تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 89 از 131 اولاول ... 397985868788899091929399 ... آخرآخر
نمايش نتايج 881 به 890 از 1301

نام تاپيک: معرفي كتاب هايي كه خوانده ايم

  1. #881
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد



    ریچارد براتیگان
    حسین نوش آذر




    راوی داستان مرد چهل و دو ساله ای است که دارد خاطرات کودکی خودش را به صورت گذرا مرور می کند . دوران کودکی او در زمان بعد از جنگ بوده زمانی که همه کودکان به اسانی تفنگ حمل می نمودند .
    پسر داستان یک روز تصمیم می گیرد به جای همبرگر یک بسته فشنگ برای تفنگش بخرد و این امر همه کودکی او را تحت تاثیر قرار می دهد ...

    این رمان اخرین کتاب ریچارد براتیگان هست که دو سال قبل از مرگش اون را منتشر کرده ......
    کتاب خیلی با دو کتاب دیگه ای که از براتیگان خونده بودم ( صید قزل آلا و در قند هندوانه ) تفاوت داشت . این یکی کاملا داستان بود با یک چهارچوب مشخص و یک روند واضح . نشون دادن تاثیرات جنگ در زندگی بچه ها به صورت خیلی خیلی خلاصه در یک رمان کوچک .
    کتاب بدی نبود ... کتاب های قبلیش رو نمی فهمیدم اما یک حس خوبی بهشون داشتم اما این یکی اونقدرها به نظرم خاص نبود البته واقعا ساده و روان نوشته بود و فوق العاده خوشخوان بود . کلا چیزهایی که از زبان بچه ها و دوران پاک بچگی هست را دوست دارم اما با توجه به سلیقه من معمولی بود


    از روی این کتاب یک فیلم کوتاه 30 دقیقه ای هم درست کردن


    یک چیز جالب در مورد براتیگان : ظاهرا کتابی با نام " لطفا این کتاب را بکارید" نوشته که شامل هشت شعر بوده و به هم‌راه هر شعر بسته‌ای بذر، بسته‌های باز نشده این مجموعه الان نزد مجموعه‌دارن (کلکسیونرها) چندین هزار دلار خرید و فروش می‌شود

  2. 6 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #882
    آخر فروم باز omid.k's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    Basin city
    پست ها
    2,500

    پيش فرض

    اندیشه های زرین نیچه

    دکتر سعید فیروز آبادی


    چند ماهی هست که این کتاب رو میخونم و هر وقت تموم میشه دوباره از اول شروع میکنم و باز هم منتظرم تموم بشه تا دوباره شروعش کنم ...
    گاهی حتی فکر میکنم بهش معتاد شدم ...
    نیچه خیلی وقته یکی از شخصیت های محبوب منه ... با اون طرز فکر افسار گسیخته و ایده ال های ضد ایدالیستی ...
    و اما در مورد کتاب :
    تو این مجموعه قسمت های فصل بندی شده ای از کتاب های مختلف نیچه مثل : انسانی ، خیلی انسانی یا چنین گفت زرتشت و غروب بتان و فراسوی نیک و بد و... آورده شده
    کمتر قسمتی وجود داره که بعد از خوندنش مجبور نشین به عقب برگردین و با خوندن دوباره سعی در فهمش کنید ...
    خوندنش رو حتما بهتون پیشنهاد میدم
    چند جمله از این کتاب رو در قسمت زیبایی از کتابی که خوانده اید میذارم ... و سعی میکنم جمله های دیگه ای رو هم بنویسم و تو تاپیک جمله های بزرگان جهان قرار بدم

  4. 7 کاربر از omid.k بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #883
    داره خودمونی میشه l176771's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    nihility
    پست ها
    105

    پيش فرض

    اندیشه های زرین نیچه




    دکتر سعید فیروز آبادی





    چند ماهی هست که این کتاب رو میخونم و هر وقت تموم میشه دوباره از اول شروع میکنم و باز هم منتظرم تموم بشه تا دوباره شروعش کنم ...


    گاهی حتی فکر میکنم بهش معتاد شدم ...


    نیچه خیلی وقته یکی از شخصیت های محبوب منه ... با اون طرز فکر افسار گسیخته و ایده ال های ضد ایدالیستی ...


    و اما در مورد کتاب :


    تو این مجموعه قسمت های فصل بندی شده ای از کتاب های مختلف نیچه مثل : انسانی ، خیلی انسانی یا چنین گفت زرتشت و غروب بتان و فراسوی نیک و بد و... آورده شده


    کمتر قسمتی وجود داره که بعد از خوندنش مجبور نشین به عقب برگردین و با خوندن دوباره سعی در فهمش کنید ...


