تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 9 از 29 اولاول ... 567891011121319 ... آخرآخر
نمايش نتايج 81 به 90 از 281

نام تاپيک: همه چیز درباره موسیقی راک و آلترناتیو

  1. #81
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض نسل من

    ▪ اثر گروه دهو
    ▪ تاریخ ارائه؛ سال ۱۹۶۵
    ▪ زمان آهنگ؛ ۳/۱۹ دقیقه

    آهنگ «نسل من» یکی از اولین آهنگ های گروه راک انگلیسی «دهو» است (آهنگی متعلق به اولین آلبوم گروه) که به سرعت توانست یکی از بهترین های گروه و آهنگ های آن دوران شود و محبوبیت و مقبولیت آن چنان زیاد شد که در بین لیست پانصدتایی آهنگ های برتر همه زمان های مجله رولینگ استون در مقام یازدهم قرار گیرد.
    «پیت تاوشنت» گیتاریست گروه این آهنگ را در ۱۹ ماه مه از سال ۱۹۶۵ که مصادف با روز تولد بیست سالگی اش بود هنگامی که در راه لندن به ساوتهمپتون برای حضور در یک برنامه تلویزیونی بودند نوشت. آهنگی که برای اهالی خرده فرهنگ «مد»۱ نوشته شده بود. آهنگی که نسل والدین آن جوانان را خطاب قرار داده بود و دوری آنها از حال و هوای جوانان و عدم درک نیازهای آنها را مورد انتقاد قرار می داد.
    آهنگی که یکی از نغزترین و در عین حال تند ترین انتقادات آن زمان را در خود داشت، انتقادی که در قالب جمله « ای کاش پیش از آنکه پیر شوم، بمیرم» در متن ترانه وجود دارد. جمله ای که «کیث مون»۲ آن را به متن ترانه اضافه کرد.
    در همین خصوص راجر دالتوری در سال ۱۹۶۵ ادعا کرد که خودش را پیش از ۳۰ سالگی خواهد کشت، البته او کماکان زنده است و به اجرای این آهنگ می پردازد. او بعدها اعلام کرد که منظور خصلت پیری است و نه سن و سال. آهنگی که مانند اغلب آهنگ های آن روزگار و تحت تاثیر موسیقی آر اند بی امریکا دارای ساختاری «پرسش و پاسخ» (call and response) گونه است، به طوری که «راجر دالتوری» هر خط را که می خواند، خواننده های مکمل «پیت تاوشنت» و «جان اینتویسل» جمله «درباره نسل من صحبت می کنند» را تکرار می کنند.
    از دیگر وجوه قوی و قابل توجه در این آهنگ لحن و نوع بیان راجر دالتوری است که با لحنی خشمگین و لکنت دار جمله ها را ادا می کند. لکنتی که به فرم خواندنش می دهد، لکنتی نه از روی ضعف و یا جلب ترحم و بامزه بازی که مطابق با فضای انتقادی و نیشدار متن ترانه است. به همین خاطر بود که رادیو بی بی سی ابتدا از پخش این آهنگ به بهانه آنکه موجب آزرده خاطری افرادی که دارای لکنت زبان هستند سرباز زد، ولی پس از آنکه تبدیل به آهنگی محبوب شد، تصمیمش عوض شد.
    همچنین می توان به نوازندگی گیتارباس خارق العاده و حیرت انگیز جان اینتویسل در این آهنگ اشاره کرد، که برای نواختن در این آهنگ یکی از بهترین گیتارهای باس آن زمان را خریداری کرده بود و البته پس از ضبط مجبور شد که گیتار دیگری بخرد، چرا که به کلی آن را از بین برده بود.
    از آن حالت اعتراضی رادیکال و یاغی گری های گروه، جالب آن است که بدانید کیث مون در یکی از اجراهای این آهنگ در سپتامبر ۱۹۶۷ کاری کرده بود که پس از اتمام آهنگ درام بر روی صحنه منفجر شود، که البته مسوولان برگزاری کنسرت به سرعت از آتش سوزی زیاد و بروز خسارات بیشتر جلوگیری کردند، البته در اثر این حادثه، مقداری از موهای پیت تاوشنت سوخت و شنوایی وی برای همیشه آسیب دید.
    این آهنگ تا به حال توسط تعدادی از خوانندگان و گروه ها اعم از انگلیسی، فرانسوی و آلمانی بازخوانی شده است. البته بهترین اجرا و شاخص ترین آهنگ مربوط به گروه آیرن میدن گروه هوی متال انگلیسی است که گرچه به لحاظ فرم موسیقایی بسیار با هم متفاوتند ولی بحق اجرای بسیار متفاوتی از این آهنگ ارائه داده اند. همچنین رابی ویلیامز آهنگی را در سال ۱۹۹۷ به نام «پیری، پیش از آنکه بمیرم» ملهم از این آهنگ خواند که توانست تا رتبه دوم جدول آهنگ های برتر بالا بیاید.


    پی نوشت ها
    نام اصلی آهنگ My Generation و نام گروه The Who است.
    ۱- مد، نام خرده فرهنگی در بین جوانان انگلیسی در اواخر دهه ۱۹۶۰ است.
    ۲- کیث مون درامر گروه بود که بر اثر زیاده روی در استفاده از مواد مخدر در سال ۱۹۷۸ درگذشت.
    روزنامه شرق

  2. #82
    پروفشنال Atman's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    پست ها
    709

    پيش فرض

    یک سوال از عزیزان علاقه مند به Rock داشتم !

    من یک کنسرت از Pink Floyd دیدم که روی مانیتور اصلی اونم سایز گنده اسم گروه Enigam میاد و بعد اسم و خط خطی می کنن !
    ماجرا چیه خصومت خاصی دارن ؟

  3. #83
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Isthmus
    پست ها
    688

    پيش فرض

    Dogs - Pink Floyd
    يکی از آهنگ های به شدت مورد علاقه من، يعنی آهنگ سگ ها،‌ از آلبوم حيوانات. اين آلبوم بر مبنای داستان قلعه حيوانات نوشته جورج اورول ساخته شده.
    اجراهای زنده اين آهنگ برمی گرده به تور خود آلبوم، کنسرت های قبل از آلبوم و کنسرت In The Flesh . نکته جالب توجه توی In The Flesh اينه که جان کارين، که توی کنسرت های بعد از واترز پينک‌، نواختن کی برد رو بر عهده داشته، توی کنسرت In The Flesh نوازنده گيتار و کی برد هستش و يکی از خواننده های سولوی اين آهنگ هم هست!
    ترانه آهنگ کار راجر واترزه و موسيقيش،‌ و تقريبا نواختن تمام سازهاش هم کار ديويد گيلمور. ترانه ای که واترز گفته بوده بسيار بسيار بلند بوده و بعد از حذف تقريبا سه چهارمش، گيلمور آهنگی ۱۷ دقيقه ای براش می سازه!‌ آهنگ توی اجراهای قبل از آلبوم Animals هم با نام Gotta Be Crazy اجرا می شده و ميشه گفت ساختنش تدريجی بوده.
    خواننده آهنگ توی نسخه اصلی گيلمور و واترز هستن. آهنگ با گيتار کلاسيک، با پس زمينه کی برد شروع ميشه.

    You gotta be crazy, you gotta have a real need
    You gotta sleep on your toes, and when you're on the street
    You gotta be able to pick out the easy meat with your eyes closed
    And then moving in silently, down wind and out of sight
    You gotta strike when the moment is right without thinking

    مجبوری ديوانه باشی،
    بايد نيازی واقعی داشته باشی
    و وقتی در خيابان هستی،
    بايد روی نوک پنجه بخوابی،
    و مجبوری که بتوانی چشم بسته طعمه را بقاپی،
    و بعد آرام و بی سروصدا، خلاف جهت باد از ديد دور شوی،
    بايد سر بزنگاه، بدون لحظه ای تامل ضربه را بزنی

    اين شرح يک زندگی سگيه. يا در واقع زندگی يک انسان سگ نما. منظور از اين نوع انسان ها، اونايی هستن که آلت دست خوک ها ميشن، و هر کار کثيفی رو به دستور خوک ها انجام ميدن. به هر نقشی درميان، هر ترفندی رو که می دونن می زنن و هميشه دوست دارن بهترين توی نوع خودشون باشن. جورج اورول به زيبايی اين افراد رو به سگ تشبيه کرده.

    با اضافه شدن درامز :

    And after a while, you can work on points for style
    Like the club tie, and the firm handshake
    A certain look in the eye and an easy smile
    You have to be trusted by the people that you lie to
    So that when they turn their backs on you
    You'll get the chance to put the knife in

    بعد از مدتی،
    می توانی به سر و وضعت برسی،
    کراوات اعضای باشگاه را بزنی،
    و رفتاری بسيار باکلاس داشته باشی،
    نگاهی صريح با چشمانت بيندازی،
    و لبخندی از ته دل بزنی،
    کسانی که به آن ها دروغ می گويی،
    بايد اعتمادشان را جلب کنی،
    که وقتی پشتشان را به تو کردند،
    فرصتی به دست بياوری تا خنجر را فرو کنی

    حالا، بعد از مدتی فرد ارتقا پيدا می کنه. اين جا بايد رفتاری باکلاس از خودش نشون بده و کاملا مبادی آداب باشه. جالبه که خيلی ها به اين افراد به خاطر رفتارشون اعتماد می کنن. و وقتی اعتمادشون جلب شد،‌ ميشه ضربه رو بهشون زد. موارد بسيار زيادی از اين دست وجود دارن. فردی با رفتارش، خودش رو با کلاس نشون ميده و ديگران بهش اعتماد می کنن و ....

    اين جا يک سولوی بسيار زيبای گيتار هستش، و بعد:

    You gotta keep one eye looking over your shoulder
    You know it's going to get harder, and harder, and harder as you
    get older
    And in the end you'll pack up and fly down south
    Hide your head in the sand
    Just another sad old man
    All alone and dying of cancer

    بايد هميشه چشمت دور و برت را بپايد،
    می دانی که هر چه پير، و پيرتر می شوی،
    کار خيلی سخت، و سخت تر می شود،
    و سر انجام، چمدانت را می بندی، و به جنوب پرواز می کنی،
    و خودت را از ديد مردم دور می کنی،
    فقط يک پيرمرد غمگين ديگر هستی، که تنهای تنهايی و از سرطان داری می ميری.

    اين قسمت ترانه فوق العاده زيباست. پايان عمر چنين آدمی به اين صورته. البته در بهترين حالت!

    بعد از دو سولوی باز هم زيبای گيتار، که البته توی In The Flesh تغييرات زيادی روشون انجام شده.

    And when you loose control, you'll reap the harvest you have sown
    And as the fear grows, the bad blood slows and turns to stone
    And it's too late to lose the weight you used to need to throw
    around
    So have a good drown, as you go down, all alone
    Dragged down by the stone

    و وقتی که کنترلت را از دست بدهی،
    هر چه کاشتی را درو می کنی،
    و وقتی که ترست بيشتر و بيشتر می شود، کينه ها کم شده و سنگ می شوند
    و ديگر خيلی دير شده که بارهای اضافی قايقت را به بيرون پرت کنی تا سبک شود،
    پس غرق شدن به خير، وقتی که تک و تنها به پايين سقوط می کنی،
    و سنگ تو را به پايين می کشد.

    خوب اين هم از يه حالت ديگه اش! مرگ چنين انسانی اين طوريه. سبک تر کردن بارش رو هی به عقب می اندازه تا جايی که ديگه خيلی دير ميشه... نکته جالب اينه که کلمه آخر اين بند، يعنی Stone مداوم تکرار ميشه،‌ طوری که سقوط آزاد فرد رو مجسم می کنه..

    بعد از تکنوازی کی برد، قسمت اول آهنگ دوباره تکرار ميشه اما اين بار واترز ترانه ديگه ای رو می خونه. توی کنسرت In The Flesh طی قسمت تکنوازی های کی برد، واترز به همراه بعضی از نوازنده ها و همسراها دور يک ميز ميشينن و با هم ورق بازی می کنن!!

    I gotta admit that I'm a little bit confused
    Sometimes it seems to me as if I'm just being used
    Gotta stay awake, gotta try and shake off this creeping malaise
    If I don't stand my own ground, how can I find my way out of this
    ?maze

    بايد تصديق کنم که کمی گيج شده ام،
    بعضی از وقت ها به نظرم می آيد که فقط دارند از من استفاده می کنند
    بايد بيدار بمانم،‌ بايد سعی کنم که از اين بيماری وحشتناک رهايی يابم
    اگر نتوانم [در اين جنگ] از موضعم دفاع کنم،
    مگر می توانم راه خروج از اين هزارتو را بيابم؟

    اين صحبت های فرديه که توی قسمت قبلی راجع بهش توضيح داده شده بود. سگی که مورد استفاده ديگران قرار می گيره و طوری بهش القا ميشه که انگار فرد مهميه تا نفهمه چه چيزی داره سرش مياد. اما بعضی از اوقات يه چيزايی می فهمه!

    Deaf, dumb, and blind, you just keep on pretending
    That everyone's expendable and no-one has a real friend
    And it seems to you the thing to do would be to isolate the winner
    And everything's done under the sun
    And you believe at heart, everyone's a killer

    کر، لال و کور شده ای،
    اما هم چنان سعی داری وانمود کنی
    که هر کسی ممکن است دست به هر کاری بزند
    و کسی دوست واقعی ندارد،

    و به نظرت، کاری که بايد کرد، تنها گذاشتن برنده است،
    و هر کاری که در دنيا انجام می شود،
    و از ته دل بر اين باوری که هر کسی [بالقوه] يک قاتل است

    اين ها توجيهات چنين فرديه تا خودش رو راضی کنه که بتونه دست به چنين کارهايی بزنه! هيچ کس دوست واقعی انسان نيست، هر کسی ذاتا يک قاتله، همه افراد دنيا پست هستن، هر کسی می تونه جنايت بکنه و ... پس مجاز به انجام هر کاری هستيم! در واقع نوعی دليل آوردن برای وجدانه تا بشه هر کاری رو کرد.

    اما بعد از اين قسمت باز يک سولوی بسيار زيبا رو داريم که باز هم نمونه اش اول آهنگ هست و بعدش يک شاهکار به تمام معنا از واترز که قدرت ترانه سراييش رو به وضوح نشون ميده:

    Who was born in a house full of pain
    Who was trained not to spit in the fan
    Who was told what to do by the man
    Who was broken by trained personnel
    Who was fitted with collar and chain
    Who was given a pat on the back
    Who was breaking away from the pack
    Who was only a stranger at home
    Who was ground down in the end
    Who was found dead on the phone
    Who was dragged down by the stone

    کسی که در خانه ای پر از درد و رنج به دنيا آمد،
    کسی که ياد گرفت نبايد تف سربالا بيندازد،
    کسی که مرد به او گفت چه کند،
    کسی که کارکنان آموزش ديده او را از جمع خود بيرون انداختند (يا او را در هم شکستند)
    کسی که زنجير و قلاده به او زدند،
    کسی که دست نوازش بر او کشيدند،
    کسی که داشت از گروه جدا می شد،
    کسی که در خانه اش غريبه ای بيش نبود،
    کسی که دست آخر زمين گير شد،
    کسی که پای تلفنش جسدش را پيدا کردند،
    کسی که سنگ او را به پايين کشيد...
    کسی که سنگ او را به پايين کشيد!


    چطور بود؟

  4. #84
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Isthmus
    پست ها
    688

    پيش فرض نقد آهنگ

    Amused To Death - Roger Waters
    می خوام يه مقدار درباره آهنگ Amused To Death صحبت کنم،
    فقط يه توضيحی درباره اسم آلبوم و آهنگ بايد بدم که لازمه! قيد To Death در زبان انگليسی به معنای شورش را در‌آوردن٬ و اين چيزهاست... Amused To Death هم می تونه معنی اين رو بده که ما در سرگرمی ديگه شورش رو درآورديم و اين قدر خودمون رو سرگرم کرديم که از حد و حدود خارج شديم، يا می تونه همون طوری که معمول هست ترجمه بشه سرگرم تا سرحد مرگ، يعنی اين قدر سرگرم شديم که همين سرگرمی باعث مرگ ما شد، يا به طور استعاری اين قدر به تفريحات و سرگرمی پرداختيم که انسانيت بين ما نابود شد...

    اما خود آهنگ ...
    با بيس شروع ميشه و بعد کی برد و پرکاشن (به جای درامز) و گيتار برقی همراهيش می کنن،

    Doctor Doctor what is wrong with me
    This supermarket life is getting long
    What is the heart life of a colour TV
    What is the shelf life of a teenage queen

    دکتر! دکتر! چه مرگم شده؟
    اين زندگی سوپرمارکتی ديگه داره زيادی طول می کشه...
    حقيقت زندگی يه تلويزيون رنگی چيه؟
    تاريخ مصرف يه ملکه زيبايی نوجوان کی تموم ميشه؟

    زندکی سوپرمارکتی اشاره ای طعنه آميزه به زندگی مدرن تجملی مصرف گرا که خيلی زود خسته کننده ميشه و آدم احساس می کنه فقط زنده است، ولی زندگی نمی کنه. قسمت ملکه زيبايی هم که مشخصه، فردی به عنوان ستاره انتخاب ميشه، حالا ستاره موسيقی، يا مثلا يه ملکه زيبايی، و بعد از ۲-۳ سال طرف رو پرتاب می کنن به زندگی عاديش! يه فرد زندگيش بازيچه دست ديگران ميشه و بعدش ...


    Ooh western woman
    Ooh western girl

    آه .. زن غربی!
    آه .. دختر غربی!

    تمسخر زن غربی که سمبل تمام زنان دنياست!

    News hound sniffs the air
    When Jessica Hahn goes down
    He latches on to that symbol
    Of detachment
    Attracted by the peeling away of feeling
    The celebrity of the abused shell the belle

    سگ شکارچی خبر، هوا را بو می کشد،
    وقتی که جسيکا هان سقوط می کند
    مثل کنه به آن سمبل بی تفاوتی می چسبد
    عاشق برهنه کردن احساسات است،
    شهرت‌ آن زيبارو، آن جسم مورد سوء استفاده قرار گرفته

    انتقاد به رسانه ها، به مطبوعات و خبرنگارها می رسه، که به عنوان مثال در جريان جسيکا هان‌ (که با يه کشيش رابطه داشته) همه زندگی طرف رو افشا کردن ...


    Ooh western woman
    Ooh western girl

    آه ... زن غربی!
    آه ... دختر غربی!

    دوباره تمسخر سمبل زن غربی...

    از اين جا پرکاشن تبديل به درامز ميشه،


    And the children of Melrose
    Strut their stuff
    Is absolute zero cold enough
    And down in the valley warm and clean
    The little ones sit by their TV screens

    بچه های ملروز بزن و برقص راه انداختن،
    يعنی صفر مطلق به اندازه کافی سرد هست؟
    آن پايين (دره) در جايی گرم و نرم و تميز
    کوچولوها پای تلويزيون نشستن،

    مشخصا منظور تفريحاته که داره بيش از اندازه ميشه، و بچه های کوچکی که با تلويزيون بزرگ ميشن و تلويزيونه که خوراک فکريشون رو فراهم می کنه و تربيتشون می کنه نه پدر و مادر...


    No thoughts to think
    No tears to cry
    All sucked dry
    Down to the very last breath

    نه فکری می کنن،
    نه اشکی می ريزن،
    چشمه اشکشون تا آخرين قطره خشک شده

    احتياج به توضيح نداره!‌

    Bartender what is wrong with me
    Why am I so out of breath
    The captain said excuse me ma'am
    This species has amused itself to death
    Amused itself to death
    Amused itself to death

    بارمن! من چه مرگم شده؟
    چرا اين قدر نفس نفس می زنم؟
    کاپيتان گفت، عذر می خوام خانم،
    ولی اين گونه خودش رو تا حد مرگ سرگرم کرده
    (ديگه شور تفريحات رو درآورده)

    اولی رو مقايسه کنيد با اول آهنگ که از دکتر می پرسه که چه مرگش شده و حالا از بارمن! کم کم گيتار Clean هم به آهنگ اضافه ميشه و می فهميم که خودمون رو زيادی سرگرم کرديم ...
    گيتار برقی (Distortion ) اضافه ميشه و


    We watched the tragedy unfold
    We did as we were told
    We bought and sold
    It was the greatest show on earth
    But then it was over

    فاجعه رو از نزديک ديديم
    همون کارهايی رو کرديم که بهمون گفته شده بود
    خريد و فروش کرديم
    بزرگترين شو روی زمين بود،
    ولی بعد تموم شد

    همون کارهايي که بهمون گفته شده بود .. همون چيزايی که توی تلويزيون گفتن،‌ يا همون کارهايی که ديگران انجام ميدن پس ما هم بايد انجام بديم! همون تقليد کورکورانه ... خريد و فروش برای داشتن يه زندگی مصرفی بهتر، برای اين که مصرف کننده بهتری باشيم و چيز بهتر رو بخريم...


    We ohhed and aahed
    We drove our racing cars
    We ate our last few jars of caviar

    داد و بيداد کرديم،
    سوار ماشين های مسابقه ايمون شديم،
    آخرين قوطی های خاويارمون رو خورديم،

    همون کارهايي که ديگران کردن ... يه مساله جالب!‌ واترز هر وقت می خواد از ثروت حرف بزنه از خاويار و ماشين استفاده می کنه! مثل آهنگ Money ... يا What Shall We Do Now
    ثروتمون رو هدر داديم و سرانجام :


    And somewhere out there in the stars
    A keen-eyed look-out
    Spied a flickering light
    Our last hurrah

    يه جايی اون دورها توی ستاره ها،
    يه نگاه تيزبين
    افتاد به يه نور چشمک زن
    آخرين هورای ما ...
    آخرين هورای ما

    منظور از موجودات فرازمينی، اشخاص ثالثيه که بی طرفانه دارن به قضيه نگاه می کنن، و البته نگاهی تمثيلی و استعاری دارن ... توضيح ميدم!


    And when they found our shadows
    Grouped around the TV sets
    They ran down every lead
    They repeated every test

    وقتی که سايه های ما رو گروه گروه دور تلويزيون هامون پيدا کردن
    وقتی که ديدن تمام احساسات ما معطوف به تلويزيون شده،
    وقتی که اجساد ما رو دور تلويزيون پيدا کردن،
    وقتی که فهميدن ما کاملا پيرو تلويزيون شديم،
    وقتی که آخرين بازمانده های ما رو دور تلويزيون پيدا کردن،
    ...

    باورتون ميشه يه جمله اين همه معنی بتونه بده؟!
    همه سرنخ ها رو دنبال کردن،
    همه آزمايش ها رو تکرار کردن


    They checked out all the data on their lists
    And then the alien anthropologists
    Admitted they were still perplexed

    تمام اطلاعاتشون رو دوباره چک کردن،
    و بعد، انسان شناسان فضايی،
    قبول کردن که کاملا گيج شدن

    مشکل امروز ما بسيار پيچيده است و به همين راحتی ها نميشه بهش پی برد ... همينه که انسان شناسانی که فضايی هستن نمی فهمن چرا ما اين طوری شديم!


    But on eliminating every other reason
    For our sad demise
    They logged the explanation left
    This species has amused itself to death

    اما تمام دلايل انقراض اندوهناک ما رو خط زدن،
    تا فقط يه دليل باقی موند:
    اين گونه خودش رو اين قدر سرگرم کرده که از بين رفته!
    (اين گونه بيش از حد خودش رو سرگرم کرده!)


    No tears to cry no feelings left
    This species has amused itself to death

    نه اشکی باقی مونده ... نه احساسی
    اين گونه بيش از حد خودش رو سرگرم کرده...

    خوب .. مشخصه، انسانيت و ارزش های انسانی به خاطر سرگرمی بيش از حد نسل بشر خيلی وقته که منقرض شده....

  5. #85
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Isthmus
    پست ها
    688

    پيش فرض یه کوچولو اخبار Rock

    اعتراض ستارگان راک انگلیسی به قانون حقوق مولفان
    بسیاری از ستارگان راک انگلیسی در تجمعی اعتراض آمیز خواهان طولانی تر شدن مدت زمان قانون حقوق مولفان در مورد آثار موسیقی شدند. سرپل مک کارتنی و سرکلیف ریچاردز از از جمله مهمترین هنرمندانی بودند که با حضور در این تجمع خواستار شدند مدت زمان ثبت آثارشان افزایش یابد. آثار موسیقی در انگلستان تا پنج سال تحت قانون حقوق مولفان است و بعد از ده سال آثار هنری دیگر جزء این قانون نخواهند ماند. به این ترتیب تعدادی از آثار اولیه گروه هایی چون بیتل ها و رولینگ استونز به زودی دیگر مشمول قانون حقوق مولفان نخواهند شد. تجمع کنندگان خواهان مدت زمان حفظ آثار ذیل قانون حقوق مولفان به مدت ۷۰ سال هستند. در طول دهه آینده میلادی بسیاری از آثار موسیقی خلق شده انگلیسی در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ از فهرست آثار تحت قانون حقوق مولفان خارج می شوند. طبق قانون حقوق مولفان در امریکا مدت زمان ثبت آثار در شمول این قانون ۹۵ سال بعد از عرضه اثر است. این مدت در استرالیا ۷۰ سال است.


    حضور افتخاري " كيانو ريوز "- بازيگر هاليوود در يك گروه موسيقي راك
    كيانو ريوزِ، بازيگر فيلم هاي ماتريكس ضمن تاييد حضورش در اجراي افتخاري کنسرت 2007 گروه راك " آركينوس" اعلام كرد: ريشه هاي موسيقيايي من هنوز بسيار قوي است و دوست دارم فرصت بيشتري صرف موسيقي موردعلاقه ام كنم. " ريوز" همچنين گفت : در كنسرت اين گروه دو قطعه از ساخته هاي خودم را نيز اجرا خواهم كرد ؛ اين دو قطعه موسيقي راك تلفيقي با نام هاي " شيطان نگاهم مي كند" و " اره ماهي " به ياد الويس پريسلي ساخته شده است. گروه آركينوس با آلبوم " چرخه قرن" كه سال 2001 منتشر شده بود ، به شهرت رسيد و با اجراي آوانگارد تم هاي تحسين شده تاريخ موسيقي راك شناخته شد. كيانو ريوز پيش از آغار كار بازيگري در عرصه موسيقي راك به خوانندگي و نوازندگي اشتغال داشت!

  6. #86
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Isthmus
    پست ها
    688

    پيش فرض ادبیات ترانه سرائی راک، عنصری غایب در فرهنگ موسیقی راک فارسی ایران

    ادبیات ترانه سرائی راک، عنصری غایب در فرهنگ موسیقی راک فارسی ایران





    قبل از آغاز بحث مورد نظر در این مقاله بد نیست برای شناخت بهتر موج موسیقی متفاوت و راک ایران، دسته بندی کلی داشته باشیم از شاخه های مختلفی که ساختار و بنیاد این موج را تشکیل می دهند. تا بتوانیم درک بهتری از ویژگیها و کمبود های آن پیدا کنیم.



    دسته بندی:

    موسیقی راک معاصر ایران را می توان در مجموع، به سه گروه برجسته تقصیم کرد:



    1- گروه ها و موسیقی پردازانی که کاملاً از دست آوردها و شیوه های موسیقایی غربی (آمریکا و اروپا) استفاده می کنند بدون آنکه از هیچگونه خصوصیات فرهنگ ایرانی در موسیقی خود بهره گیرند. این دسته زبان غالب بر ترانه هایشان نیز معمولاً انگلیسی ست. البته بخشی از هنرمندان فعال دراین دسته، موسیقی راک بدون کلام می سازند و فقط با تمرکز در ساختارهای موسیقایی راک به خلاقیت مشغولند.



    2- گروه دوم، هنرمندان و موسیقیدانانی هستند که دستاوردهای فرهنگی و موسیقایی ایرانی و شرقی را با بیانی مدرن در هم می آمیزند. اینان با روی آوردن به شیوه موسیقی تلفیقی از عناصر و ساختارهای موسیقائی راک برای بیانی آزاد و آلترناتیو استفاده می کنند اما سبک راک را لزوملاً به عنوان یک محور و یا بنیاد اثر هنری خود انتخاب نکرده بلکه برداشتی به عنوان یک راه حل مدرن از آن دارند و نه بنیاد اصلی موسیقی خود.



    3- گروه سوم، از موسیقی پردازان و گروهائی تشکیل شده است که از چهارچوب های موسیقایی راک استفاده می کنند ولی زبان ترانه هایشان فارسی است. جمع بزرگی از این گروه ها و هنرمندان به دلایل مختلف از اشعار شاعران معروف کلاسیک و یا معاصر ایران و یا در بهترین شکل از شعرهای پیچیده ای که نوشته و تنظیم شده خود آنان است به عنوان متن آثار خود استفاده می کنند.



    دلایل آنکه چرا گروه سوم در این دسته بندی بجای استفاده از ترانه (Lyric) و یا متن آهنگ (Music text) از شعر (Poem)، بویژه اشعار کلاسیک و مدرن شاعران معروف استفاده می کنند به این شرح است:



    الف- دسترسی نداشتن به ترانه سرا و یا نداشتن تجربه و آگاهی کافی جهت ترانه نویسی راک.



    ب- کنترل شدید و محدودیت هائی که در ایران سد راه آزادی بیان هنرمندان است.



    ج- خلق نوعی موسیقی تلفیقی در چهارچوب موسیقی راک.



    البته در این سال های اخیر تعداد معدودی موسیقیدان و ترانه سرا نیز وارد میدان شده اند که بی تردید موجب تحول بزرگی در ترانه سرائی مدرن فارسی گشته اند. این ترانه سرایان با آزمایشگری و نوپردازی در ساختار نوشتاری ترانه و جایگزینی متن های ساده و عامیانه بجای اشعار پیچیده و شاعرانه، موفق شده اند تا بنیاد ادبیات ترانه سرائی موسیقی متفاوت و راک ایران را پی ریزی و آوائی امروزی با برداشت هائی نو وارد موسیقی مردم پسند ایران کنند. ضمناً در بیشتر مواقع بیانی انتقادی و اجتماعی با موضوعات متفاوت تر از آنچه تا کنون رایج بوده و است نیز در آن شنیده می شود.



    بطور مشخص در رابطه با ترانه سرائی راک فارسی تعداد اندکی از گروه ها و ترانه سرایان موفق شده اند تا خصوصیات ویژه موسیقی راک را در آثار خود منعکس کنند.

    به عنوان مثال برای باز کردن این موضوع می توان از نمونۀ منحصر بفرد ترانه سرائی راک فارسی، به ترانۀ «مرداب» از گروه راک «سرخس» اشاره کرد که سرودۀ بهزاد خیاوچی می باشد. در این ترانه شاعر موفق به انتقال احساساتی چون عجز، ناکامی، یاس و طغیان علیه زندگی خفقان آور یک نسل شده است و شنونده را تا سرآغاز حس انفجار و خود کشی می کشاند. این محتوا همراه با بیان اضطراب آمیز و مالیخولیائی خواننده (خود شاعر) همگام با آوای خشن و سنگین راک گروه سرخس، ترکیب موسیقائی ارژینال سبک راک فارسی را خلق کرده است. یعنی ترانۀ راک با بیانی مناسب در هم آمیخته شده و کلیت کامل و درستی را مهیا کرده تا بتواند آن احساس و فکر را به مخاطب خود منتقل کند.



    بحث مورد نظر در این مقاله نیز بیشتر در رابطه با گروه سوم در این دسته بندی است که از زبان فارسی ادبی و شعر در چهارچوب راک غربی استفاده می کنند است.



    عنصر غایب در فرهنگ موسیقی راک فارسی ایران



    موج موسیقی راک فارسی معاصر ایران، بعد از گذشت یک دهه کماکان در مرحلۀ تجربی و آزمایشی بسر می برد. موجی که به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی قادر به ایجاد حرکت موسیقایی منسجم و پیشرو نبوده و نتوانسته رابطه ای چشمگیر با مخاطبان مورد نظر خود برقرار کند.

    البته با توجه به تمام محدودیت های موجود در جامعه ایران نمی توان انتظار بیشتری از آن داشت. اما همزمان این واقعیت را نیز باید پذیرفت تا زمانی که در بیشتر مواقع، موسیقی راک ایران خصوصیتی محافظه کارانه، فرمالیستی و حتی تقلیدی داشته باشد نمی تواند نقشی در ثاثیرگذاری و متحول ساختن فرهنگ موسیقی آیندۀ ایران بازی کند.



    موسیقی راک ایران تا به امروز قادر به ابراز عنصر مشخصه خود یعنی بیانی اعتراضی نبوده، چرا که اغلب موسیقی پردازان راک ما به خاطر دستیابی به آزادی های مقطعی بخاطر کسب حقوق مدنی خود از قبیل دریافت مجوز برای پخش و اجرا، جهت ایجاد بازاری برای این نوع موسیقی به سازش و نزدیکی به سنت ها و یا فرهنگ عوام تن داده اند. بخشی دیگر هم مایوس و ناامید کاملاً از هویت ملی خود دوری گرفته تا جائی که نتوانسته اند قدمی فراتر از تقلید و دنباله روی از شیوه های موسیقائی حاضر و آماده و آزمایش شده غربی بردارند.

    در واقع موسیقی به اصطلاح راک فارسی به نوعی وارث همان معیارهای عوام پسندانۀ موسیقی پاپ شده است با آوای گیتار برقی و اشعار پیچیده که ظاهر روشنفکرانه تری به آن داده است.



    در موازات شاهد آن هستیم که موج رپ فارسی در مدت کوتاهی توانسته با بیانی سنت شکن و گستاخ، گاه حتی با محتوائی انتقادی و اجتماعی ظهور کند و براحتی در دل بخشی از جامعه جوان درون-شهری نفوذ کرده و تصویری از زندگی و فرهنگ اجتماعی آنان بدست دهد. اگر چه این موج هنوز بر اساس بلوغ هنری و آگاهی کامل اجتماعی شکل نگرفته اما می توان به صراحت گفت که از زاویۀ ترانه سرائی انتقادی و آزاد، پیشگام و پرچمدار موسیقی های متفاوت زیرزمینی ایرانی است.

    رپ خوان های ما با بهره گیری از زبان فارسی محاوره ای و متداول میان جوانان درون-شهری در چهارچوب سبک سخنوری موسیقی رپ، موجی نو و پرهیجان بوجود آورده اند.

    «هیچکس» یکی از نمونه های پیشگام رپ فارس به حساب می آید.



    این دقیقاً نکته ایست که در موسیقی راک فارسی کمتر به آن توجه می شود. نکتۀ مورد نظر همان فقدان ادبیات نوشتاری و یا ترانه سرائی متفاوت و پیشروست که از طریق آن موسیقی پردازان راک بتواند با مخاطبان مورد نظر خود ارتباطی طبیعی و منطقی برقرار کند.



    آنچه این موج موسیقائی به آن نیاز دارد، نه حرف های گفته شده و اشعار سمبلیک و شاعرانه است و نه نوای پنجه های سریع گیتاریست ها با سازهای وارداتی و تکنولوژی پیشرفته بلکه سخنی نو با بیانی امروزیست. در نظر داشته باشیم که خلق موسیقی شهری و امروزی و ابراز آزادانه آن، بطور طبیعی در خود هیجان و عنصر اعتراض را می پروراند که در حقیقت از همآغوشی دو عنصر درونی و بیرونی سرچشمه می گیرد، یعنی محتوا و ساختاری نو. موسیقی راک فرهنگی ویژه دارد و باید آن را آموخت و فهمید تا بتوان آن را خلق کرد.



    البته بررسی دقیق دلایل فقدان بینش موسیقائی پیشرو و در ادامه کمبود عنصر اعتراض و روحیه سنت شکنی، مقوله ایست بسیار پیچیده که نیاز به مطالعه و کند و کاو در ساختار اجتماعی، سیستم سیاسی و شرایط و باورهای فرهنگی روز ایران و ایرانیان دارد و آن از گنجایش این مقاله خارج است.



    در یک جمع بندی کلی نتیجه می گیریم که کمبود ادبیات ترانه سرائی برای قالب موسیقی راک که بگونه ای تلفیقی از خصوصیات فرهنگی و اجتماعی معاصر شهری ایرانی نیز باشد و مهمتر از همه آگاهی فرهنگی و اجتماعی هنرمند پیشرو، از جمله عناصری هستند که جایشان در میان خرده موج های موسیقی راک معاصر ایران خالیست.

  7. #87
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Isthmus
    پست ها
    688

    پيش فرض

    گروه هاردکور SICK OF IT ALL





    تمجیدی از پیشگامان موج موسیقی NYHC (نیویرک هاردکور)







    دو موضوع مهم من را بر آن داشت تا گروه SICK OF IT ALL را مورد تمجید قرار دهم. یکی از دلایل آن عضویت درامر ایرانی تبار آن با نام «آرمان مجیدی» که در گروه فوق نقش نوازنده گی درام (DRUMS) را دارد. دیگری سبک موسیقیHardcore بود که دیدگاه عموم علاقمندان به سبک Metal را از نظر سبک موسیقی و هم متن آهنگ بیشتر بطرف ابعاد سیاسی و اجتماعی سوق داد. من بر این باورم که گروهSICK OF IT ALL بیش از سایر گروههای فعال در این سبک مورد علاقه طرفداران این موج موسیقی میباشد.



    لازم است اهمیت بینش فلسفی و سیر تاریخی این سبک موسیقی و پایه نهادی آنرا که ریشه در Punk metal دارد را مختصرأ بررسی کنیم. سبک فوق در شهر نیویورک آغاز و رشد کرد. گروه های وابسته به این سبک دیدگاه اصلی آن را تغییر دادند و روح و روان سبک METAL را به دوران نخست آن که بسیار بی آلایش و بدون در نظر گرفتن عقاید سیاسی بود تغییر و آنچه که بصورت مبهم درآمده بود را به یک سبک ساده و آسان سوق دادند. در حقیقت گروه های Hardcore محتوای این موسیقی را به سرآغاز خلق سبک های راک سنگین (Heavy music) رهبری نموند.

    در نخستین دوران این جنبش یعنی از سال 1981 موسیقی Metal مسیر خود را گم کرده بود و احتیاج داشت تا در سبک آن دگرگونی هایی بوجود آید زیرا برگزاری صحنه های پیچیده و پر خرج مثل آتش بازی ها و تصاویر ساختگی، علاقمندان به سبک Metal را از آن بیزار نموده بود و گروه فوق اقدام به دگرگونی این سبک نمود و همان امر باعث همبستگی و ازدیاد طرفدارانش شد.

    با توجه به اینکه شهر نیویورک در رشد سبک Punk rock نقش مهمی داشت ولی زمان آن تا سال 1981 طول کشید. از آن زمان به بعد Hardcore و NYHC به روش بسیار ساده تری آنرا به جهان موسیقی عرضه نمود.

    سبک فوق بروی یک نوع موسیقی PUNK که چندین سال قبل بوجود آمد تکیه کرد ولی همزمان بطرف Music Metal گرایش داشت که می توان آنرا به نامهای دیگری از قبیل Hardcore, Punk, Metalcore شناخت.



    خصوصیات:

    همانگونه که در بالا اشاره کردم سبک NYHC ترکیبی از چند سبک مختلف میباشد. اذعان داریم که در برهه ای از زمان فلسفه جدیدی در این سبک که تا حدودی ناشناخته و در غالب نامهایی مانند xXx, sXe, Straight edge بوجود آمدند، هر کدام فرهنگ و فلسفه مخصوصی را پیروی می کردند. عده ای منکر خدا و مذهب بوده و اساس و بنیان دین را افیون اجتماع دانسته و میدانند و برخی بر خلاف بینش مخرب موسیقی Punk rock که شعارشان این بود که می گفت: "سریع زندگی کن و جوان بمیر" نوعی زندگی سالم تر و مثبت تری را پیشنهاد می کردند و استفاده از مواد مخدر و قرص های آرامش بخش و کشیدن سیگار و تنباکو و مصارف مشروبات الکلی را پایه و اساس زندگی خود قرار نداده و فلسفه مخصوصی را ترویج کردند و بر این عقیده بوده و هستند که باید از آنچه که بدن انسان را به لهو و لعب وامیدارد و باعث مرگ زودرس می شود حذر کرده و پا را فراتر گزارده و میگویند حتی رابطۀ جنسی را باید تحت کنترل قرار داد و برعکس جنبش Punk عمل کرده و بسلامتی بدن و شاد زیستن پایبند بودند.



    تجربه و تحلیل خصوصیات و سبک موزیک NYHC

    سبک موسیقی یادشده ترکیبی از موزون ها و سنگینی موسیقیThrash Metal و صریح و سادگی Punk rock (بالغات و کلمات انتقادی و اجتماعی و سیاسیHip Hop البته قبل از گمراه شدن و خود فروشی این سبک!) میباشد .

    روش و طرز خوانندگی در این سبک مایل به شیوۀ سخنوری رپ بوده و کمتر گرایش به خوانندگی معمولی و عادی راک دارد.

    آنچه که جالب توجه است که ریتم این نوع موسیقی بطور غیر منتظره ای به سمت سبکFunk گرایش پیدا کرد.



    تعدادی از گروههای شاخصی که پیروان این سبک بودند عبارتند از:

    Cor-Mags, Beastie Boys, Agnostic Font, the Abused Ludichrist, Ultraviolence و همچنین گروه مورد نظر در این مقاله SICK OF IT ALL که توسط LOU و Pete koleer و یکی از هموطنان ایرانی تبارمان بنام «آرمان مجیدی» که مسئولیت ریتم گروه (DRUMS) را بعهده داشت اولین آلبوم خود را در سال 1989 میلادی به بازار عرضه کردند.

    این گروه کماکان در استودیوی خود مشغول خلق موسیقی بوده و هستند و هیچگاه فلسفه زندگی و طرز رفتار خود را همانند دیگر موسیقی پردازان تغییر نداده و محصول خود را به سلیقه مردم به بازار عرضه نمی دارند. آنها موسیقی را ممر درآمد خود قرار نداده و در کنار کارهای عادی روزمره اقدام به تهیه و تولید موسیقی خود نموده که آن خود نیز باعث کمک مادیشان شده. در حال حاضر اعضا این گروه در استودیو خود به ساختن آثار جدیدی مشغولند و برای تکمیل آلبوم خود سوژه های جدیدی را جمع آوری می نمایند.
    وب سایت گروه

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  8. #88
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Isthmus
    پست ها
    688

    پيش فرض

    آقا این که نشد تاپیک
    ما هرچی میذاریم نه یه نظری نه یه بحثی

    Last edited by Rock Magic; 29-06-2007 at 14:06.

  9. #89
    آخر فروم باز LeBron's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,119

    پيش فرض

    سلام یه سوال
    من هنوز تفاوت بین راک و متال برام روشن نشده کسی میتونه توضیح بده؟؟
    با توجه به گروه ها 100% راک خیلی زیبا تر از متاله

  10. #90
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Isthmus
    پست ها
    688

    پيش فرض

    خیلی ساده برات توضیح میدم
    متال از زیر مجموعه های راک هستش .در واقع از دل راک بیرون امده.
    هر دو لحن اعتراضی دارند.ولی بیشترین فرق در نوع شعر وآهنگ است .
    در متال دستورشن خاصی وجود دارد که در راک استفاده نمیشود.همچنین درامهای تندتر وسریعتری نواخته میشود.البته بسته به نوع سبک همین شعرها وآهنگها تغییراتی میکند.
    اگه اطلاعات کاملی میخوای میتونی تو تاپیک موسیقی متال به دست بیاری

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •