يك تيكه بلور از جنس حضور يك ياس سپيد در رنگ اميد با هر چه صفاست از سوي خداست تقديم توباد
يك تيكه بلور از جنس حضور يك ياس سپيد در رنگ اميد با هر چه صفاست از سوي خداست تقديم توباد
خوشحالی مانند پرتو آفتاب است. از هزاران قلب می گذرد بی آن که ذره ای از درخشندگی اش را از دست بدهد. در عین حال، هنگامی که به قلب های مهربان اصابت می کند مانند نور انعکاسی، درخششی دو چندان می یابد. این پرتو تا قسمت نشود، کامل نخواهد بود. (جین پرتر)
زخم زندگی ام تویی ..
.
.
.
.
همه به زخم هایشان دستمال می بندند ولی من به تو دل بسته ام
باران نمی شوم که نگویی: با چه منتی خود را بر شیشه می کوبد تا پنجره را باز کنم و نیم نگاهی بیندازم.
ابر می شوم که از نگرانی یک روز بارانی هر لحظه پنجره را بگشایی و مرا در آسمان نگاه کنی.
همه دنبالت می گردن پیدات نمی کنن می گن گم شدی می گن دزدیدنت می خوای بهشون بگم تو قلب من زندونی هستی؟
می گویند ببخشید و فراموش کنید.......اما اگر کسی ارزش بخشیده شدن را داشته باشد.....تو هرگز فراموشش نخواهی کرد
اثر انگشتت را نشانم بده
تا از شمردن حلقه هایش بگویم چند سال است لمس آرزو را خیال بافته ای
تو اون فرشته ای که وقتی در فصل بهار قدم میزنی برگ درختان انتظار پاییز را میکشند تا به جای پاهایت بوسه بزنند
كاش ماه می دانست بین این همه ستاره و سیاره فقط یكی مشتریست
ماهی قرمز کوچولویی هستم در دل شیشه ای تو، مواظب باش دلت نشکنه که منم می میرم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)