تابستان 87 زمانی که متفرقه رو دست منو امیر Braveheart و سامان و میچرخید
عجب دورانی بود ...
تابستان 87 زمانی که متفرقه رو دست منو امیر Braveheart و سامان و میچرخید
عجب دورانی بود ...
مشخصا دوتا لحظه ی به یاد ماندنی ( البته از لحاظ خوب و مثبت ) در خاطر من هست :
اولیش وقتی بود که خبر دادن انجمن ورزش بالاخره بعد از سالها تاسیس میشه ؛ و نتیجه ی مذاکرات واقعا 2-3 ساله و البته فشرده ی چند ماه آخر رضایت بخش از آب در اومد .
دومین لحظه هم لحظه ای بود که پی سی ورلد میلیونی شد و و واقعا روز به یاد موندنی ای شد برام ، چون از چندین ساعت قبل از میلیونی شدن با تیم ارشدها و ادمین داشتیم از نزدیک انجمن و حال و هوای انجمن رو رصد میکردیم و کلی اتفاق بامزه هم افتاد این وسط نظیر اینکه امین انسانی یک صفحه ی ثبت نام جلوش باز کرده بود که یوزر یک میلیون رو خودش بسازه و و لحظاتی غافل شد این وسط و انجمن از میلیونی شدن رد شد، و یا اینکه آخر سر معلوم نشد یوزر یک میلیون چه کسی هست و احتمالا از اون مواردی هست که هیچوقت هم با قطعیت نمیشه در موردش نظر داد
![]()
والله من که ده ساله تو پی سی ورلدم هنوز لحظه بیاد ماندنی نداشتم :
ولی امیدوارم برام پیش بیاد
وقتایی که اینترنتمون رایگان میشه و میایم تو تاپیک به همدیگه خبر میدیم از به یادماندنی ترین لحظات![]()
Last edited by farshad0123; 05-02-2015 at 03:15.
چند وقت پیش به علت مسایلی تصمیم گرفتم کاملا از پی سی برم.
تو یکی از گروه های اجتماعی که دوستان زیادی از من اونجا بودن، گفتم که دیگه دارم از اینجا میرم و دیگه بر نمیگردم.
بعد چند وقت نتونستم تحمل کنم و برگشتم و سر زدم به گروه.
گفتم الان همه چنین پیغام هایی گذاشتن:
نه نرو، کجا، چرا آخه ...
من صحنه ای رو دیدم و اشک تو چشمام جمع شد. از اونجا بود که فهمیدم چقدر دوستان به ما محبت دارن.
« بعد از پیغام من دقیقا هیچ پیغامی نبود. : دی »
لحظه ی به یاد موندنی بود. به این همه محبت و دوستی افتخار میکنم.
![]()
برای 4امین بار بن شدم، جالب بود واسم .
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)