشتر بهش پرداخته بشه)؛ بازی رادش منو یه خورده یاد "حیف نون" میندازه؛ در حالی که اون نقشو خیلی بهتر از آب درآورده بود ولی در کل از اون شخصیتی که توی داستان براش طراحی شده انتظار ما به ازای بیرونی بهتری نمیشه داشت و اون تمام سعی خودشو کرده.بقیه بازیگرا هم بازیشون نکته خاصی برای گفتن نداره.
Last edited by H a m e e d; 27-07-2009 at 13:14.
نیمچه طنز چیه آقا؟!تا اينجاش که اکثر پلانهاش معني دار بوده و توش نيمچه طنزي هم بوده
اونجا که زنه از ارباب رجوعه مدارک میخواست(26تا عکس رنگی،6تا نیمرخ،مدرک دکترا...!) من داشتم فرشو گاز میگرفتم از خنده!!!![]()
من تا 10 سر کارم برا ديدن سريال 11.45 دقيقه شب ميبينم : اون پستم که شما فرشتون رو گازيدين ، مال زماني بود که نديده بودم قسمت ديشب رو
شما اگه با ديدن اون حرفا خندت گرفت : بنده کفري شده بودم و دوست داشتم جاي اون ارباب رجوع ميبودم و چنتا دري وري بار زنه ميکردم
از سريال طنز نبايد صرفا روده بر شدن رو انتظار داشت : اون تيکه بدترين حرکت يه پشت ميز نشينه که آدم بايد بنا به احتياجي که به امضاي يارو داره لام تا کام بله قربان کنه
شما دوست داشتي خنده کني تو اون موقعيت : درست بر عکس من
از اواتورت معلومهنیمچه طنز چیه آقا؟!
اونجا که زنه از ارباب رجوعه مدارک میخواست(26تا عکس رنگی،6تا نیمرخ،مدرک دکترا...!) من داشتم فرشو گاز میگرفتم از خنده!!
مخصوصا اونجاش که گفت خلافی ماشین !
خدا رو شکر من زیاد این جور جاها گیر نکردم
ولی نه چرا
یه چند باری برا چند کار کوچولو پدرم درومد (مخصوصا تابستون بود و کولر نداشت ، خدا دیوونه شده بودم)
من این رو که دیدم بیشتر یاد خاطرات بابام افتادم (گیر یه همچین خانمی افتاده بود دهنشو سرویس کرده بود نامه اومده بود (وسطای کار) می گفت نیومده یه چند باری سر دوونده بودش اخرش از یکی دیگه فهمیده بود که نامه اومده (تازه این 01% کار بود) )
نمی دونم چرا هر وقت این لولایی رو نشون میده یه حالتی می شم حام بهم می خوره
این بهرامه + رادشه خیلی خوب بازی می کنن
داداش من تعداد قسمت های این سیال هنوز 2 رقمی نشده
به نظر من کار خوبی ار آب در اومده باز باید صبر کرد و دید.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)