با فشار دادن پدال گاز، سوخت بیشتری داخل سیلندر تزریق می شه، انفجار قوی تری اتفاق می افته و این روند متناوب باعث بالا تر رفتن دور موتور و بالا رفتن قدرت موتور می شه که در نهایت به چرخ ها منتقل می شه. در سرازیری این داستان معکوس می شه. چرخ ها هستند که در حال دنده ی درگیر، به موتور دستور می دن. با دور گرفتن چرخ ها در سرازیری، نیرو از چرخ به گیرباکس و فلای ویل و میل لینگ و شاتون و پیستون منتقل می شه و باعث حرکت سریعتر اونها می شه. همچنین تسمه های شافت خروجی فلای ویل که چرخش میل بادامک (ها) رو کنترل می کنند هم سریعتر می چرخند و در نتیجه در زمان حرکت سریعتر پیستون ها، سوخت کافی برای احتراق توسط سوپاپ ها هم در اختیار سیلندر قرار می گیره. این همه حرف زدیم که بگیم چی؟ این که در سرازیری مصرف سوخت از حالت خلاص بیشتره چون بدون فشار دادن پدال، موتور دور می گیره. ولی چون همیشه یه اما وجود داره و این داستان هم مستثنی نیست، مصرف سوخت در سرپایینی در یک دور موتور خاص، با همون دور موتور در کفی فرق داره. مثلا اگه معیار رو 3000 دور بذاریم. تو سراشیبی ماشین 3000 تا رو آمپر داره، 3000 تا هم داره فید می شه. ولی تو کفی ماشینی که داره 3000 تا گاز می خوره ، داره حدود 4500 دور فید می شه. واسه درک این مطلب با یه ماشین، مثلا 405 صد تا برین (دنده پنج). دور موتور حدود 3000 خواهد بود. با گاز ثابت حرکت کنین. بعد بدون این که میزان گاز رو تغییر بدین کلاچ بگیرین. می بینین که دور موتور فید با دور موتور فعلی فرق می کنه. اون هم واسه اینه که روی ماشین مقاومت هست و شما دارین با بیشتر فید کردن موتور ، بر اون مقاومت ها غلبه می کنین. مقاومت هایی مثل قطعات متحرک خود ماشین، مقاومت هوا و مقاومت جاده در مقابل چرخ ها. هر چه سرعت بیشتر بشه این قضیه شدید تر می شه. زیاد حرف زدم. خوش باشین. سلام منم به فرشاد برسونین