    خوندنش رو حتما بهتون پیشنهاد میدم


    چند جمله از این کتاب رو در قسمت زیبایی از کتابی که خوانده اید میذارم ... و سعی میکنم جمله های دیگه ای رو هم بنویسم و تو تاپیک جمله های بزرگان جهان قرار بدم
    يعني گزين گويست؟ اگه اين طوريه كه در تقابل با حرف خود نيچه قرار مي گيره كه نبايد نوشته رو از متنش جدا كرد...

  6. #884
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مردی که گورش گم شد



    حافظ خیاوی



    کتاب شامل 7 داستان کوتاه می باشد که همگی با نثری فوق العاده روان و دوست داشتنی نوشته شده اند یعنی جوری که حس نمی کنید دارید کتاب می خونید حس می کنید دارید قصه گوش می دید یا اصلا دوستتون داره براتون خاطره تعریف می کنه . موضوع داستان ها هم عموما توی یک محیط روستایی یا در باب آدمهای روستایی وار و ساده است و با اعتقادات این جور افراد سر و کار داره .
    نثرش که حرف نداره واقعا خوشم اومد اما یک چیزی توی کتاب را دوست نداشتم نمی دونم چی بود یک چیزی توی این مایه ها که انگار مهم تر از موضوع داستان مطالب موجود تو ذهن نویسنده بود یعنی خیلی چیزها را اگه هم بر می داشتی هیچ لطمه ای به داستان نمی زد و به نظرم داستان کوتاه نباید این طور باشه این که یک قسمت عمده اش را برداری هیچ اتفاقی هم نیفته
    شاید رمانی مثل "شما که غریبه نیستید " می شد بهتر بود یعنی یک سری داستان کوتاه بدون اسم پشت سر هم که اخرش یک نمای کلی از یک زندگی به شما می ده
    روزه ات را با گیلاس باز کن و صف دراز مورچگان عالی بودند

    اما نثر خیلی قشنگی داره به نظرم


    کتاب در سال 87 برنده‌ی جایزه‌ی اول داستان کوتاه مسابقه‌ی"روزی روزگاری" شده است .

  7. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #885
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    پرواز بر فراز آشيانه فاخته


    كن كيسي
    سعيد باستاني




    مك مورفي مردي با شخصيت قوي ، آزاد و سركش است كه براي فرار از زير كار و به دليل خشونت هاي مكرر به يك بيمارستان رواني فرستاده مي شود . او بلافاصله بعد از ورود به بيمارستان متوجه فضاي مرده و سنگين آنجا مي شود . سرپرستاري كه خود بيماري رواني محسوب مي شود ، با استفاده از ضعف هاي باوري و عاطفي بيماران مانند عروسك هايي بر آنها حكم مي راند و شخصيتشان را تحت فشارهاي شديد رواني قرار مي دهد ... اما مك مورفي مرديست كه در برابر قوانين به راحتي سر خم نمي كند....

    بيمارستان استعاره از جامعه اي خودكامه است كه با ظاهر دموكرات و باطن ديكتاتوري روح و روان افراد را تحت فشار قرار مي دهد و به حدي بر روي باورها و ترس هاي آنها كار مي كند كه آنها را به نوعي فلج مي كند به گونه اي كه با همه خوداگاهي جرعت انجام كاري را ندارند .
    اين استعاره اش خيلي قشنگ بود يك جوري هم خيلي راحت متوجه مي شديد كه منظور دنياي بزرگتري است و از يك سو در همان بعد كوچك بيمارستان نيز بسيار جذاب بيان شده بود .
    واقعا قشنگ بود خيلي راحت مي تونستيد خودتون را توي اون فضا تصور كنيد شخصيت مك مورفي از بعضي جهات قابل تحسين بود كسي كه به دنبال فرديت و ازادي از دست رفته انسان ها بود . ادم عصبي مي شد از اينكه مي ديد بقيه مي ترسند پا پيش نمي گذارند و مك مورفي فدا مي شه و از يك طرف فكر مي كرد خودش توي جامعه ايا واقعا فرقي با بقيه هم بخشي هاي مك مورفي داشته يا خير


    فوق العاده قشنگ بود همه چيزش مفهومش ، روندش ، نحوه نشون دادن فشار بيمارستان و نحوه رفتار ، شخصيت سازي و عكس العمل هاي مك و سايرين . اونجايي كه مك مورفي با وجود اينكه مي دونه امكان نداره بتونه دستگاه را بلند كنه باز هم شرط كلان مي بنده و نهايت وقتي موفق نمي شه مي گه مهم اينه كه همه تلاشمو كردم خيلي باحال بود و نشون مي داد اونقدر كه تلاش براي ازادي مهمه نتيجه مهم نيست مهم نيست آخر بازي روي پاتون بيفتيد يا ايستاده باشيد مهم اينه كه از اول با ترس نشسته شروع نكنيد پاشيد حتي اگه به قيمت خيلي سختي ها باشه ... يا وقتي سرخپوستي به نام رئيس ياد پدرش مي افته و مي گه سفيدپوست ها پدرم را نكشتند بلكه خردش كردند .... خلاصه فوق العاده است حتما بخونيدش


    از روي اين رمان فيلمي نيز به كارگرداني میلوش فورمن و بازي جك نيكلسون در سال 1975 ساخته شده . كه جز فيلم هاي بسيار مهم دهه 70 دنيا محسوب و جز اقتباس هاي موفق سينمايي محسوب مي گردد . و جوايز زير را برده است :
    جایزه اسکار بهترین فیلم در سال ۱۹۷۵
    اسکار بهترین هنرپیشه مرد
    اسکار بهترین هنرپیشه دوم زن..... لوسیه فلتچر
    اسکار بهترین کارگردانی
    اسکار بهترین فیلمنامه
    جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم درام در سال ۱۹۷۶
    جایزه بهترین فیلم جشنواره بفتا در سال ۱۹۷۶
    جالبه بدونيد كن كيسي هيچ وقت به ديدن اين فيلم نرفته چون می‌گویند وکیل حقوقی فیلم، وقتی با مخالفت کن کیسی در واگذاری حق امتیاز رمان برای ساخت فیلم مواجه شد به او گفت: «وقتی این فیلم در بیاید، تو اولین نفری هستی که در صف تماشاگران می‌ایستی.» اما کیسی قسم خورد که هرگز به دیدن این فیلم نخواهد رفت.

    يك موضوع جالب ديگه اينكه "اد رابينسون"، نقاش آمريكايي با الهام از رمان مشهور "پرواز بر فراز آشيانه فاخته" براي نخستين بار نقاشيهايي را بر اساس آن خلق كرده و در گالري وودز هانتينگتون آمريكا به نمايش گذاشته است



    نام كتاب نيز از يك شعر كودكانه امريكايي گرفته شده است :

    Wire, briar, limber-lock
    Three geese in a flock
    One flew east, one flew west
    And one flew over the cuckoo's nest.

  9. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #886
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    انجيل هاي من



    اريك امانوئل اشميت
    قاسم صنعوي



    كتاب در حقيقت به قضيه پيامبري حضرت عيسي مي پردازد .
    كتاب با ديدگاه و سبك خيلي قشنگ و جديدي به اين مبحث نگاه مي كنه . خيلي جالبه توي اين كتاب از يك طرف كه خود عيسي به پيامبر بدونش و معجزاتش شك داره و در قسمت بعد هم كه پيگير ماجرا از ديدگاه يكي از سرداران رومي به نام پیلاطس مي باشيم . پیلاطس دائما در مورد عيسي شك دارد و دلايل خاصي را ارائه مي كند كه شايد او پيامبر نباشد شايد بعد از مرگ زنده نشده شايد قبل از مردن بر روي صليب او را دفن كرده اند و براي شكهايش دلايلي نيز ارائه مي كند . و خيلي قشنگ مي گه كه مهم نيست به اين مطلب يقين داشته باشيد يا اصلا پر از شك باشيد مهم اينه كه بي تفاوت نباشيدجست و جو كنيد .

    اشميت خودش فلسفه خونده و در يك خانوده كاملا غيرمذهبي بزرگ شده

    به نظر من خيلي قشنگ بود خوشم اومد اصلا يك جور ديگه به كل ماجرا نگاه مي كرد لحنش زاويه ديدش همه چيزش خيلي قشنگ بود ديالوگهاش سادگيش .... پیلاطس هم خيلي ادم باحالي بود . شيوه جالبي براي بيان مطلب انتخاب شده .....و خوب خوشم اومد ديگه


    بهتره اينم بگيم كه مسيحي ها اعتقاد دارند يهودا حضرت مسيح را لو داد و فرمانروايان عيسي را مصلوب كردند و او بر روي صليب جان سپرد اما چند روز بعد دوباره زنده شد تا حجتي بر افراد باشد و بعد از مدت زماني از نظرها غايب شد در حاليكه ما مسلمان ها اعتقاد داريم يهودا بعد از اينكه عيسي را لو داد براي اينكه كسي متوجه نشه كار او بوده نزد عيسي و ساير حواريون بازگشت وقتي ماموران به محل رسيدند عيسي از نظرها پنهان شد و به معراج رفت و يهودا به شكل عيسي درآمد و به صليب اويخته شد بعد از ان عيسي از معراج بازگشت تا حجتي براي سايرين باشد ......

  11. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #887
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    مردی که نفسش را کشت
    صادق هدایت
    انتشارات صادق هدایت


    این کتاب داستان کوتاهی یه راجع به مردی که سال هاست به دنبال رسیدن به مراحل بالای عرفانه و در این راه از راهنمایی های شیخی استفاده می کنه و این شیخ تاکید داره که اولین مرحله ی عرفان کشتنه نفسه و این مرد هم شروع می کنه به سختی دادن خود برای کشتن نفس .....



    لاله
    صادق هدایت
    انتشارات صادق هدایت


    داستان در مورد پیرمرد تنهایی یه که یه دختر کولی که ظاهرا گم شده رو پیدا می کنه و تصمیم می گیره بزرگش کنه و با وجود اختلاف سنی زیادی که بینشون هست پیرمد شدیدا به این دختر دل می بنده و....

    .
    .
    .
    هر دوی این داستان ها پایان بندی خیلی خوبی داشتند به خصوص لاله. یعنی همین که آخرش زیاد شرح و بست نداد و یه جورایی تصور خیلی از قسمت هاش رو به عهده ی خواننده گذاشت نکته ی مثبتی بود...
    کلا خوب بود....

  13. 6 کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #888
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مشقتهای عشق



    کلر دیویس و .......
    مژده دقیقی




    کتاب مجموعه ای از 9 داستان کوتاه است که هر یک به نوعی از سال 1999 تا 2001 به عنوان داستان برگزیده انتخاب شده اند . خیلی خیلی هم کتاب قشنگیه و پیشنهاد می کنم حتما بخونیدش . و کار قشنگ دیگه اش هم اینه که قبل از هر داستان یک شرح مختصر از نویسنده اش می ده

    1- وزنه از وایدمن : وایدمن تنها نویسنده ای هست که دو بار جایزه پن/فاکنر را در زمینه داستان به دست اورده و داستان وزنه او نیز در سال 2000 برنده اول جایزه ا هنری شده . در مورد یک مادر و پسر هستش . ایده خیلی قشنگی داره . دلیل ناراحتی مادره خیلی خوب توصیف شده
    2- پدر توی دفتر کارش است از گرگانوس : این داستان جز مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی 2001 بوده است و در مورد مرد پر کاریست که بازنشسته شده . خیلی داستان معرکه ای بود
    3- مشقتهای عشق از دیویس : این داستان هم جز مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی 2001 بوده است و در مورد مرد چاقی است که در میان سالی برای اولین بار عاشق می شود . اینم معرکه بود . خیلی خیلی دوستش داشتم . جایی که مرد توی وجود خودش به دلیل اینکه چرا مردها زن را رها کرده بودند پی می برد یا زن از سختی عشق حرف می زد خیلی زیبا بود
    4- داستان یک پرستار از بیدا : این داستان مقام اول جایزه ا هنری در سال 1999 را به دست اورده و در مورد پرستاری است که اکنون خودش مریض شده . خوب بود
    5- قطار از هارار : این داستان جز مجموعه بهترین داستان های آمریکایی 1999 بوده و در مورد دو غریبه ای است که همیشه در ایستگاه قطار یکدیگر را می بینند . این موضوع جالبی داشت خوب هم نوشته شده بود خوب بود
    6- خانم داتا نامه می نویسد از دیوا کارونی : این داستان هم جز مجموعه بهترین داستان های آمریکایی 1999 بوده و در مورد یک خانم پیر هندی است که قرار است در امریکا نزد عروس و پسرش زندگی کند . اول داستان اصلا خوشم نیومد گفتم دوباره از همون روندهای تکراری مهاجران خارجی شرقی و مشکلاتشون اما اخرش واقعا فوق العاده بود خیلی از داستان از خوشم اومد جایی که پیرزن از پسرش می پرسید دوست داره براش غذا درست کنه و مضطرب جواب بود واقعا احساس کردم دارم یک داستان فوق العاده را می خونم
    7- کلید از سینگر : سینگر برنده جایزه نوبل سال 1978 است و آپدایک داستان کلید را بهترین داستان کوتاه سال 1970 عنوان نموده است . در مورد یک پیرزن مشکو به همه دنیا . خوبه
    8- پل معلق از مونرو : داستان برنده مقاوم سوم جایزه ا هنری در سال 2001 شده . یک قسمتی از زندگی یک زن و شهور را داریم می بینم مرد روان شناس و زن مریض احوالش . خوب بود
    9- باغچه مادرم از شانک : این داستان جز مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی 2001 بوده و در مورد یک مادر و دختر و مادربزرگ هست . داستان قشنگیه

    در کل که خیلی کتاب خوبیه و اگر داستان کوتاه دوست دارید حتما بخونیدش

  15. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #889
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در رویای بابل



    ریچارد براتیگان
    پیام یزدانجو




    داستان رویای بابل در مورد یک کارآگاه خصوصی فقیر و ناموفق است که بعد از مدتها دوباره یک مشتری پیدا کرده است . این کارآگاه در رویاهای خود در شهر بابل قدیم به همراه دختری به نام نعنا-دیرت ماجراهای مختلفی را پشت سر می گذارد و از شانس بد خود در تمام نقاط مهم زندگیش به این رویا فرو رفته و سر رشته امور را از دست می دهد . در این کتاب هم یک روز از زندگی این کارآگاه را دنبال می کنیم . کارآگاهی که در حین حل معما یک دفعه به رویاهای خود فرو می رود و داستان سرایی می کند .
    داستان بامزه ای هست یک داستان معمایی با شیوه براتیگانی . براتیگان تو زمینه داستان نویسی نویسنده محبوب من نیست اما خوندن داستاناش یک حس بامزه ای هم داره یعنی خوشم می یاد بخونمشون . این داستان هم که یک نگاه طنز داره توی جامعه ای که زمانی محترم هستی که روند منظمی برای زندگی داشته باشی سر کار بری ، مالیات و اجاره خانه را به موقع بدهی و .....و کاراگاهی که هیچ کدام از این خصوصیات را ندارد و می خواهد محترم باشد ... یک جامعه ای که در عین جدی بودن انگار اساس افکار و اصولش یک مسخره بازی کامله ....

    براتیگان جز نویسندگان جنبش "بیت " بوده یعنی جز دسته نویسندگانی که با جنگ و روح خالی و پوشالی جامعه آمریکایی با شعر و داستان به مبارزه پرداختند و یک چیز جالب دیگه اینکه در زمان جوانی یک مدتی هم به علت "جنون جوانی" در بیمارستان روانی بستری بوده
    و یک چیز جالب دیگه در مورد براتیگان هم کاستی هست که منتشر کرده و توی اون قسمت هایی از اثارش با لحن های افراد مختلف از جمله خودش و دخترش اجرا شده .

  17. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #890
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    اتود در قرمز لاکی


    آرتور کانن دویل
    مژده دقیقی




    این کتاب نخستین کتاب دکتر دویل اسکاتلندی و در حقیقت اولین کتاب از سری شرلوک هلمز می باشد .
    موضوع کتاب هم که خوب معلومه دیگه یک ماجرای پلیسی و یک کارآگاه که همه چیز را از روی تجزیه و تحلیل شواهد موجود کشف می کند و بسیار باهوش است .
    در یک خانه خالی جسد مردی با یک حلقه ازدواج پیدا می شود . در روی دیوار با خون نوشته شده انتقام اما مرد متوفی هیچ ضربه ای نخورده و زخمی نشده
    توی این کتاب گفته می شه که شرلوک هلمز در دانشگاه به صورت گسسته درسهایی را می خونه اما خوندنش به نحوی نیست که بشه اون را دانشجوی رشته خاصی دونست . همچنین نحوه اشنایی شرلوک هلمز و دکتر واتسون و خصوصیات اخلاقی هلمز در همین کتاب شرح داده می شه .
    یک چیز جالب توی کتاب استفاده خیلی قشنگش از جملات معروف یا نقل قولهایی از کتب مقدس بود خیلی به جا و زیبا و با هوشیاری از چنین مواردی استفاده شده بود . اما من سریالش را بیشتر از کتابش دوست داشتم. شرلوک هلمز کارآگاه محبوبم بود و اون موقع ها همیشه با مادرم سریالش را دنبال می کردیم . واقعا عاشق شخصیت و هوش هلمز بودم و الان که کتابش را خوندم جدا که چه ادم مناسبی را برای این نقش انتخاب کرده بودن عین توصیفات کتاب بود . الان واقعا دلم می خواد شرلوک هلمز ببینم

    این داستان اولین بار در سال 1887 در سالنامه کریسمس چاپ می شه و اقای دویل برای این داستان تنها 25 پوند پول دریافت می کنه

  19. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •