تقويم desktop سياه دلم پر است
از كفتران زخمي و كاريز هاي خشك
خانم چقدر طعم شما nice بود
thanks
برعكس من كه طعم گسِ گريه مي دهم
let me cry پشت همين ميزهاي خشك
آدامس ميل داشته باشيد حاضرم
تقويم desktop سياه دلم پر است
از كفتران زخمي و كاريز هاي خشك
خانم چقدر طعم شما nice بود
thanks
برعكس من كه طعم گسِ گريه مي دهم
let me cry پشت همين ميزهاي خشك
آدامس ميل داشته باشيد حاضرم
مي بندمت به بند گران غم
تا سوي او دگر نكني پرواز
اي مرغ دل كه خسته و بي تابي
دمساز باش با غم او ‚ دمساز ...
این شعر آخری را از کجا پیدا کردی؟!
زندگي يعني تکاپو
زندگي يعني هياهو
زندگي يعني شب نو، روز نو ، انديشه ي نو
زندگي يعني غم نو، حسرت نو، پيشه ي نو
زندگي بايست سرشار از تکان و تازگي باشد
زندگي بايست در پيچ و خم راهش ز الوان حوادث رنگ بپذيرد
زندگي بايست يک دم ، يک نفس حتي
ز جنبش وا نماند
گر چه اين جنبش براي مقصدي بيهوده باشد...
دیروز اتفاقی تو نت دیدمش گفتم تنوعه دیگه
چون دل تنگم نشد شاد به تو یک زمان
باز گذارش به غم، کوبه غم ارزانی است
تا سر زلفین تو کرد پریشان دلم
هیچ نگویی بدو کین چه پریشانی است؟
از دل من خون چکید بر جگرم نم نماند
تا ز غمت دیدهام درگهر افشانی است
آره تنوع خوبی بود
تنها نه در تمامی این شهر
در جای جای گیتی
مردم برای کودک تو دست میزنند
گل می پراکنند
گلبانگ زنده باد به افلاک رفته است
تالار پر شده ست ز فریاد آفرین
مادر!
بیا ببین!
نگه دگر به سوی من چه می کنی
چو در بر رقیب من نشسته ای
به حیرتم که بعد از آن فریب ها
تو هم پی فریب من نشسته ای
به چشم خویش دیدم آنشب ای خدا
که جام خود به جام دیگری زدی
چو فال حافظ زان میانه باز شد
تو فال خود به نام دیگری زدی
یارب به خدایی خدایی
وانگه به جمال کبریایی
از عمر من آنچه هست برجای
بستان و به عمر لیلی افزا
اینم تقلب از شعرای خودتون
اين اولين شب است كه بوي خيال تو
درگـير فكـرهاي محـالم نمي كند
حالا كه روزگار قشنـگ و مدرنتـان
جز انفـعال شـامل حالـم نمي كند ،
بايد به دستـهاي مسلّح نشان دهم
حتي سكـوت آيـنـه لالـم نمي كند
کجا پیداش کردی؟!
دلگيرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوي خانه تن خسته مي کشم
ديگر از اين حصار دل آزار خسته ام
از آنکه گفت يار تو هستم ولي نبود
از خود که بي شکيبم و بي يار خسته ام
تنها و دلگرفته بي يار و بي اميد
از حال من مپرس که بسيار خسته ام
توی تاپیک دو بیتی ها
من انجمن ادبیات را به طور مستمر دنبال می کنم اخه![]()
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب
فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند
قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست
بوسهای چند برآمیز به دشنامی چند
آره! دوستش دارم چون با یکی از گوشه های آواز همایون زیاد خونده میشه.
در فعال بودن شما مگه کسی شک داره؟![]()
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)