هر کسو بیشتر دوست داری زودتر دلتو میشکنه
اونی که فکر نمیکنی آتیش به قلبت میزنه ... .
هر کسو بیشتر دوست داری زودتر دلتو میشکنه
اونی که فکر نمیکنی آتیش به قلبت میزنه ... .
Last edited by Alireza_SA; 25-01-2011 at 14:29.
آنقدر خسته ام
که خوابم نمیبرد....
ان نخستین بار و گویا اخرین دیدار با او بود,
دیگر او را کی توانم دید؟
یا کجا؟ هرگز!
حسرتم بسیار و می گویم ببازم کاش
شرطهائی را که بستم باز با هرگز
ذرات سیال خاکستر
در خلا بین انگشتانم موج میزنند
و همه چیز
در پیرامون من ،میمیرد
که زخمی عمیق
در انحنای گلوگاهم
با شعله زرد کوچکی
میسوزد...!
گفتي كه چو خورشيد زنی سويم پر / / چون ماه شبي مي كني از پنجره سر
اندوه كه خورشيد شدي تنگ غروب / / افسوس كه مهتاب شدي وقت سحر
خیلی تنهام : (
تا تو هیچ فاصلهای نبود
تا تو فقط من بودم
و از تو فقط من مانده بودم
هرجا که خالی بود تو بودی
و هرچه که پُر بود، شبیه دل من بود
اما تا تو یک دل هم یک دل بود
من برای این دل کم بودم
اما تو هیچ نبودی حتی کم...
==============================
ای غایب از نظر به خدا می سپارمت
جانم بسوختی به دل دوست دارمت
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت
ز حال من اگر پرسی به جز دوری ملالی نیست
ملالی هم اگر باشد تو خوش باشی خیالی نیت
نمیدانم که در خاطر بری نام مرا یا نه
ولی این را بدان هردم خیالم از تو خالی نیست
ببين تمام من شدي
اوج صداي من شدي
...
ببين به يك نگاه تو
تمام من خراب شد
چه كردي با سراب من
كه قطره قطره آب شد...
در گرگ و ميش چشمهايت
ديگردوستت دارم سو سو نميزند
من وتو نيزبه اجدادمان رفته ايم
از ميان مردگان يکي اگر عاشق بود
خاک اينقدر سرد نبود
Last edited by Rainy eye; 27-01-2011 at 02:41.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)